شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
یک آسمان ستاره
![یک آسمان ستاره](/web/imgs/16/151/x8qul1.jpeg)
برخی خوشبختی را وارونه میبینند و آن را با بخت خوش، یکسان میپندارند و برخی آن را در خوشی و خوشگذرانی خلاصه میکنند. راستی خوشبختی چیست و خوشبخت کیست؟ واژهای پرتکرار و گوشنواز و همزاد خیالها و آرزوهای انسان از ژرفای تاریخ تاکنون، پیشینیان آن را به ستارگان آسمان ارتباط میدادند و پسینیان آن را به زمینیان.
خوشبختی با کامرانی، کامیابی، رستگاری و موفقیت هممعناست؟ خوشبخت چه دارد که بقیه ندارند؟ آیا خوشبختها با بقیه فرق دارند؟ معیار ما برای نشان دادن انسانهای خوشبخت چیست؟ آیا خوشبختی در امکانات مادی (مانند ثروت و ماشین خوب و خانه بزرگ) و روزیِ فراوان و همسر مهربان و فرزندان صالح خلاصه میشود؟
● معیار سنجش خوشبختی
ما درباره خوشبختی انسان میاندیشیم، پس باید خوشبختی را در ارتباط با نیازها و خواستهای او مطرح کنیم. این بدان معناست که گستره نیازهای ما بر تعریف ما از سعادت و خوشبختی تأثیر میگذارد. اگر ما به خوراک و پوشاک نیازمندیم، انسانِ فاقد آنها، خوشبخت نیست.
اگر ما به آرامش روحی و رضایت درونی نیاز داریم، بدون آنها، طعم سعادت را نمیچشیم و اگر نیازهای بزرگتر و پردامنهتر داریم، ارضای نیازهای موقّت، خوشبختی نمیآورد و اگر ما برای همیشه خواهیم بود، نیازهای جاودانه نیز خواهیم داشت و اگر آنها را برآورده نسازیم، سعادت ابدی نخواهیم داشت. چه کسی این نیاز (جاودانگی) را میشناسد؟ و چه کسی راهنمای آن است؟
● راه خوشبختی
خوشبختی یک پاره خط محدود نیست؛ نیم خطی است که از تولد آغاز میشود و تا بینهایتِ جاودان، امتداد دارد. خوشبختی ویژه دوران جوانی و بهار زندگی نیست و زندگی هم یک نقطه ساکن نیست. خوشبختی بر دوش زندگی ره میسپارد و با شمارش ستارهها، کولهبار آخرت را پر میکند. سعادت از پس یک حرکتِ با نشاط و مستمر و مداوم، در طول عمر ما پدیدار میشود.
حاصل پیکار همیشه ما با شیطانِ برون و شهوتِ درون و نتیجه پیروزی حکمت و اندیشه در میدان مبارزه با جهالت است. پس نباید نشست و ناامید شد و نباید خسته و مانده گشت. سعادت، دور است امّا رسیدنی؛ در همین راه باشیم و بیرون نرویم، قطعاً میرسیم. خرابی وسیله را میتوان تعمیر کرد و موانع راه را زدود، مهم، در راهْ بودن است.
● راهنمای خوشبختی
راهنمای راه، کسی است که یا راه را تا انتها رفته است و یا نقشه آن را در دست دارد. سازنده ما میتواند نیازهایمان را به ما بشناساند و طریقه برآورده ساختن آنها را به ما بگوید و اگر آن را عملی کنیم و در مسیر پیشنهادیِ او قدم برداریم، به مقصد و نقطه کمال خود میرسیم.
او ما را شکل داده و در انتهای مسیر، دو سرا برای ما ساخته است و «خوشبختی» و «بدبختیِ» ما را در آمدن به یکی از آن دو سرا دانسته است. خوشبختی را در آمدن به بوستان رضایت و رهنمون شدن به بهشت جاویدش، و بدبختی را ره بردن به دوزخ گفته است. دوستان و همنشینان سعادتمند ما را در سرای سعادت، معرفی کرده و همراهان ما را در دوزخ نیز شناسانده است. یعنی راهنمای ما، معیاری نیز برای خوشبخت بودن معرفی کرده است. به مقصد رسیدن یعنی هم در راه بودن و هم رفتن؛ منحرف نبودن و تنبلی نکردن.
راهنمای ما، همان آفریننده ماست و او مسیر سعادتمان را ترسیم کرده، علامتهای آن را نیز برافراشته است. او از میان ما آن کسی را که جدّیت و تلاش بیشتری میداشته برگزیده و در این مسیر، او را پیشتر از ما به پیش برده است.
سپس آنان را بر سر دو راهیهای زندگی و پیچ و شیبهای تند و خطرناک آن، گمارده است تا ستارگان هدایت و چراغهای نورافشانِ مسیر باشند. اینان پیامهای هدایت را به زبانهای گوناگون، به گوش ما رساندهاند و پیام مکتوب الهی (قرآن) را نیز معنا نمودهاند.
رهنمودهای این بزرگان را در طی طریق سعادت میخوانیم؛ ابتدا، عوامل خوشبختی و سپس موانع آن را و روشن است که تنها شنیدن و به گوش سپردن، حاصلی ندارد و هرچه هست در عمل و اطاعت از این رهنمودهاست.
الف) عوامل خوشبختی
۱) عزم و حزم
پیمودن راه، جدیت و اراده و تصمیم میخواهد و دویدن و نایستادن، پیش رفتن و عقب نماندن و این همه را با چشم باز دیدن و پاییدن و نخوابیدن. و این دو، معنای عزم و حزماند. جدّیت و تلاش، و دوراندیشی و احتیاط (تفکّر و تأمل)، شرط رسیدن و سلامتْ ماندن است. هرگاه این دو در کنار هم گردآیند، سیمای خوشبختی به روشنی پدیدار میشود و خورشید سعادت در افق زندگی میتابد.
۲) ایمان و امید
عزم راسخ برای پیمودن راه خوشبختی و کنار زدن یک یک موانع در زمینهای میروید که به درستی راه، ایمان داشته باشیم و رسیدن به مقصود سعادت را باور. یقین به درستی راه و امید به رسیدن، پای طلب میدهد و دست تلاش و عزم وصول. شوق به بهشت سعادت، ما را میکشد و حتی آنجا که به زمین بیفتیم، دست ما را میگیرد و با خود میبرد.
لبخندهای طلایی خورشید در هر صبح دلپذیر، خبری از آن سوی شب میآورد و هزاران پرتوِ به زمین رسیده، راه را به ما نشان میدهند. به سوی کرانهها، آن دورها، با باور تمام، پاداشت در انتظار توست و آرامش جاودانی به امید دیدار تو. خود را برسان. شک مکن؛ از یقین، بهره بجوی!
۳) دست توفیق خدا
برخی بر این باورند که خوشبختی با بخت و اتفاق ارتباط دارد و به آنچه در پیشانی فرد نبشته، وابسته است. پیشوایان طریق سعادت، این ارتباط را نپذیرفته، خوشبختی را نتیجه جدّیت و تلاش انسان و زمینهسازی الهی میدانند.
یعنی یک سوی ریسمان خوشبختی، در دستان خود ماست، اگرچه سوی دیگرش در دست توفیق خداوند؛ امّا دست توفیق خداوند و دست رحمت گسترده او یکی است و اگر عزم و جزم ما را دید، دست توفیق را پیش و زمینه عمل نیک ما را فراهم میآورد. پس از آن، اختیار با ماست، اگر انجام دهیم و پیش رویم، دست توفیق خدا را فشردهایم و وای بر ما اگر حتی این قابلیت را در خود نبینیم که خدا دست ما را بگیرد و وای بر ما که به گونهای باشیم که خدا ما را به حال خود واگذارد.
۴) اندیشیدن
فکر آدمی، جوهره جان اوست و آدمی است و اندیشهاش. هر گام انسان به پیش یا پس، باید از اندیشه او پیروی کند و هر تصمیم او باید بر اساس سنجش و خردورزی و تأمّل و تفکر باشد. اندیشه، راهنمای جان و چراغ راه است و از اینرو، جزو همیشگی ساختار «سعادت» و نور راه «هدایت» و رکن منزل «خوشبختی» است.
به همین دلیل، امام صادق(ع) کسی را خوشبخت میداند که لحظههایی را برای خلوت گزیدن و اندیشیدن تدارک بیند و گوشههایی از دل و دماغ خود را بدان اختصاص دهد و آنچنان در دنیا و کارهای مربوط به آن، فرو نرود که غرق گردد و در گرداب افتد و از مسیر، بیرون برود.
در کنار کارهای روزمره و شلوغیهای زندگی، گاه به گاه نیز با خود خلوت کنیم و راهِ آمده را بنگریم و مسیرِ پیشرو را ترسیم کنیم. آسان است؛ لختی از مرکب، پایین آیید و بیاسایید!
۵) دانش
دانش، چراغ اندیشه است و نور دل. ره سپردن بدون نور، گام زدن در کویر گمراهی است و از اینرو، نمیتوان کسی را که بدون نور علم، حرکت میکند، راهیِ منزل سعادت دانست. پیشوای ششم ما در همین باره میفرماید: «سزاوار نیست کسی را که دانشمند نیست، خوشبخت بشماریم». و البته شرط سودمندی این علم، عمل است.
صِرف داشتن دانش، مؤثر و کارگشا نیست؛ بهرهبرداری از آن و عمل کردن به مقتضای آن، کارایی دارد. پا برای دویدن است و چشم برای دیدن. اگر ندویم و چشم را فرو بندیم، با انسان ناتوان و نابینا، چه تفاوتی داریم؟ کفران نعمت نیز کردهایم. این نکته نیز از سخنان پیشوایان ماست. امام علی(ع) میفرماید: «به دانشْ عمل کنید تا خوشبخت شوید».
دانش، آن اندازه مهم است که برای آنان که از این بهره الهی محروماند، همنشینی با دانشمندان را توصیه کردهاند تا از عامل مؤثر سعادت، دور نمانند.
۶) حقگرایی
زندگی، بر محور واقعیتهای هستی میگردد و راه یافتن باطل و پوچی، آن را به درّه نیستی و سقوط میکشاند. با حق بودن و حقیقت را باور داشتن و با آن چرخیدن و زندگی کردن، ما را در راه، نگاه میدارد و کِشته و حاصل کار ما را از گردونه، بیرون نمیریزد.
یک چرخش باطل در این مدار، ما را با نیروی گریز از حق، به فرسنگها دورتر از مسیر، پرتاب میکند که بر فرض توبه و بازگشت، فرصت ما کم گشته است.
بیندیشیم به سخن حقیقتمند امام علی(ع): «در همراهی حق، خوشبختی به وجود میآید». به یاد داشته باشیم که باطلگرایی، خودمحوری، لجاجت و تعصّبهای بیاساس، همگی، دور شدن از حقیقت جاری هستی است و نوعی دوری از راه خوشبختی.
۷) رضایت و قناعت
انسان به سبب طبیعت کمالجوی خود، هماره در پیِ چیزی است که بهتر از آن، چیز دیگری نباشد و در هر حرکتی به دنبال کسب منزلت اول و قلّه افتخار آن است.
این احساس آمیخته با سرشت ما، اگر در میدان مطلوبهای فانی و زودگذر قرارگیرد، حاصل آن، خوشی موقّت و سپس یک عمر حسرت است؛ حسرت تبدیل سرمایههای وجودی خود به چیزهایی ناپایدار و کم بها.
امّا اگر این احساس و این نیروی درونی در طلب اشیای حقیقی، پایدار، جاویدان و پرارزش باشد، ما را به خوشبختی حقیقی نزدیک میکند. راهنماییِ پیشوایان خوشبختی در این میان چنین است: آنچه از دنیا و اشیای کم قیمت و کم عمر آن دست یافتهای، خشنود و قانع باش و در طلب لذتهای جاویدان و پایا باش. دیگر توصیههای امامان(ع) درباره زهد و بیرغبتی به دنیا و نیز بخشش آنچه در دست داریم و سخاوتمند بودن نیز در همین جهت، توجیه میشوند.
۸) دوری از کینه و حسد
کینهتوزی و حسدورزی، از بدترین صفات و زیانبارترین آنهاست. کینه، مانع رسیدن به اعتدال اخلاقی و رفتاری است و حسد، موجب انحراف اندیشه از مسیر اصلی زندگی. ما باید به خود، وظیفه خود و راه و مقصد خود بیندیشیم و سپس به یاری دیگران بشتابیم، نه آنکه همواره به فکر نعمتها، موفقیتها و کارهای دیگران باشیم.
به دیگران اندیشیدن، آن هم برای ضربه زدن و جدا کردن، جهتِ حرکت ما را در مسیر زندگی تغییر میدهد و چشمان هدایت ما را از مراقبت مقصد، به پاییدن همراهان میکشاند و در چاه و چاله میان راه، سرنگون میسازد. به فرموده امام علی(ع): «بیاییم سینههامان را از کینه و حسد بشوییم تا اسباب سعادت را فراهم آورده باشیم».
۹) دوست خوب
در دفتر دوستی، سطرهای فراوانی درباره اهمیت و تأثیر شگرف دوستی در زندگی داشتیم همه آنها در اینجا انعکاس مییابند. دوست میتواند سازنده کاخ کمال و یا ویران کننده آرزو و خیال باشد. انسان بر روش دوست خود زندگی میکند و اکسیر حیات ما در دستان دوست است.
دوستِ شایسته و حساس، نسبت به کژروی و سستیها، یاری دهنده حرکت ما در راه بیانتهای زندگی است. پیامبر گرامی اسلام(ص) دوست را یکی از عوامل متعدّد خوشبختی دانسته و امام سجاد(ع) نیز آن را به زبانی دیگر، بازگو کرده است. میتوان این شعر حافظ را ترجمه سخنان این دو بزرگ دانست:
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم / که کیمیای سعادت، رفیق بود، رفیق!
۱۰) استمرار و استقامت
بسیاری از ما، آغازگران خوبی هستیم؛ امّا ادامهدهندگان نیرومندی نیستیم. آمدن به راه و جزم کردنِ عزم و اراده، گام مهمی است آن هم گام نخست! گامهای بعدی نیز مهماند و استمرار در حرکت، شرط رسیدن به نقطه اوج.
گفتیم که سعادت، یک نقطه نیست و در یک لحظه، اتفاق نمیافتد و این یعنی رفتن و رفتن و دست از طلب نکشیدن و پا از میدان پس ننهادن. کوشش کردن با تمام توان و در همیشه روزگار، شرط موفقیت و ره بردن به سرای خوشبختی است. نشانیِ خانه سعادت، به تدریج روشن میگردد، غصّه نخورید و نومید نگردید! اگر به راه خود، ایمان دارید و راهنما را میشناسید، از طول مسیر نهراسید؛ پیش به سوی قلّه.
آنچه گفتیم، تنها بخشی از عوامل متعدد سعادت است و توصیههای دیگری نیز در دست است، همچون حسابرسیِ هر روز کارهای خود، دعا و مناجات و راز و نیاز با خدا و خدمت به مردم و... و همه اینها در اطاعت از فرمانهای خدا و پیروی از راه و روش فرستادگان او و در رأس آنان پیامبر اسلام(ص) خلاصه میشود؛ چه، آنان خود مجسّمه عملی ایمان و باور و استقامت و زهد و رضایت و قناعت و دعا و شبزندهداری در کنار خدمت به خلق بودهاند و گوی سعادت را پیش از دیگران ربودهاند.
اینک به موانع راه خوشبختی و آفات آن اشاره میکنیم.
ب) موانع خوشبختی
میتوان تن زدن از پیگیری هر آنچه را در بخش پیش گفتیم، به گونهای، از موانع رسیدن به خوشبختی دانست؛ امّا چند مانع را به دلیل نام بردن از آنها در سخنان پیشوایانِ سعادت برمیشمریم.
۱) تنبلی و سستی
همان گونه که عزم و جدیت، از اسباب اصلی حرکت به سوی سعادت است، خمودی و کسالت، از موانع عمده آن به شمار میآید. امام علی(ع)، در این باره میفرماید: «آن که به جای کوشش، با سستی و پوچی و وقتگذرانی خو کرده است، فرسنگها از سعادت فاصله دارد».
آری هر چیز، بهایی دارد و خوشبختیِ جاویدان، بیشترین هزینه را دارد. پرداخت هزینه زندگی ابدی نیز تلاش همیشگی میخواهد و انسان سست و خمود را یارای پرداخت این بها نیست.
۲) فریب خوردن
حرکت پیوسته در مسیر، نتیجه مراقبت همواره مقصد و توجه ننمودن به وسوسههای دلانگیز مناظر اطراف است. شیطان، گاه در لباس دوست و گاه در لباس دنیا، جلوهگری میکند و ما را به خود مشغول میسازد. گاه توقّف و گاه، از راه بیرون شدن، گاه، فریبِ زرق و برق زودگذر دنیا را خوردن و گاه، مغلوب خواستهها و شهواتِ درون شدن و این همه، سر از بدبختی درمیآورد و ناکامی.
فریب، نتیجه به کار نبردن کامل و درست عقل و خرد است و حاصل غلبه هوس بر تدبیر و نیز سود بردن از تجربهها و دستاوردهای خود و دیگران. در این میان، گاه تجربههایی بس گرانبها و حاصل شکستهای فراوان و مکرّر بزرگان، میتواند ما را از آزمودن مجدد بسیاری چیزها بینیاز کند و چشم دل ما را باز و از اغفال و فریب، محفوظ بدارد. حافظ این چنین ما را پند میدهد:
نصیحت گوش کن جانا که از جان، دوستتر دارند / جوانان سعادتمند، پند پیر دانا را.
و این را از یاد نبریم که پند و اندرز دلسوزانه و مفید دیگران بر گردن ما سنگینی میکند و مخالفت با آن، همای سعادت را از ما دور میسازد. مولوی نیز پیشتر از حافظ چنین گفته است:
من برون کردم ز گردن وام نُصْح / جز سعادت کی بود انجام نصح.
۳) ولنگاری
دنیا رها و یله نیست و ما نیز نمیتوانیم برخوردی این چنین داشته باشیم. راه خوشبختی ما حصارها و مرزهایی دارد و با خط کشیهای منظّم و حساب شده، ما را از پا فراتر از حد نهادن و رعایت حق دیگران نکردن و هرگونه دلخواه رفتن بازمیدارد.
محدودیتهای ناگزیر زندگی دنیوی و اخروی، همان حرمتها و احترامهاست. برخی چیزها حرام هستند (محدودیت و خط قرمز) و بعضی دیگر، حرمت و احترام دارند. «خویشتنداری» و «جلوگیری از میل نفس به مرزشکنی و زیر پا نهادن حرمت»، از عوامل سعادت است، و «افسارگسیختگی» و «رها کردن مرکب نفس» و «فرو رفتن در گناه» و «سرپیچی»، از موانع آن.
۴) بدی
بدی به دیگران (بویژه نیکان)، بدخواهی برای دوستان، بد نیتی در حق همگان و بد نهادی انسان، از موانع خوشبخت شدن آدمی است. هستی، بر اساس نیکی حرکت میکند و بدی، گامی به عقب است و از اینرو، به خُرد شدن بدی کننده در زیر چرخ حرکتِ خلقت میانجامد.
شرارت و آزار دادن دیگران، مانع بزرگ عنایت خداوندی نیز هست که زمینه اساسی توفیق اوست و یار اصلی سعادت. بکوشیم بد نباشیم، بدی نکنیم و بد نخواهیم و به فکر فریب دادن دیگران و سوء استفاده از همراهان خود نباشیم.
۵) شیفتگی به دنیا
دنیا، راه عبور است و گذر به سرای جاویدان، ماندن در راه و به تماشا نشستن، غفلت از مقصد و هدف است و زیانبار. حرص در تحصیل توشه بیش از نیاز، تنها کولهبار ما را سنگین میکند و از سرعت حرکت ما میکاهد. معامله با دنیا باید به اندازه باشد و توجه به آن، به حدّ نیاز.
به یاد داشته باشیم که باید لذتهای جاویدانِ سرای آخرت را با دنیا بخریم، نه دنیا را با ارزشها. دنیا به دست آوردنی نیست؛ استفاده کردنی است: ببینیم و برگیریم و برویم؛ چُست و چالاک و نرم و نازک؛ هرچه کمتر، بهتر و هرچه سبکبارتر، تندتر. دنیا سایه درختی را ماند که به گاه خستگی، باید لَختی زیر آن بیاساییم و سپس تند برویم. اگر رشتههای خود را با دنیا کم و نازک کنیم، بزرگترین مانع خوشبختی را از راه برداشتهایم.
۶) سنگدلی
رحم و دلسوزی، با جدّیت، مردانگی و اراده و تصمیم، هیچ ناسازگاری ندارد. میتوان جدّی و مصمّم و قاطع، در راه زندگی به پیش رفت، بدون آنکه به دیگران ستمی کنیم و از دلسوزی و در اندیشه دیگران بودن فاصله بگیریم. راهی که خود بهسوی کمال انسانی است و مشوّق و انگیزه برانگیختن عواطف و احساسات عالی بشری، چگونه با سنگدلی همراه شود؟
قساوت قلب و نرم نبودن آن در برابر درد دیگران و یا پذیرش اندرز نصیحتگران، مانع بزرگ خوشبختی و به گفته پیامبر اسلام(ص) از نشانههای بدبختی است.
عبدالهادی مسعودی
http://hadithezendegi.mihanblog.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست