سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

یک سده برای آزادی


یک سده برای آزادی

نلسون رولی هلاهلا ماندلا, یکی از محترم ترین رهبران سیاسی جهان به شمار می رود, مردی که مبارزات علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را رهبری کرد و در نهایت موفق شد به جای این رژیم تبعیض آمیز, نظامی چند نژادی در این کشور جایگزین کند

نلسون رولی هلاهلا ماندلا، یکی از محترم‌ترین رهبران سیاسی جهان به شمار می‌رود، مردی که مبارزات علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را رهبری کرد و در نهایت موفق شد به جای این رژیم تبعیض‌آمیز، نظامی چند نژادی در این کشور جایگزین کند.

او که ۲۷ سال از بهترین سال‌های عمرش را در زندان سپری کرد، در سال ۱۹۹۰ از زندان آزاد شد و چهار سال بعد به عنوان نخستین رییس‌جمهوری سیاه‌پوست آفریقایی جنوبی برگزیده‌شد. او همچنین تلاش‌های گسترده‌ای برای برقراری صلح در دیگر نقاط بحران‌زده جهان انجام داد و به همین دلیل موفق شد در سال ۱۹۹۳ میلادی برنده جایزه صلح نوبل شود.

کاریزما، تواضع، روحیه شوخ‌طبع و شخصیت دوست‌داشتنی‌اش در جریان درمان بیماری سختی که داشت و همچنین زندگی پر فراز و نشیبش ماندلا را به یکی از مشهورترین و البته محبوب‌ترین شخصیت‌های جهان تبدیل کرد.

او پس از کناره‌گیری از سمت ریاست‌جمهوری در سال ۱۹۹۹ میلادی، به عنوان سفیر بلند‌پایه آفریقای‌جنوبی در مبارزه با ویروس اچ.آی.وی و بیماری ایدز منصوب شد و تلاش فراوانی انجام داد تا از حق کشورش برای میزبانی جام جهانی فوتبال سال ۲۰۱۰ میلادی دفاع کند.

او که طی چند سال گذشته با بیماری‌های مختلفی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد با این همه تلاش فراوانی برای برقراری صلح در جمهوری دموکراتیک کنگو، بروندی و دیگر کشورهای آفریقا و جهان انجام داد.

در سال ۲۰۰۴ میلادی، ماندلا که ۸۵ سال داشت، اعلام کرد که از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی کناره‌گیری می‌کند تا بتواند وقت بیشتری برای خانواده و فرزندانش صرف کند.

او در همین رابطه به همه کسانی که قصد داشتند او را به مراسم یا مهمانی‌های مختلف دعوت کنند هشدار داد: «با من تماس نگیرید، من با شما تماس خواهم گرفت.»

ماندلا از آن پس کمتر در مراسم عمومی دیده شد.

در نوامبر سال ۲۰۱۰ میلادی، دفتر ماندلا تصاویری از دیدار او با اعضای تیم ملی فوتبال آمریکا و آفریقای جنوبی منتشر کرد.

در دو سال گذشته او بارها و بارها برای معالجه به بیمارستان رفته‌است.

در اواخر ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی اعلام شد که او برای انجام آزمایش‌های مخصوص مرتبط با عفونت ریوی به بیمارستانی در ژوهانسبورگ، بزرگ‌ترین شهر آفریقای‌جنوبی، رفته‌است.

ماندلا در دهه ۱۹۸۰ میلادی و زمانی که در جزیره رابن زندانی بود یک بار به بیماری سل مبتلا شده‌بود.

در اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی دفتر رییس‌جمهوری پیشین آفریقای‌جنوبی اعلام کرد که او به دلیل دل درد مزمن تحت مداوا قرار گرفته‌است.

ماندلا در سال ۱۹۱۸ میلادی در دهکده‌ای کوچک در شرق دماغه آفریقای جنوبی متولد شد.

او که نام اصلی‌اش رولی هلاهلا دالیبهونگا است، به توصیه معلم خود نام نلسون را برای خود برگزید.

پدر او که وکیل مدافع خانواده سلطنتی ثمبو بود زمانی که ماندلا تنها ۹ سال داشت از دنیا رفت. او در سال ۱۹۴۱ میلادی از یک ازدواج سازماندهی شده فرار کرد و به ژوهانسبورگ گریخت. دو سال بعد او برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه ویتسواترند رفت، دانشگاهی که بیشتر سفیدپوستان در آن تحصیل می‌کردند. او در این دانشگاه با افراد مختلفی از نژاد‌ها و پیشینه‌های مختلف آشنا شد. ماندلا در این دانشگاه با اندیشه‌های لیبرال، رادیکال و آفریقانیسم و همین‌طور افکار نژاد‌پرستانه و تبعیض‌آمیز آشنا شد. همین آشنایی‌ها انگیزه‌ای برای او شد تا وارد دنیای سیاست شود.

در همان سال او به کنگره ملی آفریقا پیوست و بعدها به همراه چند نفر از همفکرانش اتحادیه جوانان کنگره ملی آفریقا را تاسیس کرد.

ماندلا در سال ۱۹۴۴ با ایونلی میس، نخستین همسر خود، ازدواج کرد، اما در سال ۱۹۵۸ میلادی و در شرایطی که ۴ فرزند داشت، از میس جدا شد.

ماندلا در سال ۱۹۵۲ وکیل دادگستری شد و به همراه دوستش اولیور تامبو یک دفتر وکالت تاسیس کرد.

این دو با کمک یکدیگر مبارزاتی علیه رژیم آپارتاید سازماندهی کردند، رژیمی که قدرت اصلی را در اختیار سفید پوستان حزب ملی قرار داده‌بود و اکثریت سیاه‌پوست را سرکوب می‌کرد. در سال ۱۹۵۶ میلادی، ماندلا متهم شناخته شد و در دادگاه محاکمه شد، اما اتهامات علیه او پس از چهار سال روند قضایی برطرف گردید.

این در شرایطی بود که مقاومت و مبارزه علیه رژیم آپارتاید به شدت رو به افزایش بود. دلیل اصلی آن وضع قوانینی تبعیض‌آمیز بود که محل زندگی و کار سیاه‌پوستان را نیز تعیین می‌کرد. در سال ۱۹۵۸، ماندلا برای بار دوم و این بار با وینی مادیگیزلا ازدواج کرد، زنی که بعد‌ها نقش بزرگی در تلاش‌ها برای آزادی همسرش از زندان انجام داد. حزب کنگره ملی آفریقا در سال ۱۹۶۰ از سوی رژیم آپارتاید منحل شد تا ماندلا به زندگی زیر‌زمینی روی آورد. در همان سال بود که تنش‌ها با آفریقای‌جنوبی به شدت افزایش یافت. اوج این تنش‌ها زمانی بود پلیس این کشور ۶۹ سیاه‌پوست را به ضرب گلوله کشت، رخدادی که به قتل عام شارپویل مشهور شد. این اتفاق تلخ به منزله پایان مقاومت مسالمت‌آمیز بود و ماندلا که در آن زمان معاون دبیر‌کل حزب کنگره ملی آفریقا بود مبارزاتی برای خرابکاری اقتصادی آغاز کرد. او سرانجام دستگیر و به اتهام خرابکاری و تلاش برای قیام خشونت‌آمیز علیه دولت محاکمه شد. ماندلا از فرصت دفاعیاتش در دادگاه استفاده کرد تا باورهایش را درباره دموکراسی، آزادی و برابری برای مردم توضیح دهد.

او در همین‌باره گفت: « من رویای آرمانشهری را دارم که در آن مردم جامعه به نحوی دموکراتیک و آزاد در کنار هم زندگی کنند و فرصت‌های برابری داشته‌باشند.»

ماندلا در سال ۱۹۶۴ میلادی به حبس ابد محکوم شد.

در فاصله میان سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ میلادی، مادر ماندلا از دنیا رفت و بزرگ‌ترین پسر او هم به دنبال یک تصادف رانندگی کشته شد، اما به او اجازه داد نشد تا در مراسم خاکسپاری نزدیکانش شرکت کند.او ۱۸ سال در زندان جزیره رابن باقی ماند و سپس به زندان پالسمور در خاک اصلی آفریقای جنوبی منتقل شد. در شرایطی که ماندلا و دیگر رهبران حزب کنگره آفریقا در زندان بودند و بیم آن می‌رفت که مبارزاتشان عقیم بماند، جوانان سیاه‌پوست آفریقای‌جنوبی همه توان خود را برای مبارزه با حاکمیت اقلیت بر اکثریت به کار بستند. در جریان مبارزات این جوانان و پیش از آنکه خروش دانش‌آموزان مدرسه‌ها سرکوب شود، صد‌ها نفر کشته و هزاران نفر دیگر آسیب دیدند.

در سال ۱۹۸۰ میلادی، حزب کنگره ملی آفریقا که توسط تامبو- که در تبعید به سر می‌برد- رهبری می‌شد، مبارزاتی بین‌المللی علیه آپارتاید آغاز کرد و با ابتکاری خاص تصمیم گرفت تا بر روی یکی از دلایلی زندانی شدن یک زندانی که همان ماندلا بود تمرکز کند و خواستار آزادی او شود.

این موضوع در کنسرت سال ۱۹۸۸ میلادی در استادیوم ویمبلی لندن به اوج خود رسید، جایی که ۷۲ هزار نفر فریاد «نلسون ماندلا را آزاد کنید» سر می‌دادند.

فشار مردمی سرانجام رهبران جهان را ناچار کرد تا تحریم‌های اعمال‌شده علیه رژیم آپارتاید آفریقای‌جنوبی را که از سال ۱۹۶۷ میلادی آغاز شده‌بود، تشدید کنند.

این فشار‌ها نتیجه‌بخش بود و در سال ۱۹۹۰ میلادی، اف. دابلیو دو کلرک، محدودیت اعمال شده علیه حزب کنگره ملی آفریقا را لغو و نلسون ماندلا را آزاد کرد تا مذاکرات برای ایجاد یک نظام سیاسی دموکراتیک و چند نژادی در آفریقای جنوبی آغاز شود.

در دسامبر سال ۱۹۹۳ میلادی، ماندلا و دو کلرک برنده جایزه صلح نوبل شدند.

پنج ماه بعد، برای نخستین‌بار در تاریخ آفریقای جنوبی، همه نژاد‌ها به پای صندوق‌های رای رفتند و ماندلا موفق شد با آرایی بسیار بالا به عنوان رییس‌جمهوری انتخاب شود. بزرگ‌ترین چالش ماندلا در دوران ریاست‌جمهوری‌اش کمبود مسکن برای فقرا و همچنین از میان بردن محله‌های کثیف و حلبی‌نشین در شهرهای بزرگ بود.

او سپس به ثابو امبکی، معاون خود، اعتماد و اداره امور روزانه را به او واگذار کرد و خود بر روی شرکت و برگزاری مراسم رسمی تمرکز کرد تا تصویری جدید از آفریقای جنوبی در اذهان جهانیان بسازد.در همین بستر بود که او موفق شد شرکت‌های چند ملیتی را قانع کند تا در آفریقای‌جنوبی بمانند و به سرمایه‌گذاری‌های خود در این کشور ادامه دهند.

ماندلا در هشتادمین سالگرد تولدش با گراسا ماچل، بیوه رییس‌جمهوری پیشین موزامبیک، ازدواج کرد. پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری، ماندلا به نقاط مختلف جهان سفر و با رهبران کشورهای مختلف دیدار می‌کرد. او همچنین جوایز متعددی برای مبارزات بشردوستانه‌اش دریافت کرد.

ماندلا پس از بازنشستگی رسمی‌اش بیشتر در مراسمی شرکت می‌کرد که با موسسه خیریه ماندلا مرتبط بود، موسسه‌ای که خود بنیانگذارش بود.

او در ۸۹ سالگی، گروه پیشکسوتان را تاسیس کرد، گروهی که از چند چهره سرشناس جهان تشکیل شده‌بود و هدف از آن استفاده کردن از تجربیات این پیشکوستان برای «مهار برخی از بزرگ‌ترین چالش‌های جهانی» عنوان شد.

شاید باارزش‌ترین اقدام او در سال‌های اخیر، اقدامی بود که او پس از مرگ پسرش ماکگاثو در سال ۲۰۰۵ میلادی انجام داد. در زمانی که صحبت از شیوع بیماری ایدز همچنان یک تابو به شمار می‌رفت، ماندلا اعلام کرد که پسرش بر اثر بیماری ایدز جان خود را از دست داده ‌است. او همچنین از مردم آفریقای جنوبی خواست تا درباره بیماری ایدز صحبت کنند تا با این بیماری مانند بیماری‌های معمولی دیگر برخورد شود.

ماندلا همچنین نقشی کلیدی در میزبانی مسابقات جام جهانی در آفریقای جنوبی ایفا کرد و در مراسم اختتامیه این مسابقات هم شرکت کرد.

در نوامبر سال ۲۰۱۲ میلادی برای نخستین‌بار اسکناس‌هایی چاپ شد که چهره نلسون ماندلا بر آن نقش بسته بود.

سایه ماندگار