چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
سویه تمثیلی مدرنیته
«کل جهان مرئی چیزی نیست مگر فروشگاهی که کالاهایش تصویرها و نشانههایند.»
بودلر
در متن تجربه مدرنیته آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید تولید انبوه «امر نو» است. به میانجی تجربه مدرنیته، ما خود را در وضعیتی مییابیم که از یک سو «امر نو» خود را به صورتهای مختلف بر ما آشکار میکند و از سوی دیگر اینکار را در شکل تولید انبوه کالاهای مختلف تحقق میبخشد: یعنی اینکه تجربه امر نو باید امری همگانی باشد. ابزار تحقق این هدف نیز شکل تولید سرمایهداری است که به مدد انقلاب صنعتی توانسته حضور خود را در همه نقاط تثبیت کند.
فراوانی کالاها و ابژههای مادی که در مقیاسی وسیع و برای همه ذوقها، سلیقهها و گروههای درآمدی مختلف تولید میشوند، برسازنده فضایی است که ظاهرا تودهها در آن میتوانند از لذت تجربه «امر نو» بهرهمند شوند: گوشیهای موبایل، تبلت، لپتاپ و همه محصولات سختافزاری و نرمافزاریای که هر روزه «به روز» میشوند، مد لباس و همه ملزومات آن مثل مدلها و مانکنهایی که هر روزه عمر فعالیت حرفهایشان کوتاهتر میشود و وقتهایی حتی از لباسی که هم در برنامه شوی لباس میپوشند زودتر فرسوده میشوند، شوهای لباس، برندهایی که محصولاتشان تفاوت چندانی با هم ندارند و معمولا تنها یک نشانه است که آنها را از یکدیگر متمایز میکنند، تجارت طراحی داخلی ساختمان و لوازم خانگی، صنعت اتومبیل و... همه در ساختن این فضا نقشی فعال بازی میکنند. اما سویه دیگر این جریان یافتن «امر نو» در شکل زندگی مدرن و تجربه تکرار دوزخی آن همانا «پست و بیارزش شدن آن اشیایی است که دیگر «به روز» یا مُد نیستند.» روند فزاینده تولید کالاهای نو، با روند پدید آمدن اشیای دست دوم و قدیمی نسبتی مستقیم دارد: به لطف تولید تودهای امر نو ما با توده اشیای بیمصرف، تباهشده و ویران طرف هستیم و هرچه سرعت این روند تولیدی افزایش یابد، سرعت شکلگیری توده کالاهای ویران نیز شدت مییابد. پیامد دیگر روند فزاینده تولید کالاهای جدید، کوتاهتر شدن عمر همه آنچیزهایی است که در فرآیند تولید کالایی قرار دارند؛ از اشیا تا آدمها، همه مجبورند که قبل از اینکه زمان واقعی مرگشان فرا برسد، بمیرند. توگویی که طبیعت ثانوی چنان دست بالا را پیدا کرده که میتواند به جای زمان مرگ طبیعی، زمان مرگ دیگری را تعیین کند. این هراسی که در دل همگان نسبت به نشانههای پیری وجود دارد و خود را از طریق تلاش برای حذف این نشانهها به میانجی جراحیهای زیبایی آشکار میکند در اصل بازتاب پذیرش این واقعیت است که تنها راه باقیماندن در «جهان» کش دادن دوره خاصی از زندگی به نام جوانی است.
طنین چنین توصیفی از زندگی روزمره مدرنیته را میتوان به شکلی قدرتمند در واژگان چارلز بودلر، یعنی راهنمای ادبی والتر بنیامین به مدرنیته یافت: «از مدرنیته من امر زودگذر، فانی و تصادفی را مراد میکنم.» این زودگذری و موقتیبودنی که کانون تجربه مدرنیته را برمیسازد و خود را در متن توده تباهشده و ویران جهان کالاها آشکار میکند ما را به یاد آن وضعیتهای تاریخیای میاندازد که به دلیل جنگهای طولانی یا مصیبتهایی فراگیر با نوعی ویرانه طرف میشویم. این منظرههای ویران و نحوه ادراک و واکنش به آنها الهامبخش والتر بنیامین در نوشتن کتاب سرچشمه نمایش سوگناک آلمانی بود؛ کتابی که به سوگنامههای باروک و شکل ادبی آن یعنی تمثیل (allegory) میپردازد. او در Trauerspiel استدلال میکند که تمثیل باروک در اصل نوع خاصی از ادراک جهان است که بهویژه در دوران جنگهای طولانی و فروپاشی اجتماعی سر بر میآورد. در این دوران آنچه محتوای تجربه بشری را میسازد رنج است و ویرانههای مادی نیز بیش از هر چیز دیگری در افق تجربه بصری خود را مینمایانند؛ ویرانههایی که لشکرکشیهای گسترده خارجی، نزاعهای داخلی و دسیسهها و توطئهچینیها به بار آوردهاند. نمایش باروک حکایت پادشاهی است که دوران عظمت و سلطنت خود را پشتسر گذاشته و اکنون از گذشته پر از شوکتش هیچ چیزی باقی نمانده است. او اکنون به جای تخت شاهی روی تلی از خاک نشسته و با نگاهی رو به پس زوال و گذرا بودن قدرت دنیویاش را روایت میکند.
این تل ویرانهها که به واسطه نوعی نگاه تمثیلی به دست میآید، از قبل جهان را نه به صورت کلی ارگانیک بلکه به صورت مجموعهای از ویرانهها میبیند که رابطهای ارگانیک با هم ندارند و تنها قطعههایی مجزا از هم هستند که پیوند ضروریای با معنا ندارند. این نوع ادراک تمثیلی جهان که همه اشیا را از معنای واقعیشان تهی میداند و آنها را صرفا مجموعهای از نشانهها میداند با مدرنیته سرمایهداری انطباق دارد. جهان سرمایهداری نیز به لطف شکل کالایی موفق شده که همه اشیا را از جوهرشان تهی کند و آنها را صرفا به مجموعهای از نشانهها بدل سازد: «اگر مفهوم ارزش را [که برسازنده جهان کالایی است] در نظر بگیریم، آنگاه اشیای واقعی صرفا به منزله نشانهها لحاظ خواهند شد، آنها نه به خاطر خودشان بلکه به دلیل ارزششان به حساب میآیند.»
علی عباسبیگی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست