پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

مادر شدن چه مشکل


مادر شدن چه مشکل

حرف های کمی دخترانه, برای روزهای مادر شدن

مادر شدن، یک قرار دخترانه است که از همان سال‌های بچگی، با عروسک‌هایمان گذاشتیم، یک احتمال نزدیک و قابل وقوع! یک اتفاق که حداقل برای خیلی از ماها، افتادنی است! این‌که یک روز یک موجود کوچک و دوست داشتنی، مال خودمان شود و کلی مسئولیت بزرگ برای‌مان به بار بیاورد! این اتفاق با همه سختی‌های بزرگش، یک حس ناب را، که فقط مخصوص خودِ خود مادرهاست، در کاسه‌مان می‌گذارد! راستی، چقدر به این عاشقانه‌ دشوارِ زنانه فکر کرده‌اید؟ برای صاحب شدنِ بهشت زیر پایتان، چقدر برنامه ریخته‌اید؟ برای بزرگ کردن یک موجود کوچک، چقدر چیزی در چنته دارید؟...

روزی که خیلی مهم می‌شوم!

خداییش فکرش را هم می‌توانید بکنید که یک روز آن‌قدر آدم مهمی شوید که زندگی یک نفر، شخصیت‌اش، ارزش‌هایش، طرز فکر کردنش، سلامتی‌اش و... بستگی خیلی زیادی به شما داشته باشد؟! این که یک موجود کوچک و ضعیف، با همه وجودش به شما نیاز داشته باشد، که مثلا وقتی پایش را می‌گذارد در دنیا، آن‌قدر تنها و بی کس باشد که زود، بگذارندش روی قلب شما تا نترسد و آرام شود... شاید باورتان نشود اما باید بگویم که همین روزها، همین سال‌ها، که شما هم مثل خیلی دیگر از زن‌های دنیا مادر شدید، همین‌قدر مهم و با ارزش می‌شوید و یک بار مسئولیت بزرگ روی دوش‌تان می‌افتد!

● قبل از تولد

جنین کوچکی که حالا شما مادرش شده‌اید، فعلا جز شما کسی را در این دنیا ندارد. پس باید ۶ دانگِ حواس‌تان را جمع کنید که چه می‌خورید، چه کارهایی می‌کنید، به چه چیزهایی فکر می کنید و...

از نظر سلامتی جسمی: هر چیزی که جسم و بدن یک نوزاد را تشکیل می‌دهد از مغز گرفته تا همین ناخن‌های کوچولویش، قبل از به دنیا آمدن، تشکیل می‌شود. پس سهل انگاری شما مساوی با از دست دادن بخشی از سلامتی یک انسان است که شاید هیچ وقت دیگر جبران شدنی نباشد.

نخیر! فکر کردن به سلامتی خودتان برای مادر شدن، اصلا هم زود نیست! حواس‌تان باشد که وقتی جنین تشکیل می‌شود، دیگر برای جبران کمبود‌های خودتان یک کم دیر است. حتی اگر هنوز یک دختر دبیرستانی هستید، باید به این فکر کنید که شما قرار است یک روز با همین جسم‌تان، سلامتی یک نفر دیگر را هم دست و پا کنید! چقدر توان جسمی‌اش را دارید؟ چقدر به فکر کلسیم و آهن بدن‌تان هستید؟ چقدر ذخیره دارید برای روزهای مادر شدن؟

از نظر روانی: چند سال قبل، دانشمند‌ها برای این‌که بفهمند، جنین‌های کوچولو چقدر چیزی حالی‌شان می‌شود، از چند مادر باردار خواستند که برای بچه‌هایشان هر شب فلان داستان را بخوانند! بعد که بچه‌ها به دنیا آمدند، فقط با همین داستان بود که آرام می‌شدند و حال می‌کردند! حالا شما حساب کنید که هر حرفی که می‌زنید، چند خط قرآنی که می‌خوانید، تک‌تک سلول‌هایی که از طریق خون‌تان در رگ‌های کوچکش می‌ریزید، فکرهایتان و... تا آخر دنیا با آن‌ها می‌ماند. اگر مضطرب باشید، نوزادتان با کلی بیماری روانی به دنیا می‌آید، اگر آدم ترسویی باشید، اگر از آمدنش ناراحت و پشیمان باشید، اگر آمدنش را جشن بگیرید، اگر این روزهای قبل از مادر شدن، درباره فکرها و شخصیت خودتان کار کنید و...

● بعد از تولد

شما مهم‌ترین آدمِ دو سال اولِ زندگی‌اش هستید! همه آن‌هایی که بیماری روانی گرفته‌اند، تمام آدم‌‌بزرگ‌هایی که عقده‌های بزرگ دارند، آن‌هایی که کمبود‌های آن‌چنانی دارند، که یاد ندارند خوب زندگی کنند، همه‌شان یک جورهایی به همین دو سال اول زندگی برمی‌گردد! به این که چقدر مادر، آن‌ها احساس محبت و آرامش تزریق کرده... حساب کنید ببینید آن‌قدر از خود گذشته شده‌اید که نگذارید حتی یک لحظه از صدای قلب شما دور شود؟ آن‌قدر توان دارید که چند سال یک انسان این جوری به شما و رفتارتان وابسته باشد؟

نویسنده: عاطفه ذبیحی