چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

هدفمند کردن یارانه ها و پیامدهای منفی آن برای مناطق محروم


هدفمند کردن یارانه ها و پیامدهای منفی آن برای مناطق محروم

بلاشک طرح هدفمند کردن یارانه ها که دولت عزم خود را برای آن جزم کرده است یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین طرح های چند سال اخیر کشور به حساب می آید

بلاشک طرح هدفمند کردن یارانه ها که دولت عزم خود را برای آن جزم کرده است یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین طرح های چند سال اخیر کشور به حساب می آید. کمتر کارشناس آشنا به علم اقتصاد را می توان یافت که با هدفمند کردن یارانه ها مخالف باشد .

از ابتدای انقلاب اسلامی هر ساله مبالغ هنگفتی به صورت های گوناگون برای کمک به مردم یا به اصطلاح افزایش سطح رفاه مردم از سوی مجلس اختصاص یافته است و دولت ها در برنامه های توسعه اقتصادی کشور بخش مهمی از آن را به بحث یارانه ها اختصاص داده اند و کمابیش با یک فرمول یکسان به این امر پرداخته اند .

بروز بحران جهانی اقتصاد و بحث اقتصاد باز باعث شده است که اقتصاد ایران جهت ادامه حیات خود به شیوه کنونی با مشکل جدی مواجه شود ، شعار اصلی اقتصاد جهانی این است که مصرف کنندگان باید به بهترین تولیدات با ارزانترین قیمت دسترسی داشته باشند و دولتها مجاز نیستند در این فرایند دخالت نمایند.

حال باید دید آیا تولیدکنندگان داخلی با وجودی که چندین سال از یارانه ی هنگفت دولتی بهره مند بوده اند توانسته اند این شعار را محقق نمایند یک بررسی مختصر نشان می دهد که تولیدکنندگان داخلی تنها به علت برخوردار بودن از این یارانه مفتی ، تلاشی برای افزایش بهره وری و رقابت با تولیدکنندگان خارجی انجام نداده اند .

پس دولت ناچار است برای دوام آوردن در این بازار پر رقابت دست به کار شود و کار عظیمی را به انجام برساند این کار عظیم چیزی نیست جز طرح هدفمند کردن یارانه ها.

اجرای هر طرحی مطمئنا اشکالات و پیامدهای منفی کم یا زیادی را به همراه خواهد داشت؛ در مورد پیامدهای منفی اجرای این طرح مطالب زیادی بیان شده است اما چیزی که کمتر به آن پرداخته شده است بحث تاثیرات منفی اجرای این طرح بر وضعیت زندگی و معشیت مردمان مناطق محروم می باشد؛ به زبان عامیانه طرح هدفمند کردن یارانه ها به این صورت است که دولت طی یک بازه زمانی مشخص یارانه ای را که به بخشهای مختلف اقتصادی داده است حذف می کند و آن را بین مردم توزیع می نماید و این مردم هستند که آن یارانه را دوباره به بخشهای اقتصادی جامعه پس می دهند . البته به علت آن که قبلا این توزیع عادلانه نبوده است افراد جامعه به اندازه یکسانی از آن برخوردار نبودند و عمدتاً محرومان جامعه از آن بهره کمتری داشتند که با اجرای آن به شکل جدید اتفاقا قرار است که بخش بیشتری از آن یارانه در دست محرومان جامعه باقی بماند و با این فرض و تئوری به نفعشان خواهد بود. ولی همیشه کارها به آن گونه ای که روی کاغذ نوشته می شود اجرا نمی شود و اهدافی که مد نظر است محقق نمی شود.

با ذکر یک مثال به راحتی می توان به محقق نشدن برخی از اهداف این طرح اشاره نمود:

خانواده ای را در نظر بگیرید که تا قبل از اجرای طرح ، برای هزینه آب و برق و گاز خانه اش مبلغ ۴۰ هزارتومان را پرداخت نموده است ؛ با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها باید حدود مبلغ ۶۰ هزارتومان پرداخت نماید. با کسر کردن این مبلغ از پولی که دولت به عنوان یارانه به آنها پرداخت نموده است ؛ خانواده ی مذکور اتفاقا خیلی خوشحال می شوند چون مبلغ خوبی کاسب می شوند ولی این شادی زودگذر است چون پدر خانواده از سرکار بر می گردد و هزینه هایی که آن روز پرداخت نموده است را بیان می کند : کرایه تاکسی را چندین برابر پرداخت نموده است ، هزینه نان را با وجودی که یارانه آرد حذف نشده است باز هم چندین برابر پرداخت نموده است (به خاطر هزینه آب ، برق و ....) ، پولی را که برای میوه پرداخت کرده است چندین برابر پرداخت نموده است و اتفاقا با بقال سر کوچه هم درگیری پیدا کرده که گران شدن چه ربطی به هدفمند کردن یارانه ها دارد که بقال به او گفته است میوه را مگه با ماشین جابجا نمی کنند ، لباس بچه اش را با چندین برابر قیمت خریده است، به علت این همه گرانی سرش درد گرفته و به پزشک مراجعه کرده که اتفاقا آقای دکتر خیلی بیشتر شاکی بوده و هزینه را به صورت نجومی از او دریافت کرده و در نهایت آخر شب صاحبخانه اجاره نامه جدید را با چندین برابر قیمت برایش تنظیم نموده و تحویل آقای خانواده داده است . صبح روز بعد می بیند از پول هدفمند کردن یارانه ها هیچ پولی برایش باقی نمانده و کلی هم بدهکار شده است. شاید بحث خیلی ابتدایی بیان شد ولی واقعیت جامعه ما همین است.

و اکنون باید ببینیم اجرای این طرح چرا به ضرر مناطق محروم می باشد؟

همه می دانیم که اغلب مناطق محروم کشور در مرزهای کشور قرار دارند و با پایتخت فاصله ای زیاد دارند و کارهای زیربنایی اقتصادی و توسعه ای در آنها خیلی کم انجام شده است ، این را هم می دانیم که در سالهای اخیر به علت اجرای خصوصی سازی که اتفاقا یکی دیگر از طرح های فوق العاده اساسی در کشور است ؛ سرمایه گذاری در این استان ها از سوی دولت به حداقل رسیده است و دولت تنها به بخش خصوصی که در این مناطق سرمایه گذاری نماید تسهیلات پرداخت می نماید و این را هم می دانیم که اغلب این استان ها فاقد راه های ارتباطی مناسبی می باشند پس به راحتی می توان دریافت که هزینه اجرای طرح های توسعه ای در مناطق محروم چندین برابر زمان قبل از هدفمند کردن یارانه ها خواهد بود .

حال قضاوت کنید که بعد از هدفمند کردن یارانه ها ، یک سرمایه گذار بخش خصوصی آیا حاضر است با شرایطی که شرح خواهم داد در این مناطق سرمایه گذاری نمایند

۱- هزینه حمل مصالح به مناطق محروم چندین برابر شده است.

۲- دستمزد کارگر چندین برابر شده است.

۳- برای رساندن محصول خود به بازار باید هزینه زیادی پرداخت نماید و ...

نتیجه گیری شما کاملا صحیح است ؛ ولی برای کاهش پیامدهای منفی اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها برای مناطق محروم ، دولت چه کارهایی باید انجام دهد ؟

قطعاً درج بندهایی در لایحه هدفمند کردن یارانه ها از سوی دولت برای اعمال مشوقهایی برای بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در مناطق محروم ، پیش بینی بودجه ای مناسب جهت توسعه راههای ارتباطی این مناطق از محل درآمدهای حاصل از طرح ، پیش بینی مکانیسمهای حمایتی لازم برای تسریع در اجرای طرح های توسعه ای و زیربنایی در مناطق محروم ، می تواند تا حدودی مفید باشد.

حسین عزیزی