جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پیدایش فرقه گرایی در سازمان های دینی


پیدایش فرقه گرایی در سازمان های دینی

یكی از مسائل مهم و عناصر بنیادشكن دین, كه همواره نظر دین پژوهان و جامعه شناسان دین را به خود جلب كرده است و آن ها پیوسته در اندیشه یافتن راه حلی برای مقابله با آن بوده اند, بحث فرقه و فرقه گرایی در مذاهب و گرایش ها و تمایلات مخالف نسبت به سازمان های دینی عام بوده است

● مقدّمه

یكی از مسائل مهم و عناصر بنیادشكن دین، كه همواره نظر دین پژوهان و جامعه شناسان دین را به خود جلب كرده است و آن ها پیوسته در اندیشه یافتن راه حلی برای مقابله با آن بوده اند، بحث فرقه و فرقه گرایی در مذاهب و گرایش ها و تمایلات مخالف نسبت به سازمان های دینی عام بوده است. هر سازمان دینی مجموعه ای است از عقاید و اندیشه های دینی و رفتارها و شیوه های عملی كه بر اساس ابعاد وجودی انسان تنظیم شده و منطبق بر استعدادهای انسانی، راهی به سوی كمال پیشنهاد می كند.

مجریان این نوع سازمان ها غالباً در تلاشند نظام فكری مجموعه را با نیازهای انسانی تطبیق داده، با فكری از قبل طرّاحی شده نیروی انسانی را در جهت مثبت حركت دهند.خداوند به پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (قُلْ هـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَی اللّهِ عَلَی بَصِیرَهٔ.) (یوسف: ۱۰۸)

ارائه خط مشی مناسب، از كاركردهای مهمی است كه یك سازمان دینی باید برای ارائه تحلیل و نهادینه شدن آن در یك جامعه، تلاش مضاعفی از خود نشان دهد. به همین دلیل است كه اصل اساسی برای گروندگان به هر دینی، بنیادگرایی درباره آن دین معرفی شده است. طبق همین فرایند است كه به تدریج، نظریه های معكوس در قالب و بیانی مخصوص، در مقابل سازمان دینی عام به تدریج رشد كرده و افرادی را بر آن می دارند كه اصلاحاتی درونزا ایجاد نمایند و خود را از وابستگی های دامنگیر رها ساخته، مستقل وارد عمل شوند و با ارائه طرحی اصلاحی، با روشی خاص، برای اداره اندیشه دینی جامعه بسیج شوند.

بر همین اساس، در كنار عقاید سازمان دینی عام، انشعابی طراحی شده كه در ظاهر جنبه دینی خود را حفظ می كند، ولی در باطن، از یك نوع واگرایی رادیكالی نسبت به سازمان دینی نهادینه شده در جامعه برخوردار است.

به عقیده بیشتر جامعه شناسان، این رهیافت در تمام مكاتب مادی و الهی وجود داشته و هر كس به فراخور نظریه های تحلیلی خود، عوامل به وجود آمدن چنین فِرَقی را در درون سازمان های دینی بزرگ مورد ارزیابی، نقد و بررسی قرار داده است.

در این مقاله، سعی شده است «فرقه» ـ فی نفسه ـ ارزیابی شود و همراه آن علل پیدایش فرق یا فرقه ها و تأثیرات مهم آن در عقاید، اندیشه ها و رفتارهای مجموعه انسانی واقع در یك جامعه تحلیل گردد.

● تعریف «فرقه»

تعریف دقیق واژه «فرقه» از دیدگاه جامعه شناسی از مقاله ای به دست می آید كه اولین بار به وسیله ماكس وبر در سال ۱۹۰۴ـ ۱۹۰۵ منتشر شد و به روش پروتستان و كاپیتالیسم ترجمه گردید. وی از ابتدا تشكیلات فرقه گرایی را به عنوان انشعابی بین كلیسا و فرقه مشخص كرده، آن را به عنوان نهادی شرح می دهد كه ضرورتاً شامل عدالت و ستمگری است.

تروچ فرقه را به عنوان یك توده و گروه كوچك شرح می دهد كه هدف آن سرزنش حكم فرمایی جهان است و رهبران آن در پی یافتن اعضای خاصی هستند.

یینگر فرقه را به عنوان گروهی ساده و پویا معرفی می كند كه اعتقادات مشتركی دارند.

نیبوهر فرقه را تشكیلاتی با شرایط معیّن و خاص می داند كه به فرقه گرایی گرایش دارد. به تعبیر دیگر، «فرقه» واژه ای است كه بر گروه یا حزبی دلالت دارد كه نظریات و پیشوای مشتركی دارند و بنابراین، برای گروه های فلسفی و سیاسی نیز می توان این واژه را به كار برد; همان گونه كه در مفاهیم مذهبی به كار می رود.

واژه فرقه در همه مذاهب كاربرد دارد; مثلا، در قرن نوزدهم در بریتانیا «فرقه»ها یك واژه مشترك برای مخالفان كلیسای رسمی بودند; افرادی چون باپتیست ها و متدسیست ها كه فرقه هایی از مسیحیت هستند.

«فرقه»۱ به معنای راهی است كه رهروی در آن حركت می كند و همچنین راهكارهای علمی و نیز نظامی، فكری و رفتاری ارائه كرده و در مجموع، یك مكتب سیاسی و فلسفی است و خود نیز به عنوان نوعی سازمان دینی خاص شناخته می شود.

این واژه در زبان فرانسه، در آغاز، به گروهی از افراد اطلاق می شد كه اعلام می كردند از آیینی خاص پیروی می كنند. سپس معانی محدودتری یافت; از جمله:

▪ تجمع خاص اشخاص كه به آیینی گرویده اند ولی توسط همگان به رسمیت شناخته نشده و در نهادهای اساسی جامعه قرار گرفته اند.

▪ گروهی كه به عمد خود را از جمعی وسیع و اصلی و یا سلسله اندیشه ها و باورهایی خاص جدا ساخته اند. در این معنا فرقه در برابر سازمان دینی قرار می گیرد.

▪ در معنای اصولی فرقه، انقطاع و یا دست كم، طرد از یك آیین است كه آن آیین از نظر جامعه شناختی «بته گشته» و از نظر انسانی «منحط» شناخته شده است.

● ریشه‌های شكل‌گیری فرقه

به طور عمده، از حیث ساختاری ـ كاركردی، دو نوع فرقه را می توان قرین و كنار سازمان دینی ارزیابی نمود:

▪ فرقه درون سازمانی یا به تعبیر دیگر، كلیسا در كلیسا;

▪ فرقه برون سازمانی.

در هر دو مورد، هدف موحّدان فرقه و فرقه گرا، از یك سو، اعتراض علیه نظم جا افتاده در جامعه و مخالفت با محافظه كاری در دین و از سویی دیگر، مقابله با دینی است كه از نظر جامعه شناسان مسلّط شناخته می شود. همچنین بازگشت به الهامات دینی آغازین و بیان ارزش های دینی ـ كه به عقیده فرقه گراها فراموش شده اند ـ از اهداف پایانی آن ها در عرصه سازمان دینی می باشد.

معمولا انشعاب به مثابه اعتراض علیه اوضاع و احوال موجود در یكی از سه حوزه تعلیمات دینی به وجود می آید كه شرح اجمالی آن از نظر خواهد گذشت:

به طور كلی، ممكن است منشأ تمام اعتراضات تفسیر غلط از نصوص دینی باشد. تحقیقات نشان داده اند كه در ادیان بزرگ جهان (یهودیت، مسیحیت و اسلام) افراد و گروه هایی بوده اند كه با ایجاد سنّت نیمه شرعی و استفاده از آن در تفسیر نصوص كتب مقدّس، شدیداً به مخالفت برخاسته اند.

فرقه اخباریان در اسلام، تكیه ای خاص بر سنّت فارغ از كتاب آسمانی را مورد لحاظ قرار داده است كه در واقع، تفسیر آن را به عهده اولیای الهی گذارده و تعقّل انسانی را در آن سهیم نمی داند. عده ای دیگر به صورت افراطی در جهت استفاده از نصوص عمل كرده و خود را مفسّر كتب دینی دانسته اند و به عنوان منجی، رهیافتی برای هدایت انسان ها معرفی كرده اند.

پس به طور كلی، عده ای در جهت افراط و عده ای در جهت تفریط، سعی بر تحلیل مبناهای سازمان دینی كرده و موجب بروز فرقه گرایی در آن شده اند. به طور كلی، می توان اعتراضات افراد را مبنی بر مخالفت صریح و آشكار آن ها در مقابل مبانی سازمان دینی در سه موضوع مورد بررسی قرار داد:

▪ تعالیم: اندیشه ها و عقاید و بُعد نظری دین از جمله مسائلی هستند كه می توان گفت: در بسیاری از سازمان های دینی مورد خدشه واقع شده اند.

نحله ای از یهود مرسوم به «قرائیم» یا «قرائین» (قرائت كنندگان) در قرن هشتم میلادی با شعار «به صحف مقدّس باز گردید»، تمام تفاسیر سنّتی را كنار نهادند.

بر همین منوال، فرقه باطنی در اسلام در تأویلات خود، در پی كشف رموز معنوی قرآن بودند، و حال آنكه وهّابیان كلیه تأویلات و تعبیرهای سنّتی را مردود پنداشته، جهت رادیكالی محض در پیش گرفتند.متألّهین اسلامی نیز در معنا و مفهوم «تقدیر» (سرنوشت) اتفاق نظر ندارند و از همین جا بود كه مجادلات مذهبی اولیه بین قدریون و جبریون پدیدار گشت. از این رو، سایر مسائل و مشكلاتی كه به دلیل تفسیرهای غلط در اصول تعالیم اسلام به وجود آمدند، سبب پیدایش شماری از مذاهب در اسلام شدند.

از دیگر مسائل، وجود تفاوت نظری بین ادیان در زمینه معادشناسی است كه تبدیل به مسئله ای جنجالی شده و باعث تفرقه بین ادیان توحیدی گشته است.

مسئله دیگر، ظهور «موعود» است. این مسئله در مسیح بدین گونه مطرح شده است كه حضرت مسیح بازگشت داشته، حكومت هزارساله ای۲ خواهد داشت.

مهدی موعود(علیه السلام) در اسلام از عقایدی است كه بخصوص فرقه شیعه از آن حمایت كرده، خود را «منتظر» نام می نهند.

عده ای مانند «یونیور سالیست ها» با ظهور شخص موعود برخورد لیبرالیستی كرده اند، و حال آنكه (منتظر القائم ها) بر آنند كه این مورد مكمّل دین است.

دیگر مسئله تفاوت نظریه هایی است كه در مورد رهبری وجود دارد، بخصوص آنكه شعبه های دوگانه اصلی دین اسلام، به سبب اختلافات و اعتراضاتی كه بر سر مسئله خلافت داشتند به وجود آمدند. سنّی ها لقب «امیرالمؤمنین» را خطاب به خلیفه جایز دانسته اند، در حالی كه شیعه لقب «امام» را برای رهبری خود تعیین كرده و سرانجام، خوارج اصرار داشتند كه هر مسلمانی بالقوّه حق دارد به مقام رهبری برسد و حكومت كند.

▪ مناسك: اعتراضات ممكن است بر سر مناسك و شیوه های عملی سازمان دینی عام باشد. به طور كلی، ظهور و بروز اعتقادات دینی در مناسك است.

عبادت از جمله مسائلی است كه روان شناسان تحقیقات زیادی درباره آن انجام داده اند، به شكلی كه اگر مؤمنی پایبند به مسائل مناسكی دین خود نباشد از دیگر مومنان، خود به خود، رها گشته و مورد بی اعتنایی آن ها واقع می شود و خود را در حالت انحطاط و سقوط مشاهده می كند.

از همین جاست كه بعضی از سران و رهبران سازمان دینی عام به گمان ایجاد فرقه، به فكر اصلاحاتی درون سازمانی در بعد مناسك افتاده، فرقه ای را بنا بر نظرات خود ایجاد می كنند. در مسیحیت، محقّقی موسوم به ایرنیوس، گروه هایی از «غنوسیان» را شرح می دهد كه نوع خاصی تعمید و تدهین و آداب مذهبی و بخصوص نوعی عشاء ربانی به نام «اپولیت روسیس» بجا می آورند.۳

اولین آندرهیل با تورلش در این نكته متفق القول است كه در صدر مسیحیت، دوگونه اعمال عبادی معمول بوده اند. یكی پرستش فزاینده خدا و دیگر یاعمای كه مخصوص اعتلای روح تزكیه نفس بود.۴

در خارج از مسیحیت نیز شاهد انشعاب خوارج هستیم كه آن هم به انگیزه اعتراض علیه اعمال مربوط به مناسك و آیین های مذهبی بود.

مقدّمات و سوابق تاریخی اولین انشعاب خوارج در اسلام تا حدی مبهم است، اما عواملی همچون موارد ذیل را می توان مبنای تشكیل این گروه بیان نمود: سخت گیری در اصول و دقت زیاد در صحّت و درستی دین و به تعبیر دیگر، اندیشه تعصّب گرایانه این گروه، مخالفت با عثمان بر سر جمع آوری قرآن و مخالفت با حضرت علی(علیه السلام)به علت مصالحه تحمیلی كه كرده بود.

انگیزه سیاسی كه در حكم زیربنای نهضت خوارج بود، روشن می كند كه چرا فقط یكی از فرقه های فرعی متعدد (اباضیه) توانست دوام بیاورد.

چند دستگی فرقه های «مرجئه»، «وهابیّه» و بعدها نیز فرقه «برابره» در آفریقا، دست كم تا حدی به علت تفاوت هایی بود كه درباره اجرای مناسك مذهبی داشتند.

مجید جعفریان

پی‌نوشت‌ها

۱ـ Sect كه از واژه لاتین Secta گرفته شده است.

۲. milinium.

۳ـ یواخیم واخ، جامعه شناسی دین، ترجمه جمشید آزادگان، تهران، سمت، ۱۳۸۰، ص ۱۸۳.

۴ـ همان، ص ۱۸۴.

۵ـ ملكم همیلتون، جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، تبیان، ۱۳۷۷، ص ۳۳۹.

۶ـ همان، ص ۳۴۰.

۷. Encyclopedia of religion, "sect", vol. ۱۳, p.۱۵۴.

۸ـ ملكم همیلتون، پیشین، ص ۳۴۵.

۹. Encyclopedia of religion, "sect", vol. ۱۳, p. ۱۵۴.

۱۰. Ibid, P. ۱۵۵.

۱۱ـ یواخیم واخ، پیشین، ص ۱۹۳.

۱۲ـ همان، ص ۱۹۴.

۱۳. Encyclopedia of religion, "sect", vol. ۱۳, p.۱۵۵.

۱۴ـ ملكم همیلتون، پیشین، ص ۳۳۹.

منابع

ـ عبدالرحمن ابن خلدون، مقدّمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵، ج ۱;

ـ پل ویلم ژان، جامعه شناسی ادیان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، تبیان، ۱۳۷۷;

ـ آلن پیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، كیهان، ۱۳۸۰;

ـ غلامعباس توسّلی، جامعه شناسی دینی، تهران، سخن، ۱۳۸۰;

ـWWW.etext.org/politics;


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید