دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

ضعف های من / ضعف های ما


ضعف های من / ضعف های ما

چرا اینقدر کم طاقت ام و با کوچکترین مسئله ای از کوره در می رم؟
چرا با چهار کلاس سواد، خودمو علامه دهر می دونم و بقیه رو بی سواد و کودن؟
چرا فکر می کنم کسی قدرمو نمی دونه و حیف این …

چرا اینقدر کم طاقت ام و با کوچکترین مسئله ای از کوره در می رم؟

چرا با چهار کلاس سواد، خودمو علامه دهر می دونم و بقیه رو بی سواد و کودن؟

چرا فکر می کنم کسی قدرمو نمی دونه و حیف این همه هوش و نبوغ که هدر رفت!

چرا وقتی به دور و بر که نگاه می کنم، کسی بهتر از خودم پیدا نمی کنم؟!

چرا حاضر نیستم خیلی زحمت بکشم، ولی تا دلت بخواد، توقع دارم؟

چرا فکر می کنم هیچ کس نباید اشتباه کنه، و حاضر نیستم به هیچ کس اجازه خطا کردن، بدم و یا

عادت به بخشیدن کسی یا چیزی ندارم؟ چرا؟

از همه مهم تر، چرا حاضر نیستم حتی برای آنها که فکر می کنم، دوستشون دارم، از خودم مایه بذارم

ولی همشون باید دربست، در اختیارم باشند؟ چرا؟...

همه این خصلت هام رو به با خود به اجتماع می برم. جایی که شبیه من زیاده. میرم تا خودی نشون بدم. الان هم که وقت خوبیه. انتخابات.

تا می تونم رقبام رو می کوبم. حتی یک کار خوبم، ازشون ندیدم که بخوام بگم.

پس تا می تونم، بد می گم. کاری هم به بقیه چیزها ندارم. فرقی هم نمی کنه طرف کیه و یا از چه گروه و طبقه ایه!

تمام استعداد و توان و تخصص ام رو صرف ایراد گرفتن از زمین و زمان می کنم، اما نمیدونم واسه درست کردن چرا هیچ ایده ایی به ذهنم نمی رسه، موتور ذهن و روحم یکدفعه از کار می افته؟! چندتا از عیب و ایرادهایی که از بقیه می گیرم در خودم به راحتی پیدا می شه؟

از خود می پرسم، چرا برای ساختن، باید اول خراب کرد!؟

درسته که گاه باید خراب کرد تا از نو ساخت. ولی نه الزاما، همیشه.

تازه ما به اندازه کافی عقب هستیم. بهتر نیست، انرژی خود را صرف سازندگی کنیم؟

بهتر نیست کمی بینای خود باشیم و کور دیگران، و به جای خراب کردن به ساختن فکر کنیم.

http://www.mohazzab.blogfa.com

سیما مهذب حسینیان