چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

سفرای استیصال و اقتدار در میدان عراق


سفرای استیصال و اقتدار در میدان عراق

نگاهی به دور دوم گفتگوهای ایران و آمریکا در بغداد

دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در خصوص عراق برگزار شد. رویارویی “رایان کروکر” و “حسن کاظمی قمی “،سفرای واشنگتن و تهران در بغداد از زوایای مختلفی قابل تحلیل و بررسی است.استیصال آمریکا نسبت به دور نخست مذاکرات به مراتب بیشتر شده بود و همین مسئله جو مذاکرات را به سود تهران تغییر داد.

● دور دوم مذاکرات چگونه آغاز شد؟

دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در حالی آغاز شد که معادلات کاخ سفید نسبت به دور نخست گفتگوها برهم ریخته تر بود. در دور نخست مذاکرات شاهد بودیم که “اعتماد ملت عراق نسبت به نقش موثر ایران در مهار خشونت‌های قومی و مذهبی” و “نفرت عراقی‌ها از ادامه حضور نیروهای آمریکایی” با استیصال کاخ سفید در خاورمیانه پیوند خورد و همین پیوند سبب شد تا واشنگتن بر خلاف آنچه افرادی مانند “رابرت گیتس” وزیر دفاع دولت بوش می‌پنداشتند از موضع ضعف در مقابل تهران قرار گیرد.جمهوریخواهان امیدوار بودند تا نسبت “ایران قدرتمند” به “آمریکای مستاصل” در دور دوم مذاکرات به سود کاخ سفید دگرگون شود، اما نه تنها این خواست دولتمردان آمریکایی تحقق پیدا نکرد،بلکه دستان کروکر در مذاکرات اخیر نسبت به دفعه اول نیز بسته تر بود. در دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در بغداد، “کروکر” حکم نماد “آمریکای متاصل‌” راداشت .

آغاز مبارزات انتخاباتی در آمریکا و اقرار نامزدهای دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در خصوص ناتوانی بوش در عراق ضربه سختی را بر پیکره حامیان اشغال وارد نموده است . “گذار از باتلاق عراق” به وجه اشتراک سیاسی افرادی مانند “ باراک اوباما” ،‌”هیلاری کلینتون” ،‌” رودلف جولیانی” و “دنی گلیمور” تبدیل شده است .مطابق آخرین نظرسنجی‌ها، ۸۰ درصد مردم آمریکا معتقدند که بوش درباره عراق به لجبازی روی آورده است و باید هر چه زودتر از این کشور خارج شود. انتشار گزارش مربوط به کاهش صادرات نفت عراق به آمریکا اقتصاددانان طرفدار حضور واشنگتن در بغداد را به فکر فرو برده است .در ماه می میلادی،صادرات نفت عراق به آمریکا به پایین ترین حد خود رسید. فشار مجلس نمایندگان و سنا به کاخ سفید لحظه‌ای فروکش نمی‌کند. افشای برنامه پنتاگون مبنی بر حضور در عراق تا تابستان ۲۰۰۹، استراتژیست‌‌های دو حزب آمریکا را در مقابل بوش متحد نموده است .ارتباطات پشت پرده مقامات ارشد پنتاگون با دیک چنی سبب تشدید نگرانی ها در میان دموکراتها و جمهوریخواهان سنتی و ملت آمریکا شده است.این در حالی است که ملت عراق همچنان به مقاومت خود در برابر اشغالگران ادامه می‌دهد و “خروج آمریکا” خواسته اصلی آنها به شمار می‌آید.

● متحدان سرافکنده

آمریکا در ابتدای سال ۲۰۰۳ میلادی با تکیه بر حمایت متحدین جنگی خود نخستین موشک را به خاک عراق شلیک نمود.اما اکنون از آن متحدین به جز نام و نشان چیزی باقی نمانده است.تونی بلر ،اسنارو برلوسکونی از معادلات سیاسی کشورهای خود با خفت حذف شده اند و جان هاوارد و شینزو‌آبه نیز در خصوص “خروج از عراق” تحت فشار ملتهای خود قرار دارند.اخبار غیر رسمی حاکی از آن است که برنامه ریزی مخفیانه دولتهای ژاپن و استرالیا در جهت خروج تدریجی از عراق آغاز شده است.بوش دیگر متحد قابل اتکایی د رعراق ندارد و از این رو سعی دارد بحران عراق را به بحرانی بین المللی تبدیل نماید.زلمای خلیل زاد،سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد تلاش زیادی در این خصوص انجام داده است.

از بعد “خاورمیانه‌ای” نیز آمریکا با مسائلی مانند پیروزی اسلامگرایان در ترکیه، تشدید بحران تل‌آویو در سالگرد “جنگ ۳۳ روزه “ ورشد “القاعده عاری از حمایت کاخ سفید” روبه‌رو شده است . در چنین شرایطی بوش و همراهانش تنها به “فرار از عراق” می‌اندیشند زیرا استیصال آمریکا به مرحله ای رسیده است که “خروج برنامه‌ریزی شده” نیز نمی‌تواند این کشور را از وضعیت موجود رهایی بخشد.از سوی دیگر ایران با تقویت دیپلماسی منطقه‌ای خود که مصداق بارز آن ملاقات رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور سوریه ، سید حسن نصرالله و مقامات حماس در دمشق بود، حلقه محاصره دیپلماتیک خود بر نومحافظه‌کاران آمریکا را تنگ‌تر نموده است . در چنین شرایطی کلیت تعیین “برنده” یا “بازنده” در خلال مذاکره دوم ایران و آمریکا“سالبه به انتقاء موضوع” می‌باشد زیرا در میدان بغداد “برنده” و “بازنده” از قبل مشخص بوده ‌اند.

● اظهارات کروکر

رایان کروکر،در دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا سعی داشت تا نقاط ضعف واشنگتن را در لابه لای ادبیات دیپلماتیک و ژستهای فریبنده خود محو نماید.اما در این راستا موفق نبود.کراکر پس از پایان دور دوم گفتگوها اظهاراتی را بیان نموده که در نوع خود جالب توجه است:

“دور جدید گفتگوها به صورت عمیق‌تری انجام گرفت . فعالیت‌های ایران در عراق ضد منافع این کشور و نیروهای ائتلاف است و این امر کاملا واضح و مشخص است!سیاست‌های ایران در عراق باید کاملا بر اساس سیاست‌های آمریکا در این کشور یعنی در حمایت از دموکراسی و آزادی انجام گیرد! مرحله اول گفتگوهای ایران و آمریکا که در سابق انجام گرفت بسیار ناامید کننده بود و نمی‌توان از آن به عنوان گفت‌وگوهای موفق یاد کرد اما این بدان معنی نیست که ما از ادامه این گفت‌وگوها با ایران چشم پوشی کنیم و به ایران فرصت دیگری برای انجام تلاشهای بهتر را در این زمینه ندهیم! کمیته‌های فرعی امنیتی برای بررسی وضعیت شبه نظامیان موجود در عراق و برخی امور دیگر تشکیل خواهد شد و ما امیدواریم که این کمیته‌ها بتوانند بر اساس واقعیت‌های موجود کار خود را انجام دهند و به نتایج قابل قبولی در این زمینه دست یابند. “

کروکر در ادامه سخنان خود اظهار داشته است:

لازم است که بگوییم نیروهای آمریکایی بر اساس قطعنامه‌ی سازمان ملل و بندهای واضح این قطعنامه در عراق حضور به هم رسانده است و نمی‌توان حضور نیروهای آمریکایی را با حمایت ایران از گروه‌های اصولگرای تندرو و شبه نظامیان مقایسه کرد به طوری که این نیروها تنها با نیروهای آمریکایی نمی‌جنگند و نیروهای آمریکایی را هدف قرار نمی‌دهند بلکه حتی نیروهای امنیتی عراق را نیز هدف قرار می‌دهند.

اظهارات کروکر از ابعاد عینی و سیاسی کاملا مخدوش است.ادعای کروکر مانند دخالت ایران در امور بغداد با توجه به اظهارات مقامات رسمی عراقی و علاقه طرفینی موجود بین ملتهای ایران و عراق غیر قابل قبول است.چندی پیش،کاندولیزا رایس مشابه این ادعا را در مجلس سنای آمریکا مطرح نمود ولی به سبب عدم در اختیار داشتم مدارک و مستندات عینی از سوی دموکراتها و جمهوریخواهان سنا مورد سرزنش قرار گرفت.

اکثر عملیاتهای تروریستی در عراق در قالب همکاری مشترک آمریکا و القاعده صورت می گیرد.حمایت واشنگتن از سلفی های تندرو و وهابیون و همراهی نیروهای آمریکایی با این افراد به گونه ای مشخص و واضح است که ملت و دولت عراق شک و شبهه ای در این خصوص ندارند.از سوی دیگر،حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی،بدون مجوز سازمان ملل متحد و سایر سازمانها و نهاد های بین المللی صورت پذیرفت.هم اکنون نیز ادامه حضور نیروهای آمریکایی در عراق در قالب حقوق بین الملل عمومی قابل توجیه نیست و بوش یک اشغالگر و عراق کشوری اشغال شده محسوب می شود.

از بعد سیاسی نیز مسئله مشخص است.بوش جهت توجیه ادامه حضور نیروهای آمریکایی در عراق ،ایجاد ناامنی را در دستور کار خود و نیروهای وابسته به کاخ سفید قرار داده است. بوش با پررنگ ساختن نشانه‌های ناامنی در عراق،به دنبال روزنه هایی جهت فرار از انتقادهای مخالفان داخلی و حزبی خود می گردد.اما ایران همواره در صدد ایجاد ثبات و آرامش در عراق بوده است.زیرا وجود کشوری مسلمان و باثبات در همسایگی ایران یک”مطلوبیت”به شمار می رود.

اظهارات کاظمی قمی

اظهارات سفیر ایران در بغداد که پس از پایان دور دوم مذاکرات با رایان کراکر بیان شده است ،نشان دهنده موضع برتر جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات بوده است:

“ایران تلاش می کند درمسائل امنیتی به عراق کمک کند،اما درحال حاضر عراق قربانی ترور و حضور نیروهای اشغال گر است. در مذاکرات اخیر ایران به طور جدی خواستار آزادی دیپلماتهای خود که در بند نیروهای امریکایی به سر می برند، شده است. در این مذاکرات همچنین درباره ایجاد مکانیزمی برای اجرای توافقات صورت گرفته در دور اول مذاکرات بحث شد و آمریکایها به برخی اشتباهات خود در عراق اعتراف کردند که این خود گامی مثبت و رو به جلو محسوب می شود؛ اینک این برعهده امریکایهاست که درجهت جبران این اشتباهات گام بردارند. در این‌ جلسه‌ برخی‌ از اشتباهات‌ نیروهای‌ خارجی‌ مستقر در عراق‌ و مشکلات‌ ناشی‌ از اشغال‌ عراق‌ به‌ آن‌ها گوشزد شد که‌ مورد پذیرش‌ طرف‌ آمریکایی‌ قرار گرفت. اگر آمریکایی‌ها درصدد جبران‌ این‌ خطاها نباشند بدون‌ شک‌ بر مشکلاتشان‌ در عراق‌ افزوده‌ خواهد شد و به‌ طور طبیعی‌ این‌ مساله‌ بر ملت‌ و دولت‌ عراق‌ هم‌ فشار وارد خواهد کرد. ایران‌ از هراقدامی‌ که‌ به‌ برقراری‌ امنیت‌ ‌ بازسازی‌ و در اختیار گرفتن‌ کامل‌ مسوولیت‌ها از طرف‌ دولت‌ عراق‌ کمک‌ می‌کند‌ کوتاهی‌ نخواهد کرد.»

کاخ سفید چاره ای جز پذیرش خطاها و شکست خود در عراق ندارد.لجاجت بوش بر سر استراتژی خود در بغداد تاکنون هزینه های سنگینی را برای دولت و ملت آمریکا به همراه داشته است.جبران این اشتباهات نیز برعهده واشنگتن است و تلاش آمریکا جهت بین المللی نمودن این بحران فایده ای برای بازهای جنگ طلب نخواهد داشت.کمترین و راهبردی ترین راهی که می تواند آمریکا را در حد یک شکست خورده جنگ عراق نگاه دارد و از تعمیم بحران سیاسی در این کشور جلوگیری نماید،خروج از عراق است.مسئه ای که بوش و چنی نگاه واقع بینانه ای نسبت به آن ندارند.

● نتیجه گیری

ایران با هدف یاد آوری وظایف اشغالگران ،اهمالکاریهای کاخ سفید و حمایت از حقوق از دست رفته ملت عراق دو دور مذاکره را با آمریکا انجام داده است.درمقابل واشنگتن،خود را از هر جهت خود را در برابر قدرت اول خاورمیانه مستاصل می بیند و در مقابل اقتدار ایران سخنی برای گفتن ندارد.بوش و همراهانش در فاصله کوتاه باقیمانده تا خروج خود از قدرت در دام خودساخته ای گرفتار شده اند که توانایی هرگونه ابتکار عمل و مانور را از آنها سلب نموده است.دامی که در ابتدای هزاره سوم توسط رئیس جمهور آمریکا پهن شد و اکنون خود وی و نومحافظه کاران را به عنوان طعمه گرفتار ساخته است.

سحاب فاطمی