چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

فیل و اژدها


فیل و اژدها

روابط چین و هند در قرن بیست و یکم

پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به تبع آن نظام دو قطبی، بسیاری از تحلیل گران و بویژه برخی صاحبنظران آمریکایی شرایط بوجود آمده را موقعیتی مناسب برای ایالات متحده دانستند تا از آن طریق به ایجاد یک جهان تک قطبی تحت سلطه خود اقدام نماید. سیاستمداران و دولتمردان آمریکایی نیز این شرایط را غنیمت شمرده و با وجود خلاء تئوریکی که گریبانگیر سیاست خارجی این کشور شده بود، به برخی اقدامات در راستای هدف مذکور دست زدند. اما در همان زمان عده زیادی از صاحبنظران دوراندیش تر نیز بودند که آینده جهان را طوری دیگر پیش بینی می کردند: یک جهان چند قطبی. البته زمان زیادی نگذشت که نشانه های درستی تحلیل های گروه دوم کم کم نمایان شد و مخالفت ها با یکجانبه گرایی ایالات متحده آغاز گردید. در این میان غیر از روسیه که به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی هنوز داعیه ابرقدرتی داشت، کشورهای دیگری هم قدم به عرصه گذاشته و ضمن ابراز مخالفت های جدی با سیاست های ایالات متحده در سطح جهان، بطور عملی در راه تحقق یک جهان چند قطبی گام برداشتند.

چین و هند دو کشور مهم از این دست هستند که چند سالی است با قدرت در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، و نظامی پیش می روند به طوری که پیشرفت های آنها چشم تمام ناظران را به خود خیره کرده و مؤلفه های جدیدی را به نظام تحلیل سیاست بین الملل وارد نموده است. اما از سوی دیگر، این دو کشور غول پیکر همسایه در شرق آسیا بطور سنتی اختلافات مهم و اساسی نیز با هم دارند که آینده روابط آنها را با چالش مواجه می کند. نظر به این موارد و البته تأثیر روابط این دو کشور بر آینده سیاست های جهانی و مسائل بین المللی، و نیز روابط محکم و رو به گسترش ایران با این دو، به نظر می رسد مطالعه این مقاله که توسط یکی از صاحبنظران چینی به رشته تحریر درآمده برای علاقمندان و محققان چندان خالی از فایده نباشد.

علی رغم اختلافات حل نشده مرزی، سوءظن ها و تردیدهای دو طرف نسبت به توسعه و تحولات نظامی و مقاصد راهبردی یکدیگر، رقابت بالقوه اقتصادی، و نیز صف بندی ها و توازن قوای متغیر کنونی، مردم چین و هند از حدود ده سال قبل به این سو شاهد یک پیشرفت عمدتاً پیوسته در روابط سیاسی، اقتصادی، و امنیتی کشورهایشان با یکدیگر بوده اند. دیدار پرزیدنت "هو جین تائو" در نوامبر ۲۰۰۶ از هند، که اولین دیدار یک رئیس جمهور چین از هند در طول یک دهه گذشته به شمار می رود، به عنوان یک مرحله برجسته و یک نقطه عطف در روابط دو کشور قابل توصیف است. در طول این دیدار، دو کشور ضمن صدور یک بیانیه مشترک بسیار مهم – که در آن یک راهبرد ده ماده ای برای ارتقاء سطح روابط دو جانبه تصریح شده بود – بیش از یک دو جین توافقنامه را در راستای تقویت همکاری ها در زمینه تجارت و بازرگانی، سرمایه گذاری، انرژی، و مبادلات فرهنگی و آموزشی به امضا رساندند.

دیدار " هو " از هند اگرچه خوش بینی، امید، و انتظارات بیشتر را به روابط چین و هند تزریق کرد، اما چالش های پیش رو همچنان هراس انگیز و نگران کننده باقی مانده اند. این چالش ها عمدتاً عبارتند از اختلافات حل نشده مرزی و سرزمینی، سوءظن های دو طرف نسبت به مقاصد و نیات یکدیگر، و صف بندی های قدرت در سطوح جهانی و منطقه ای. دوام، استحکام، و تقویت روابط دوجانبه به این نکته بستگی خواهد داشت که پرجمعیت ترین و سریع الرشد ترین کشورهای جهان، در عین ادامه صعود خود برای تبدیل شدن به ابرقدرت، چگونه این چالش ها را مدیریت و برطرف می کنند. علاوه بر این، همان طور که جهان به شکلی فزاینده تحت تأثیر ظهور و افزایش چشمگیر رشد اقتصادی و نفوذ سیاسی محسوس این دو قدرت آسیایی قرار می گیرد، چگونگی رفتار و برخورد پکن و دهلی نو با موضوع روابط دوجانبه شان، برای صلح و امنیت منطقه ای و جهانی و نیز موفقیت در سال های آینده، مهم و تعیین کننده خواهد بود.

● بهبودی از جانب آزمایش های هسته ای

پس از آن که هند به مجموعه ای از آزمایش های هسته ای زیرزمینی در ماه می سال ۱۹۹۸ دست زد، استدلال و توجیه دهلی نو برای انجام این آزمایش ها بیش از خود این انفجارها خشم و عصبانیت پکن را برانگیخت؛ دهلی نو چنین استدلال کرد که تهدید چین برای هند و کمک های چین به برنامه تسلیحات هسته ای پاکستان، هند را به انجام این آزمایش ها وادار ساخته است. پس از انتشار این عبارات، "ژو بانگ زائو"، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در یک نشست خبری گفت «هند ضربه سختی را به تلاش های بین المللی برای جلوگیری از تکثیر و گسترش سلاح های هسته ای وارد کرده است. این اقدام بدون تردید پیامدهای مهم و جدی را برای صلح و ثبات در جنوب آسیا بطور خاص و برای کل جهان بطور کلی، در بر خواهد داشت.»

پکن این ادعای هند را که تهدیدات مستقیم چین یا کمک های مداوم موشکی و هسته ای چین به اسلام آباد، هند را به حرکت به سمت هسته ای شدن وادار ساخته، قاطعانه رد کرد. مقامات چینی این طور پاسخ دادند که در طول یک دهه پس از دیدار تاریخی "راجیو گاندی"، نخست وزیر فقید هند، در دسامبر ۱۹۸۸ از چین، روابط دو کشور بهبود یافته بود. در سال های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶، چین و هند دو توافقنامه مهم را برای کاهش تنش ها و حفظ صلح در امتداد خط کنترل کنونی [آن زمان] (LAC)، در مناطق مرزی طولانی مورد اختلاف هیمالیا، تا زمان صدور یک قطعنامه نهایی، به امضاء رساندند. در واقع، ژنرال "فو کوان یو"، رییس ستاد ارتش آزادیبخش خلق چین، درست یک ماه قبل از انجام آزمایش های هسته ای، در تلاش برای بهبود بخشیدن به روابط میان ارتش های دو کشور، از هند دیدار کرده بود؛ و این خود نشان از بی اساس بودن ادعاهای مقامات هند داشت.

به عنوان واکنشی به ادعاها و بهانه های دهلی نو و نیز برای نشان دادن اعتبار خود به عنوان یک قدرت مسئولیت پذیر و حامی اصول نظام منع گسترش و تکثیر سلاح های هسته ای در جهان، پکن از ریاست دوره ای خود بر شورای امنیت سازمان ملل متحد استفاده کرد و مجموعه ای از ابتکارها، شامل صدور قطعنامه ۱۱۷۲ شورای امنیت، محکومیت آزمایش های هسته ای در جنوب آسیا، و درخواست از هند و پاکستان برای توقف فوری برنامه های هسته ای شان و خودداری از مسلح و نظامی سازی خود و منطقه، را در دستور کار خود قرار داد. چین همچنین برای بیان نارضایتی خود از ادعاهای مقامات دهلی نو، نشست گروه کاری مشترک چین – هند (JWG) در نوامبر ۱۹۹۸ در پکن را نیز لغو نمود.

واکنش شدید و عملیات قاطعانه دیپلماتیک چین برای منزوی ساختن دهلی نو ظاهراً هند را به جستجوی روابط نزدیک تر و دوستانه تر با چین ترغیب نمود. در همین راستا، سیاست گذاران هندی عموماً دست از لفاظی های گذشته خود در مورد تهدید بودن چین برداشتند. "براجش میشرا"، معاون اول نخست وزیر وقت هند، در اکتبر ۱۹۹۸ صراحتاً اعلام نمود که هند، چین را دشمن خود نمی داند و آرزوی یک مسابقه تسلیحاتی با چین را نیز در سر ندارد. همچنین پرزیدنت "کی. آر. نارایانان"، در ژانویه ۱۹۹۹ در دیدار با "ژو گانگ"، سفیر وقت چین در هند و "چنگ روی شنگ"، سفیر سابق چین، مجدداً بر این نکته صحه گذاشت که هند و چین یکدیگر را به عنوان یک تهدید نگاه نمی کنند. در این زمان پکن پایان لفاظی های قبلی هند در مورد تهدید بودن چین را پذیرفت، و دو طرف توافق کردند که "جاسوانت سینگ"، وزیر خارجه جدید [وقت] هند، در ژوئن ۱۹۹۹ برای بحث و تبادل نظر در باب طیفی از موضوعات، از جمله آغاز یک دیالوگ امنیتی، از چین دیدار کند. سینگ در حالی به پکن وارد شد که بحران در حال تشدید "کارگیل" میان هند و پاکستان به مراحل بسیار حساسی رسیده و آغاز یک رویارویی نظامی چندان دور از انتظار نبود. مواضع کاملاً بیطرفانه چین در این رویارویی، تقدیر و تشکر هند را در پی داشت.

پس از انجام چندین دیدار دیگر میان مقامات سطح بالای دو طرف، گروه کاری مشترک چین – هند در آوریل ۱۹۹۹ نشست های عادی خود را از سر گرفت. در نوامبر ۲۰۰۱، پکن و دهلی نو برای اولین بار نقشه های بخش میانی منطقه مرزی مورد اختلاف، و مرزهای "هیماچال پرادش" و "اوتار پرادش" با تبت را با یکدیگر مبادله کردند. با پیشنهاد پرزیدنت "جیانگ زمین" و همتای هندی اش "نارایانان"، گروهی از افراد برجسته دو طرف، مرکب از دیپلمات های سابق، محققان، دانشجویان، و دیگر متخصصان و صاحبنظران از هر کشور، اولین نشست خود را در سپتامبر ۲۰۰۱، در دهلی نو برگزار کردند. وظیفه اصلی این گروه عبارت است از دادن مشاوره به مقامات دو طرف در مورد چگونگی بهبود بخشیدن به روابط دوجانبه و دیگر موضوعات مورد علاقه طرفین. همچنین دو کشور چندی است گفتگوهای امنیتی، مشورت در مسئله رویارویی با تروریسم، و نیز یک گفتگوی راهبردی در سطح معاونان وزیر را آغاز نموده اند.

دیدار یک هفته ای "جورج فرناندز"، وزیر دفاع هند، از چین در آوریل ۲۰۰۳، اهمیت نمادین بسیار زیادی را در بر داشت. سفر فرناندز به چین اولین سفر یک وزیر دفاع هند به چین در طول بیش از یک دهه به شمار می رفت. علاوه بر این، درست قبل از آزمایش های هسته ای که پنج سال پیش از این تاریخ به وقوع پیوسته بود، فرناندز ادعاهای سابق را تکرار و چین را به عنوان "تهدید شماره یک امنیتی" هند معرفی نمود. پس از آن در طول بحران بیماری SARS و در نتیجه لغو تعدادی از رویدادها و نشست های بین المللی برنامه ریزی شده در چین، این دیدار مورد قدردانی جالب توجه میزبانان چینی قرار گرفت.

سفر فرناندز، راه را برای سفر مهم تر "اتال بیهاری واجپایی"، در ژوئن ۲۰۰۳، صاف و هموار نمود، که در طول آن پکن و دهلی نو به اجماع نظری بی سابقه در مورد طیف گسترده ای از موضوعات دوجانبه، منطقه ای و جهانی دست یافتند. آنها در این دیدار متعهد شدند یکدیگر را به عنوان تهدید امنیتی تلقی نکنند و البته مجدداً عزمشان برای حل و فصل اختلافات از طرق صلح آمیز را نیز اعلام نمودند. آنها همچنین منافع مشترک خود را در گسترش یک نظم بین المللی سیاسی و اقتصادی منصفانه و عادلانه، نقش پررنگ تر سازمان ملل متحد، و تقویت فرایندهای جهانی کنترل تسلیحات – شامل تلاش در جهت جلوگیری از تسلیح و نظامی شدن فضا – تعریف کردند.

اگرچه در طول دیدار واجپایی از چین هیچ پیشرفت جدی و غیرمنتظره مهمی در مسائل مرزی حاصل نشد ( البته چنین انتظاری هم وجود نداشت )، اما هر کدام از دو کشور پس از این دیدار یک نماینده ویژه و تام الاختیار را برای «دستیابی به چارچوب یک توافق مرزی [و] برای تعیین چارچوب سیاسی مذاکرات و گفتگوهای مرزی» منصوب نمودند. این اقدام نشان می داد که آنها به این نتیجه منطقی رسیده اند که دستیابی به پتانسیل کامل روابط دوجانبه منوط به حل نهایی و البته رضایتبخش مسائل مرزی دارد. البته چین و هند پس از این دیدار ژست های مهمی را در قبال یکدیگر گرفتند؛ اگرچه این حرکت ها بیشتر حالت نمادین داشت: دهلی نو اذعان کرد که منطقه خودمختار تبت بخشی از سرزمین چین است، و پکن هم متقابلاً بطور ضمنی بر تعلق ایالت سیکیم به هند صحه گذاشت.

در نهایت، دیدار واجپایی به رشد و بالندگی تجارت دوجانبه انجامید که در آن سال به ۶/۷ میلیارد دلار – سالیانه – بالغ گردید. در دیدار مذکور تعداد زیادی از مقامات تجاری و اقتصادی هند، واجپایی را همراهی می کردند. از مجموع سه سخنرانی مهمی که واجپایی در طول این دیدار انجام داد، دو مورد در حوزه های تجارت و اقتصاد بود و یکی از آنها نیز با موضوع ظرفیت همکاری های چین و هند در بخش فناوری اطلاعات صورت گرفت. هند، منطقه "چانگ گو" در سیکیم و چین، "رنکینگ گنگ" در منطقه خودمختار تبت را به عنوان مناطقی برای تجارت مرزی اختصاص داده و به منظور تسهیل تجارت دوجانبه نیز برای استفاده از منطقه "ناسو لا" به عنوان گذرگاه ورود و خروج، به توافق رسیدند. دو کشور همچنین فعالانه، پتانسیل های موجود برای همکاری اقتصادی منطقه ای، شامل "ابتکار ناحیه کونمینگ" را نیز دنبال کردند که هدف آن بهبود بخشیدن به ارتباطات، سفر، تجارت، و مناسبات سرمایه گذاری میان بنگلادش، میانمار، چین، و هند است.

دو سال بعد، در طول دیدار "ون جیابائو"، نخست وزیر چین، از هند در آوریل ۲۰۰۵، دو طرف بیانیه مشترکی را صادر کردند که در آن روابطشان به عنوان یک «مشارکت راهبردی و مبتنی بر همکاری، برای صلح و پیشرفت» توصیف شده بود. پیشرفت های قابل توجهی نیز در زمینه همکاری های مرزی و تجاری به وجود آمد. دو کشور به منظور دستیابی به یک راه حل سریع، روی پارامترهای سیاسی و اصول راهنمای حل اختلافات مرزی، با یکدیگر به توافق رسیدند. پکن و دهلی نو همچنین "توافقنامه دوجانبه ارتقاء و حفاظت سرمایه گذاری" را امضاء کرده و یک هدف جاه طلبانه ۴۰ میلیارد دلاری را برای ارزش تجارت دوجانبه تا سال ۲۰۱۰، تعیین نمودند.

این دیدارهای سطح بالا، نتایج مهمی را در چندین عرصه در پی داشتند. قابل توجه ترین مورد، تجارت دوجانبه بود که از ۱۱۷ میلیون دلار در سال ۱۹۸۷ به ۲۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶ رسید. در ماه جولای ۲۰۰۶، دو کشور برای پیشرفت بیشتر در تجارت مرزی، اقدام به بازگشایی گذرگاه "ناتولا" نمودند که از هنگام جنگ ۱۹۶۲، بسته شده بود. هند و چین همچنین چارچوبی را برای دیدارهای سطح بالای مکرر و منظم میان مقامات وزارتخانه های دفاع و نیروهای مسلح دو طرف؛ یک برنامه گفتگوهای دفاعی سالیانه؛ تمرینات نظامی مشترک و برنامه های آموزشی در زمینه های جستجو و نجات، مبارزه با راهزنی دریایی، و مقابله با تروریسم؛ و سازوکاری برای مبادله مقامات در سفرها و همایش های مطالعاتی معین کردند.

نویسنده: جینگ . - دونگ یوان

مترجم: مهدی - کاظمی

منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از فصلنامه واشنگتن، تابستان ۲۰۰۷

*جینگ – دونگ یوان؛ مدیر برنامه آموزشی عدم گسترش تسلیحات هسته ای و استادیار مطالعات سیاست بین الملل در مؤسسه مطالعات بین المللی مونتری است. آخرین اثر او به عنوان دستیار نویسنده: چین و هند: همکاری یا منازعه (۲۰۰۳).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.