جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

سه عاملی که آذربایجان را از تیره کردن روابط با ایران باز می دارند


سه عاملی که آذربایجان را از تیره کردن روابط با ایران باز می دارند

متن حاضر مصاحبه اختصاصی «رجب صفرف», مدیر عامل مرکز مطالعه ایران معاصر با vesti az است که خبرگزاری ریانووستی اقدام به ترجمه و انتشار آن کرده است

متن حاضر مصاحبه اختصاصی «رجب صفرف»، مدیر عامل مرکز مطالعه ایران معاصر با vesti.az است که خبرگزاری ریانووستی اقدام به ترجمه و انتشار آن کرده است.

پرسش: این روزها رسانه های جهانی اطلاعاتی را منتشر می کنند که بر اساس آنها آمریکا و اسرائیل نیروهای مسلح خود را در پایگاه های هوایی آذربایجان متمرکز ساخته و آماده وارد آوردن ضربه تاسیسات هسته ای ایران می شوند. به نظر شما آیا این یک تحریک عادی است یا گزینه ای کاملا واقعی از شرایط واقعی است؟

پاسخ: فکر نمی کنم که این اطلاعات با واقعیت مطابقت داشته باشد. آذربایجان به چند دلیل علیه ایران اقدام نمی کند. یکی از این علل این است که آذربایجان اصلا دلیلی برای برانگیختن یک کشور قوی منطقه ای نظیر ایران علیه خود ندارد.

پرسش: پس به چه علت ایران نیروهایش را به سمت مرز با آذربایجان حرکت داد؟

پاسخ: هرگونه فعال شدن اسرائیل در قفقاز و در منطقه خزر قطعا توسط ایران عاملی بی ثبات کننده و ساختار شکن و بعنوان تهدیدی واقعی تلقی می شود بخصوص که این فعال شدن با امکان حمله علیه ایران همراه است. اسرائیل از نظر ایرانی ها بعنوان گروه پیشرو تحریک کننده آمریکا تلقی می شود که عمدتا کار پیش پا افتاده را انجام می دهد و در صورت خطر بلافاصله در پشت شریک قدرتمند خود پنهان می شود. اسرائیل بخودی خود در مخیله ایرانی ها صفر مطلق است و صرفا مکانی تهی است. اسرائیل به تنهایی و بدون حمایت آمریکا و لابی جهانی یهود نمی تواند حتی یک روز هم در مقابل ایران دوام آورد.

پرسش: شما گفتید آذربایجان به چند دلیل روابط خود را با ایران تیره نمی کند می توانید این دلایل را بر شمارید؟

پاسخ: دلیل اول اینست که باکو به وضوح نقش و جایگاه روبه رشد ایران در جایگاه ژئوپلیتیکی چهان را درک می کنند و با توجه به توان و منابع این کشور و ویژگی های دیگر، باکو به نقش فعال ایران در حل و فصل درگیری آذربایجان و ارمنستان جدا امیدوارست. از طرف دیگر آذربایجان واقعا حدود واکنش منفی ایران را در صورت همکاری آذربایجان با اسرائیل و آمریکا درک می کند.

از قرار معلوم عده ای در باکو هستند که گمان می کنند با همکاری با اسرائیل و آمریکا آنها بدین ترتیب می توانند فشار معینی را بر ایران وارد شوند تا ایران نرمتر شده و فعالانه تر از آذربایجان در مساله قره باغ حمایت کند. اما این امر ممکن است اوضاع را وخیم تر کرده و واکنش معکوس را در پی داشته باشد.

از ویژگی های ایرانیان این است که اگر بر آنها فشار وارد گردد آنها برای نشان دادن خوی آزادی خواهی و استقلال طبق اصول خود ممکن است واکنش بر عکس نشان دهند. ذهنیت ایرانی چنین است که اگر کسی بدون دلیل سنگ ریزه ای بسوی ایرانی پرتاب کند و بدین ترتیب دشمنی و یا قدرت خود را نمایش دهد در آن صورت این ایرانی از روی لج با تمام توان خود قلوه سنگی را بسوی متخاصم پرت می کند. هرچند که می توانست با یک سنگ ریزه جواب دهد و قضیه را حل کند.

اما اگر این شخص خارجی هم باشد در آنصورت برای ایرانی قضیه حیثیتی می شود و پاسخ تا حد امکان خشن تر خواهد بود. به بیان دیگر حرف زدن با ایران با زبان شانتاژ و بویژه با زبان زور مطلقا چشم اندازی ندارد.

آمریکا نیمی از جهان را علیه ایران تحریک کرده است و بیش از ۳۰ سال است که با این کشور از موضع قدرت و شانتاژ حرف می زند و همگان می دانند که چه نتیجه ای گرفته اند.

دلیل دوم که مانع از تیره شدن روابط ایران و آذربایجان می شود، روسیه است که از نزدیکی آذربایجان با اسرائیل خوشحال نمی شود. روسیه می تواند تا حد معینی در برابر آمریکا کوتاه بیاید از جمله در خصوص مساله ایران ولی در عین حال بهیچوجه نمی خواهد ایران را بعنوان یک شریک از دست بدهد. این به نفع روسیه نیست زیرا هر تهدیدی علیه ایران بصورت غیر مستقیم و یا مستقیم ممکن است به منافع روسیه صدمه زند. بر عکس مسکو علاقمند است که با حل مشکلات خود با آمریکا هر چه سریعتر روابط خود با ایران را بصورت کامل از سر گیرد. اگر آذربایجان بخواهد اقدامی علیه ایران انجام دهد واضح است که این عمل مطابق منافع روسیه نخواهد بود.

علت سوم که مانع از فعال شدن رابطه آذربایجان با اسرائیل می شود ترس باکو از این است که دیر یا زود به جنگ با ایران کشانده شود. موضوع این است که ایران یک کشور چند ملیتی است و ۳۰% جمعیت این کشور را آذربایجانی ها تشکیل می دهند.

سیاست ملی در ایران پس از انقلاب اسلامی بسیار مدبرانه و متعادل اعمال می شود بنابراین اقوام مختلف و آذربایجانی هایی که در این کشور زندگی می کنند ایران را بعنوان تنها وطن اصلی خود تلقی می کنند. همه اقوام ونمایندگان ادیان مختلف در ایران خود را در درجه نخست ایرانی احساس می کنند و آماده اند تا به هر قیمتی از موطن خود دفاع کنند. ملت ایران همانند بسیاری از ملل جهان نسبت به هر گونه تهدیدی بسیار حساس است و با دقت بسیار برای (دفع) آن آماده می شود. بخصوص اگر این تهدید از سوی کشورهای خویشاوند و دوست باشد آنها بسیار ناراحت خواهند شد. جمهوری آذربایجان در ذهن ایرانی ها نه تنها بعنوان همسایه که بعنوان یک کشور نزدیک و تقریبا خویشاوند تلقی می شود. بنابر هرگونه مساعدت ولو اندک آذربایجان به متجاوزان، برای ایران و در درجه اول برای آذربایجانی های ایران بسیار دردناک خواهد بود. یک مساله بسیار واضح است و آن اینکه ایران نه تنها نسبت به کشورهایی که به ائتلاف علیه ایران پیوسته اند واکنش شدید نشان خواهد داد بلکه به آن دسته از کشورهایی که به هر نحوی به این ائتلاف مساعدت می کنند، عکس العمل نشان میدهد.

آنچه که گفته شد مهمترین دلایلی است که به عقیده من مانع از وارد شدن آذربایجان به این ماجراجویی می شود. علاوه بر این هرگونه فعال شدن اسرائیل در قفقاز و آسیای مرکزی بنحوی تنگاتنگ با پایگاه های آمریکایی مرتبط است. و پایگاه های نظامی آمریکا در هر کجا که باشند ، همانطور که در مورد ریگی تروریست دیدیم با سازمان های تروریستی بین المللی، جنبش های افراطی و مهمتر از همه با اپوزیسیون محلی در ارتباط است. همینکه دولت کشوری که پایگاه آمریکایی در خاک آن مستقر است شروع به دفاع از منافع خود می کند و یا سیاستی مستقل را در پیش می گیرد بلافاصله اپوزیسیون داخلی از هر نوع آن که توسط آمریکا هدایت می شود در صحنه حاضر می گردد. بعبارت دیگر دولت های کشورهایی که پایگاه های نظامی آمریکایی در آنها مستقر است اسیر سیاست این کشور هستند و در غیر اینصورت بی ثباتی برای آنها تضمین شده است.

پرسش: نگرانی هایی در این رابطه که اقدام نظامی علیه ایران حداکثر در پائیز سال جاری صورت میگیرد ابراز می شود. شما با این نگرانی موافقید.

پاسخ: سناریوی درگیری نظامی با ایران تقریبا هر هفته پیدا می شود حتی تاریخ مشخص جنگ آمریکا با ایران نام برده می شوند و از آنجا که رسانه های جهانی در حقیقت از واشنگتن و لندن هدایت می شوند بنابراین هر آنچه که میخواهند همان هم چاپ می شود. تازه ترین نمونه آن اینکه در تاریخ ۱۲ ژوئن در روزنامه انگلیسی تایمز مطلبی چاپ شد مبنی بر اینکه گویا اسرائیل و ریاض موافقتنامه ای امضا کرده اند در خصوص اینکه اسرائیل در حمله به ایران از فضای عربستان استفاده خواهد کرد. عملا همه رسانه های جهانی بدنبال این خبر و متاسفانه رسانه های روسیه نیز این خبر را منتشر کردند. اما دو روز بعد ریاض در بیانه ای رسما این موضوع را تکذیب کرد. تنها تعداد کمی از رسانه ها این تکذیب را منتشر کردند. البته چه فایده، آنچه می بایست اتفاق افتد، اتفاق افتاد.

برای شستشوی افکار عمومی خبر موافقت عربستان سعودی برای کمک به اسرائیل در حمله به ایران خبری بسیار مهم است .

مساله این است که نفس موافقت ریاض برای نشان دادن جهت گیری تشکیل ائتلاف ضد ایرانی که حمله به ایران و یا درگیری نظامی با این کشور را مجاز می داند، بود. و در نهایت اینکه واکنش جامعه جهانی به مساله حمله و درگیری نظامی سنجیده می شود. در یک کلام آمادگی یا عدم آمادگی جامعه جهانی برای نشان دادن واکنش " طبیعی" به یک درگیری جدید نظامی که از نظر ماهیتی می تواند کل ژئوپلیتیک جهانی را در مجموع تغییر دهد سنجیده می شود.

بنابر این یک تاریخ دیگر آنهم پائیز از سری همان تحریکات است .غرب به سرکردگی آمریکا از یک طرف با پخش این شایعات میخواهد به جهان نشان دهد که در حل گام به گام مساله ایران مصمم تر از همیشه است و از طرف دیگر میخواهد با اینکار به ایران فشار روانی وارد سازد و ناراحتی و نارضایتی مردم ایران را بر انگیزد و برای اینکار از اپوزیسیونی که همواره در کنار او قراردارند و همچنین رای دهندگان ناراضی فعالانه استفاده می کند.

● نام گفت و گو شونده: رجب - صفراف

● منبع: خبرگزاری - ریانووستی - تاریخ شمسی نشر ۰۸/۰۴/۱۳۸۹