پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
پشت پرده برنامه جایگزینی سوخت های زیست محیطی در دولت بوش

جرج بوش و دیک چنی از سال ۲۰۰۰ پرداختن به نفت را اصلیترین محور سیاست خارجی خود قرار دادهاند و باعث رشد ۳۰۰ درصدی بهای این ماده در مدت زمان مذکور شدهاند و بوش در طرحی جایگزینی سوختهای زیست محیطی را به دلیل کاهش میزان گازهای گلخانهای در دستور کار خود قرار داد و بدین ترتیب بسیاری از کشتزارها تغییر کاربری دادند،اما این در حالیست که انستیتو فناوری ماساچوست اعلام کرد که استفاده از سوختهای زیست محیطی به جای بنزین هیچ تاثیری بر کاهش میزان گازهای گلخانهای ندارد، بلکه باعث کاهش غذای انسانها و حتی حیوانات شده است.
زمانی مارک توین طنزپرداز آمریکایی گفت: زمین بخرید و ما امروز میتوانیم چنین چیزی را درباره غلات بگوییم یعنی غله بخرید چرا که جهان در حال ورود به دوره ایست که در آن قیمت انواع دانههای خوراکی از جمله ذرت، برنج و گندم به شکل چشمگیری افزایش مییابد به طوریکه این رشد قیمت طی ۳ دهه گذشته بی سابقه خواهد بود. در این زمینه، نقش سه غله یاد شده یعنی برنج، گندم و ذرت از اهمیت بیشتری برخوردار است چون ۹۰ درصد از دانههای خوراکی کاشته شده در جهان را شامل میشوند.
حال این پرسش مطرح است که چه چیزی باعث پدید آمدن این وضعیت میشود؟ باید گفت دولت بوش با تشویق کردن جهانیان به استفاده هرچه بیشتر از سوختهای گیاهی به منظور حفظ محیط زیست عامل موثری در پدیدارشدن وضع کنونی دارد.
بر طبق مطالب منتشر شده از سوی مرکز برنامهریزی آمریکا در ژانویه گذشته که به برنامه ۲۰ در ۱۰ معروف است، میزان مصرف بنزین در آمریکا تا سال ۲۰۱۰ باید نسبت به رقم کنونی۲۰ درصد کاهش یابد. کاخ سفید دلیل این تصمیم را از یک سو کاهش وابستگی به نفت وارداتی و از سوی دیگر کاستن از حجم گازهای گلخانهای عنوان کرده است البته این دلیل واقعی آنچه آمریکاییها انجام میدهند نیست،اما آنها با تاکید و تکرار این مطلب باعث میشوند که بسیاری از مردم جهان ادعاهایشان را باور کنند. شاید هم در تلاشند تا نگذارند مردمی که مالیات پرداخت میکنند بفهمند که با تبدیل شدن غلات خوراکی به غلاتی که از آنها به عنوان سوخت استفاده میشود، قیمت نان روزانه افراد سر به فلک خواهد کشید.
نقطه هدف چنین برنامهای متوجه حمل ونقل عمومی است. بر این اساس آمریکا تا سال ۲۰۱۷ نیازمند تولید ۳۵ میلیارد گالن سوخت اتانول (معادل ۱۳۳ میلیارد لیتر سوخت) خواهد بود. کنگره آمریکا در همین راستا از سال ۲۰۰۵ سیاستهای خود درباره انرژی، مبنی بر افزایش سوخت گیاهی را از ۴ میلیارد گالن در سال ۲۰۰۶ تا ۵/۷ میلیارد گالن در سال ۲۰۱۲ میلادی آغاز کرده است.
برای تحقق چنین امری به کشاورزان و بازرگانان فعال در امر محصولات کشاورزی، یارانههای کلانی داده میشود که به جای غله خوراکی، غلاتی برای استفاده به عنوان سوخت بکارند. در حال حاضر تولیدکنندگان سوخت اتانول در آمریکا به ازای هر گالن سوخت اتانل ۵۱ سنت یارانه دریافت میکنند که این یارانه معمولاً شامل شرکتهای نفتی میشود که اتانول را برای فروش با بنزین مخلوط میکنند.
نتیجه اعمال چنین برنامههایی در آمریکا باعث به وجود آمدن و گسترش پالایشگاههایی شده که به جای تولید بنزین، سوخت اتانول تولید میکنند.
همچنین تعداد پالایشگاههای در حال ساخت از این قبیل به شدت درحال افزایش است به طوریکه مجموعه این پالایشگاهها از تمامی پالایشگاههای ساخته شده در آمریکا طی ۲۵ سال گذشته بیشتر است و انتظار میرود طی ۲ تا ۳ سال آینده تقاضا برای سوخت اتانول خودرو نسبت به مقدار فعلی دو برابر شود.
این مسئله محدود به آمریکا نمیشود. در ماه مارس، بوش طی ملاقاتی که با رئیس جمهوری برزیل داشت قرارداد دوجانبهای را امضا کرد که بر اساس آن همکاری در زمینه نسل بعدی فناوریهای زیست محیطی مثل تولید اتانول سلولوزیک از چوب و گسترش فعالیت درباره افزایش استفاده از سوختهای زیست محیطی در کشورهای در حال توسعه به خصوص در آمریکای مرکزی در دستور کار قرار گرفت.
به علاوه، ایجاد سازمانی شبیه اوپک که شرایطی برای توسعه سوخت طبیعی در کشورهای غربی را ایجاد کند نیز از موارد مطرح شده در این گفتگو بود.
مجموعه رخدادهای فوق به این معنی است که استفاده جهانی از سوختهای زیست محیطی باعث میشود که محصولات غذایی انسان و حیوان به جای خوردن صرف سوختن شود و واشنگتن، برزیل، اروپا و دیگر کشورهای در حال توسعه پرچمدار استفاده از این نوع سوختها هستند.
امروزه بکارگیری سوختهای گیاهی یا هرگونه سوختی که از محصولات طبیعی به وجود آمده باشد به عنوان تنها راه حل برای مبارزه با گرم شدن تدریجی هوا عنوان شده است. در این باره اگر مطالعات علمی مشکوک و ملاحظات سیاسی را نیز نادیده بگیریم، استفاده از سوختهای زیست محیطی حتی در بهترین شرایط هم هیچ مزیت ویژهای نسبت به نفت ندارد البته طرفداران این نوع سوخت بدون اشاره به افزایش بهای نفت برنت به ۷۵ دلار در هر بشکه تنها به این نکته اکتفا میکنند که سوخت های زیست محیطی کنونی باعث کاهش ۶۰ درصدی دی اکسید کربن در هوا میشوند. در این باره برزیل نمونه خوبی است.
دولت برزیل رقم یارانه سوختهای گیاهی داخلی را افزایش داده است. در این کشور۷۰ درصد از خودروها دوگانه سوز هستند. یعنی موتور آنها میتواند هم با بنزین، هم با سوخت های زیست محیطی و هم با مخلوطی از هر دو کار کند. در طی سالهای اخیر، صادرات محصولات سوختی به دست آمده از محیط زیست به یکی از بزرگترین منابع درآمدزایی برای برزیل تبدیل شده است.
اگر نخواهیم به طور کلی مقرون به صرفه بودن سوختهای زیست محیطی را تائید کنیم باید بگوییم که این نوع برخورد تا حدی فریبکارانه است. در واقع استفاده از سوخت اتانول تاثیر بسیار اندکی برروی کاهش گازهای مضر خودروهای کنونی دارد و خود تولیدکننده برخی گازهای سمی مثل فرمالدئید و استالدئید است که این گازها سرطانزا نیز هستند.
سوخت اتانول آنطور هم که ما فکر میکنیم، نیست. این سوخت اثرات مخربی بر روی لولهها و سیستم گردش سوخت هر نوع وسیله بنزین سوز دارد و برای اینکه درست کار کند به یک نوع پمپ گاز مخصوص نیازمند است که نصب این پمپ نیز مستلزم صرف هزینه می باشد.
نکته فوقالعاده مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که یک گالن اتانول دستکم ۳۰ درصد کمتر از یک گالن بنزین انرژی تولید میکند از این رو باید در مخلوط اتانول و بنزین دست کم ۲۵ درصد از بنزین استفاده شود. هر کسی که حامی استفاده از این نوع سوخت است نمیتواند هزینهای را که به جامعه تحمیل می شود، نادیده بگیرد. بهرهگیری روزافزون از دانههای خوراکی سرآغاز راهی است که علاوه بر کم کردن میزان این غلات بر سر سفره مردم باعث جهش قیمت آنها نیز خواهد شد.
بر طبق گزارشی که در سال جاری توسط انستیتو فناوری ماساچوست منتشر شد، استفاده از سوختهای زیست محیطی به جای بنزین هیچ تاثیری بر کاهش میزان گازهای گلخانهای ندارد و حتی ممکن است برای گسترش پرورش دانههای مورد نیاز سوخت های فسیلی بیشتری نیز مصرف شود. مثلا انستیتو مطالعات فناوری ماساچوست اعلام کرد که برای تهیه اتانول باید ۶۶ درصد از انرژی مورد نیاز از گاز طبیعی تامین شود که این به معنی افزایش نیازمندی به گازطبیعی و رشد بهای این ماده است. باید گفت این مطلب که جهان میتواند بدون وابستگی به نفت و تنها از راه سوختهای زیست محیطی به کار خود ادامه دهد در واقع تهدیدی برای محصولات کشاورزی و دانههای خوراکی مورد استفاده در تغذیه مردم است.
کشتزارهای آمریکا در حال تبدیل شدن به کارخانههای تولید سوخت زیست محیطی هستند. دلیل اصلی اینکه قیمت دانههای خوراکی در آمریکا و دیگر نقاط جهان طی ۲ سال گذشته رشد فزایندهای داشته و این افزایش قیمت همچنان ادامه یافته، این است که بسیاری از کشتزارهای آمریکا تبدیل به محلی برای تولید سوخت زیست محیطی شدهاند، به طوریکه فقط در سال ۲۰۰۶ تعداد مزرعههایی که تغییر کاربری داده شدند ۴۸ درصد رشد داشته و در عوض هیچ زمینی به عنوان جایگزین برای کاشت دانههای خوراکی در نظر گرفته نشده است. در واقع یارانههای اعطا شده ازسوی دولت برای تهیه اتانول، اشخاص را ترغیب میکند تا بیشتر در تولید این محصول فعالیت کنند.
از سال ۲۰۰۱ تاکنون مقدار ذرت مصرفی برای تهیه اتانول ۳۰۰ درصد ر شد داشته که به تبع آن تمایل برای فعالیت در این زمینه نیز افزایش یافته است.
در سال ۲۰۰۶ میزان غلهای که برای سوخت های زیست محیطی مصرف شد با حجم غله صادراتی برابر شد و پیش بینی میشود امسال حجم دانههای مورد نیاز سوخت زیست محیطی از دانههای صادراتی به میزان قابل ملاحظهای بیشتر شود.
این درحالیست که آمریکا بزرگترین صادرکننده غله مورد نیاز اروپا و بسیاری از کشورهای جهان است، اما حتی کوچکترین زمینهای تحت کشت غله این کشور در حال تبدیل شدن به زمینهایی برای تولید سوخت زیست محیطی هستند که این موضوع باعث کاهش غذای انسانها و حتی حیوانات شده است.
علاوه بر آمریکا، چین و برزیل هم در حال تغییر کاربری زمینهای کشاورزی خود هستند. طی هفت سال گذشته نتیجه جنبش جهانی برای استفاده از سوختهای زیست محیطی این بود که میزان ذخیره غلات در این مدت فقط برای ۶ سال کافی باشد و میزان این ذخایر در پایان سال ۲۰۰۶ فقط به اندازه مصرف ۵۷ روز کافی باشد که کمترین رقم از سال ۱۹۷۲ تاکنون محسوب میشود، پس تعجبی ندارد که بهای جهانی دانههای خوراکی در ۱۲ ماه گذشته افزایش ۱۰۰ درصدی داشت و این تازه آغاز راه است.
ذخایر غلات که معیاری برای تامین امنیت غذایی در مواقع کمی محصول و قحطی است، در سالهای اخیر به شدت روبه کاهش است و با توجه به برنامههای موجود، پایانی نیز برای این روند نمیتوان متصور بود. ازسویی، رشد سریع جمعیت جهان که پیش بینی می شود در یک دهه آینده سالانه۷۰ میلیون نفر باشد به خصوص در هند، آفریقا، پاکستان و بنگلادش ما را متوجه حساسیت کمبود دانههای خوراکی میکند.
این مسئله به ویژه درباره محصولی مثل برنج که هر ساله در بدست آوردن آن دچار مشکل می شویم، اهمیت ویژهای مییابد. در این صورت باید گفت صنعت کشاورزی در جهان مانند دوران پس از جنگ جهانی دوم که بکارگیری انواع ماشین آلات و کود رواج یافت، وارد دوره جدیدی میشود. با این تفاوت که این تغییر و تحول به قیمت افزایش بهای مواد غذایی تمام خواهد شد که تنها تاثیر اندکی بر واردات بنزین میگذارد، اما به رواج فقر و سوء تغذیه دامن میزند.
پروفسور آلتیری استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا پیشبینی میکند چنانچه از تمامی دانههای خوراکی موجود در آمریکا برای تولید سوخت استفاده شود تنها میتوان ۱۲ درصد از وابستگی به بنزین و ۶ درصد از وابستگی به سوخت دیزل کاست.
وی میافزاید: سال گذشته یک پنجم از محصول غله برای تولید سوخت اتانول بکار گرفته شد که فقط برای تولید ۳ درصد از انرژی مورد نیاز کافی بود. با این حال، تغییر کاربری مزرعهها به سرعت در حال گسترش است. به طوریکه در سال ۲۰۰۶ بیشتر از نیمی از غلههای کاشته شده در ایالات آیوا و داکوتای جنوبی صرف تولید سوخت شد.
در واقع کشاورزان در غرب میانه برای جبران سالهای کم درآمد اکنون از کاشت سنتی سر باز میزنند و بیشتر تمایل به کاشت دانههای سویا یا دانههای موثر برای جلوگیری از فرسایش خاک دارند. در آمریکا حدود ۴۱ درصد از سمومی که برای از بین بردن گیاهان زائد بکار برده میشود در کشت دانههای خوراکی استفاده میگردد.
برنامه دولت جرج بوش برای استفاده از سوخت های زیست محیطی جهان را به سوی بهرهگیری هرچه بیشتر از این نوع سوختها سوق می دهد به طوریکه کاشت نیشکر، نخل خرما و دانههای سویا در کشورهایی مثل برزیل، آرژانتین، کلمبیا و پاراگوئه حتی به علفزارها و جنگلها هم کشیده شده است. کاشت سویا باعث نابودی ۲۱ میلیون هکتار از جنگلهای برزیل و ۱۴ میلیون هکتار از جنگلهای آرژانتین گشته است.
به نظر میرسد که این روند بدون توقف به کار خود ادامه خواهد داد در حالیکه بهای جهانی غلات روز به روز در حال افزایش است و آمریکا از سویا برای تولید سوخت استفاده میکند.
در این بین چین نیز یکی از کشورهایی است که نقش مهمی در تولید سوخت زیست محیطی دارد. در این کشور نیز به موازات پرداختن به سوختهای زیست محیطی از حجم غلات مورد نیاز برای خوردن مردم کاسته میشود. همچنین در اروپا نیز بیشتر سوخت گیاهی از کلزا تهیه میشود که بیشترین مصرف این گیاه برای غذای حیوانات است. نتیجه چنین کاری رشد غیرقابل کنترل و بی رویه قیمت گوشت در سراسر جهان است البته اروپا در نظر دارد فقط ۱۰ درصد از انرژی مورد نیاز و خود را از سوختهای زیست محیطی تامین کند که همین رقم نیز باعث اختصاص یک درصد از کشتزارهای اروپا برای کاشت گیاهان مورد نیاز میشود.
بحران نفت، مسئله استفاده از سوختهای زیست محیطی را به مجامع عمومی کشانده است. پروفسور دیوید پیمینتل استاد دانشگاه کرنل آمریکا و برخی دیگر از دانشمندان معتقدند: انرژی خالصی که از سوخت های زیست محیطی به دست می آید کمتر از انرژی است که از سوختهای فسیلی در تولید اتانول حاصل میگردد.
بنابر پژوهشهای پروفسور پیمینتل، ۲۲ درصد از کل انرژی مورد نیاز برای تولید کودهای نیتروژنی صرف دستگاههای تولید سوخت های زیست محیطی به صورت خالص هدر میرود و این بدان معناست که در این فرآیندها اتلاف انرژی بیش از تولید انرژی صورت میگیرد و تاثیر کمی بر وابستگی به نفت دارد به طوریکه فقط شرکتهای بزرگ نفتی هستند که در این راه از دو طرف سود میبرند.
پس تعجبی ندارد که شرکتهای نفتی بزرگی مثل اکسون موبیل، شورون و بیپی به تولید سوختهای زیست محیطی روی آوردهاند. در ماه می گذشته (اردیبهشت ماه) شرکت بیپی در اقدامی بیسابقه طی پیشنهادی ۵۰۰ میلیون دلاری از دانشگاه برکلی خواست روشهای خاصی برای استفاده از انرژی از جمله سوخت های زیست محیطی را به این شرکت ارائه کند. علاوه بر این، اکسون موبیل نیز با پرداخت ۱۰۰ میلیون دلار به بخش مطالعات آب و هوا و انرژی در دانشگاه استنفورد انگلیس، درخواستی مشابه را مطرح کرد. دانشگاه کالیفرنیا نیز ۲۵ میلیون دلار از شرکت شورون برای گروه تحقیقات زیست محیطیاش دریافت کرد. در اقدامی مشابه دانشگاه پرینستون نیز برای ارائه برنامه ابتکاریاش در زمینه کاهش کربن ۱۵ میلیون دلار از شرکت بیپی گرفت.
در سال ۲۰۰۶ لرد براون یک مقام اسبق در شرکت بیپی اعلام کرد: جهان نیازمند فناوریهایی است که به وسیله آن بتوان به منابع انرژی جدید دسترسی پیدا کرد.
وی معتقد است: دانشهای مرتبط با محیط زیست می تواند چنین کاری را انجام دهد امروزه بازار سوختهای زیست محیطی مثل خیلی از چیزها رو به رونق یافتن است و آینده درخشانی در انتظار شرکتهای بازرگانی محصولات کشاورزی است.
توسعه استفاده از گیاهان به عنوان سوخت، به همراه بدی آب و هوا در کشورهایی مثل چین، استرالیا، اوکراین و بخش وسیعی از اروپا در فصل برداشت محصول به ما اطمینان میدهد که قیمت دانههای خوراکی در ماهها و سالهای آینده افزایش خواهد یافت و این پایان دوره ای خواهد بود که در آن دانههای خوراکی با قیمتی ارزان در اختیار مردم قرار داشت. در واقع نبودن امنیت تامین غلات و از بین رفتن زمینهایی برای کاشت این دانهها و استفاده روزافزون از آنها برای تولید سوخت، رشد بهای غلات در آینده را به دنبال خواهد داشت.
نتیجه ناراحت کننده دیگری که بر اثر توسعه برنامههای دولت بوش در این زمینه از سال ۲۰۰۵ تاکنون مشاهده شده، افزایش قیمت مواد غذایی و غلات طی ۱۸ ماه گذشته است و این امر اصلا تصادفی نیست. چرا که دولت آمریکا از دهه ۱۹۷۰ کار تحقیق و گسترش بهره برداری از سوختهای زیست محیطی را شروع کرد و حاصل کار آنها را امروزه میتوان مشاهده کرد.
سال گذشته به دنبال تولید سوخت زیست محیطی، قیمت دانههای خوراکی در ایالت شیکاگو ظرف ۱۴ ماه، ۱۳ درصد افزایش یافت که این رقم بیشتر از میزان مورد نظر بوش و کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۵ بود.
در حال حاضر حجم ذخیره غلات جهان در حد هشدار دهندهای کاهش یافته و این در حالیست که مقدار تقاضای جهانی با رشد سطح زندگی مردم و گسترش مصرف گوشت در کشورهایی مثل چین رو به افزایش است.
به عبارتی نتیجه رشد دور از انتظار تغییر کاربری در استفاده از دانههای خوراکی برای مصارف سوختی، نابودی ذخایر غذایی جهانیان خواهد بود. سازمان خوار وبار جهانی (فائو) نیز این مطلب را تائید میکند.
بر طبق آمارهای منتشر شده از سوی فائو، امنیت غذایی در جهان به کمترین رقم از سال ۱۹۷۲ رسیده است، یعنی درست همان زمانی که هنری کسینجر و نیکسون طی نقشههای طراحی شده با شرکت های کارگیل و ایدیام بهترین تولیدکنندگان اتانول در دنیای کنونی در حال پرداختن به بزرگترین دزدی غله در جهان بودند، آنها حجم کلانی از دانههای خوراکی آمریکا را به اتحاد جماهیر شوروی وقت میفروختند و در ازای آن از این کشور نفت دریافت میکردند.
چنین برنامه شومی منجر به رشد ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصدی قیمت غلات و نفت در سال ۱۹۷۵ گردید که برای اطلاع از جزئیات این طرح می توانید به کتاب یک قرن جنگ، سیاست های نفتی آنگلو آمریکن مراجعه کنید.
به علاوه، روسیه امروزه به جای نیاز به دانههای خوراکی به سوختهای زیست محیطی نیازمند است و این مطلب با توجه به پرداختن دولت به این نوع سوختها، به بهای غذا و قیمت نفت نیز مرتبط میشود در آمریکا حجم مصرف سوختهای زیست محیطی مورد حمایت ازسوی دولت به شکل چشمگیری از سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است. چنین امری نتیجه اقدامات دولت آمریکا از سال ۲۰۰۵ مبنی بر استفاده از گیاهان برای نخستین بار در تولید سوخت است. نه فقط در آمریکا که البته نقطه مرکزی چنین امری است، بلکه در دیگر نقاط جهان مسابقه مهمی بین انسانها و ماشینها در استفاده کردن از غلات به وجود آمده است.
براون در این باره جملهای دارد و می گوید: ما اکنون شاهد رقابت میان ۸۰۰ میلیون خودرو و ۲ میلیارد انسان گرسنه برای بدست آوردن غلات هستیم و در دورانی قرار داریم که در آن نفت و غذا قابل معاوضه کردن هستند. چون به جای نفت میتوان از دانههای خوراکی، سویا و نیشکر نیز سوخت مورد نیاز خودروها را تامین کرد. برای همین است که قیمت نفت و مواد غذایی در یک راستا افزایش پیدا میکنند.
در اواسط دهه ۱۹۷۰، هنری کسینجر وزیر امور خارجه وقت و یکی از مدافعان خانواده راکفلر اظهار داشت: اگر کنترل نفت در دست شما باشد در آن صورت کنترل همه جهان در اختیار شما است و اگر بتوانید کنترل غذای مردم را در دست داشته باشید می توانید مردم را کنترل کنید. اینها عقاید کسی است که برای دستیابی به نفت، جهان را درگیر جنگ عراق کرد و اکنون نیز بحران کمبود مواد غذایی را به وجود آورده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست