شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

از زیبایی ها می خوانیم


از زیبایی ها می خوانیم

گروه ۷th گروهی که با دو آهنگ «واست می میرم» و «ستاره» گل کرده, درباره آنها می گویند آچارهایی که به هر پیچی می خورند وضعیت گروه ۷th با آن روزها کمی فرق کرده است

گروه ۷th گروهی که با دو آهنگ «واست می‌میرم» و «ستاره» گل کرده، درباره آنها می‌گویند آچارهایی که به هر پیچی می‌خورند. وضعیت گروه ۷th با آن روزها کمی فرق کرده است. آنها مجوز دار شده‌اند، تنوع بیشتری به آهنگ‌هایشان داده‌اند و از کلیپ فاصله گرفته‌اند. خیلی از شبکه‌ها – این طور که بعضی‌ها می‌گویند – هنوز کارهایشان را پخش می‌کنند. نگاه دیگری به موسیقی دارند، به فکر کنسرت افتاده‌اند و... ولی آنها در یک چیز هنوز فرق نکرده‌اند، آنها هنوز هم «آچارهایی هستند که به هر پیچی می‌خورند» و سبک کاری‌شان و گستره آهنگ و تنظیم‌هایشان در هر سبکی و برای هر خواننده‌ای، خوب جواب می‌دهد.آرش و امیر قنادی به همراه کیارش پوزشی سال‌های زیادی است یکدیگر را در زمینه موسیقی می‌شناسند. آنها از سال ۸۱ در دفتر موسیقی وزارت ارشاد، اسم گروهشان را به ثبت رسانده‌اند و از بابت بعضی تشابهات اسم گروهشان با گروهی از بازیگران که به اسم «هفت» کار خوانندگی هم می‌کنند، دلخورند. آرش قنادی سرپرست گروه سون یا همان ۷th است. همان طور که به مبل تکیه داده، کمی جابه‌جا می‌شود و ادامه می‌دهد: «در گروه اولیه، ۱۳ نفر بودیم که بچه‌ها طی این چند سال پخش شدند و الان همین سه نفر مانده‌ایم. آن زمان با هم کار می‌کردیم، می‌ساختیم و خواننده‌ای که انتخاب می‌کردیم می‌خواند. این طور خودمان را آماده کردیم و کنسرت دادیم. از سال ۷۷ تقریبا شروع کردیم و سال بعدش چند برنامه در کرج، گوهردشت، اصفهان و... گذاشتیم. سال ۸۱ بود که گفتند باید اسمتان را به ثبت برسانید. ما هم با کپی مجوزی که به اسم گروهمان برای کنسرت‌ها داده بودند، اسممان را ثبت کردیم و رسما شدیم گروه ۷th یا همان سون اما گروه ۷th، هفت نفر نیستند و برخلاف اسمشان سه نفرند. دو برادر و یک دوست، امیر قنادی که در آلبوم تازه و مجوز گرفته گروه سون اسمش در کنار بیشتر ملودی‌ها به چشم می‌خورد، با خنده می‌گوید: «عدد هفت تقریبا در همه ادیان عدد مقدسی به حساب می‌آید و به نوعی عدد عجیب و مقدسی است» و کیارش ادامه می‌دهد: «درباره عدد هفت عجایب زیادی در دنیا وجود دارد، مثل عجایب هفتگانه، هفت آسمان، هفت روز هفته، هفت نت موسیقی، هفت هنر و...»

● سه دوست

آنها گروه موفق فعلی‌شان را مدیون دوستی و رفاقتی می‌دانند که از چند سال قبل بنیانش به وجود آمده و با وجودی که خیلی‌ها از گروهشان جدا شده‌اند، اما آنها هنوز در موسیقی و رابطه‌شان به دوستی‌شان پایبندند. کیارش که بیشتر از همه شوخی می‌کند، باز هم با لحنی بین خنده و شوخی از آن روزها یاد می‌کند: «آرش مغازه‌ای در فلکه اول گوهردشت کرج داشت که نزدیک تاکسی‌های خطی بود. یک حالت نیمچه کلاسی هم داشت که باعث می‌شد همه بچه‌ها موسیقی آنجا را بشناسند و به آنجا بروند. مثلا خود من هر وقت از دانشگاه بر می‌گشتم، به آنجا سری می‌زدم. چون همه بچه‌های موسیقی کرج به آنجا سر می‌زدند، اسمش را گذاشته بودند گذر آرش. چند باری که رفتم اونجا، دیدم که یک پسری خوب کیبورد و ساز می‌زند، چند بار با هم زدیم و کار کردیم و یواش یواش رفیق شدیم.»

اما این دوستی و رفاقت تاثیر مستقیمی در کار و سبک موسیقی به خصوص آنها گذاشته است. سبکی که شبیه هیچ خواننده‌ای نیست و حتی در بعضی از آهنگ‌های مجموعه ده آهنگی‌شان، با هم تفاوت دارد. آرش با اعتماد به نفس می‌گوید: «پاپی که در موسیقی گروه ما وجود دارد، کمی متفاوت با موسیقی‌های پاپ رایج فعلی است. شاید دلیلش حضور سه تفکر متفاوت در گروهمان است. چون ما همه کارهایمان را از شعر و ترانه، آهنگ‌سازی و تنظیم را خودمان انجام می‌دهیم و وقتی یک کار ساخته می‌شود باید هر سه نفرمان روی آن کار صددرصد موافق و مثبت باشیم. حتی اگر یک نفر از ما، ۹۹ درصد موافق آن کار باشد، مطمئن باش که آن را کنار می‌گذاریم یا آنقدر تغییرش می‌دهیم که هر سه نفرمان صددرصد موافق شویم. واقعا این قاعده و قانون را در کارهایمان و در گروه به وجود آورده‌ایم و چنین اتفاقی برای آهنگ‌هایمان افتاده است.»

گروه ۷th یک استودیوی اختصاصی در شهرک اوج عظیمیه کرج دارد، استودیویی که آنها همه آهنگ‌هایشان را در آنجا ضبط و درباره‌شان با هم جر و بحث کاری کرده‌اند و شب‌های موزیکشان را به صبح رسانده‌اند. امیر بحث را به سمت اسم بعضی از آهنگ‌ها می‌برد: «کار اولی که من ساختم آهنگ ستاره بود و آهنگ Slow به نظر خودم خیلی قشنگی بود. وقتی هم که پخش شد، خیلی خوب جواب داد.»

● واقعیت همین است!

در روزهایی که خوانندگان و آهنگ‌سازان برای خواندن و ساخت کارهای تند و ریتمیک و ترنس از هم سبقت می‌گیرند و روی اجرای کارهای تند و انرژیک اصرار زیادی دارند، گروه ۷th روند و روش متفاوتی را برای آهنگ‌هایشان انتخاب کرده‌اند. کیارش نگاهی به عکس بزرگ پوستر آلبوم‌شان که روی دیوار استودیوشان زده‌اند، می‌اندازد: «واقعیت ما همین است که می‌بینی. این عکس هم که در قایق انداخته‌ایم. یک عکس کاملا طبیعی است. نه فیگور گرفته‌ایم، نه ادای متفاوت بودن در آورده‌ایم. ما سعی نکردیم که کار خودمان یا کاری که مد شده را انجام بدهیم. همه این کارها را که در آلبوم می‌بینی دوست داریم و از انجام دادنشان واقعا خوشحالیم. از طرفی من فکر می‌کنم مردم ایران اول شعر و کلام یک قطعه موسیقی را بیشتر گوش می‌کنند و به همین دلیل کار ما موفق شده است.»

چرا؟ چون حسی می‌خوانیم. ما جمله‌های خیلی خوبی در ترانه‌هایمان داریم. وقتی که شعرهای ما را بدون موسیقی می‌خوانی، می‌بینی که واقعا جمله‌های نابی در شعر و ترانه‌هایمان وجود دارد. آرش ادامه حرف کیارش را می‌گیرد: «با اینکه این همه کارهایمان را شنیده‌ایم ولی هنوز برای خودمان تکراری نشده و دوستشان داریم. این یک حس خوب است که خودت از کار خودت خسته نشوی. ضمن اینکه وقتی کار اول ما پخش شد و همه از کار آرام و slow مثل ستاره استقبال کردند، دلیلی ندارند که بخواهیم بر خلاف نظر مخاطبانمان کار کنیم. هم خودمان و هم مخاطبان زیادی، کارهای آرام و حسی ما را در این فضای شلوغ موسیقی دوست دارند.»

فضای گفتگو در حال عوض شدن است که آرش انگار چیزی یادش افتاده باشد: «تا یادم نرفته یک نکته مهم را بگویم که این بحث خود به خود تمام بشود. می‌دانی معروف‌ترین قسمتی که مخاطبان از کارهای ما حفظ هستند، همان جایی است که خیلی از مثلا کارشناس‌ها وقتی می‌خواهند کارهایمان را نقد کنند، روی آن نظر منفی دارند.» دقیقا همان قسمتی که می‌خوانیم: «در خاطرات، تورو، چه خوب، چه بد حکم می‌کنم / توی تنهایی‌هام فقط به تو فکر می‌کنم» ما هیچ چارچوبی برای خودمان در نظر نگرفته‌ایم و فقط می‌خواهیم از زیبایی‌ها حرف بزنیم.

اصل کار هم همین است. امیر هم هوای برادرش را دارد و پی حرفش را می‌گیرد: «اگر ما موفق شده‌ایم، حتی بیشتر از آنچه خودمان فکرش را می‌کردیم، به همین دلایلی است که گفتیم. انرژی مثبت و کار دلی کردن را نمی‌توان و نمی‌شود نه در کار موسیقی که مستقیما با احساسات و دل، در ارتباط است و نه کار دیگری دستکم گرفت، وگرنه خیلی خواننده‌های خوش‌تیپ‌تر و خوش‌صداتر از ما هستند که کارشان اصلا موفق نشده است.» کیارش که پوستر آلبوم‌شان را نشان داده بود، حالا ساکت نشسته است. پوستر را نگاه می‌کنم، حال و هوای پوستر متفاوت با پوسترهای معمول موسیقی است که این روزها در گوشه کنار شهر می‌بینیم. آرش می‌گوید: امیر و کیارش خاطرات خوبی از آهنگ‌هایشان دارند. در کنار این خاطرات خوب، آنها عکس‌العمل‌های جالبی هم از طرف مردم دیده‌اند. ظاهرا آرش بیشتر از امیر و کیارش برای مردم شناخته‌شده‌ است، نه به دلیل اینکه سرپرست گروه است...

مردم وقتی ما را می‌بینید، بیشتر به سمت من می‌آیند، فکر می‌کنم چون چاق‌ترم و موهام هم نسبت به قبل فرقی نکرده و بلند مانده است. امیر و کیارش موهایشان را کوتاه کردند ولی من نه، ما هر جا که می‌رویم با هم هستیم. بارها شده مردم به طرفمان آمده‌اند که برای خود ما هم تبدیل به یک خاطره خوب شده‌.

شیطنت کیارش باز هم گل کرده است. او با لحنی خاص و بین خنده و جدی بودن حرف آرش را تایید می‌کند. «خیلی‌ها گفته‌اند که برای سالگرد ازدواجشان آهنگ ما را از همسرشان کادو گرفته‌اند. یا زوج‌های جوان!! آنها را به عنوان کادوی تولد یا حرف دلشان به هم کادو داده‌اند و جواب هم گرفته‌اند!»

۷th ها در حال تجربه کردن روزهای متفاوتی هستند، روزهایی که آنها را به مخاطبانشان نزدیکتر کرده و نتیجه چند سال کنار هم کار کردن را به آنها داده است. آنها به زودی تصمیم دارند، با کنسرت‌های‌شان دیداری رودررو با مخاطبانشان داشته باشند.



همچنین مشاهده کنید