چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
روابط مسكو برلین گرمتر از همیشه
تقریباً ۱۲ سال پیش وقتی كه آخرین دسته از نیروهای نظامی روسی به جا مانده از اتحاد شوروی خاك آلمان را پس از وحدت سیاسی این كشور ترك كردند، كمتر كسی پیش بینی شیرینی در روابط برلین ـ مسكو می نمود. ویلیام سفیر، روزنامه نگار معروف با تیزهوشی درآن دوره نسبت به اتحاد آینده آلمان ـ روسیه به جهان غرب هشدار داد، اتحادی كه پیشتر در سال ۱۹۳۹ منجر به وقوع وحشتناك ترین واقعه قرن بیستم یعنی جنگ جهانی دوم، گردید.
اگر اكنون پوتین وارد برلین و به توافقاتی مهم با صدر اعظم آلمان ـ آنگلا مركل، دست یافت ریشه آن را باید در سیاست های شرودر جستجو نمود. به نظر می رسد از زمانی كه شرودر به عنوان صدراعظم آلمان برگزیده شد و پوتین در مقام رئیس جمهور در سال ۲۰۰۰ وارد كرملین گردید، ناسیونالیسم مهمترین معنایی بوده است كه به نظام سیاست خارجی دو كشور یاد شده تزریق گردیده است.
به بیان دیگر،علی رغم آنكه مسكو و برلین برخاسته از دو بافت ژئوپولیتیك، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی متمایز از هم در اروپا هستند، لیكن از آغاز دهه ۱۹۹۰ به این سو از یك وضعیت مشابه برخوردار بوده اند. در حقیقت، هر دو دولت از آن زمان همواره با برخورداری از بحران هویت در سیاست خارجی كوشیده اند تا جایگاه واقعی كشورهای خود را در دنیای پس از جنگ سرد تعریف نمایند.به گزارش ایراس،آلمان در شرایطی وحدت را پذیرا شد كه نظام بین الملل دستخوش دگرگونی های سریع السیر بود.
تعهدات فراآتلانتیكی آلمان با ایالات متحده آمریكا كه میراث دوره بعد از جنگ جهانی دوم بود، گرایش به تعمیق همگرایی در اتحادیه اروپا خصوصاً در عرصه سیاست خارجی و دفاعی مشترك حسب توافقات «ماستریخت» ، احیای انرژی سیاست جهانی در میان نخبگان سیاسی آلمانی، جملگی مانع از آن شده بودند تا برلین بتواند هویتی نوین و یكپارچه به سیاست خارجی خود بخشد. از سوی دیگر، روسیه نیز پس از شكست در جنگ سرد و پذیرش تبعات دردناك این وافعه، می كوشد تا در دنیای جنگ سرد، هویت جدیدی برای خود خصوصاً درقبال قطب های قدرت همچون ایالات متحده آمریكا، اتحادیه اروپا، چین و ژاپن تعریف نماید.
به نظر می رسد، این وضعیت مشترك، مهمترین عاملی است كه روابط روسیه و آلمان را تقویت، تحكیم ـ و در میان جمع دول اروپای غربی ـ ممتاز نموده است. در این میان، تورق بیوگرافی پوتین حكایت از آن دارد كه نباید از نقش نخبگان سیاسی در تسریع روابط میان دو كشور غافل گردید. حضور چندین ساله پوتین در آلمان شرقی به عنوان مأمور B.G.K، آشنایی با سنن و رسوم این منطقه و تسلط به زبان آلمانی سبب شده است، تا آلمان شیفتگی خاصی برای پوتین داشته باشد.
رسانه های روسی، آلمان را كشوری كه پوتین به آن عشق می ورزد می شناسند به واسطه این علاقه، پوتین حتی دختران خود را در مدارس آلمانی روسیه ثبت نام نموده است. دو رهبر فعلی و قبلی آلمان، شرودر و مركل نیز از تشابهاتی در بیوگرافی با پوتین برخوردار هستند.به عنوان نمونه، شرودر نیز همچون پوتین از دوران كودكی در خانواده ای كم درآمد و زیر طبقه متوسط رشد و تربیت یافته است. مشابهت های زندگی برای پوتین و شرودر تا جایی است كه پیشتر یكی از مشاوران نزدیك به شرودر در جریان یك مصاحبه، این دو رهبر را «دو برادر در بیوگرافی» معرفی نمود.
از آن سو،آنگلا مركل نیز تولد یافته و تربیت شده آلمان شرقی بوده و به نوعی با فرهنگ و زبان روسی آشنایی دارد، مسأله ای كه آگاهان بین المللی از اهمیت آن غافل نیستند.پس از انتخابات زودهنگام در آلمان (كه به درخواست شرودر در سال ۲۰۰۵ صورت پذیرفت) و پیروزی آنگلا مركل از حزب دموكرات مسیحی در این انتخابات، بسیاری از ناظران بین المللی از توسعه مناسبات فرا آتلانتیكی میان آلمان و ایالات متحده آمریكا، كند شدن روند همگرایی اروپایی و كمرنگ شدن محور سه گانه برلین ـ مسكو ـ پاریس كه از زمان حمله آمریكا به عراق در ۲۰۰۳ شكل گرفته بود، سخن گفتند.
اما ظاهراً با در احتیار ماندن هدایت سیاست خارجی آلمان توسط حزب سوسیال دموكرات به رهبری شرودر و انتخاب اشتاین مایر، رئیس دفتر سابق شرودر، به عنوان وزیرخارجه دولت جدید بنا به توافقات دو حزب اصلی این كشور در خصوص تقسیم قدرت، جهت گیری سیاست خارجی آلمان تغییر محسوسی نیافته است. سفر پوتین به برلین طی روزهای ۱۲ـ۱۰ اكتبر ۲۰۰۶ و دیدار وی با مركل كه در پاسخ به دیدار اخیر صدراعظم آلمان از مسكو صورت گرفته بود و نیز توافقات مهمی كه میان این دو رهبر به دست آمده است، مؤید عدم پیش بینی درست تحلیلگران بین المللی در خصوص سیاست خارجی آلمان دوره مركل است.
علاوه بر بهار دیپلماتیكی كه بر فضای روابط دوجانبه میان آلمان و روسیه حاكم شد، آمارهای اقتصادی نیز از افزایش چشمگیر مناسبات دو كشور در حوزه انرژی و موضوعات تجاری حكایت دارد. از آنجا كه روسیه بزرگترین دخایر گاز طبیعی در جهان را داراست و آلمان نیز بزرگترین مصرف كننده گاز طبیعی در اروپا است، همین مسأله سبب شده تا زنجیره محكمی از همكاری ها میان دو طرف به وجود آید.
هم اكنون آلمان با وارد كردن سالیانه ۴۰ میلیارد متر مكعب گاز از روسیه، مهمترین مشتری اروپایی روسیه به شمار می رود. بر اساس توافق صورت پذیرفته در سفر پوتین به برلین، این میزان قرار است به ۵۵ میلیارد مترمكعب در سال افزایش یابد. كارشناسان انرژی پیش بینی نموده اند كه نیاز ۴۱ درصدی فعلی آلمان به گاز طبیعی روسیه پس از راه اندازی «خط لوله شمال اروپا» كه از زیر دریای بالتیك عبور خواهد كرد به ۶۰ تا ۷۰ درصد ارتقاء یابد. پوتین در جریان دیدار با مركل اعلام نمود كه با آغاز به كار این خط لوله، روسیه به بزرگترین تأمین كننده انرژی برای آلمان تبدیل خواهد شد و آلمان نیز از این رهگذر به پایانه اصلی توزیع كننده انرژی در اروپا مبدل می شود. نگرانی دول اروپای شرقی از جمله لهستان آن است كه این خط لوله با دور زدن این كشور و گرفتن پتانسیل ترانزیتی آن، به كریدور سیاسی مسكو ـ برلین تبدیل شود.
در بخش همكاری های تجاری نیز آلمان بزرگترین شریك اقتصادی روسیه به شمار می رود. در سال ،۲۰۰۴ حجم تبادلات تجاری میان دو كشور ۲۴ میلیارد دلار برآورد شده بود، میزانی كه آلمان را پیشتاز دول اروپایی در همكاری اقتصادی با روسیه قرار می داد.زیرا در مقابل رقم۶/۸ درصدی تبادلات تجاری آلمان ـ روسیه، مشاركت اقتصادی هلند ۶ درصد، ایتالیا ۵/۵ و فرانسه ۷/۲ درصد برآورد شده است. پیشتازی آلمان در روابط تجاری با روسیه در جمع دول اروپایی درحالی است كه بنا به اظهارات اخیر پوتین در برلین، حجم تبادلات تجاری دو كشور از۲۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴ به ۴۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است.
آلمان هم اكنون تأمین كننده اصلی نیازهای داخلی روسیه به شمار می آید. در حال حاضر، ۳۵ درصد از كل واردات روسیه در بخش ماشین آلات، ۵۸ درصد دربخش البسه از آن محصولات آلمانی است. همچنین آلمان پس از ایالات متحده آمریكا، قبرس و هلند، چهارمین كشور سرمایه گذار در روسیه به شمار می رود. در حقیقت، به واسطه عمیق شدن مناسبات دو كشور در حوزه های تجاری و انرژی، سرگئی لاوروف، وزیرخارجه روسیه، چندی پیش اعلام كرده بود كه همكاری با آلمان نسبت به سایر دول اروپایی از اولویت بیشتری برخوردار است.
در بخش سیاست خارجی، دوطرف نیازهای متقابلی دارند. روسیه به حمایت آلمان در تحكیم نفوذ خود در اروپای شرقی به ویژه جمهوری های اروپایی CIS (اوكراین، بلاروس و مولداوی) نیاز دارد و آلمان نیز می كوشد تا با جلب حمایت روسیه نسبت به سیاست های جهانی خود كه از ابعادی ناسیونالیستی برخوردار است، در پیشبرد سیاست خارجی خود از روسیه كمك گیرد.
به عنوان نمونه، تأكید آلمان بر لزوم قرار گرفتن روسیه در كنار EU۳ برای مذاكره با ایران در خصوص فعالیت های هسته ای این كشور از وجود نوعی نگرش استراتژیك در برلین نسبت به مسكو حكایت دارد. خصوصاً آنكه آلمان به عنوان نامزد اصلی عضویت در شورای امنیت علاوه بر ایالات متحده آمریكا، به جلب نظر موافق و مساعد روسیه نیز نیاز دارد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست