سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

راز حیات ناکام ترین نخست وزیر


راز حیات ناکام ترین نخست وزیر

پژوهشی تازه در ساختار مناسبات درون رژیم صهیونیستی

رهبری ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی پس از نزدیک ۶۰ سال از تأسیس آن هنوز در دست نسل افسران و جنگجویانی است که هر کدام در کارنامه خویش، فرماندهی یک یا چند مورد از عملیات های اشغال سرزمین و یا اخراج و کشتار فلسطینیان مظلوم را دارا هستند. بر این اساس سلسله دولتمردان و سیاستگذاران این رژیم حول یک راهبرد تاریخی یعنی حفظ برتری اسرائیل و در ضعف نگه داشتن اعراب اتفاق نظر دارند. فقط بر سر تاکتیک ها و نحوه رسیدن به این هدف کلان است که نماهایی از اختلاف آرا در تل آویو پدید ار می شود. از این منظر ساختار حکومتی رژیم صهیونیستی تا حدی شباهت به سیستم دو حزبی آمریکا دارد. دو جناح کارگر و لیکود بسان دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکا اندیشه واحد امپراتوری را در قالب روش های متفاوتی که به اقتضای هر عصر و دوران اتخاذ می شود، پیش می برند. با این حال از آنجا که فهم ساختار نظام سیاسی اسرائیل، همواره اصلی مهم در شناخت ظرایف رفتار دولتمردان این رژیم است، پژوهش حاضر را تقدیم می کنیم.

بیش از یک سال است که سقوط قریب الوقوع ایهود اولمرت و دولت وی به طور مداوم پیش بینی می شود. در اوت ۲۰۰۶ پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان، مجموعه ای متشکل از راستگرایان افراطی گرفته تا چپ های صلح طلب تصمیم گرفتند تا آنقدر بر نخست وزیر اسرائیل فشار وارد کنند تا مجبور به کناره گیری شود که نمونه عینی این فشارها، موج تبلیغاتی بود که دیوارهای مناطق یهودی نشین علیه اولمرت را پوشاند.از آن موقع نه اتهامات سنگین گزارش کمیسیون وینوگراد که مسئول بررسی علل شکست جنگ ۳۳ روزه تابستان ۲۰۰۶ بود و نه افزایش بازرسی های قضایی از تخلفات اولمرت برای ساقط کردن جانشین سیاسی آریل شارون کافی نبوده است. اما تعجب برانگیز تر این که به نظر نمی رسد اولمرت حتی مخالفانی داشته باشد که بتوانند خود را به عنوان جایگزین برای نخست وزیری مطرح کنند و این در حالی است که اعتبار سیاسی وی به کمترین حد در دوران زمامداری خود و حتی در میان تمامی نخست وزیران تاریخ اسرائیل رسیده است.حال این سؤال مطرح است که چه کسانی حافظ بدنام ترین نخست وزیر اسرائیل در قدرت است و چگونه می توان تداوم حیات ایهود اولمرت را در سایه تحولات نظامی- سیاسی اسرائیل و روابط پرتنش آن بافلسطینی ها را توجیه کرد

اگر چه نخست وزیر کنونی اسرائیل به قول روزنامه نگار «ها آرتص» بازیگری جدی در صفحه شطرنج سیاسی به نظر می رسد اما علل ادامه حیات سیاسی وی را باید در وضع سیاسی داخلی اسرائیل جست وجو کرد.

● ائتلاف های بزرگ سنتی در تاریخ سیاسی اسرائیل

ایهود اولمرت در رأس ائتلافی قرار دارد که حمایت ۷۸ عضو از ۱۲۰ عضو پارلمان اسرائیل «کنست» را برای وی تضمین می کند.

علاوه بر حزب اصلی اولمرت یعنی «حزب کادیما» (به پیش) که در دسامبر سال ۲۰۰۵ آریل شارون آن را پس از جدایی از حزب لیکود تأسیس کرد، وی می تواند بر حمایت حزب کارگر یعنی بزرگ ترین تشکیلات چپ گرا در اسرائیل، حزب مذهبی «شاس»، حزب بازنشستگان و تشکیلات راست افراطی اسرائیل بیتنا(اسرائیل خانه ما) تکیه کند. تشکیل دولت هایی متشکل از احزاب سیاسی راست و چپ نوعی سنت در دوران بحران های سیاسی تاریخ اسرائیل به شمار می رود. در ماه مه ۱۹۶۷ چند روز قبل از آغاز جنگ شش روزه اسرائیل و اعراب، نخست وزیر وقت اوی اسکول، مخالف راستگرای خود مناخیم بگین را وارد دولت خود کرد. در سال های ۱۹۸۰ برای مقابله با چالش های بزرگی از جمله تورم بسیار شدید، چپ گرایان و راستگرایان اسرائیل فرمول جدیدی را تنظیم کردند و آن چرخشی بودن مسئولیت در رأس دولت بود. بدین ترتیب که دو سال رهبر حزب لیکود یعنی اسحاق شامیر در رأس قدرت باشد و دو سال رهبر حزب کارگر یعنی شیمون پرز و این سیستم از سال ۱۹۸۴ تا سال ۱۹۹۰ برقرار بود.

انتفاضه دوم که از اواخر سال ۲۰۰۰ شروع شد فرصتی برای ائتلاف های جدید موسوم به وحدت یا اضطرار ملی را فراهم کرد.

حزب کارگر نیز همواره به عنوان پشتیبانی برای دولت های تحت رهبری آریل شارون از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ مطرح بوده است. طی این مدت شیمون پرز از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ وزیر امور خارجه و بنیامین بن الیعازر نیز وزیر دفاع دولت شارون بودند. این وزیر دفاع همان فردی است که در آوریل سال ۲۰۰۲ عملیات موسوم به سپر تدافعی را به راه انداخت و در ژوئن همان سال ساخت دیوار حائل را مطرح کرد.ایهود اولمرت می تواند بر روی ضعف های مخالفان داخلی خود حساب کند. اکثر نامزدهای مطرح شده و یا مطرح نشده برای جانشینی ایهود اولمرت در درون دولت وی قرار دارند که در این میان می توان از «تزیپی لیونی» وزیر امور خارجه اسرائیل و از اعضای حزب کادیما و ایهود باراک رهبر حزب کارگر نام برد.تزیپی لیونی اخیراً تلاش کرد تا چنین القا کند که وی مخالف شروع جنگ علیه لبنان بود و ترجیح می داد تا به جای جنگ مذاکرات فعالی را با سایر کشورهای عربی آغاز کند. ایهود باراک نیز با این که رهبر حزب کارگر به شمار می رود اما طی تابستان سال ۲۰۰۷ بارها تکرار کرده است که توافق صلح با تشکیلات خودگردان فلسطینی به رهبری محمود عباس دامی خطرناک برای اسرائیل است.اگر چه باراک و لیونی به عنوان تکیه گاه اولمرت به شمار می روند اما خود اینها نیز به همان اندازه به نخست وزیر اسرائیل وابسته هستند و بیشتر ترجیح می دهند تا پست وزارتی خود در دولت اولمرت را حفظ کنند تا این که خطر مقابله مستقیم با وی را به جان بخرند.

● چپ بی رمق

از اواخر سال ۲۰۰۰ چپ گرایان اسرائیلی(عناصر حزب کارگر) از ارائه طرح جایگزینی که بتواند رأی دهندگان یهودی را قانع کند، ناتوان بوده اند. در پی شکست کمپ دیوید در ژوئیه سال ۲۰۰۰ و سپس آغاز انتفاضه دوم، می توان گفت چپ گرایان دولت اسرائیل کاملاً فرسوده شده اند. سخنان مکرر ایهود باراک علیه عرفات مبنی بر این که اسرائیل مخاطبی برای گفت وگو ندارد تا مدت ها احزاب مدعی سازش از جمله حزب کارگر و حزب مریتس را تضعیف کرد. چپ گرایان پارلمانی یا غیر پارلمانی با این که طی سال های اخیر طرح های زیادی به عنوان آلتر ناتیو سازش مانند توافقات ژنو مطرح کرده اند اما هنوز نتوانسته اند خلأ شکست توافقات اسلو را پر کنند.

● راست تقویت شده

از زمان مرگ سیاسی آریل شارون و نزدیکانش در اواخر سال ،۲۰۰۵ بنیامین نتانیاهو که از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ نخست وزیر اسرائیل بود رهبری حزب لیکود را برعهده گرفته است. کاهش اعتبار ایهود اولمرت در میان یهودیان از این پس به نفع حزب لیکود خواهد بود که در کانون توجهات یهودیان قرار گرفته است. اما هنوز ابهام بزرگ در رابطه با برنامه سیاسی نتانیاهو وجود دارد. اگر چه بنیامین نتانیاهو هنوز برای واکنش بسیار شدید تر علیه شلیک موشک ها از نوار غزه تأکید می کند و خواستار الحاق حداکثر مستعمرات رژیم صهیونیستی در کرانه باختری رود اردن به اسرائیل است اما اهداف وی در رابطه با نحوه تعامل با مقام های تشکیلات خودگردان و سوری هنوز مبهم باقی مانده است.

آیا دولت ایهود اولمرت پس از برگزاری کنفرانس اخیر آناپولیس آمریکا در رابطه با روند سازش سقوط خواهد کرد

در حالی که مذاکره کنندگان اسرائیلی و تشکیلات خودگردان گفت وگوهای خود را برای یافتن چارچوب جدید توافق ادامه می دهند مسأله مهم به توانایی و ظرفیت ایهود اولمرت برای به تصویب رساندن آنها در دولت خود برمی گردد. احزاب مذهبی مانند حزب «شاس» با تقسیم بیت المقدس مخالف هستند. آویگدور لیبرمن از راستگرایان افراطی خواستار این است که وضع «اعراب اسرائیلی» باید مورد بحث و گفت وگو قرار گیرد و در این رابطه خواستار انتقال برخی از این اعراب اسرائیلی به قلمرو دولت آتی فلسطینی شده است. سرانجام ایهود باراک، وزیر دفاع و فرد شماره یک حزب کارگر بارها بر خطر عقب نشینی دوباره اسرائیل از سرزمین های فلسطینی در آینده ای نزدیک تأکید کرده است. در این فضا پی بردن به این امر مشکل است که ایهود اولمرت چه مدت پس از بازگشت وی از نشست اخیر آناپولیس به حیات سیاسی خود در رأس دولت اسرائیل ادامه خواهد داد. پس از شکست این مذاکرات احتمال دارد رقبای فراوان وی چه از چپ گرایان و چه از راست گرایان به دنبال برگزاری انتخابات پیش از موعد باشند. حال اگر کنفرانس آناپولیس به شکست نمی انجامید باز هیچ تضمینی نبود که اولمرت بتواند حمایت اکثریت پارلمان اسرائیل، کنست، را برای اجرای توافقات آن جلب کند.

حسین قنبری گرمی

منبع: سایت مؤسسه روابط بین الملل و استراتژی فرانسه


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.