یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
عیار شناخت در تكاپوی شك و یقین
در اینجا سعی در معرفی شیوه تفكر فلسفی معاصر فارغ از نگرشهای كلامی و فقهی میباشد. تفكر فلسفی دوره معاصر دارای این ویژگی اساسی در مقایسه با فلسفه كلاسیك است كه با توجه به تحولات فلسفی معاصر غرب مطرح شده است بدیهی است كه آثار فلسفی از این دست محدود بوده و بیشتر نوشتههای كنونی دیدگاهی تركیبی را (كلامیـ فلسفی یا فلسفی ـ فقهی) در پیش میگیرند. در این مقال به بررسی تفسیر سرشت معرفت سیاسی، سازوكار پیدایش و گسترش گزارههای معرفتی این شاخه فلسفی و ویژگیهای روش شناختی آن، براساس آموزههای دكتر حائری، علامه طباطبائی و شهیدمطهری میپردازیم.
یك نظریه عمومی در باب معرفت دستكم میباید به سه پرسش اصلی در این باب پاسخ دهد:
۱) نخست آنكه آیا اساساً برای آدمی امكان شناخت وجود دارد؟ یا نه،
۲) پرسش دوم آنكه در صورت پاسخ مثبت به پرسش پیشین، راه كسب معرفت چیست؟ این پرسش از سویی از سرچشمه و مبدا اولی دانش بشری جستوجو میكند و از سوی دیگر از سازوكار تكثیر آن و در یك نظریه عمومی از امكان شناخت حقیقت و ذات جهان سخن میگوید. از این رو پیش از آغاز سخن در باب روشهای مطالعه سیاست در فلسفه اسلامی میباید پاسخ این مكتب فلسفی به پرسشهای معرفت شناختی را بدانیم.
به لحاظ تاریخی در مورد پرسش نخست میتوان به سه رهیافت اشاره كرد. در حدود قرن پنجم پیش از میلاد سوفسطاییان یونانی تمام اداركات و عقاید بشری حتی بدیهیات اولیه را خیال محض دانستند و هیچ ارزشی برای هیچ نوع فكری نپذیرفتند. آنها معتقد بودند كه واقعیتی خارج از ظرف ذهن انسان وجود ندارد. در برابر مكتب سوفیسم (sophism )، فیلسوفانی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو استدلال میكردند كه انسان توانایی شناخت اشیا را آنگونه كه در واقع هستند، دارد. از نظر این فیلسوفان در صورتی كه تفكر به شكل درست هدایت شود آدمی به ادراك واقعیت نائل میگردد. هواداران این نظریه به جزمیان یا یفینیان ( dogmatists ) مشهور شدند. لیكن از زمان ارسطو به بعد گروه دیگری از فیلسوفان پیدا شدند كه معتقد بودند كه ادراكات بشر درباره امور جهان بستگی كامل به وضعیت ویژه ذهن او دارد. این گروه كه شكاكان ( scepticists ) نامیده شدند حتی مفاهیم و مسائل ریاضی و هندسی را غیر قطعی تلقی كردند (كاپلستون، ۱۳۶۸، ۹۹ ـ ۱۰۴ و ۴۷۴ ۴۸۲). مكتب شكاكیت تا چند سده بعد از میلاد مسیح تداوم یافت. در سدههای اخیر سه مكتب بالا به دو مكتب جزمی و شكاكیت تقلیل یافت. فلسفه اسلامی در برابر مساله حاضر از مكتب امكان شناخت جهان به وسیله عقل بشر حمایت میكند.
گفتوگوی میان فیلسوفان در مساله كسب معرفت، از جهتی در تفسیر چیستی ادراكات ذهنی و چگونگی به دست آمدن آنها و از سوی دیگر در سازوكار انباشته شدن آنها در ذهن است. به لحاظ تاریخی گفته میشود كه سوفسطائیان معتقد بودند كه خاستگاه تمام تصورات و ادراكات بشری حواس ظاهری آدمیاست؛ از اینرو سوفسطائیان را پیروان اصالت حس مینامند. در برابر این گروه از فیلسوفان، افرادی مانند افلاطون و ارسطو قرار میگرفتند كه به عقلیون مشهور شدهاند. هرچند كه میان این دو فیلسوف در تفسیر پیدایش دانشهای اولیه اختلاف وجود دارد. افلاطون در این مساله معتقد بود كه امور محسوس مورد معرفت بشر قرار نمیگیرند، بلكه معرفت حقیقی همانا درك مثالها ست. مثالها از نظر افلاطون واقعیتهای كلی، دائمی و ثابتی هستند كه از جنس معقولات میباشند. افلاطون معتقد است كه این معرفت عقلی برای روح پیش از ورود به دنیای حاضر بهدست میآید. روح به مثابه موجود مجرد در جهان پیش از این دنیا مثالها را مشاهده كرده اما در جهان مادی به دلیل مجاورت با بدن و امور مادی، از یاد برده است. اما از آنجا كه دنیای كنونی پرتویی از حقایق جهان مجرد پیشین است، روح بشر با احساس دنیا به مثابه نمونه دنیای مجرد، مثالهای فراموش شده را به خاطر میآورد. در برابر تفسیر افلاطونی بالا، ارسطو معتقد است كه روح بشر در آغاز در حد استعداد محض است و بالفعل هیچ دانشی ندارد. از نظر او تمامیمعقولات و معلومات بشری به تدریج در همیت جهان به دست میآید. از نظر او ادراك امور جزئی پیش از ادراك كلیات صورت میپذیرد. عقل بشر پس از درك امور جزئی از طریق سازوكار تجرید و تعمیم امور كلی را انتزاع میكند.
در تاریخ فلسفه، از سده شانزده به بعد این مساله به شكل و با كیفیت دیگری مطرح شد. نتیجه این گفتوگو به صورت هواداران اصالت عقل و طرفداران اصالت حس درآمد. عقلگرایان معتقد شدند كه معرفتهای بشری دوگونه هستند: گونه نخست معارفی هستند كه به صورت مستقیم به وسیله حواس پنجگانه وارد ذهن آدمی میشوند. اما در برابر این دسته از دانشها، دانشهای دیگری وجود دارند كه عقل بشر از پیش خود ساخته است. این نوع از دانشها فطری بوده و هیچ منشائی جز عقل بشر ندارند. دكارت را میتوان از جمله عقلگرایان دانست. اما در برابر عقل گرایان، گروه دیگری قرار دارند كه معرفتهای فطری را بی معنا میدانند و معتقدند كه ذهن مانند صفحه بدون نقشی است كه به تدریج از حواس ظاهری متاثر شده و سپس عقل از طریق تجرید و تعمیم دانشهای كلی را میسازد. جان لاك در زمره این دسته قرار میگیرد (كاپلستون، ۱۳۶۲، ۱۲۵ ۱۳۵) اما فلسفه اسلامیدرباره مساله معرفتهای نخستین بشری بیشتر نظریه ارسطو را پذیرفته و به تكمیل و تنقیح آن پرداختند.
▪ مجادله سوم در معرفت شناسی مربوط به توان ذهن بشر برای شناخت حقایق اشیا است. در این گفتوگو میتوان معرفتشناسان را به دو دسته عمومی ذاتگرایان و پدیدارگرایان تقسیم كرد. پدیدارگرایان (phenomenalists ) معتقد هستند كه توان فكری بشر تنها در حدود پدیدهها و ظواهر جهان طبیعت بوده و از اینرو از عقل بشری بجز تعیین و تبیین روابط و مناسبات میان ظواهر طبیعی نمیتوان انتظاری داشت. اما تحقیق درباره كنه امور و ذات ظواهر طبیعی خارج از دسترس ذهن بشر است. از این رو پدیدارگرایان دانشهای تجربی را دانشهای حقیقی و معتبر میدانند. نكته قابل توجه اینجا، آن است كه هواداران پدیدارگرا در میان هر دو دسته هواداران اصالت حس مانند اگوست كنت و هواداران اصالت عقل مانند كانت دیده میشوند. اما در برابر پدیدارگرایان، دسته دیگری از معرفت شناسان قرار دارند كه معتقد هستند كه عقل بشری توان شناخت ذات اشیا را دارد. از نظر این گروه كه ذاتگرایان (essentialists ) نامیده میشوند، ممكن بودن شناخت ذات اشیا یا به دلیل پذیرش نظریه عقل فطری (مانند دكارت و پیروان او) یا به دلیل پذیرش نوعی شهود (مانند هانری برگسون) است. فلسفه اسلامی در زمینه مشاجره اخیر از عقیده ذاتگرایان هواداری میكند.
خلاصه آنكه فلسفه اسلامی در مساله شناخت اولاً معتقد به وجود جهان خارج از ذهن و توانایی ذهن بشری برای شناخت آن است. ثانیاً معرفت بشری را برخاسته از حواس ظاهری میداند. در این فلسفه، مفاهیم كلی و نظریات از طریق سازوكار تعمیم و تجرید ساخته و پرداخته میشوند. ثالثاً علاوه بر ظواهر امور طبیعی، آدمی توان شناخت كنه هستی را دارد.
● مساله مونیسم و دوآلیسم روشی در فلسفه نظری و فلسفه عملی
گفته شد كه فیلسوفان مسلمان اغلب نظریه معرفتشناسی ارسطو را پذیرفتند. ارسطو برخلاف افلاطون میان فلسفه نظری و فلسفه عملی تفاوت گذاشت. فلسفه عملی به عقیده ارسطو محصول فرونسیس ( phronesis ) است. كاركرد فرونسیس از نظر او پیدایش معرفت معطوف به عمل (praxis) میباشد. پراكسیس در معرفتشناسی ارسطویی عمل درونی است كه هدف آن خودش به شمار میآید. درحالی كه فلسفه نظری ( sophia ) نتیجه جمع عقل شهودی و شناخت علمیمیباشد و عالیترین نوع معرفت به شمار میآید. در حالی كه افلاطون میان فرونسیس و سوفیا تفاوتی نمیگذاشت و این دو را به یك معنی میپنداشت. اما در معرفتشناسی ارسطویی متعلق فلسفه عملی امور تغییر پذیری است كه نمیشود آنها را به وسیله مثالهای ثابت فهم كرد. مثالها به عقیده ارسطو برای شناخت امور ثابتی هستند كه متعلق فلسفه نظری به شمار میآیند (ارسطو، ۱۳۷۸، ۱۳ و ۲۱۶) به این ترتیب فلسفه عملی تنها به كلیات نمیپردازد بلكه باید جزئیات را نیز درك كند و از این رو موضوع آن ادراك حسی خواهد بود (همان، ۲۲۵).
او سپس فلسفه عملی را به سه دسته اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن تقسیم میكرد. از اینرو بنا به دستگاه معرفتشناختی فلسفه اسلامی به تبع معرفتشناسی ارسطویی نوع رابطه میان فلسفه نظری و فلسفه عملی مطرح میشود. اینكه آیا این دو گونه از معرفت كاملاً از یكدیگر متمایز هستند و هیچگونه ارتباط معرفتشناختی با یكدیگر ندارند؟ یا اینكه میان این دو نوع از فلسفه ارتباط شناخت شناسانه وجود دارد؟ این مساله به دنبال خود این پرسش را به دنبال دارد كه آیا عقل سازنده دانشهای نظری با عقل ایجاد كننده دانشهای عملی نیز تفاوت میكند یا اینكه در آدمی بیش از یك نوع عقل وجود ندارد؟ این مساله را در مقال حاضر تحت عنوان تك انگاری ( monotheism ) و دوگانه انگاری ( dualism ) شناختی بررسی میكنیم. از نقطه نظر مقال حاضر نكته اصلی وحدت روششناسی فلسفه نظری و فلسفه عملی به صورت عمومی و وحدت فلسفه نظری با مطالعات سیاسی است.
ارسطو حكمت عملی را راه و وسیله دستیابی به زندگی نیك و همراه با نیك بختی معرفی میكند؛ از این رو كسی را دارای حكمت عملی میداند كه استعداد تفكر درست را داراست. ارسطو میگوید هیچ كس درباره امری تغییرناپذیر یا امری كه تحقق بخشی به آن برای او ممكن نیست، نمیاندیشد. به عقیده ارسطو اموری كه مبادیشان تغییرپذیر هستند و در حوزه حكمت عملی قرار میگیرند، برهان جاری نمیشود بلكه برهان درباره شناخت علمی معنا مییابد كه داوری درباره موضوعات كلی و ضروری است. این حوزه همان قلمرو حكمت نظری است (ارسطو، ۱۳۷۸، ۲۱۵). به نظر ارسطو اقامه برهان و هرگونه شناخت علمی، به نوبه خود مبتنی بر مبادی نخستین است. او از این سخن خود نتیجه میگیرد كه نخستین مبادی اشیا موضوع حكمت نظری قرار میگیرند و نه موضوع حكمت عملی (ارسطو، ۱۳۷۸،۲۱۸).
▪ هریك از دو نوع حكمت عملی و نظری خود دستاورد دو نوع عقل است:
۱) عقل عملی
۲) عقل نظری.
در جهان اسلام، ابنسینا نیز به پذیرش طبقهبندی ارسطویی معرفت، تمام تفكرات بشری را به دو بخش حكمت نظری و حكمت عملی تقسیم میكند. او در توضیح حكمت نظری بیان میكند كه این نوع از دانش، پژوهشگر را به كامل كردن توان اندیشهاش كه در نفس نهفته است برمیانگیزد. ابنسینا رسیدن به این هدف را از رهگذر دستیابی به علوم تصوری و تصدیقی به اشیا و اموری كه در رده اعمال و احوال اختیاری انسان نیستند، ممكن میداند. (ابنسینا، ۱۴۰۴، ۴،۵ ) اما حكمت عملی به عقیده ابنسینا در نخستین مرحله سیر خود مانند حكمت نظری پژوهشگر خود را به سوی كمالیابی توان نظری رهنمون میگردد ـ از طریق دانشهای تصوری و تصدیقی نسبت به اموری كه در قلمرو اختیار آدمی هستند ـ اما هدف دیگر حكمت عملی دستیابی به فضایل عملی است. (ابنسینا، همان ).
تفاوت دو نوع معرفت در شناخت شناسی اسلامی ـ ارسطویی به نوبه خود پرسش از تفاوت میان دو نوع عقل نظری و عملی را مطرح مینماید. اینكه آیا آدمی دارای دو نوع عقل است یا اینكه یك نوع نیروی شناسنده بیشتر در آدمی وجود ندارد؟ به نظر میرسد بر خلاف وجود دو نوع معرفت نظری و عملی در آدمی، او دارای یك نیروی اندیشنده بیش نیست. بهترین دلیل این مدعا آن است كه پسوند عملی در برابر نظری كه به عقل نسبت داده میشود، تنها به گروهبندی معقولات و تنوع آنها دلالت میكند و نه به دوگانگی معنی و واقعیت عقل بشر (حائری، ۱۹۹۵، ۳۲). صرفنظر از یگانگی یا دوگانگی واقعیت نیروی تعقل در بشر، پرسش مهم روششناسی وجود وحدت یا تمایز روشی دو نوع معرفت نظری و عملی ـ پس از اذعان به تفاوت این دو نوع معرفت ـ میباشد. به نظر میرسد نگرش غالب فیلسوفان اسلامی وحدت روش شناختی این دو حوزه معرفتی باشد چنانچه كه مطهری نیز بدان اذعان دارد ـ اما علامه طباطبائی با ارائه نظریه اعتباریات عملی خود حكم به تمایز روش شناختی معرفت بشری از معرفت سیاسی میدهد. در ادامه مقال نگرش دكتر مهدی حائری را به عنوان نماینده نظریه وحدت روشی و نظریه علامه محمد حسین طباطبائی را به عنوان نماینده نظریه تفاوت روش شناختی معرفت سیاسی از دیگر معرفتهای بشری بیان میكنیم.
دكتر محمد پزشكی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست