سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دولت اخلاقی


دولت اخلاقی

جوهر اندیشه های سیاسی نزد متفکران مسلمان, مبتنی برآموزه هایی است که از یک نظام منسجم دینی حاصل می آید آئین اسلام , مجموعه ای ازتعالیم قدسی است که درکلام وحی قرآن از طرف خداوند به پیامبر اکرم ص نازل گردیده است

جوهر اندیشه‌های سیاسی نزد متفکران مسلمان،‌مبتنی برآموزه‌هایی است که از یک نظام منسجم دینی حاصل می‌آید. آئین اسلام ،‌مجموعه‌ای ازتعالیم قدسی است که درکلام وحی- قرآن - از طرف خداوند به پیامبر اکرم(ص) نازل گردیده است . درکنار قرآن به عنوان نص اول، ‌سنت نبوی وسنت امامان درآموزه‌های شیعی به عنوان نص‌مفسر و سایرمنابع نظیر عقل واجماع به عنوان نص مقوم، بنیادهای اندیشه سیاسی در اسلام راتشکیل می‌دهد. به رغم تفاوت های عمده‌ای که درآموزه‌های کلامی مذاهب گوناگون مسلمانان وجوددارد، دربحث از دولت اخلاقی نزد آنان،‌نوعی قرابت فکری مشاهده می‌شود.

این قرابت فکری حاصل پیوند وثیقی است که میان دین واخلاق وجود دارد. بنابراین برای شناسایی معیار فضیلت اخلاقی ومسیرهای دستیابی به کمال انسانی ، باید به متون مقدس وآموزه‌های دینی مراجعه شود . حال‌آنکه اندیشه‌های غیردینی،‌عقل بشر را معیار سنجش خود قرار می‌دهند . درباره مناسبات دین واخلاق وانگاره‌هایی که در این باره وجود دارد نظرهای مختلفی ارائه شده است که به رغم تفاوت‌هایی که میان آنها وجود دارد، همگی از بن مایه‌های مشترکی برخوردارند . در سنت فکری مسلمانان ،‌ فرامین اخلاقی، همان اوامر الهی‌اند که منشا خوبی‌ها وکمالات وفضایل اخلاقی هستند وازبدی ها ورذایل نهی می‌کنند.

معیار فضیلت اخلاقی وغایت کنش‌های اخلاقی،‌فلاح ورستگاری ووصول به مقام قرب الهی و خلیفه الهی است که حیات معنوی انسان را دربرمی گیرد وازجنس ایمان است. با تکیه برهمین بنیاد معرفتی است که پیوند اخلاق وسیاست درک می‌شود‌؛ چرا که این پیوندبرای ایجاد نظمی دراجتماع فاضله است ؛

همان‌گونه که غزالی سیاست را وسیله تربیت وهدایت مردم ورستگاری آنان می داند. فارابی نیز با طرح مدینه فاضله برای عبور ا زجامعه تهی از فضیلت‌های اخلاقی و بحران زده ،‌ از فیلسوف یا رئیس اول که به سعادت انسان وهدایت جامعه به کمال مقصود داناست، سخن رانده است.

در مجموع سامانی سیاست نزد اندیشمندان مسلمان را باید در دل اهداف اخلاقی جستجو کرد و خود به تنهایی هدف نمی‌باشد. بنا براین چنانچه در زیست سیاسی ، رویکردهای ناسعادتمند مشاهده شود،‌ چنین زیستی دچار بی‌سامان گردیده است.

تاسیس جمهوری اسلامی با هدف نوسازی جامعه بر اساس احکام شریعت ، براندیشه‌های سیاسی معمارآن، امام خمینی (ره)،‌ استوار بوده است. دولت جدید درپاسخ به بحران‌‌های حاصل از نظام فلسفی و ارزشی وهمچنین نظام مبادله و ساختارهای اجتماعی تمدن جدید، به آفرینش گفتمانی آئینی تازه‌ای مبادرت ورزید که با وامگیری ازمبانی اندیشه‌های سیاسی شیعی به اصلاح و جایگزین کردن ارزش‌های دینی پرداخت. امام خمینی برای اداره کارآمد دولت جدید در تلاش بود تا میان دانش موردنیاز درحوزه سیاست وارزش‌های مبتنی بردین، پیوند وثیقی برقرار سازد. وی معتقد است : همین جاست که اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها کافی نمی‌باشد‌؛ بلکه یک فرد اگر علم درعلوم معهود حوزه‌ها هم داشته باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد ویا ... به طور کلی در زمینه اجتماعی وسیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم‌گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی وحکومتی مجتهد نیست و نمی‌تواند زمام جامعه رابه دست گیرد.

در رویکرد امام خمینی چشم انداز نوینی به دانش فنی وعقلانیت تمدن جدید فراهم آمد که اگر چه آن را مورد نقد جدی قرار می داد،اما یکسره به نفی آن نپرداخت. در ادبیات سیاسی وی دولت به مشابه نهادی که به نظم سیاسی مسلمین یاری می‌رساند به استخدام ارزش‌های فضیلت مدارانه درآمد‌؛ بدون آنکه دانش مورد نیازتحول واداره دولت مورد غفلت قرار گیرد. با این سرآغاز می‌توان گفت که تجربه دولت دینی درایران می‌تواند نمونه آرمانی از دولت اخلاقی در دنیای امروز باشد. برای این کارنخبگان می بایست درکنار پالایش اخلاقی جامعه به افزایش دانش سیاسی خود همت گمارد. بدون درک روشنی از ظرفیت‌ها ومحدودیت‌های پیش رو،‌ به سختی می‌توان به سامان سیاست یاری رساند. شرایط ایران امروز در پرتو جریانات سیاسی قدرتمندی قراردارد که هرکدام دردرون چارچوب های سیاسی واجتماعی مختلف ، پاسخ‌های متفاوتی را ارائه می‌کنند. چالش میان آنان علاوه بر تشدید بحران مشروعیت ، بحران هویت را نیز درپی خواهد داشت. بنا براین نخستنی گام در دولت‌سازی ،‌ایجاد نوعی انسجام درونی و همزیستی میان بخش‌های مختلف جامعه ضروری است.

محسن آلوستانی مفرد