یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
پراکنده کاری در رابطه با فاوا در شورای عالی تدوین برنامه پنجم
شورای عالی تدوین برنامه چهارم به کمک شورای عالی اطلاع رسانی در سال ۱۳۸۲ به کار خود چنان سر و سامان داده بود که برنامه چهارم در سال بعد (۱۳۸۳)سه بار در مجلس مطرح و تصویب و سه بار توسط شورای نگهبان، بازبینی و به مجلس ارجاع داده شده بود. بنابراین، برنامه چهارم در نهایت به مجمع تشخیص مصلحت، واگذار شد، مجمع تشخیص مصلحت،برنامه چهارم را در نهایت در سال۱۳۸۴، برای اظهار نظر، در اختیار دولت تازه انتخاب شده نهم قرار داد. دولت نهم نیز پس از اعمال تغییراتی در آن، آن را پذیرفت و شورای نگهبان مهر تایید برآن زد.اما با این وجود، بسیاری از مواد و بندهای آن، به ویژه در رابطه با فاوا(فناوری اطلاعات و ارتباطات) در دولت های نهم و دهم هنوز اجرا نشده اند.
مثلاً ماده ۱۰۴ ، بند "ط" که می خواست در کنار صدا و سیمای تک صدایی کنونی، چندین بهره بردار تلویزیون کابلی در بخش خصوصی به وجود آورد به این علت بدیهی اجرا نشد که سازمان صدا و سیما با آن مخالفت کرد! قانون گذار در همین ماده می خواست خط و زبان فارسی را در رایاسپهر اطلاعات، سامان دهی کند که چون هنوز کاری جدی در این زمینه صورت نگرفته است همین عبارت وارد برنامه پنجم شده است! در زمان تدوین برنامه چهارم، شورای عالی اطلاع رسانی، تحت ریاست مهندس جهانگرد، چنان قوی بود و وزارتخانه ِ در حال رفتن ِ "پست و تلگراف و تلفن"، و وزارتخانه جانشین آن:"ارتباطات و فناوری اطلاعات"، هر دو چنان ضعیف بودند که می توان گفت: شورای عالی اطلاع رسانی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت، مدیریت برنامه ریزی و اجرای پروژه های "فاوا"ی کشور را در اختیار داشتند.
شورای عالی تدوین برنامه پنجم، اما هنگامی تشکیل شد که وزارت وقت فاوای دولت از کل برنامه های در دست اجرای جهان در باره جامعه اطلاعات، فقط دغدغه "اینترنت ملی" خودش و سایر نهاد های دولتی، اطلاعاتی سازی دولت با رویکرد "مرکز علیه حاشیه" را داشتند، دارد و همین رویکرد را وارد برنامه پنجم کرده اند. در حالی که شورای عالی تدوین برنامه چهارم، تا حدود زیادی متمرکز عمل کرده بود، شورای عالی تدوین برنامه پنجم، در رابطه با فاوا، پراکنده کار کرد و علی رغم حدود یک سال کار در دولت نهم و شش ماه کار در دولت دهم، آن قدر دیر و با تاخیر عمل کرد که تا اوایل سال اول برنامه پنجم،۱۳۸۹، طرح و تصویب آن در مجلس ممکن نیست.شورای عالی تدوین برنامه پنجم، دو بازوی اجرایی داشت به نام های: "ستاد هماهنگی و تلفیق برنامه پنجم" و "کمیسیون برنامه ریزی فضایی و توسعه منطقه ای". ستاد هماهنگی و تلفیق برنامه پنجم، خود از شش " کارگروه مشترک" تشکیل می شد به شرح زیر: کارگروه مشترک فرهنگ اسلامی ایرانی با ۸ کارگروه تخصصی کارگروه مشترک اجتماعی اداری با ۶ کارگروه تخصصی کارگروه مشترک علم و فناوری با ۳ کار گروه تخصصی کارگروه مشترک اقتصادی با ۱۵ کارگروه تخصصی کارگروه مشترک سیاسی امنیتی با ۵ کارگروه تخصصی کارگروه مشترک قضایی حقوقی با ۳ کارگروه تخصصی که روی هم رفته می شوند ۴۰ کارگروه تخصصی. این گروه ها سطح قاعده ستاد هماهنگی و تلفیق برنامه را تشکیل می دادند.در کنار "ستاد هماهنگی و تلفیق برنامه پنجم" و ۴۰ کارگروه تخصصی اش، "کمیسیون برنامه ریزی فضایی و توسعه منطقه ای" نیز فعالیت می کرد که به نوبه خود، دارای سه زیر مجموعه بود:توسعه منطقه ای، پایداری محیطی ، آمایش سرزمین.
از میان این چهل کار گروه تخصصی و سه زیر مجموعه "کمیسیون برنامه ریزی فضایی و توسعه منطقه ای"، تعداد بسیار کمی روی موضوعات مرتبط با فاوا کار می کردند. به طور متمرکز، "کار گروه مشترک علم و فناوری"، قاعدتاً باید روی فاوا کار می کرد اما فقط این کارگروه مشترک نبود که در این باره برنامه ریزی می کرد بلکه در ۳ کارگروه مشترک دیگر روی فاوا کار شد به شرح زیر: در کارگروه مشترک اقتصادی، کارگروه تخصصی شماره ۱۵ روی CT یا "ارتباطات" کار می کرد، بدون آن که روی "اقتصاد بی وزن" یا "اقتصاد اطلاعات" کار کند که یک دهه است موضوع روز جهان است.در کارگروه مشترک اجتماعی و اداری، "کارگروه تخصصی شماره ۶" روی IT یا "فناوری اطلاعات"، برنامه ریزی می نمود، بدون آن که روی " جامعه اطلاعات" حساسیتی داشته باشد و کار کند. در کارگروه مشترک "فرهنگ ا سلامی- ایرانی" نیز، کارگروه های تخصصی شماره ۳و ۴ ( "رسانه و ارتباط جمعی"- "مهندسی فرهنگی و پیوست های فرهنگی برنامه های مهم") دستی از دور بر آتش فاوا داشتند بدون آن که به صراحت، رابطه خود را با فاوا تعریف کنند!! در نهایت در "کارگروه مشترک علم و فناوری"، کارگروه های تخصصی زیر در کار بودند:کارگروه تخصصی شماره ۱ درباره آموزش،کار گروه تخصصی شماره ۲ درباره پژوهش، کارگروه تخصصی شماره ۳ درباره فناوری.
باید توجه داشت که:۸ ماه پیش از پایان کار شورای عالی تدوین برنامه پنجم، سیاست های کلی نظام درباره برنامه پنجم توسعه، ابلاغ شده بودند لذا چند ماه پس از تشکیل اولین جلسه شورای عالی تدوین برنامه پنجم، بنا شد: الزامات تحقق سیاست های کلی نظام در مورد برنامه پنجم، عمیقا مطالعه و بررسی شود تا در خروجی آن عنوان های بسته های اجرایی و موضوع های کلیدی برنامه پنج ساله پنجم، معین شوند و تخصیص هر یک از بسته ها و موضوعات ابلاغیه، به کارگروه های تخصصی، معلوم گردد تا مسئولان به تدوین گزارش درباره بسته های اجرایی و موضوعات کلیدی آن گمارده شوند. اما به نظر می رسد روش کار شورای عالی تدوین برنامه پنجم مبتنی بر چرخه ای بود که ابتدا "از بالا به پائین" و سپس " از پائین به بالا" حرکت می کرد، به این معنا که در جهت "از بالا به پائین" سندهای بالادستی سیاست های کلی نظام و رهنمود ها، در جریان بودند و در جهت عکس: "از پائین به بالا"، گزارش های تدوین شده در پائین ترین سطوح "استانی ـ وزارتی" به طرف ستاد هماهنگی و تلفیق جریان داشتند و در سطوح بالا جمع آوری، اصلاح و ادغام می شدند.اگرچه از دوره اول شورای عالی اطلاع رسانی، سابقه بسیار خوبی از برنامه ریزی با محوریت فاوا وجود داشت ( که تحت عنوان " تکفا" به اجرا درآمد ) اما چون این برنامه ریزی ها پی گیری نشدند،در دوره دولت نهم و سپس دهم نیز به علت بی اعتنایی دولت به فاوا، اکثر نهادهای شکل گرفته در فرآیند اجرای تکفا، مضمحل شدند.
در این شرایط ِنه چندان مناسب برای شناخت درست اهمیت فاوا، فاوا هم قربانی ندانم کاری ها شد و هم قربانی کننده! نقش قربانی کنندگی را بر عهده "مصداق یابان" پالایه گذاری اینترنت نهادند و مجری، نیز وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شد! بسیاری از وبلاگ نویسان شناسایی و دچار قهر شدند و یا در خارج از کشور، پناه گرفتند و وزارت ارشاد، طرح شناسنامه دار کردن وب گاه های اینترنتی را مطرح کرد که البته نتوانست اجرایش کند.در چنین اوضاع و احوالی اکثر ماده های مربوط به فناوری اطلاعات در برنامه چهارم اجرا نشدند و در ترازوی فاوا، کفه فناوری ارتباطات، سنگین تر از کفه فناوری اطلاعات شد با وجود این که توسعه فناوری ارتباطات نیز در بخش تلفن های ثابت، به اهداف برنامه چهارم نرسد. حال،از برنامه نویسان برنامه پنجم توسعه نیز نمی توان انتظار معجزه داشت.
بدون هیچ شک و شبهه ای، بخشی از تقصیر این بی مهری وکم لطفی به فاوا بر گردن مجمع تشخیص مصلحت نظام است که یا دیر فهمید فاوا چه اهمیتی برای توسعه دارد و یا هنوز نفهمیده است زیرا هیچ سیاست کلی یی را در خصوص محوریت فاوا در توسعه های ۵ ساله تدوین نکرده است. در نبود سیاست های کلی نظام درباره محوریت فاوا در تمام بخش های اقتصاد و در همه اجتماع، در مجموعه مدون سیاست های کلی نظام در مورد برنامه پنج ساله پنجم، تنها، "به صورت مقطعی"، از فاوا یاد می شود (مثلاً در ماده پنجم: "فاوا برای تحقق اهداف فرهنگی نظام" که البته بسیار مترقی و ارزشمند است اما نه جدا از کلیت و جامعیت سیاست های کلی نظام درباره محوریت فاوا!) اکنون ۲۰ سال است در تمام طرح ها و بررسی های مبتنی بر آمایش سرزمین، جای یک بحث خالی است: با کدام فناوری می خواهیم به اهداف برنامه برسیم؟ برای اکثر کسانی که در زمینه آمایش سرزمین فعالیت می کنند هنوز بحث فناوری و به ویژه:" فاوا"، بی معناست و اگر هم با کاربرد آن آشنایی داشته باشند بر اهمیت محوری آن برای توسعه، آگاهی ندارند.
به احتمال قوی، چشم انداز برنامه پنجم توسعه نیز باید همین "فاوا- ناباوری" عام باشد. البته باید امید داشت که مجلس شورای اسلامی بتواند در سال آینده کاستی ها و از قلم افتاده های برنامه پنجم را در رابطه با فاوا به موقع شناسایی و رفع کند.
نویسنده: مهندس عباس پورخصالیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست