شنبه, ۲ فروردین, ۱۴۰۴ / 22 March, 2025
باتشکر از میلیونر زاغه نشین

دیشب فیلم"میلیونر زاغه نشین " را می دیدم. البته این دیشبی که میگم خیلی قبل تر از اون روزیه که رسانه ملی هم از قضای روزگار به تماشاگراش حسابی حال داد واین فیلم دیدنی ومعروفو گذاشت البته من اگه اینو میدونستم اونقدر خودمو به آب وآتیش نمیزدم تا این فیلمو با زیر نویس فارسی بدست بیارم !!!!قصد ندارم داستان این فیلم جالب را تعریف کنم.چراکه می دانم حتما" یا آنرا دیده اید و یا داستانش را شنیده اید. اشاره من در این مطلب، به سکانسی از این فیلم است که برایم بسیار جالب وآموزنده بود وهنوزم فکرم را درگیر خودش دارد !این مطلبو مینویسم چون دوست ندارم هیچوقت این موضوع را که زمانی در حافظه ام بود وشدیدا به آن اعتقاد داشتم بار دیگر از ذهنم پاک شود! البته نمی دانم ،قلمم چه میزان می تواند یاری کند تا آن سکانس را برای شما توصیف کنم ولی تلاشم را خواهم کرد...در سکانس های اول فیلم بودکه "جمال مالک"_ بازیگر نقش اول فیلم که داستان روی محور او می چرخید، بچه ای خردسال بیش نبود. سکانسی که من از آن صحبت می کنم مربوط به قسمتی است که جمال کوچولوی فیلم دریک دستشویی خیابانی،مشغول اجابت مزاج بود.دلم می خواهداین دستشویی خیابانی را برای شما توصیف کنم...یک چهاردیواری کوچک که با پایه های نسبتا" بلندی از زمین جدا شده بود و در زیرآن گودالی قرار داشت تقریبا" نیم متری ...درهمان هنگام که جمال کوچولو در دستشویی بود، مشتری تازه ای رسید و برادرش از او خواست که سریعتر بیرون بیاید .. ولی جمال کوچولو نمی توانست، هنوز کارش تمام نشده بود !درهمین جریانات بود که هلی کوپتر حامل "آمیتا پاچان"(هنرپیشه معروف هندی) از بالای سر جمال گذشت و از آنجاکه جمال کوچولوی داستان ، مشتاق ملاقات با او بود، خواست که سریع آماده خروج شود.
مشتری منتظر مستراح که بسیار معطل شده بود، با عصبانیت رفت و برادر جمال هم یک صندلی پشت درچوبی دستشویی صحرایی گذاشت و اورا در آن اتاقک چوبی حبس کرد.جمال در اتاقک چوبی حبس شده بود و از فضای میان چوبها به هلی کوپتر آمیتا پاچان که همان نزدیکی ها نشسته بود و مردم زیادی دورش جمع شده بودند، می نگریست .هرچه تلاش کرد ،در دستشویی بازنشد ... دراین لحظه به عکس تاشده آمیتاپاچان که در جیبش بود،نگاهی کردوتصمیمی عجیب گرفت.
بالای سوراخ کف دستشویی رفت،عکس را در دستی بالا گرفت و به درون گودال مستراح پرید.پس ازآن از گودال خودرا بالا کشید و در حالی که عکس آمیتا در دستش بودبه سمت هنرپیشه محبوب خود دوید. بااینکه سر و رویش آلوده شده بودوبوی شدیدی می داد ولی موفق شد امضای آمیتاپاچان را برای عکس خودبگیرد و پس از آن، با تمام وجود شادی کرد...حالا هدف من از توصیف این سکانس چه بود؟هدفم را با یک سوال مطرح می کنم ... چقدر از ما حاضریم برای رسیدن به هدفی در زندگی ، به گودالی شبیه آنچه که جمال کوچولو پرید، بپریم ؟چقدر از ما حاضریم برای کسی که دوستش داریم، اینگونه از خود بگذریم؟ جمال کوچولو می توانست این کاررا نکند... ولی برای او یک چیز مهم بود... خیلی مهم ... و آنهم عشقش به آمیتاپاچان و هدف مهمش بود. او برای رسیدن به این هدف، بهای مهمی پرداخت ...بهایی که شاید ما،اگر جای او بودیم،هرگزپرداخت نمی کردیم ...در اینجا دو احتمال خطر ناک پیش می آید :اول این که اصلا آیا ما به چیزی عاشق هستیم ؟شاید جواب مثبت باشد اما این سوال دوم است که پیش می آید :آیا چیزی که به آن عاشق ودلباخته هستیم ارزش گذشتن از دلبستگی هایمان را دارد؟دلبستگی های ما آدمها تقریبا یک جورند وظرفیتهای ما بسیار متغییر ومتفاوت !جمال مالک کوچولو به من یاد آوری کرد که از عشقم غفلت نکنم وهر زمان که وقتش بود وفرصتش پیدا شد از هر چه می شود گذشت ،بگذرم وفقط به عشقم وآرزوی رسیدن به او فکر کنم واز هیچ احتمالی نهراسم .............دیدن این فیلم را به همه شما دوستان عزیز، توصیه می کنم .

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست