چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
عشق به وقت بی پولی و نداری
تصور کنید همسر شما همین امروز به خانه میآید و میگوید که شغلش را از دست داده است؛ چه واکنشی نشان میدهید؟ اول از همه باید بدانید که بیکاری ممکن است برای هر شخصی در هر مرحله از زندگیاش پیش بیاید و حتی ممکن است روی زندگی مشترک شما هم سایه بیفکند. بیکاری موضوعی است که میتواند در زندگی مشترک تاثیر مخربی داشته باشد یا اینکه بدون هیچ اثر جانبی از کنارتان عبور کند.
با این وجود گاهی اوقات بیکاری میتواند اثرات روانشناسی ناخوشایندی بر جای بگذارد و به بروز بیماریهای روانی ازجمله افسردگی منجر شود؛ پس اگر میبینید که همسرتان در آستانه اخراج شدن از محل کارش قرار دارد یا به تازگی شغلش را از دست داده، خواندن این مطلب به شما کمک میکند تا بدانید با چنین فردی چطور باید برخورد کنید و طی دوران بیکاری او چه واکنشی نشان دهید تا این مرحله را با کمترین تنش و ناراحتی طی کند و این موضوع سبب تنش در روابط شما و همسرتان نشود.
حرف بزنید
خیلی از افرادی که بیکار شدهاند از موقعیت جدیدشان احساس شرم دارند. آنها اغلب بر این باورند که دیگران فکر میکنند آنها اهمیت کمتری دارند و به چشم یک فرد بیخاصیت و اضافی به آنها مینگرند. شاید هم تصور کنند اطرافیان دلشان نمیخواهد درباره این موضوع حرفی بشنوند؛ بنابراین بهعنوان همسر فردی که شغلش را از دست داده، اجازه دهید در این باره حرف بزند و با او صحبت کنید. میتوانید به سادگی بگویید: «میدانم که برای تو روزهای سختی است اما دلم میخواهد بدانی که در حال حاضر بهخاطر تو اینجا هستم و هرکاری لازم باشد برایت انجام میدهم. اگر فکر میکنی لازم است دربارهاش صحبت کنی، لطفا در این باره راحت با من حرف بزن. شاید این زمان وقتی باشد که واقعا میتوانم از تو پشتیبانی کنم ». با این جملات میتوانید آرامش همسرتان را به او باز گردانید و در این بحران به او کمک کنید.
در ارتباط باشید
همسری که شغلش را از دست داده بیشتر اوقات احساس میکند سربار و بیمصرف است یا شاید بگوید: « مردم نمیخواهند با من باشند ». چنین افرادی خودشان را از دیگران دور میکنند؛ پس شما سعی کنید خودتان را به همسرتان نزدیکتر کنید. اگر سر کار میروید هر وقت فرصت کردید تلفن را بردارید و با او تماس بگیرید. بعد پیشنهاد بدهید که بعدازظهر باهم بیرون بروید یا ناهار را باهم بخورید. حتی میتوانید کمی پیادهروی هم داشته باشید. بنابراین سعی کنید با همسرتان بیش از گذشته در تماس باشید و او را به حال خودش رها نکنید. حتی میتوانید از اقوام یا دوستان نزدیک بخواهید که تماسشان را با همسر شما بیشتر کنند تا از لاک تنهایی بیرون بیاید و اشتیاقش را به زندگی از دست ندهد.
سرزنش نکنید
یکی از بدترین کارهایی که ممکن است انجام دهید این است که همسرتان را به خاطر بیکاری سرزنش کنید. نباید بگویید: «تو خودت باعث شدی اخراج بشی» یا «نتوانستی شغلت را حفظ کنی». بیان چنین جملاتی اوضاع را بدتر میکند. این زمان دوران سختی است که همسرتان به پشتیبانی شما نیاز دارد، پس نباید انرژی منفی اضافی تولید کنید. حتی اگر انتقاد شما درست و بجا باشد بهتر است از گفتن آن خودداری کنید.
غر نزنید
با وجود اینکه دلتان میخواهد همسرتان برای پیدا کردن شغلی تازه فعالتر باشد، غر نزنید و او را سرزنش نکنید چون این کار اوضاع را بدتر میکند. پس به جای اینکه با انتقاد و ملامت با او حرف بزنید یا واژههای کنایهدار و مضحک بهکار ببرید، با آرامش از او بخواهید که اگر بیشتر اوقات در خانه میماند، فعالیتش را بیشتر کند و ارتباطاتش را گسترش دهد.
پیشرفتها را تشویق کنید
وقتی میخواهید همسرتان را تشویق کنید باید مراقب باشید چون ممکن است جملات شما برایش ترحمآمیز و آزاردهنده تلقی شوند. اگر دنبال کار جدید میگردد یا با یک کارفرمای تازه قرار ملاقات دارد، مهارتهایش را ستایش کنید و روی نقاط ضعفش دست نگذارید؛ اجازه دهید خودش به آنها پی ببرد. البته یادتان باشد که در تشویق زیادهروی نکنید. درصورتیکه تحصیلات دانشگاهی او برای یافتن شغل مناسب کافی نیست، به او پیشنهاد دهید تحصیلاتش را ادامه دهد یا در دورههای آموزشی کوتاه مدت شرکت کند تا با بالا بردن سطح دانش و مهارت، امکانات بهتری برای یافتن شغل مناسب داشته باشد.
از مشاور کمک بگیرید
هر وقت احساس کردید همسرتان به دلیل خانهنشینی افسرده شده حتما از او بخواهید با شما به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کند؛ چون احتمال بروز افسردگی در افراد بیکار وجود دارد و این موضوع میتواند روی روابط شما و همسرتان تاثیر بگذارد و مشکلات خانوادگی را چند برابر کند. شاید پیش خودتان فکر کنید که جلسات مشاوره روانشناسی هزینهبر است اما یادتان باشد که بیماری افسردگی میتواند ریشهدار و مزمن شود و حتی یافتن شغل تازه یا سایر ارتباطات کاری را تحت تاثیر قرار دهد. پس برای سلامت روحی هم به اندازه سلامت جسمی اهمیت قائل شوید.
این حال بد مقطعی است
کسی که حالش خوب بوده و به واسطه بیکاری شرایط روحی مساعدی ندارد را نمیتوان قاطعانه افسرده نامید. افسردگی یک بیماری است ولی این فرد با یافتن شغل جدید شرایط زندگیاش بهبود پیدا میکند. این فرد به صورت مقطعی و به واسطه از دست دادن شغل انرژی روانیاش کاهش پیدا کرده است و در نتیجه تحلیلپذیریاش هم بالا میرود.
درباره مسائل مالی منطقی بیندیشید
درست است که ممکن است به دلیل کاهش منابع پولی از لحاظ روحی به شما هم استرسهایی وارد شود اما بروز ناراحتیها، دردی را دوا نمیکند. اگر میبینید همسرتان قادر به تامین تمام خواستههای سابق شما نیست هرگز او را به دلیل این موضوع سرزنش نکنید و از برخی تفریحات غیرضروری و تجملی چشمپوشی کنید. تا وقتی واقعا لازم نیست از کسی پول قرض نگیرید یا سراغ وامهای بهرهدار نروید؛ چون چگونگی بازپرداخت آنها هم میتواند برایتان مشکلساز شود.
هزینهها را اولویتبندی کنید
روی بودجهبندی و برنامهریزی مسائل مالی بیشتر تمرکز کنید. از برخی هزینههای ضروری چشمپوشی کنید و یادتان باشد که با برنامهریزی مشکلات حل میشود. اگر فرزندانی در خانه دارید درباره شرایط موجود با آنها صحبت کنید و از آنها بخواهید که در یک دوره کوتاه و موقت با شما همکاری کنند تا دوران بیکاری و بیپولی سپری شود. درباره اولویتبندی هزینهها با بچهها حرف بزنید و به زبان خودشان آموزشهای لازم را عنوان کنید.
نصیحت نکنید
بهترین واکنش اطرافیان در مواجهه با چنین شرایطی درک کردن آن فرد است تا در این موقعیت بتواند آرامشش را حفظ کند. در صورت بروز چنین اتفاقی هرگز فرد بیکار را نصیحت نکنید و تمام پیشینه کاری او را زیر سوال نبرید؛ حتی بهتر است راهکاری پیشنهاد نکنید چون شرایط روحی او را وخیمتر میکند. کمی صبر داشته باشید. در بهترین حالت خود فرد شروع به صحبت میکند، اگر این اتفاق نیفتاد و حال بدش ادامه پیدا کرد، بهتر است اینطور شروع به شرح واقعیت کنید: «تو مدتی است حال روحیات خوب نیست و شرایط مساعدی نداری. در صورتی که به کمک احتیاج پیدا کردی حتما مرا هم در جریان بگذار.»
انتخاب یک شغل موقت
مسلما بهترین اتفاق در چنین شرایطی پیدا کردن شغل جدید است. اگر خود فرد تمایل داشت، از دوست و آشنا کمک بگیرید تا پروسه بیکاری او کوتاهتر شود و بتواند شغل جدیدی پیدا کند؛ حتی انتخاب یک کار موقت تا پیدا کردن شغلی مطلوب هم کمککننده خواهد بود.
سالی چند بار شغلتان را از دست میدهید؟
اگر مساله تغییر شغل و از دست دادن کار یک موضوع تکرارشونده است، بهتر است حتما به مشاور مراجعه و ریشه این مساله را بررسی کنید. شاید خود فرد با شرایط اخت نمیشود و ناسازگار است چون زمانی که از دست دادن کار یک سریال تکرارشونده باشد، خانواده هم تحت فشار قرار میگیرند؛ در این صورت حتما سراغ درمانگر بروید.
از یک بزرگ تر کمک بگیرید
پیچیدگیهای زندگی امروز و استرسهای زندگی ماشینی، کم شدن ارتباطها و. . . باعث میشود با کوچکترین اتفاقها شرایط روحی به هم بریزد، چه برسد به اینکه این مساله از دست دادن شغل باشد. وقتی فشار روحی بالاست، خود فرد نمیتواند حرکتی در راستای بهبود داشته باشد، با افزایش تنش و اختلاف هم به نتیجهای نمیرسید؛ پس فضای خانه را آرام و بدون درگیری نگه دارید؛ حتی در چنین شرایطی برای حفظ آرامش خانوادهتان بهتر است از یک بزرگتر کمک بگیرید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست