سه شنبه, ۲۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 18 March, 2025
مجله ویستا

حق حاكمیت مردم درقانون اساسی جمهوری اسلامی


حق حاكمیت مردم درقانون اساسی جمهوری اسلامی

نتیجه ایجابی انقلاب اسلامی تاسیس نظام سیاسی ای به نام جمهوری اسلامی ایران است كه تبلور هویت واقعی آن را در قانون اساسی می توان مشاهده كرد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بیان مبنا و منشا قدرت دولت برحق حاكمیت مردم صحه گذاشته است

نتیجه ایجابی انقلاب اسلامی تاسیس نظام سیاسی ای به نام جمهوری اسلامی ایران است كه تبلور هویت واقعی آن را در قانون اساسی می توان مشاهده كرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بیان مبنا و منشا قدرت دولت برحق حاكمیت مردم صحه گذاشته است.از آنجا كه تدوین كنندگان این قانون فقهای اسلامی بوده اند بالضروره مبنای حق حاكمیت مردم در این قانون نیز از مبانی و آموزه های دینی نشات گرفته است. این مقاله درصدد بررسی آن دسته از اصول وآموزه های اسلامی است كه درزمان تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی و به رسمیت شناختن حق حاكمیت مردم مد نظر تدوین كنندگان آن بوده ومبنای عمل قرار گرفته است.

● مقدمه:

انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ به رهبری امام خمینی(ره)،‌ ابطال‌ نظام‌ سلطنتی‌ را هدف‌ سلبی‌ و ایجاد جمهوری‌ اسلامی‌ را هدف‌ ایجابی‌ خود قرار داد. پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ در همه‌ پرسی‌ دوازدهم‌ فروردین‌ ماه‌۱۳۵۸ ملت‌ ایران‌ بااكثریت‌ قاطع‌ بر شكل‌ "جمهوری‌ اسلامی" برای‌ نظام‌ جدید صحه‌ گذاشت. قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ درمورد نوع‌ حكومت‌ در مواضع مختلف به ارایه دیدگاه پرداخته است . از آن جمله در اصل اول بیان‌ می‌كند: "حكومت‌ ایران‌ جمهوری‌ اسلامی‌ است‌..." سپس‌ در اصل‌ دوم‌ می‌گوید: "جمهوری‌ اسلامی‌ نظامی‌ است‌ بر پایه‌ ایمان به ۱- خدای‌ یكتا( لااله‌ الاالله)واختصاص‌ حاكمیت‌ وتشریع‌ به‌ او ولزوم‌ تسلیم‌ دربرابر امراو، ۲- وحی‌ الهی‌ و نقش‌ بنیادی‌ آن‌ دربیان‌ قوانین،۳- معاد ونقش‌ سازنده‌ آن‌ در سیر تكامل‌ انسان‌ به‌ سوی‌ خدا، ۴- عدل‌ خدا درخلقت‌ و تشریح، ۵- امامت‌ و رهبری‌ مستمر و نقش‌ اساسی‌ وآزادی‌ توأم‌ با مسئولیت‌ او در برابر خدا". قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ در اصل‌ چهارم‌ نیز بیان‌ می‌دارد: "كلیه‌ قوانین‌ ومقررات‌ مدنی، جزایی‌ ،مالی، اقتصادی،اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی‌ وغیر اینها باید براساس‌ موازین‌ اسلامی‌ باشد. این‌ اصل‌ بر اطلاق‌ یاعموم‌ همه‌ اصول‌ قانون‌ اساسی‌ وقوانین‌ دیگر حاكم‌ است‌ وتشخیص‌ این‌ امر برعهده‌ فقهای‌ شورای‌ نگهبان‌ است." در اصل‌ پنجم‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ می‌گوید:" درزمان‌ غیبت‌ حضرت‌ ولی‌ عصر( عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه) درجمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ ولایت‌ امر وامامت‌ برعهده‌ فقیه‌ عادل‌ و باتقوی، آگاه‌ به‌ زمان، شجاع، مدیر ومدبر است‌ كه‌ طبق‌ اصل‌ یكصدو هفتم‌ عهده‌ دار آن‌ می‌گردد." دراصل‌ ششم‌ قانون‌ اساسی‌ بیان‌ می‌دارد:"درجمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ اموركشور باید به‌ اتكای آرای عمومی‌ اداره‌ شود. از راه‌ انتخابات. انتخاب‌ رئیس‌ جمهور، نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی،اعضای‌ شوراها ونظایر اینها یا از راه‌ همه‌ پرسی‌ درمواردی‌ كه‌ دراصول‌ دیگر این‌ قانون‌ معین‌ می‌گردد." قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ دراصل‌ پنجاه‌ وششم‌ درخصوص‌ منشأ حاكمیت‌ می‌گوید:"حاكمیت‌ مطلق‌ بر جهان‌ وانسان‌ از آن‌ خداست‌ وهم‌ او انسان‌ را بر سرنوشت‌ اجتماعی‌ خویش‌ حاكم‌ ساخته‌ است. هیچ كس‌ نمی‌تواند این‌ حق‌ الهی‌ را از انسان‌ سلب‌ كند یا درخدمت‌ منافع‌ فرد یا گروهی‌ خاص‌ قراردهد وملت‌ این‌ حق‌ خداداد را از طرقی‌ كه‌ در اصول‌ بعد می‌آید اعمال‌ می كند."

به طوری كه از اصول فوق مشخص می شود، قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ به عنوان یك قانون اساسی مدرن در تبیین‌ منشأ قدرت‌ نظام‌ سیاسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ توجه خاصی به‌ حق‌ حاكمیت‌ مردم‌ دارد.با این حال این پرسش مطرح می شود كه محورهای‌ دمكراتیك‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ همچون پذیرش انتخابات از جمله‌ انتخاب‌ رهبر در یك‌ انتخابات‌ دو درجه‌ای‌ توسط‌ خبرگان‌ منتخب‌ مردم، انتخاب‌ رئیس‌ جمهور، انتخاب‌ نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ و انتخاب‌ اعضای‌ شوراهاو نیزپذیرش آزادی های فردی كه‌ روح‌ حاكمیت‌ مردم‌ در آن‌ ساری‌ و جاری‌ است‌ بر چه مبنایی‌ پایه گذاری شده است؟فرض این مقاله این است كه چون قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ توسط علمای اسلام تدوین شده ماهیت‌ و محتوای‌ اسلامی‌ دارد و بر مبنای‌ اصول‌ و احكام‌ دین‌ اسلام‌ استوار است. پس مبانی‌ حق‌ حاكمیت‌ مردم‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از اساسی‌ترین‌ محورهای‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ نیز بر آموزه های اسلامی و عقلی مبتنی است. بنابراین‌ در این مقاله به‌ بررسی‌ آن‌ دسته‌ از اصول‌ و قواعد اسلامی‌ كه‌ می‌تواند زیربنای‌ تفویض‌ حق‌ حاكمیت‌ مردم‌ بر سرنوشت‌ خویش‌ از سوی‌ خداوند به‌ آنها و چگونگی‌ اعمال‌ این‌ حق‌ توسط‌ مردم‌ در چارچوب‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ قرار گیرد، پرداخته‌ می‌شود.

۱) اصل‌ خلافت‌ انسان‌

یكی‌ از موضوعات‌ مهمی‌ كه‌ در بحث‌ خلقت‌ انسان‌ مطرح‌ می‌شود مسئله‌ خلافت‌ انسان‌ بر روی‌ زمین‌ است. از دیدگاه‌ قرآن، انسان‌ خلیفه‌ و جانشین‌ خدا در زمین‌ و عهده‌دار استقرار حاكمیت‌ خدا و وارث‌ نهایی‌ زمین‌ و حكومت‌ در آن‌ است.. در آیات‌۳۰ تا۳۳ سوره‌ بقره‌ همزمان‌ با اصل‌ خلقت‌ انسان‌ خلافت‌ او مطرح‌ می‌شود. این‌ آیات‌ متعرض‌ آن‌ فرضی‌ است‌ كه‌ به خاطر آن‌ انسان‌ به‌ سوی‌ دنیا پایین‌ آمده‌ و حقیقت‌ خلافت‌ در زمین‌ و آثار و خواص‌ آن‌ را بیان‌ می‌كند. (طباطبایی ،۱۳۶۳ ، ج‌ ۱،ص‌۱۷۷).

خلیفه‌ به‌ معنی‌ جانشین‌ است. اما این‌ كه‌ دربحث‌ خلافت‌ انسان‌ در قرآن‌ منظور از آن‌ چه‌ نوع‌ جانشینی‌ و یا جانشینی‌ چه‌ كسی‌ و چه‌ چیزی‌ است‌، مفسران‌ احتمالات‌ گوناگونی‌ مطرح‌ كرده‌اند. بعضی‌ گفته‌اند منظور جانشینی‌ فرشتگانی‌ است‌ كه‌ قبلاً‌ بر روی‌ زمین‌ زندگی‌ می‌كرده‌اند و عده‌ای‌ نیز آن‌ را جانشین‌ انسانها یا موجودات‌ دیگری‌ تلقی‌ كرده‌اند كه‌ قبلاً‌ در زمین‌ می‌زیسته‌اند. صاحب‌ تفسیر المیزان‌ در این‌ خصوص‌ چنین‌ گفته‌ است:

"ولی‌ انصاف‌ این‌ است‌ كه... همانطور كه‌ بسیاری‌ از محققان‌ پذیرفته‌اند- منظور خلافت‌ الهی‌ و نمایندگی‌ خدا در زمین‌ است‌ زیرا سوالی‌ كه‌ بعد از این‌ فرشتگان‌ می‌كنند و می‌گویند نسل‌ آدم‌ ممكن‌ است‌ مبدأ فساد و خونریزی‌ شود و ما تسبیح‌ و تقدس‌ تو می‌كنیم‌ متناسب‌ همین‌ معنی‌ است‌ چرا كه‌ نمایندگی‌ خدا در روی‌ زمین‌ با این‌ كارها سازگار نیست"(تفسیر نمونه ،۱۳۷۵، ص۱۷۲‌).

همچنین‌ وقتی‌ خدا مسئله‌ خلقت‌ جانشین‌ در زمین‌ را خطاب‌ به‌ فرشتگان‌ مطرح‌ می‌كند پاسخ‌ آنها مبنی‌ بر این‌ كه‌ «آیا می‌خواهی‌ كسی‌ را در زمین‌ قرار دهی‌ كه‌ در آن‌ فساد و خونریزی‌ می‌كند، در حالی كه‌ ما تسبیح‌ و تقدس‌ تو می‌كنیم؟»، اشعار بر این‌ معنا دارد كه‌ ملائكه‌ از كلام‌ خدا (كه‌ فرمود "می‌خواهم‌ در زمین‌ خلیفه‌ بگذارم") چنین‌ فهمیده‌اند كه‌ این‌ عمل‌ باعث‌ وقوع‌ فساد و خونریزی‌ در زمین‌ می‌شود. چون‌ می‌دانسته‌اند كه‌ موجود زمینی‌ به‌ خاطر این‌ كه‌ مادی‌ است‌ باید مركب‌ از قوایی‌ غضبی‌ و شهوی‌ باشد و چون‌ زمین‌ محل‌ تزاحم‌ و محدودالجهات‌ است‌، لاجرم‌ زندگی‌ در آن‌ جز به صورت‌ زندگی‌ دسته‌ جمعی‌ ‌ و اجتماعی‌ فراهم‌ نمی‌شود و بقأ در آن‌ به حد كمال‌ نمی‌رسد. معلوم‌ است‌ كه‌ این‌ نحوه‌ زندگی‌ بالاخره‌ به فساد و خونریزی‌ منجر می‌شود(طباطبایی ،۱۳۶۳ ص‌۱۷۷). اشارت‌ فساد و خون‌ ریختن‌ هر چند كه‌ از روی‌ لفظ‌ به‌ حضرت‌ آدم‌ می‌شود اما از روی‌ معنی‌ با فرزندان‌ او نیز است‌؛ زیرا آدم‌ نه‌ خون‌ ریخت‌ و نه‌ تباهكاری‌ كرد بلكه‌ فرزندان‌ او این‌ كار را كردند . این‌ چنین‌ امری‌ در زبان‌ عربی‌ جایز است‌ همانطوری‌ كه‌ در بحث‌ خلقت‌ انسان‌ از گل‌ قرآن‌ لفظ‌ عام‌ به‌ كار می‌گیرد و می‌گوید "آن‌ كسی‌ است‌ كه‌ شما را از گل‌ آفرید" اما در واقع‌ خلقت‌ از گل‌ فقط‌ مخصوص‌ حضرت‌ آدم‌ بود(رشیدالدین‌ میبدی، ۱۳۷۱، ص‌۱۳۴ ).

وقتی‌ خدا در آیات‌۳۰ تا۳۳ سوره‌ بقره‌ رسماً‌ مسئله‌ جانشینی‌ انسان‌ را مطرح‌ می‌كند موقعیت‌ معنوی‌ او را كه‌ شایسته‌ چنین‌ موهبتی‌ است،‌ آشكار می‌كند.(تفسیر نمونه،۱۳۷۵،ج۱، ص۱۷۱‌). مقام‌ خلافت‌ همانطوری‌ كه‌ از نام‌ آن‌ پیداست‌ مصداق‌ نمی‌یابد مگر این‌ كه‌ خلیفه‌ و جانشین‌ نمایشگر مستخلف‌ باشد و شئون‌ وجودی‌ و آثار و احكام‌ و تدابیر او را كه‌ بخاطر تأمین‌ آنها خلیفه‌ و جانشین‌ برای‌ خود معین‌ كرده‌ است، حكایت‌ كند.(شریعتی، بی تا ،ص۱۶) چنین‌ موجودی‌ می‌بایست‌ سهم‌ وافری‌ از عقل‌ و شعور و ادراك‌ و استعداد داشته‌ باشد كه‌ بتواند رهبری‌ و پیشوایی‌ موجودات‌ زمینی‌ را بر عهده‌ گیرد.

متفكر شهید سیدمحمدباقر صدر در تبیین‌ مسئله‌ خلافت‌ نوع‌ بشر بر روی‌ زمین‌ مقتضای‌ اصل‌ "جانشینی‌ انسان‌ در زمین" را حاكمیت‌ سیاسی‌ او تلقی‌ می‌كند و معتقد است‌ كه‌ اساس‌ حكومت‌ مردم‌ برخویش‌ و مشروعیت‌ حكومت‌ جامعه‌ بشری‌ با این‌ عنوان‌ كه‌ انسان‌ جانشین‌ خداست‌ پایه‌ریزی‌ شده‌ است.‌ زیرا در این‌ جانشینی‌ تمام‌ آنچه‌ را كه‌ جانشین‌ كننده‌ در اختیار داشته‌ به‌ جانشین‌ واگذار كرده‌ است. قرآن‌ نیز برهمین‌ اساس‌ خلافت‌ انسان‌ را اساس‌ حكومت‌ می‌شمرد.( صدر،۱۴۰۳،صص۱۳۶-۱۳۳) بنابراین‌ انسان‌ می‌تواند براساس‌ تفویض‌ خلافت‌ در محدوده شریعت‌ عمل‌ كند و در جامعه‌ و زمین، قدرت‌ خود را اعمال‌ نماید و در زمان‌ غیبت‌ امام‌ (ع) كه‌ شخص‌ خاصی‌ تعیین‌ نشده‌ است‌ برای‌ خود حاكم‌ اصلی‌- فقیه‌ جامع‌ الشرایط‌ - و حاكمانی‌ با اختیارات‌ محدودتر- ریاست‌ جمهوی، وكیل‌ مجلس‌ و... برگزیند.(مجله‌ حوزه، شماره‌ ۱۰ ،تیرماه‌۱۳۶۴ صص ۱۰۳-۱۰۲ )

۲) اصل‌ كرامت‌ انسان‌

كرامت‌ ذاتی‌ انسان‌ از جمله‌ اموری‌ است‌ كه‌ در حاكمیت‌ انسان‌ بر تعیین‌ سرنوشت‌ خویش‌ دخیل‌ است. واژه‌ كریم‌ در برابر لئیم‌ و كرامت‌ در برابر لئامت‌ استعمال‌ شده‌ است. لئیم‌ به‌ معنای‌ خسیس‌ و سختگیر و یا تنگ‌ نظر آمده‌ است‌ اما كریم‌ به‌ معنای‌ عزت‌ است‌ یعنی‌ برتری‌ و ارزش‌ بیشتر و دارای‌ گوهری‌ والاتر. خداوند در قرآن‌ فرزندان‌ آدم‌ را كرامت‌ و شرافت‌ والایی‌ بخشیده(اسراء / ۲۲) و انسان‌ را در حال‌ امانت‌ و سیری‌ بزرگ‌ كه‌ آسمانها و كوهها از پذیرش‌ آن‌ سرباز زدند قرار داده‌ است.(احزاب/۷۰) اوج‌ كرامت‌ ارزشی‌ انسان‌ در نزدیكی‌ به‌ بارگاه‌ خداوند و دستیابی‌ به‌ مقام‌ جانشینی‌ اوست.

در دایره‌ خلقت‌ كائنات‌ انسان‌ مخلوق‌ ویژه‌ای‌ است‌ كه‌ با خصائص‌ و استعدادهای‌ گوناگون‌ خود از سایر حیوانات‌ كاملاً‌ متمایز است. قرآن‌ مجید۶۵ بار از انسان‌ یاد كرده‌ و او را در میان‌ دو بی‌نهایت‌ توصیف‌ نموده‌ است. قرآن‌ مجید و سایر متون‌ اسلامی‌ آكنده‌ از آموزه‌های‌ ارزنده‌ای‌ هستند كه‌ برای‌ رشد و تكامل‌ انسان‌ و بالندگی‌ جامعه‌ اسلامی، از جانب‌ خدای‌ متعال، پیامبر گرامی‌ اسلام‌ و ائمه‌ معصومین‌ علیهم‌ السلام‌ صادر شده‌ است. توجه‌ دین‌ اسلام‌ به‌ كرامت‌ انسان‌ تا آن‌ حد است‌ كه‌ پیامبر اسلام‌ (ص) اساساً‌ فلسفه‌ رسالت‌ و بعثت‌ خویش‌ را تكمیل‌ مكارم‌ اخلاق‌ و فضایل‌ انسانی‌ بیان‌ داشته‌ است.

در تفكر دینی، تعالیمی‌ الهی‌ در جهت‌ تعالی‌ انسان‌ و تقویت‌ كرامت‌ اخلاقی‌ اوست. از دیدگاه‌ قرآن‌ همه‌ انسانها دارای‌ كرامت‌ ذاتی‌اند، چون‌ كه‌ انسان‌ موجودی‌ برگزیده‌ الهی‌ است.(فرهادیان،۱۳۷۸ ،ص۲۳۱) بنابراین‌ كریم‌ بودن‌ تنها یك‌ صفت‌ انسانی‌ نیست‌ بلكه‌ امری‌ است‌ كه‌ از ذات‌ انسان‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و براساس‌ ذات‌ انسانی‌ است‌ كه‌ بر تمامی‌ موجودات‌ عالم‌ مقدم‌ و برتر شناخته‌ شده‌ است (شعبانی،۱۳۷۳،ص۸۳ ).

هر چند كرامت‌ نوع‌ انسان‌ كرامت‌ ذاتی‌ است‌ كه‌ از سوی‌ خالق‌ جهان‌ به‌ او اعطا شده‌ است‌ اما مقتضای‌ اصل‌ كرامت‌ و نیز تحقق‌ این‌ كرامت‌ در عالم‌ واقع‌ نیازمند انتخاب‌ آگاهانه‌ راه‌ كمال‌ توسط‌ اوست.(فرهادیان،۱۳۷۸ ،ص۲۳۱) برهمین‌ اساس‌ است‌ كه‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ توجه‌ خاصی‌ به‌ اصل‌ كرامت‌ انسان‌ كرده‌ و در مقدمه‌ توجه‌ به‌ آزادی‌ و كرامت‌ ابنأ بشر را سرلوحه‌ اهداف‌ خود دانسته‌ و گوشزد می‌كند كه‌ امت‌ مسلمان‌ باید با انتخاب‌ مسئولین‌ كاردان‌ و مؤ‌من‌ راه‌ رشد و تكامل‌ را بر روی‌ انسانها بگشایند. اهمیت‌ اصل‌ كرامت‌ و ارزش‌ والای‌ انسانی‌ و آزادی‌ توأم‌ با مسئولیت‌ افراد ملت‌ در برابر خداوند تا آن‌ حد است‌ كه‌ این‌ شرط‌ استمرار جمهوری‌ اسلامی‌ است.(هاشمی ،۱۳۷۴،ص ۷۵ )

آموزه‌های‌ اسلامی‌ علاوه‌ بر آن‌ كه‌ بر اصالت‌ و اهمیت‌ كرامت‌ و ارزش‌ والای‌ گوهر انسانی‌ تاكید می‌كند در طرف‌ مقابل‌ استخفاف‌ و خوار شمردن‌ انسان‌ را به شدت‌ تقبیح‌ می‌كند و آن‌ را امری‌ می‌داند كه‌ خداوند در آیات‌ متعدد (روم /۶ ، غافر/۲۶ و طه /۶۳ )رسول‌ خود را بدان‌ هشدار داده‌ است.(جوادی آملی،۱۳۶۳، صص۶۶ -۶۵) از جمله‌ آیات‌۵۱ و۵۴ سوره‌ زخرف‌ خداوند نفی‌ اصل‌ كرامت‌ انسانی‌ و استخاف‌ انسانها را از ویژگی های‌ حاكمان‌ طاغوتی‌ بیان‌ می‌كند كه‌ سعی‌ دارند دیگران‌ را در غفلت‌ نگه‌ دارند تا بدین‌ طریق‌ فرمانبری‌ و اطاعت‌ آنان‌ را حاصل‌ نمایند.

پژوهشگر: علی صباغیان

منابع:

۱ - قرآن كریم.

۲- نهج البلاغه.

۳- بهشتی، احمد. حكومت‌در قرآن‌)تحقیق‌پیرامون‌موضوعات‌قرآنی) قم: دفتر نشر پیام، بی‌ تا.

۴- تفسیر نمونه. زیر نظر آیت‌ الله‌ مكارم‌ شیرازی‌ و با همكاری‌ جمعی‌از دانشمندان. تهران: دارالكتب‌ الاسلامیه، چاپ‌ سی‌ و سوم‌۱۳۷۵ .

۵- تمله، ویدا. اسلام‌ و آزادی‌ اجتماعی‌- سیاسی. اصفهان: مولف، چاپ‌ اول‌۱۳۷۴ .

۶- جوادی‌ آملی، عبدالله. ولایت‌ فقیه، رهبری‌ در اسلام. تهران: مركز نشر فرهنگی،۱۳۶۸ .

۷- رشیدالدین‌ میبدی، ابوالفضل. كشف‌ الاسرار وعده‌الابرار (معروف‌ به‌ تفسیر خواجه‌ عبدالله‌ انصاری). به‌ سعی‌ و اهتمام‌ علی‌ اصغر حكمت. تهران: انتشارات‌ امیركبیر،۱۳۷۱ .

۸- سبحانی، جعفر. مبانی‌ حكومت‌ اسلامی. قم: انتشارات‌ توحید، بی‌ تا.

۹ ـ شریعتی، علی، انسان و اسلام، بی جا، بی نا، بی تا.

۱۰- شعبانی، قاسم‌ . حقوق‌ اساسی‌ و ساختار حكومت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران. تهران: انتشارات‌ اطلاعات، چاپ‌ سوم‌۱۳۷۴ .

۱۱- صانعی، یوسف. ولایت‌ فقیه‌ یا حكومت‌ از دیدگاه‌ قرآن، حدیث‌ و قانون‌ اساسی. تهران: بنیاد قرآن،۱۳۶۴

۱۲- طاهری، حبیب‌الله. تحقیقی‌ پیرامون‌ ولایت‌ فقیه. قم: جامعه‌ مدرسین‌ حوزهٔ‌ علمیه‌ قم، دفتر انتشارات‌ اسلامی،۱۳۶۹ .

۱۳- طباطبایی،محمد حسین، تفسیر المیزان‌۲۰ ج. قم: دفتر انتشارات‌ اسلامی‌ وابسته‌ به‌ جامعه‌ مدرسین‌ حوزهٔ‌ علمیه‌ قم،۱۳۶۳ .

۱۴- عمید زنجانی ،عباسعلی، مبانی‌ فقهی‌ كلیات‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران. تهران: انتشارات‌ واحد فوق‌ برنامه‌ بخش‌ فرهنگی‌ دفتر مركزی‌ جهاد دانشگاهی، بی‌ تا.

۱۵- فرهادیان، رضا. مبانی‌ تعلیم‌ و تربیت‌ در قرآن‌ واحادیث. قم: مركز انتشارا دفتر تبلیغات‌ اسلامی، چاپ‌ اول‌۱۳۷۸ .

۱۶- مشاركت‌ سیاسی‌ (مجموعه‌ مقالات). به‌ اهتمام‌ علی‌ اكبر علیخانی. تهران: نشر سفیر، چاپ‌ اول‌۱۳۷۷ .

۱۷- معرفت، محمد هادی. ولایت‌ فقیه. قم: موسسه‌ فرهنگی‌ انتشاراتی‌ التمهید، چاپ‌ اول‌ ۱۳۷۷.

۱۸- نائینی، محمد حسین. تنبیه‌ الامهٔ‌ و تنزیه‌ المله‌ یا حكومت‌ از نظر اسلام. با مقدمه‌ و توضیحات‌ محمود طالقانی. تهران:شركت‌ سهامی‌ انتشار، چاپ‌ پنجم‌۱۳۵۶ .

۱۹- هاشمی، محمد. حقوق‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ جلد اول‌ اصول‌ و مبانی‌ كلی‌ نظام‌ . تهران‌ انتشارات‌ دانشگاه‌ شهید بهشتی، چاپ‌ اول‌۱۳۷۴ .

۲۰- یزدی، محمد. ولایت‌ فقیه‌ (یاحكومت‌ اسلامی‌ در عصر غیبت). تهران: سازمان‌ مجاهدین‌ انقلاب‌ اسلامی،۱۳۶۲ .

۲۱- همو، قانون‌ اساسی‌ برای‌ همه. تهران: مؤ‌سسه‌ انتشارات‌ امیركبیر، چاپ‌ اول‌۱۳۷۵.

* دانش آموخته دكترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.