دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
انقلاب های رنگی, ستون پنجم ناتو, اسب تروا
تلاش برای بی ثبات کردن ایران، ارمنستان و روسیه در ارتباط با هم قرار دارند و اگر یکی از آن ها در کانون غرب بیفتد دیگران آسیب خواهند دید. ارمنستان و ایران تنها حائل هایی هستند که روسیه در منطقه وسیع قفقاز، در اختیار دارد. در غیر این صورت به وسیله کشورهای ناتو و شرکای آن از بالتیک تا دریای خزر محاصره می شود.
پنتاگون و متحدان آن در ناتو چندی پیش بزرگ ترین عملیات جنگی برای تعیین سرنوشت جنگ تقریباً هشت ساله خود در جنوب آسیا موسوم به عملیات خنجر را با حضور چهار هزار نیروی آمریکایی، بالگردهای تهاجمی و تانک ها، و عملیات پانچی پلنگ (پنجه پلنگ) و با حضور چند صد نیروی انگلیسی که به حمله هوایی مبادرت می کنند، در استان هلمند افغانستان آغاز کردند.
سایر کشورهای متحد و اعضای ناتو نیروهای خود را تقویت کرده اند و یا قصد دارند تا توانایی نیروهای خود را در افغانستان افزایش دهند. برای اولین بار، آلمان نیروهای خود را به بیش از چهار هزار نفر و رومانی به بیش از یک هزار نفر افزایش خواهند داد و ده ها نیروی دیگر از سایر کشورهای عضو ناتو از جمله فنلاند و سوئد نیز به این تعداد افزوده خواهد شد.
ایالات متحده، ناتو، کشورهای همکار ناتو برای صلح و سایر کشورهای متحد از جمله استرالیا، نیوزیلند، ایرلند، امارات عربی متحده و مقدونیه، حدود ۹۰ هزار نیرو در افغانستان دارند که همگی تحت فرماندهی ژنرال «استنلی. ای. مک کریستال»؛ فرمانده سابق عملیات ویژه عراق، قرار دارند. صحنه جنگ افغانستان پاکستان از چندین جهت به جنگ در ویتنام شباهت دارد. نیروهای آمریکایی از سال گذشته تاکنون دو برابر شده اند و تا پایان سال به بیش از ۷۰ هزار تن خواهند رسید. همزمان با عملیات جاری، ایالات متحده موشک هایی را از داخل پاکستان طی دو حمله مرگبار شلیک کرد که طی آن به ترتیب ۶۵ و ۵۰ نفر کشته شدند.
عملیات های نظامی گسترده در قسمت پاکستانی این مرز، با همکاری پنتاگون و از طریق هماهنگی کانون جدید افغانستان پاکستان و با ناتو از طریق کمیسیون سه جانبه افغانستان پاکستان ناتو، حدود دو میلیون نفر، بزرگ ترین جمعیتی که از سال ۱۹۴۷، یعنی زمان جدایی پاکستان از هندِ انگلیس جابجا شده اند را بی خانمان کرده است.
● گسترش چتر پنتاگون و ناتو از افغانستان تا آسیای مرکزی
با توجه به گسترش مقیاس جنگ در افغانستان و پاکستان، پنتاگون و ناتو ابتکار عمل خود را برای توسعه شبکه های نظامی نه تنها در جنوب بلکه در آسیای مرکزی و کشورهای ساحلی دریای خزر تشدید کرده اند. در تاریخ ۲۴ - ۲۵ ژوئن، ناتو نخستین نشست امنیت شورای همکاری یورو آتلانتیک (EAPC) را در آسیای مرکزی در پایتخت قزاقستان که هم مرز روسیه و چین بوده و دارای بزرگ ترین ذخایر تثبیت شده نفت و گاز طبیعی در آسیای مرکزی و در میان کشور های حوزه دریای خزر به جز روسیه و ایران است برگزار کرد. در این نشست ۵۰ وزیر دفاع از ۵۰ کشور، ۲۸ عضو کامل ناتو و ۲۲ عضو همکار یعنی بیش از یک چهارم از ۱۹۲ کشور جهان حضور داشتند.
در گزارشی که از این نشست منتشر شده، هدف اصلی این نشست «بررسی شرایط امنیتی با تأکید ویژه بر افغانستان، آسیای مرکزی و منطقه قفقاز و ثبات انرژی» توصیف شده است. با به قدرت رسیدن دولت اوباما در ۲۰ ژانویه و تأکید بر تغییر تمرکز آمریکا از عراق به افغانستان، مقامات ارشد پنتاگون دیدارهای متعددی از قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی به منظور تأمین کمک های پشتیبانی برای جنگ در جنوب آسیا انجام داده اند. این دیدارها همچنین نه تنها برای کسب اجازه حمل و نقل، بلکه برای قبول مسئولیت نیروها از سوی جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی، مانند آذربایجان، گرجستان و قزاقستان نیز بوده است. پنتاگون همچنین به تازگی حق استفاده مجدد از پایگاه هوایی ماناس را در قرقیزستان به دست آورده است؛ جایی که حدود ۲۰۰ هزار نیرو از آغاز جنگ افغانستان از آن طریق منتقل شده اند.
یک مقام روسی که خواست نامش فاش نشود به تازگی گفت: «ماهیت واقعی حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی که همانا اقدام علیه منافع روسیه و توافق با رهبر قزاقستان است نکرده.»
یک گزارش که از نشست ماه گذشته ناتو در آستانه پایتخت قزاقستان منتشر شده است، بیان می دارد که «ناتو به دنبال تضمین همکاری با کشورهای همکار در آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان، و ازبکستان است.» این گزارش با توجه به اهمیت این نشست و محل برگزاری آن می افزاید: «نشست امنیتی شورای همکاری های یورو - آتلانتیک برای نخستین بار در قلمرو اتحاد شوروی سابق و به طور کلی قاره آسیا برگزار شد.»
«جاپ دی هوپ شفر»؛ دبیر کل سابق ناتو، که در یک مقام دوگانه از جایگاه شغلی خود سخن می گفت بر این موضوع چنین تأکید کرد: «همان گونه که شما می دانید رهبری جدید آمریکا و رییس جمهور اوباما چندین ابتکار عمل جدید را در افغانستان، عراق و منطقه خاورمیانه آغاز نموده اند.»
او در عین حال نقش کشور میزبان و منطقه خزر در ارتباط با چندین پروژه بی سابقه نفت و گاز طبیعی که در قزاقستان آغاز شده و در خصوص منابع زیر دریای خزر تا دریای سیاه، آسیای صغیر، بالکان، اوکراین، اروپای مرکزی و دریای بالتیک، که تا حدودی هم با عراق، مصر و اسرائیل نیز ارتباط پیدا می کند، را برجسته نساخت. طی نشست شورای همکاری یورو آتلانتیک، شفر به خبرنگاران گفت: «حضور من در اینجا به معنی تعمیق همکاری میان ناتو و قزاقستان است.»
وب سایت رسمی ناتو به نقل از شفر چنین نوشته است: «امروز، قزاقستان فعال ترین همکار ناتو در منطقه آسیای مرکزی است. ما همچنین به پیشرفت های جدی در همکاری های دفاعی و نظامی به ویژه در ارتقاء توانایی نیروهای نظامی خود جهت کار با یکدیگر دست یافته ایم.» با توجه به این که ۵۰ وزیر دفاع در نشستی دو روزه گردهم آمده بودند اما حوزه مباحثات به طور اختصاصی بر روی مرکز و جنوب آسیا متمرکز نبود.
● خزر شرقی، قفقاز جنوبی و قوس جنگ های دهه های گذشته
شبکه ای از پایگاه های نظامی کوچک، مسیرهای ترانزیت (هوایی، دریایی و زمینی)، مانورهای جنگی چندملیتی و هماهنگ و آموزش هایی که ناتو، آن ها را از بالکان تا کشورهای هم مرز چین یعنی قرقیزستان، مغولستان و قزاقستان طی ۱۰ سال گذشته تثبیت و اجرا کرده، در مقاله ای که اخیراً توسط آقای سیمون تحت عنوان «ماموریت: پایگاه های ناتو از بالکان تا مرزهای چین» منتشر شده، آمده است.
نقش آذربایجان در کرانه غربی دریای خزر نیز در مقاله ای دیگر تحت عنوان «آذربایجان و خزر: جنگ ناتو برای کانون جهان» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
جاده ابریشم جدید برای نیروهای اعزامی غرب، شبیه به پروژه های انتقال انرژی اورآسیا است که از بالکان به آسیای مرکزی، همراه با نیروها و تسلیحاتی که در جهت شرق قرار داشته و نفت و گاز طبیعی در جهت مخالف آن قرار دارد، کشیده شده است.
این جاده به اندازه همان جنگ های عمده دهه گذشته در یوگسلاوی، افغانستان و پاکستان، عراق و قفقاز جنوبی خطرناک و مهم است. این در حقیقت یک قوس بی ثباتی است؛ اگرچه متأثر از تهاجم نظامی غرب نیست.
در نشست ناتو واقع در قزاقستان یکی از افرادی که به طور جدی وظیفه داشت تا بر این مسیر سه جانبه اثر گذارد، «رابرت سیمون»؛ نماینده ویژه دبیر کل ناتو در آسیای مرکزی و قفقاز، بود که یک آمریکایی است. وی در رابطه با نتایج جنگ پنج روزه آگوست سال گذشته میان روسیه و گرجستان گفت: «ما معتقدیم که حضور نیروهای روسیه نامناسب است. نیروهای نظامی روسیه باید از آبخازیا و اوستیای جنوبی عقب نشینی کنند؛ زیرا تعداد این نیروها امروز بیش از زمان قبل از جنگ است.»
سیمون یک نیروی اولیه متشکل از ۵۰۰ نیروی گرجی، کهنه سربازان اشغال عراق و جنگ سال گذشته اوستیای جنوبی، استخدام کرد که توسط «گرین برتز» و نیروی دریایی برای کمک به نیروهای پشتیبانی امنیت بین المللی ناتو (ایساف) در افغانستان آموزش دیده اند و سربازان بیشتری از آذربایجان را برای همین منظور جذب نمود. هر دو کشور فوق نقش فزاینده ای را در انتقال نیروها و تجهیزات غرب به منطقه جنگی بازی خواهند کرد.
● ترکمنستان: ارتباط نهایی برای طرح های نظامی و انرژی دریای خزر و آسیای مرکزی
چندی پیش سایت خبری مؤسسه جامعه باز سوروس، مقاله ای در خصوص ترکمنستان درج کرد که دربرگیرنده گوشه جنوبی دریای خزر و مرزهای افغانستان و ایران بود. این مقاله شامل اظهار نظرهایی در این خصوص بود که: «ترکمنستان کاملاً به یک کانون حمل و نقل مهم برای شبکه تأمین شمالی تبدیل شده است که برای انتقال ملزومات غیرنظامی به نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان استفاده می شود. پنتاگون تأیید کرده که یک واحد کوچک از نیروهای نظامی آمریکا در حال حاضر در عشق آباد پایتخت ترکمنستان مشغول به کار هستند. طبق گزارش مرکز پشتیبانی انرژی دفاعی پنتاگون، ترکمنستان «برای موفقیت عملیات آزادی جاودان و آزادسازی عراق، ارزشمند است» و سخنگوی وزارت دفاع آمریکا نیز چندی پیش گفت: «دولت ترکمنستان اکنون به آمریکا اجازه پرواز بر حریم هوایی و حضور نیروهای آمریکایی در خاک این کشور را داده است.»
مقاله اورآسیانت همچنین می گوید که دولت ترکمنستان، به ایالات متحده پیشنهاد استفاده از پایگاه هوایی وسیع اتحاد شوروی سابق واقع در ماری، که در مجاورت افغانستان قرار داشته و حتی به ایران نیز نزدیک تر است را داده است.
چندی پیش «مریل بورپو»؛ معاون وزارت انرژی آمریکا در امور روسیه و اورآسیا، به عشق آباد پایتخت ترکمنستان رفت و گفت: «وزارت انرژی آمریکا کاملاً از نظر و ایده تنوع مسیر صادرات گاز از ترکمنستان حمایت می کند.»
این تنوع به معنی قطع تدریجی انتقال هیدروکربن ترکمنستان از خطوط لوله روسیه و انتقال آن ها به خط لول انتقال گاز تحت کنترل غرب یعنی ناباکو و باکو تفلیس ارزروم (آذربایجان، گرجستان و ترکیه) و خط لوله انتقال نفت باکو تفلیس جیهان است که در واقع به طور عمدی روسیه، ارمنستان و ایران را دور می زند و آشکارا برای دور کردن روسیه و ایران یعنی کشورهای تولید کننده از بازار انرژی اروپا طراحی شده است؛ سیاستی که نه تنها به عنوان یک اقدام خصمانه بلکه به عنوان یک اقدام واقعی جنگی می توان به آن نگریست.
در همان روزی که «بورپو» به ایراد سخنرانی پرداخت، دولت ترکمنستان حرکت بی سابقه ای انجام داد که طی آن ۳۲ واحد از حوزه های نفت و گاز خزر را به مناقصه بین المللی گذاشت. پیشنهاددهندگان شامل شرکت های نفت و گاز چِورون، کونوکوفیلیپس، مین لند، بریتیش پترولیوم از انگلیس، آر.دابلیو. ای از آلمان، او.ام.ی از اتریش، استات اویل هیدرو از نروژ و توتال از فرانسه بودند.
طبق برآور شرکت ژئوفیزیکال آمریکا، بخش ترکمنی دریای خزر بیش از ۱۱ میلیارد تن نفت و ۵/۵ تریلیون متر مکعب گاز دارد. چند هفته پیش «ریچارد مورنینگ استار»؛ فرستاده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور انرژی اورآسیا، سفری به ترکمنستان و آذربایجان داشت. وی گفت: «پیشرفت ها فراتر از حد انتظارات اوست.» وی افزود: «توقف انتقال گاز از خط لوله گاز روسیه ترکمنستان یکی از دلایل ممکن نتیجه ای بود که در عشق آباد حاصل شد.»
این که عملیات انرژی تحت رهبری آمریکا علیه روسیه تا چه حد گسترده است قابل ملاحظه خواهد بود: «یک پیمان بین دولتی در خصوص پروژه ناباکو که در ۱۳ جولای در ترکیه امضا شد، تأمین گاز طبیعی از دریای خزر به اروپا بدون در نظر گرفتن روسیه را پیش بینی می کند. آذربایجان، ترکمنستان، ازبکستان و ایران و عراق به عنوان منابع انرژی بالقوه برای نابوکو در نظر گرفته شده اند. آمریکا در برابر مشارکت ایران در نابوکو ایستادگی می کند اما از انتقال گاز عراق به اروپا حمایت می نماید.»
اقدامات اخیر آمریکا و ناتو که به طور مستقیم در دریای خزر در آذربایجان صورت گرفته است، عیناً آن ها را در ترکمنستان و چهار کشور دیگر آسیای مرکزی بازسازی و تکمیل می کند.
● آذربایجان خط مقدم آمریکا و ناتو علیه قره باغ، ارمنستان و ایران
در اواخر ماه ژوئن فرمانده نیروی دریایی آمریکا در آفریقا و اروپا؛ سرلشکر «تریسی گرت»، که به منظور تحکیم حمایت های دو جانبه در رابطه با مسائل امنیتی منطقه در آذربایجان به سر می برد گفت: «من مسئول امنیت آمریکا در کشورهای آفریقایی و اروپایی از جمله آذربایجان هستم. آمریکا خواستار همکاری با آذربایجان در حوزه نیروهای زمینی است.»
برای نشان دادن اینکه همکاری آذربایجان و آمریکا در توسعه و پیشرفت ارتش چه نتایجی در بر داشته است، طی روزهایی که این گزارش منتشر شد و در حالی که فرمانده نیروی آمریکایی در آذربایجان حضور داشت، «الهام علی اف» رییس جمهور این کشور، گفت: «امروز، ارتش ما قدرتمندترین ارتش منطقه است. در صورت لزوم ما می توانیم از قدرت ارتش خود برای حفظ همگرایی سرزمینی آذربایجان استفاده کنیم. جنگ هنوز پایان نیافته است. تنها دومین مرحله از جنگ پایان یافته است.»
علی اف به مناقشه با ارمنستان بر سر ناگورنو قره باغ اشاره کرده بود. ارمنستان متحد روسیه است. هر دو کشور عضو پیمان امنیت دسته جمعی هستند و روسیه نیروی کوچک نظامی در این کشور دارد. ارمنستان همچنین متحد ایران نیز هست. به عبارت دیگر این کشور توسط محور ناتو آذربایجان گرجستان ترکیه مورد محاصره واقع شده که کمی مورد بحث قرار گرفته است.
همان گونه که «رامیل لاتی پوف»؛ رییس گروه کار کمیته امور خارجی شورای فدراسیون روسیه، گفته است: «آن چه که محور استراتژیک خوانده می شود و به وسیله سه کشور ایران روسیه ارمنستان شکل گرفته است، نفوذ با ثبات کننده ای در قفقاز دارد. این محور در برابر محور ناتو متشکل از ترکیه آذربایجان گرجستان به منظور حل وظایف ژئواستراتژیک آمریکا اروپا ایجاد شده بود؛ به همین منظور ناتو در تلاش برای ایجاد شکاف بین روسیه و ارمنستان و همچنین ایران و ارمنستان است و از هر شیوه ای حتی نظامی برای این کار استفاده می کند.»
● هموار کردن زمین: انقلاب های رنگی، ستون پنجم ناتو، اسب تروا
«لاتی پوف» همچنین متذکر می شود که: «ملت ایران درس های درستی از حوادث اوکراین و گرجستان آموخته و همچنین درس های آموخته شده توسط ارمنستان در مارس ۲۰۰۸ را مورد توجه قرار داده است.»
«لِوون تر - پتروسیان» (رهبر مخالفان) و همتای ایرانی او، از مردم خواسته اند تا تظاهرات کنند در حالی که آن ها نمی دانند که فقط آلت دستی در تلاش کشورهای غربی برای سرازیر شدن منابع مالی و امکانات از شرق و آسیا هستند. در مقابل آن ها نشان داده اند که سه کشور باید یک سیستم متحد حمایت چند جانبه را توسعه دهند تا هنگامی که نیروهای خارجی در تلاش برای بی ثبات کردن شرایط سیاسی داخلی هستند، اقدام نمایند.
او (لاتی پوف) نخستین کسی نیست که برای نشان دادن شباهت میان آن چه که انقلاب سبز در ایران خوانده می شود با انقلاب های مشابه در اوکراین، قرقیزستان، لبنان، بلاروس، عراق، میانمار، ونزوئلا، ارمنستان و مولداوی تلاش کرد.
در همین رابطه خبرگزاری مهر ایران مدعی شد: «شش ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، سازمان سیا آماده اجرای سناریوی انقلاب نارنجی در ایران بود. عوامل سیا با مخالفان ایران دیدار کردند و به آن ها دستور عملیات هایی در ترکیه، آذربایجان، کویت و امارات عربی متحده دادند.» مرکز وودرو ویلسون و بنیاد سوروس متهم به ایجاد طرح انقلاب در ایران هستند و ۳۲ میلیون دلار برای اجرای این استراتژی فراهم کرده بودند.
همان طور که این تحلیلگر برجسته روسی در بالا یادآور شده بود، تلاش برای بی ثبات کردن ایران، ارمنستان و روسیه در ارتباط با هم قرار دارند و اگر یکی از آن ها در کانون غرب بیفتد دیگران آسیب خواهند دید. ارمنستان و ایران تنها حائل هایی هستند که روسیه در منطقه وسیع قفقاز، در اختیار دارد. در غیر این صورت به وسیله کشورهای ناتو و شرکای آن از بالتیک تا دریای خزر محاصره می شود.
«نیکولا اورِکو»؛ سفیر رومانی در آذربایجان و رابط ناتو در این کشور، در روز ۲۵ ژوئن به مشارکت کنندگان در میزگرد بررسی نقش ناتو در سیستم امنیت اروپا گفت که: «همکاری آتی آذربایجان با ناتو حفاظت از منابع انرژی و نیروی دریایی خواهد بود.» مجدداً نیروی نظامی غرب به سمت شرق رفت و جریان انرژی نیز به سمت غرب.
● تهدید جنگ جدید در قفقاز جنوبی در زمان تقویت نیروهای مسلح آذربایجان توسط پنتاگون
از ۱۵ - ۲۵ ژوئن آذربایجان یک مانور جنگی در مقیاس وسیع را که نمی توان آن را در ارتباط با ناگورنو قره باغ یا ارمنستان سوء تعبیر کرد، تحت عنوان «اعاده یکپارچگی سرزمینی آذربایجان» برگزار کرد که شامل بیش از چهار هزار نیروی نظامی، ۹۹ تانک، ۵۵ خودروی زرهی، ۱۲۳ سیستم توپخانه، ۱۲ جنگنده، ۱۲ بالگرد نظامی و بالگردهای ترابری بود.
«آرکادی قوکاسیان»؛ رییس جمهور ناگورنوقره باغ در ۹ جولای گفت: «علی اف حتی هنگامی که از صلح صحبت می کند تهدید جنگی خود را حفظ می کند.»
همچنین نیروهای نظامی آذربایجان در نیمه دوم مانور متحرک دوره گروه عملیات دریایی آمریکا که از ۲۶ - ۳۱ جولای و آموزش آمادگی نبرد مشترک در اوکلاهما که از ۱۴ - ۲۲ جولای برگزار شد و همچنین جلسه مذاکره آذربایجان آمریکا در واشنگتن دی.سی در ۲۹ - ۳۰ جولای شرکت کردند.
در ۲۹ ژوئن مدرسه بین المللی ناتو واقع در آذربایجان یک کنفرانس امنیت دریایی در خصوص دریای خزر برگزار نمود. چهار روز بعد «ادی برنیست جانسون»؛ از اعضای کنگره آمریکا، در مصاحبه با یک خبرگزاری آذربایجانی گفت: «آذربایجان یکی از مهم ترین متحدان آمریکا در منطقه قفقاز است. آذربایجان در یک منطقه خطرناک و بسیار جدی در مجاورت با روسیه و ایران قرار دارد.»
در هشتم جولای، «یاشار علی اف»؛ سفیر آذربایجان در ایالات متحده، تأیید کرد که کشورش و آمریکا در اواخر جولای مذاکرات دفاعی در واشنگتن برگزار خواهند کرد که «شرایط جاری همکاری نظامی میان دو کشور و دورنمای آن طی این مذاکره مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.»
روز بعد وزیر دفاع آذربایجان مهمان سرلشکر «میلس دیرینگ»؛ رییس گارد ملی اوکلاهما بود و نشست آنان بر روابط آمریکا آذربایجان، توسعه همکاری های نظامی و تبادل نظر پیرامون شرایط سیاسی و نظامی منطقه متمرکز بود. پس از آن نیز وزات دفاع این کشور اعلام کرد که آماده اجرای دکترین نظامی جدید است و «ناتو بررسی مثبتی در خصوص طرح دکترین نظامی آذربایجان ارائه داده است.»
ناتو در ۱۵ جولای نشست ۱+۲۸ (۲۸ عضو اتحادیه به اضافه آذربایجان) را برگزار کرد. وزیر دفاع آذربایجان گفت: «نماینده وزارت دفاع، بخش مرزی دولت و سایر بخش ها در این رویداد شرکت خواهند کرد.» مسئله همکاری در حوزه های مختلف بین آذربایجان و ناتو در کانون توجه این نشست خواهد بود.»
● کوره راه اسرائیل به دریای خزر از طریق ناتو، هموار شدن راه تسلیح آذربایجان و گرجستان برای جنگ
در ۲۸ ژوئن، «شیمون پرز»؛ رییس جمهور اسرائیل، و یک هیئت نمایندگی شامل وزیر دفاع این رژیم، سفری را به منطقه خزر آغاز و از آذربایجان دیدار کردند. چهار روز بعد از آن که نشست ناتو در قزاقستان پایان یافت، آن ها آذربایجان را به قصد این کشور ترک کردند. این دیدار نخستین دیدار رسمی مقامات عالی رتبه اسرائیل از آذربایجان و قزاقستان از زمان بهبود روابط دیپلماتیک میان آن ها از دهه ۱۹۹۰ بوده است. پرز در آذربایجان در خصوص همکاری در زمینه انرژی گفتگو کرد و گفت که این همکاری هر دو جنبه سیاسی و اقتصادی را دارد.
یک سایت خبری ارمنی در گزارشی تحت عنوان «اسرائیل ارتش آذربایجان را مجددا مسلح می کند» جزئیات این دیدار را افشا کرد: «شرکت دفاعی اسرائیلی تحت عنوان التا، با آذربایجان در حوزه سیستم های ماهواره ای همکاری خواهد کرد. این شرکت به تازگی آغاز ساخت ماهواره تکسار را اعلام نموده است.»
طبق اظهارات کارشناسان نظامی آذربایجان، این یک سیستم ضروری برای عملیات نظامی آذربایجان در یک ناحیه کوهستانی همچون ناگورنو قره باغ است. این منابع همچنین اعلام کردند که اسرائیل شریک خود را به خودروهای جنگی نامر تجهیز خواهد کرد و اسرائیل و آذربایجان طرحی برای همکاری در سایر حوزه های صنعت دفاعی دارند؛ به ویژه این که دو طرف به توافقی برای ساخت یک کارخانه جهت ساخت هواپیماهای بدون سرنشین اطلاعاتی و جنگی نیز دست یافته اند.
● اسرائیل، گرجستان را برای جنگ آگوست گذشته با روسیه به هواپیماهای بدون سرنشین تجهیز کرد
در آن زمان، وزیر الحاق مجدد گرجستان یعنی «تمور یاکوباشویلی» (که در انگلستان و آمریکا آموزش دیده بود) به رادیو ارتش اسرائیل گفت: «اسرائیل باید به خاطر ارتش خود احساس غرور کند که به سربازان گرجستان آموزش داد. ما تنها در روز گذشته ۶۰ سرباز روسی را کشتیم. روسیه بیش از ۵۰ تانک از دست داد و ۱۱ هواپیمای آن کشور را سرنگون ساختیم. آن ها متحمل آسیب های زیادی در رابطه با نیروی انسانی خود شدند.»
آمار یاکوباشویلی ممکن است مبالغه آمیز باشد اما ارزیابی او از نقش اسرائیل در مسلح کردن ارتش جوان گرجستان، هرگز مبالغه آمیز نبود.
روسیه و ارمنستان نیز به سبب افزایش همکاری نظامی آذربایجان اسرائیل تهدید و نگران شده اند. جروزالم پست در تاریخ اول جولای در گزارشی تحت عنوان «اسرائیل به آسیای مرکزی رسید» چنین آورده است: «دیدار این هفته شیمون پرز از آذربایجان و قزاقستان پیشرفت مهمی برای بلندپروازی اسرائیل در آسیای میانه بوده است. در سایه تصمیم اخیر برای دادن اجازه به اسرائیل جهت افتتاح سفارت در عشق آباد پایتخت ترکمنستان، این دیدار بیانگر دستیابی تل آویو به این بخش مهم استراتژیک از آنچه که گاهی تحت عنوان خاورمیانه بزرگ نام برده می شود، بوده است.»
این مقاله می افزاید: «با توجه به ارتباط با آذربایجان شیعه، که مرزهای مشترکی با ایران دارد، کنترل تهران اهمیت ویژه ای را در بر خواهد داشت. آذربایجان ارتباط قومی نزدیکی با ایران دارد. بیشتر آذری ها در ایران زندگی می کنند تا جمهوری آذربایجان. صنایع دفاعی اسرائیل حمله بسیار مهمی را انجام داده اند. اسرائیل نقش محوری را در احیاء مجدد و نوسازی ارتش آذربایجان بعد از ازدست دادن ناگورنوقره باغ بازی می کند.»
گزارش شده که اسرائیل پست های شنود و نظارت را در مرز ایران آذربایجان ایجاد کرده است. ایران بعد از سفر پرز، سفیر خود را فراخواند و اندکی بعد وزیر دفاع ارمنستان را به ایران دعوت نمود.
یک منبع خبری ارمنی به نقل از «اندری آرشوف»؛ تحلیل گر روسی چندی قبل نوشت: «کارشناسان اسرائیلی کارهای هدفمندی را برای تقویت روابط با آذربایجان انجام داده اند. اسرائیل در حال تقویت مواضع و جایگاه خود در قفقاز است. این موضوع کاملاً آشکار است. اجازه دهید فراموش نکنیم که کارشناسان اسرائیلی ارتش گرجستان را پیش از حمله به اوستیای جنوبی آموزش داده بودند. این موضوع روشن نیست که اسرائیل بازی خود را انجام می دهد یا اینکه عوامل قدرت های بزرگ دیگری است که خواهان بی ثبات سازی روابط روسیه و ایران هستند. خیال خامی است که معتقد باشیم تقویت روابط باکو تل آویو برای ایران و کشورهای عربی پنهان است.
با توجه به یک گزارش خبری آذربایجان که خواستار مشارکت اسرائیل در مانور خارجی با در نظر گرفتن ایران شده بود آشکار گردید که نیروی هوایی اسرائیل بخشی از این مانور هوایی مشترک با کشورهای عضو ناتو خواهد بود.
هفته گذشته اسرائیل برای اولین بار یکی از زیردریایی های دلفین ساخت آلمان را از طریق کانال سوئز «به عنوان نمایش دسترسی استراتژیک در برابر ایران» به حرکت درآورد. هر یک از این دلفین های ساخت آلمان دارای ۱۰ لوله اژدر هستند. چهارتای آن ها به تقاضای اسرائیل پهن تر ساخته شده اند که به اعتقاد تحلیل گران نظامی به خاطر این است که بتواند ظرفیت پرتاب موشک های کروز نوع هسته ای را داشته باشد.»
چندی پیش، جوزف بایدن معاون وزیر امور خارجه آمریکا در یک مصاحبه تلویزیونی در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا در صورتی که اسرائیل تصمیم به حمله نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران بگیرد در کنار آن خواهد بود یا خیر؟ گفت: «ملاحظه کنید ما نمی توانیم به یک کشور دارای حاکمیت (اسرائیل) تأکید کنیم که چه کاری بکند و چه کاری نکند.»
● سی سال جنگ افغانستان، بیست سال جنگ جهانی بدون پایانی در چشم انداز
پیش از رسیدن اولین قوای شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، آمریکا برای مدت بیش از ۳۰ سال درگیر نبردی مسلحانه در افغانستان و همسایه آن یعنی پاکستان بود و این کار با آموزش و مسلح کردن یک نیروی مسلح جایگزین اندکی قبل از سال ۱۹۷۸ صورت گرفت. چندی پیش «آصف علی زرداری»؛ رییس جمهور پاکستان، این حقیقت مسلم را بیان کرد که: «تروریست های امروز قهرمانان سال های گذشته بودند تا اینکه ۱۱ سپتامبر به وقوع پیوست. نه تنها قهرمانانی برای نخبگان اطلاعاتی، سیاسی و نظامی پاکستان بلکه برای حمایت های آمریکا هم بوده اند.»
بر پایه یک منطق درست، آمریکا اکنون در سی و دومین سال جنگ خود در جنوب آسیا درگیر است. در حال حاضر جنگ مستقیمی که در افغانستان و اطراف مرزهای آن در پاکستان وجود دارد، می تواند به عنوان بیستمین سال از جنگی تلقی شود که از پایان جنگ سرد آغاز شده است. آنچه برای آمریکا شگفت آور است این که همه متحدان آمریکا در ناتو و دست نشانده های کوچک و گوناگون آن به همان اندازه سه چهارم از یک میلیون نیرو که برای عملیات سپر صحرا در سال ۱۹۹۰ به کار گرفته شدند، وارد جنگ شدند. طی سال های پس از عملیات طوفان صحرا و حمله کوبنده آن علیه نیروهای ارتش عراق در کویت و علیه خود عراق، «جرج جی دابلیو بوش»، ایجاد نظم نوین جهانی را اعلام کرد و جبهه جنگ به صحنه های جدیدی تبدیل شد.
تقریباً بلافاصله بعد از آن که قتل عام در بزرگراه مرگ و پناهگاه امیریه پایان یافت، آمریکا و متحدان آن در ناتو استفاده و استعمال از نیروهای نظامی خود را به سوی بالکان (کرواسی، بوسنی، یوگسلاوی، مقدونیه) تغییر دادند و از آن به بعد منازعات مسلحانه شخصی، چند جانبه، جمعی و از طریق دست نشانده ها در خاورمیانه (یمن، عراق، لبنان، غزه)، شاخ آفریقا (سومالی، جیبوتی، اریتره)، غرب شاخ آفریقا (سیرالئون، لیبریا، چاد، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان، مالی)، قفقاز (گرجستان، جنوب اوستیا روسیه)، جنوب آسیا (افغانستان پاکستان) و کمی دورتر تا جنوب شرقی آسیا یعنی فیلیپین و کلمبیا در آمریکای جنوبی کشیده شد.
جبهه اصلی کنونی در این جنگ جهانی افغانستان است. یعنی نخستین جنگ زمینی ناتو و طولانی ترین جنگ آمریکا از زمان جنگ ویتنام. جنگی که از اکتبر آینده وارد سال نهم شده است و بدون هیچ چشم اندازی برای پایان آن تشدید می گردد. جنگی که نیروهایی از ۴۵ کشور و چهار قاره به دور خود جمع کرده، خود را از طریق پایگاه ها، انتقال نیرو و عملیات نظامی به چند کشور دیگر پاکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان توسعه داده و با عملیات لجستیکی برای گسترش به حوزه دریای بالتیک، قفقاز جنوبی و حتی بیش از آن به آسمان روسیه نامزد شده است.
مسیرهایی که برای انتقال نیروها، سخت افزارهای نظامی و تجهیزات مورد استفاده قرار گرفتند، همان هایی هستند که ۵۰ سال قبل توسط آمریکا در رابطه با طرح های انتقال هیدروکربن پیش بینی شده بودند و در حال حاضر به بار نشسته اند. این طرح ها کاملاً به ذخایر نفت و گاز طبیعی در دریای خزر بستگی دارند. دریای خزر جایی است که تمایل آمریکا و ناتو برای توسعه و گسترش نظامی با یک عملیات بلندپروازانه برای انحصاری کردن کنترل و تأمین انرژی برای همه اروپا و بخش اعظم جنوب و شرق دور آسیا با آن برخورد می کند.
نویسنده: ریک - روزوف
مترجم: کیانوش - کیاکجوری
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از گلوبال ریسرچ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست