چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
سرمایه, نیروی کار, دستمزد
ماهیت بازار را میتوان به شکلی درخور با این جمله وصف کرد که بازار بر کسب مطلوبیت به ازای تحمل نامطلوبیت استوار است.
مطلوبیت میتواند اجناس یا خدمات باشد، هر چند اجناس تقریبا همیشه خدمات را تا اندازهای در خود دارند؛ حتی اگر شده، تنها به این خاطر که کالاهای مورد بحث در اختیار مصرفکننده قرار میگیرند. نامطلوبیت، محرومیتی است که فرد به خاطر نداشتن چیزی تحمل میکند یا درد و رنجی است که میکشد تا خدمتی انجام دهد.
این مبادله مطلوبیت با نامطلوبیت، بیش از آنچه ممکن است تصور شود، به شکل مستقیم رخ میدهد. بازار سیاه در کشورهای کمابیش سوسیالیستی در دوران صلح و در همه کشورها در روزهای جنگ، در حقیقت بازار واقعی است و تقریبا همیشه مبادلات مستقیم پایاپای در خود دارد، چون کمیابی کالاها و خدمات در چنین شرایطی سبب میشود که افراد پول را کمارزش به شمار آورند. با این حال، مبادله مطلوبیت با نامطلوبیت معمولا غیرمستقیم و با رسانه پول انجام میشود. تهاتر نمیکنیم؛ میخریم یا میفروشیم. اما این به هیچ رو ویژگی بنیادی بازار را تغییر نمیدهد، چون هر که برای خرید کالایی پول میپردازد، نخست با تلاش و زحمت، نامطلوبیتی را به جان خریده و این پول را به کف آورده است و هر که کالایی میفروشد و در مقابل پول میگیرد، میتواند پولی را که به این سان به دست آورده، برای خرید چیزی استفاده کند که برای او که خریدارش است، مطلوبیت خواهد بود و برای فروشندهاش، نامطلوبیت.
نامطلوبیتی که در بازار، به ازای آن، مطلوبیت (یعنی کالا) به دست میآید، چیزی است که تولید خوانده میشود. تولید، تلاشی جسمی و ذهنی است که به آن نیاز داریم تا کالا در اختیار مصرفکننده قرار گیرد. به این معنا ما همه تولیدکنندهایم؛ به همان سان که همه مصرفکنندهایم. تولیدکننده و مصرفکننده، اعضای دو طبقه اجتماعی متفاوت نیستند؛ تولید و مصرف دو کاری است که همه هر روز، حتی بیآنکه متوجه شوند، انجام میدهند. با وجود این، تولیدکننده در معنای کاملا اقتصادی کلمه، هر کسی است که کارش عرضه مطلوبیت به بازار باشد. از این رو تولیدکننده نه تنها کسی است که زمین را زیر کشت میبرد یا ماشینآلات یا کالاهای مصرفی میسازد، بلکه هر کسی است که مطلوبیتها را در دسترس مصرفکننده میآورد، چه او اینها را برگیرد و چه برنگیرد. از نگاه اقتصادی، اجناس تولید نمیشوند یا خدمات انجام نمیگیرند؛ مطلوبیتها تولید میشوند، چون مرحله پایانی در کل فرآیند تولید، مرحلهای است که این مطلوبیتها در دسترس خریدار قرار میگیرند.
تولید یعنی آفرینش؛ هر چند البته نه به معنای دقیق کلمه. به قول لاووازیه، در این دنیا نه چیزی به دست میآید و نه چیزی از دست میرود؛ تنها چیزی به چیز دیگری تبدیل میشود. اما تبدیل آهن به ماشینآلات یا طلا به جواهرآلات یا حتی تبدیل امکانات صرف برای سفر به مسیری در دسترس گردشگران، اگر از دریچه اقتصاد بنگری، آفرینش است. از نگاه اقتصادی، آفرینش یعنی واقعیت بخشیدن به اندیشهها و محقق کردن هدفها. از این رو تولیدکننده کسی است که هدفی برای خود تعیین میکند و بعد ابزارها را برای دستیابی به آن به کار میگیرد و به این طریق، به طور کلی امکانها را به واقعیت بدل میکند. تنها تولیدکننده، به این معنا، کارآفرین است. اشتباه است که صاحبان سرمایه، تکنسینها و کارگران را نیروهای تولیدگر بخوانیم. کسی تولیدکننده نیست مگر کارآفرین؛ دیگران صرفا خدمات و موادی را که او در انجام فرآیند تولید به کار میگیرد، فراهم میکنند.
ابزارهایی که کارآفرین استفاده میکند، سرمایه است و نیروی کار. سرمایه همه عوامل مادی است که کارآفرین استفاده میکند تا تولید را پیش برد؛ از زمین، ساختمانها، دستگاهها و تجهیزات گرفته تا پولی که برای حفظ چرخه تولید از راه بازسرمایهگذاری درآمدها نیاز است. به این سبب، سرمایه هم شامل پول است و هم شامل کالاها؛ هر چند کالاها نیز در محاسبات کارآفرین بر حسب پول نمود پیدا میکنند. سرمایه بهکاررفته در یک کسبوکار میتواند دارایی یک کارآفرین باشد یا میتواند از سوی چند نفر فراهم آمده باشد؛ یک یا چند کارآفرین فعال که یا تنها کار میکنند یا همراه با صاحبان سرمایهای که هیچ ابتکاری در اداره کسبوکار ندارند، اما در کنار دیگران ریسک را بر دوش میکشند.
از نگاه اقتصادی، همه اینها کارآفرین هستند، چون ریسک را بر گرده میگیرند. در این دست موارد، آنها عموما با شخصیتی حقوقی که بنگاه است، پیوندی تشکیل میدهند. چون همانطور که دیدهایم، کالاهای سرمایهای میتوانند چیزهایی باشند که ارزششان قابل بیان بر حسب پول است و از آنجا که صاحبان این کالاهای سرمایهای ریسکی را بر دوش میکشند، میتوان سرمایه را پولی که در یک کسبوکار در معرض خطر قرار میگیرد، تعریف کرد.
آنچه به طور خاص در مقابل استفاده از کالاهای سرمایهای پرداخت میشود، چیست؟ برخی آن را اجاره میدانند و برخی، بهره. عقیده هر دو گروه اشتباه است و میتواند به سردرگمی بینجامد. علم اقتصاد، واژه «اجاره» را برای چیزی یکسره متفاوت به کار میگیرد. بهره هم با تصوری که معمولا از آن در ذهن داریم، کاملا متفاوت است. اجرت خاص سرمایه، سود است و ویژگیاش این است که اساسا خصلتی نامعلوم و تصادفی دارد. صاحب سرمایه، ریسکی را که در کسبوکار هست، بر دوش میکشد و ممکن است سود ببرد یا ضرر کند. از این رو ریسکی که به جان خریده میشود، سود را توجیه میکند.
فاستینو بالوه
مترجم: محسن رنجبر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست