سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
نگاهی به نمودشناسی معاصر
● ادموند هوسرل
تحول نمودشناسی من اراد ان یتعلم الحکمة فلیطلب فطرة ثانیة ـ کسی که خواهان تعلم حکمت باشد باید که در طلب فطرتی ثانوی برآید: این از کلماتی است که حکمای قدیم ما بهمعلم اول ارسطو نسبت میدادند.
ادموند هوسرل (۱) (۱۹۳۸-۱۸۵۸) مؤسس فلسفه نمود شناسی معاصر ـ فلسفهای که در فاصله میان دو جنگ جهانگیر گذشته ضمناً با انتشار آثار نمود شناسان دیگری چون ماکس شلر (۲) (۱۹۲۸-۱۸۷۴) و نیکولای هارتمن (۳) (متولد در ۱۸۸۲) و مارتین هایدگر (۴) (متولد در ۱۸۸۹) و غیره رونق و رواج آن در آلمان همواره افزونتر بود و اینک مخصوصاً با انتشار آثار نویسنده هنرمند و متفکر هوشمند فرانسوی ژان پول سارتر (۵) در کشور فرانسه نیز میخواهد، به تعبیر فرنگیها، برای خود «حق اهلیت» (۶) پیدا کند ـ شرط اساسی امکان تحری حقایق اشیا و امور را جز موقوف به همین طلب فطرث ثانی عقلی نمیداند.
انسان، نظر به موجودیت او در میان دیگر اشیا و توقف رفع نیازهای زندگی او بهتدبیر امور و تأثیر و تصرف در عالم طبیعت، عادة گرفتار، به تعبیر هوسرل، وضع طبیعی (۷) و فطرت بسیط وهمی و بساطت فطری (۸) غیر عقلی است: از خویشتن خویش و از ذوات اشیاء و امور و از کیفیتی که به موجب آن علم و معرفت او بدانها تعلق میگیرد بیخبر میباشد. وضع او در تعاطی علم و حکمت نیز غالباًجز این نبوده و کمتر موفق آمده است به اینکه از مرحله فطرت اولی وهمی بهمقام فطرت ثانوی عقلی ارتقا یافته به حقایق ثابت و غیرجایگاهی موجودات به درستی التفات پیدا کند: التفات او بر قایق بیثبات جایگاهی بوده و غالباً همین امور متغیر و متبدل اعتباری است که اصیل در تحققق توهم کرده است.
در نظر هوسرل مدار اشتباهاتی که غالب فلسفههای معاصر نیز از فلسفه حیاتی (۹) فریدریش نیچه و هانری برگسن و گئورگ زیمل و لودویگ کلاگس و مذهب اصالت وجود تاریخی (۱۰) ویلهم دیلتی و استوالدت اشپنگلر و بندتو کروچه و مذهب اصالت مصلحت (۱۱) ویلیام جیمس و جان دیوئی گرفته تا با مذهب نو تحصلی (۱۲) و مذهب اصالت وجود فیزیکی (۱۳) برتراند راسل و حوزه وین (موریتس شلیک، رودلف کارناپ، فیلیپ فرانک، هانس رایشنباخ) و غیره بدان درافتادهاند بر همین توهم و بانگیزه همان وضع طبیعی و بساطت فطریست که اصحاب این فلسفهها جز به واقعیت به معنی وجود واقع در زمان و مکان نتوانستهاند التفات پیدا کنند و این معنی را در نیافتهاند که موجودیت واقعیات جایگاهی (۱۴) به بیانی که بعد خواهیم دید، جز فرعبر، به تعبیرات و اعتبارات مختلف، «حقایق» (۱۵) و «ذوات» (۱۶) و «ماهیات» (۱۷) و «اعیان» (۱۸) ثابت و لایتغیر غیرجایگاهی و بالنتیجه غیر واقع (۱۹) نتواند بود و همین واقع بینی است که در نظر هوسرل اینک بیشتر فیلسوفان و دانشمندان را به انکار ضروریات عقلی و قول به اینکه هر چیز بیثبات و نسبی است و هیچ چیز کلیت و ضرورت ندارد سوق داده و علوم و معارف و تمدن غرب را به آشفتگی و بحرانی دائم التزاید دچار ساخته است ـ بعدها خواهیم دید که اینک ژان پول سارتر نیز چگونه به تبع استاد خود هایدگر در آثار ادبی و فلسفی خویش به وصف و بیان اسباب و دواعی فرار، به اصطلاح او «مردم کثافت مآب» (۲۰) از عالم حق و حق بینی و «گمگشتگی» (۲۱) آنها در دنیای واقع و واقع بینی و «افتادگی» (۲۲) اختیاری آنها در ابتذال روزمره «شخص منتشر» (۲۳) (زندگی معمولی اجتماعی) و ذکر و ارائه وسایل رهایی آدمی از این «هستی غیراختصاصی» و خروج از وادی بیخبری و بیغمی و بیدردی و بیاختیاری و بیچارگی و انکشاف وحشتانگیز (۲۴) «افکندگی» (۲۵)غیر اختیاری او در هستی خارجی یا ظهوری (۲۶) محدود و محفوف به نیستی، انکشافی که خود چیزی جز نیل به «هستی اختصاصی» و وجدان دولت آزادی حقیقی و قبول بار امانت مسئولیت انسانی نیست، خواهد پرداخت.
بنابر گفته هوسرل عجب این است که قائلان به اینکه «هر چیز بیثبات و نسبی است و هیچ چیز ضرورت و کلیت ندارد» از این تناقض گویی بین خود نیز غفلت دارند که اگر چنین باشد این حکم خود آنها نیز از دو حال بیرون نخواهد بود: یا اینکه میگویند بیثبات و نسبی است و ضرورت و کلیت ندارد و در این حال لازم خواهد آمد اینکه میگویند: «هر چیز بیثبات و نسبی است و هیچ چیز ضرورت و کلیت ندارد» باطل باشد؛ یا اینکه میگویند بیثبات و نسبی نیست و ضرورت و کلیت دارد و در این صورت باز هم لازم خواهد آمد اینکه میگویند «هر چیز بیثبات و نسبی است و هیچ چیز ضرورت و کلیت ندارد» غلط باشد.
تحویل نمود شناسی (۲۷) عبارت از طریقهای است که هوسرل برای ورود از این وضع طبیعی وهمی و تقلیدی به وضع عقلی تحقیقی که بهنام وضع نمودشناسی (۲۸) میخواند اتخاذ میکند. در نظر هوسرل ذات آدمی سرچشمهای است که از آن اشعه وجود بر ذوات اشیا اشراق میگردد و بدینسان بدانها خلعت هستی میبخشد و افاده معنی (۲۹) مینماید. در وضع طبیعی آنچه منظور نظر ماست همین آثار وجودی و اشعه اعتباری است؛ به موضوع(۳۰) و مورد (۳۱) تابش این اشعه و کیفیت تابش التفات نداریم و از ذوات ثابت و لایتغیر متحقق و متقرر در ورای آنها بیخبر میباشیم.
برای خروج ازین وضع بیخبری باید بهتعبیر هوسرل، این اشعه من متعالی (۳۲) را از ذوات اشیای برتافته به ذات خود و به افعال ذات خود باز تابیم: با این باز تابش (۳۳) و بدین بازتابش است ـ بازتابشی که خود چیزی جز «تروی و تأمل» نیست- که «دیده حق بین» و باصطلاح خود هوسرل دیده ذاتبین (۳۴) ما گشوده و در برابر آن چهره ذوات اشیا نمودار تواند گشت. بدین قرار برای نیل به مشاهده ذوات اشیا باید نخست هر حکم و تصدیقی را که مقتضی اعتقاد ما به تحقق وجود خارجی اعم از جسمانی و نفسانی و اجتماعی و ریاضی و الهی است تعلیق گردانیم (تعلیق حکم(۳۵) را هوسرل معمولاً به همان تعبیر یونانی آن اپوخه (۳۶) یاد میکند) و بدین سان از هویات اشیا، وجودات آنها را طرد و حذف (۳۷) کرده در پرانتز گذاریم.
حاصل آنکه تحویل نمودشناسی چیزی جز یک تجسم فکری و تعمل عقلی برای اینکه ذوات موجودات را معری از عوارض وجودی اعتباری آنها ملاحظه بتوانیم کرد نیست.
وسیله تجرد عقلی ما از بند شواغل وهمی و راه آزادی حقیقی ما از رنگ تعلقات اعتباری است. بدینوسیله است که آئینه جان ما از زنگار کدورات طبیعت صفا خواهد یافت و در آن صور حقایق اشیا بیواسطه و چنانکه هستند ظهور و نمود پیدا توانند کرد و بدینسان از برای ما دولت علم تحقیقی علمی که خود چیزی جز «وصف صرف ذوات چنانکه در برابر جریان محض وجدانی (۳۸) ما پدیدار میگردند و وصف خود این جریان» نیست دست تواند داد و همین است مقصود از نمودشناسی در عرف هوسرل.
نمودشناسی هوسرل با حذف و طرد وجود خارجی از هویات غیرنفسانی و بحث در ذوات آنها و بیان نحوه تعلق علم و معرفت ما بدانها و کیفیت التفات آنها بهوجود خارجی تأسیس گردیده تحت عنوان خویشتنشناسی (۳۹) با طرد و حذف وجود خارجی صدوری از هویت نفسانی و بحث در ذات متعالی نفس و کیفیت اشراق وجودی آن به پایان میرسد (۴۰).
فرانتس برنتانو تجدید مفهوم اضافه التفاتی هوسرل در ریاضیات شاگرد ریاضیدان بزرگ آلمانی کارل وایراشتراس (۴۱) (۱۸۹۷-۱۸۱۵) و در فلسفه شاگرد فیلسوف معروف اتریشی فرانتس برنتانو (۴۲) (۱۹۱۷-۱۸۳۸) بود. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اهتمام غالب مشاهیر حکمای آلمان از «هرمن کوهن» و «پائول ناتورپ» و «ویلهلم ویند لباندت» و «هاینریش ریکرت» و «ارنست کاسیرر» و غیره بیشتر به تجدید فلسفه معنوی متعالی و انتقادی کانت مصروف گردیده بود. در همین ایام بالعکس برنتانو سعی خود را به تجدید اصول اقوال حکمای قدیم (خاصه در علمالنفس) و جمع و سازش آنها با پارهای از مقالات کسانی چون دکارت و لاک و لایبنیتس مبذول داشته بود.
پس از دکارت و لاک و هابز در جانشناسی (علمالنفس) جدید صور محسوس و متخیل و معانی موهوم و معقول بهعنوان مضامین (۴۳) نفس یعنی اموری که به قیام حلولی (۴۴) یا حضوری قائم به نفس میباشد و نه به قیام صدوری (۴۵) یا حصولی، و به عبارة اخری به عنوان امور حضوری یا وجدانی یعنی اموری که از برای نفس حاضر و نفس آنها را بیواسطه واجد باشد ملحوظ میگردید و بدین قرار مثلاً رنگی را که میبینیم و صوتی را که میشنویم... و معنی کلی انسانی را که تصور (تعقل) میکنیم همه از اوصاف وجدانی و حضوری (نفسانی) به شمار می رفت و از آنجا که آنچه به نفس قائم به قیام حلولی باشد لامحاله جزئی خواهد بود و نه کلی بدین جهت بود که حکمای جدید که از طرف دیگر جز به وجود خارجی نفسانی و جسمانی (۴۶) یا یکی دون دیگری قائل نبودند از برای معانی کلی در ظرف دیگری جز لفظ وجودی قائل نمیتوانستند بشوند؛ و همین است مراد از نومینالیسم (۴۷) یعنی قول بهوجود لفظی کلیات، در عرف حکمای غرب.
و اما غالب حکمای قدیم گذشته از وجود خارجی نفسانی و جسمانی که هر دو را طبیعی (۴۸) میدانستند بالعکس به نشئه دیگری از وجود که آن را به تعبیرات و اعتبارات مختلف به نامهای: وجود غیرخارجی ذهنی و اعتباری (عقلی) و التفاتی (۴۹) و غیره یاد میکردند قائل بودند و در مبحث مابعدالطبیعه مفصلاً به بحث و فحص در آن میپرداختند. چنانکه بعدها خواهیم دید ناظر به همین عدم تفرقه میان وجود خارجی و وجود غیرخارجی از طرف فیلسوفان جدید است اعتراض نمود شناسان معاصر به اینکه اینان غالباً فکر و عقل و ذهن را به صورت طبیعت (۵۰) و شیئیت (۵۱) بیرون آورده و به گفته ژان پول سارتر در مورد هر امر و هر حقیقتی به مذهب شیئیت (۵۲) درافتادهاند. باری، در نظر حکمای قدیم آنچه قیام آن به نفس حلولی و حضوری و بالنتیجه دارای وجود خارجی طبیعی نفسانی (وجدانی) بود همان افعال و آثار نفس بود که آنها را متعلق و مورد بالذات بحث جانشناسی و جانشناسی را مبحثی از طبیعیات منظور میداشتند و در آن در آثار و عوارض ذاتی جان یا نفس (۵۳) جانداران (ذوات النفس) و نه در خود آن که موضوع جانشناسی بود، گفتوگو میکردند و از طرف دیگر جان را مبدأ حیات (زندگی) و نه فقط مانند جانشناسان جدید جانوران و انسان بلکه نباتات را نیز موجوداتی جاندار (۵۴) دانسته در افعال و آثار قوای غاذیه و نامیه و مولده نفس نباتی نیز در جانشناسی بحث میکردند؛ و در عرف پارهای از آنها روانشناسی یا علمالروح (۵۵) (مبحث «تجرید» به تعبیر بوعلی سینا در کتاب اشارات) بر خصوص مبحثی اطلاق میگردید که در آن در افعال و آثار روان یا روح (۵۶) یعنی نفس ناطقه و عاقله و احکام روانی بودن (روحانیت) جان انسانی و تجرد آن از ماده (۵۷) (جان ز تن چون رست گویندش روان) و همچنین در دیگر مفارقات و مجردات گفتوگو میشد.
این «جانشناسی افعالی» (۵۸) بود که برنتانو، در مقابل «جانشناسی مضمونی» (۵۹) جدید و قول اصحاب آن به اتحاد مورد ادراک (مدرک به فتح راء) با ادراک و موضوع ادراک (مدرک به کسر راء) یا انطباع آن در ادراک و موضوع ادراک، به تجدید آن پرداخته، میگفت: با التفات (۶۰) قوه مدرکه (حاسه متخیله واهمه عاقله) به سوی اشیا و امور نخست در نفس صور و معانی آنها حصول میپذیرد (موجود خارجی ذهنی)، آنگاه ازین التفات برای نفس صفت یا حالت یا کیفیت وجدانی مخصوصی حضور پیدا میکند (وجود خارجی نفسانی) و بدینسان قوه مدرکه صورت فعلیت میپذیرد و از آن فعل نفسانی صادر میگردد و حاصل آنکه میان شعور و مشعور به همواره اضافه یا تعلق مخصوصی در کار میباشد و از این رو باید گفت: شعور (۶۱) عبارت است از امر وجدانی (۶۲) ذات اضافه یا تعلق و به عبارة اخری هر شعوری عبارت از شعور نسبت به و متعلق و مضاف به چیزی غیر از خود شعور و موضوع شعور میباشد. و همین بود مراد از مفهوم کون التفاتی یا اضافة التفاتی (۶۳) در نظر برنتانو مفهومی که کسانی چون ابوالبرکات بغدادی (کتاب المعتبر، جلد دوم ص ۳۲۳) وامام فخر رازی (المباحث المشرقیه، جلد اول ص ۳۲۶-۳۲۷) نیز در فلسفه دوره اسلامی به ثبوت آن در مورد تحقیق فعل شعور تصریح داشتند و اینک نیز به شرحی که از شماره آینده خواهیم دید، مدار اقوال نمودشناسان معاصر از ادموند هوسرل گرفته تا مارتین هایدگر و ژان پول سارتر بر آن نهاده آمده است.
پی نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.
سیداحمد فردید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست