جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

موسیقی مازندران در یك نگاه


موسیقی مازندران در یك نگاه

موسیقی محلی ایران در مازندران نیز با توجه به این قاعده كلی مانند موسیقی محلی دیگر مناطق كشور به عنوان زیرشاخه ای از موسیقی ایرانی با یك رابطه تاثیرو تاثر برگرفته از فرهنگ, آداب و رسوم و باورهای ایرانی بوده و در عین حال دارای ظرایف و ویژگی های منطقه ای است

موسیقی محلی ایران در مازندران با توجه به پیشنیه‌ی تاریخی قوم ساكن در منطقه، وسعت جغرافیایی و طبیعت زیبا و متنوع، از گستره و واریته‌های مختلفی برخوردار است.

موسیقی محلی ایران اگرچه شخصیت، هویت خاص و حال و هوای ویژه‌ی منطقه‌ای را دارد اما هسته‌ی آن در بستر موسیقی ملی است و از این‌رو برغم تفاوت‌ها وجوه مشابه زیادی را با موسیقی ملی دارد. موسیقی محلی ایران در مازندران نیز با توجه به این قاعده كلی مانند موسیقی محلی دیگر مناطق كشور به عنوان زیرشاخه‌ای از موسیقی ایرانی با یك رابطه‌تاثیرو تاثر برگرفته از فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای ایرانی بوده و در عین حال دارای ظرایف و ویژگی‌های منطقه‌ای است. دراشعار و ملودی‌های مازندران خصیصه‌های اقلیمی و طبیعی منطقه به وضوح دیده می‌شود و عناصر زنده و ملموس طبیعت ناهمواری ها، كوه‌جنگل، دریا، كار دامداری و كشاورزی در هنرهای مختلف منطقه نمود دارد.

مازندران به دلیل گستردگی طول جغرافیایی وحضور اقوام و فرهنگ‌هایی متفاوت همچنین هم‌جواری با برخی اقوام و طوایف داخلی و خارجی،از فرهنگ‌های مختلفی تاثیر پذیرفته‌وبه همین خاطر موسیقی ایرانی این منطقه، چه به لحاظ ساختاری وچه از نظر ویژگی‌های قومی پر تعداد و گوناگون است.

موسیقی محلی ایران در مازندران همچون سایر موسیقی-‌های ایرانی به دو بخش آوازی وسازی تقسیم می شود و هریك نیز دارای زیر شاخه‌های مختلف است كه در این مطلب بخشی از آن بصورت گذرا مورد بررسی قرار گرفته است.

● موسیقی آوازی - تغزلی

موسیقی آوازی مازندران را می‌توان به تغزلی، حماسی و آیینی تقسیم بندی كرد و هر یك از این بخش‌ها با توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درهر دوره ویژگی خاصی دارد.

"كتولی"، "كله‌حال"، "طوری" یا "امیری"، "نجما" و "صنم" از جمله آوازهای تغزلی این منطقه است كه هریك وصف حال عاشق و معشوق و دلدادگی است كه در بخش‌هایی از آن مسایل اجتماعی، فرهنگی، عرفانی و عشق به‌ائمه و اطهار دیده می‌شود.

البته در بخشی از این موسیقی آوازی عشق به طبیعت، دام و زمین نیز وجود دارد و شیفتگی روستاییان به عناصر تعیین‌كننده زندگی كشاورزی و دامداری در گفت وگو(تك گویی) آنان با این عناصر تصویر می‌شود. "جمشید قلی‌نژاد" رییس آموزشگاه موسیقی "نكیسا" مازندران در مورد كتولی گفت: كتولی یكی از آوازهای موسیقی‌سازی و آوازی محسوب می‌شود كه در میان مردم این سامان سینه به سینه تداوم یافته است.

به گفته وی این آواز به كردبیات دشتی و حجاز ابوعطا شباهت دارد و بیشتر در حین راه رفتن یا كاركردن معمول است و به همین خاطر از واژه‌های "جان"، "جانا"،"هی"،"ای" و غیره كه گویای نفس تازه كردن است، استفاده می‌شود. برخی آن را به كتول (علی آبادكتول) نسبت داده و عده‌ای معتقدند این آواز هنگام چراندن گاو كتول خوانده می‌شود.

كتول نام گاو اهلی و شیرده‌ای است كه دربین روستاییان از اهمیت فراوانی برخوردار است.

قلی‌نژاد می‌گوید : آواز كتولی در شرق، غرب و مركز مازندران از نظر فواصل مقامی یكی بوده و با واریاسیون‌های مشابه اجرا می‌شود.

كتولی بخوندم مه یار كتوله كتولی بخوندم مه منزل دوره

كتولی بخوندم بورم ولایت شه یارجم دارمبه شیرین حكایت

كتولی بخوانم، یارم كتول است كتولی بخونم كه منزلم دوراست كتولی بخونم وبه ولایت خود بروم از یار خودم حكایت‌های شیرین دارم "كل‌حال" (‪ (kel hal‬یا كله‌حال یا عاشق لیلی در دستگاه شورو معمولا درآخر كتولی اجرا می‌شود.

كله نوعی اجاق دستی ساخته شده از سنگ وگل است و برخی معتقدند این آواز مخصوص بانوانی است كه درحال پختن غذا با این اجاق هستند.

از سوی دیگر كل در زمان مازندرانی به معنی كوتاه است، از همین‌رو عده‌ای براین باورند كه این آواز چون در آخر كتولی كوتاه اجرا می‌شود به این نام معروف است. این آواز با لله‌وا (نی محلی) یا سرنا نواخته می‌شود كه هركدام امكانات ساختمان واریاسیون مخصوص خود دارد.

"امیری " در زمان‌های قدیم طوری یا طبری نیز خوانده می‌شد ولی به دلیل این كه از اشعار امیر پازواری استفاده می‌شود به این نام مرسوم شده است. این آواز از عشاق دشتی آغاز و در دستگاه شور فرود می‌كند.

دماوند كوه سر یكتا ستونه دور آن ستون پیوند آسمونه

مرتضی علی دلدلی سوار شونه بورین هاپرسین امه احوال چه بونه

سركوه دماوند یك ستون است دور آن ستون پیوند آسمان است

حضرت علی سوار دلدل می‌رود بروید و بپرسید احوال ما چه می‌شود ویا

بلبل باهوته مه تن اتا مثقاله مه مثقال تن هزار فكر وخیاله هركی عاشقی نكرده و مرداله صد سال دووه وه، فلك حماله

بلبل می‌گفت وزن من یك مثقال است یك مثقال وزن هزار فكر وخیال دارد كسی كه عاشق نشده بمیرد مرداراست اگر هم صد سال زندگی كند حمال فلك است آواز "نجما" روایت میرنجم‌الدین معروف به نجما است كه عاشق رعنا شد، ملودی نجما مانند امیری فاقد ریتم است و درشور و گوشه رهاب، با شعر فارسی اجرا می‌شود.

خوشا روزی كه با هم می‌نشستیم قلم بردست و كاغذ می‌نوشتیم

قلم بردست و كاغذ بر هوا شد مگر خط جدایی می‌نوشتیم

نماز شام غریبی رو به من كرد دلم جولان زد و یاد وطن كرد

ندانستم پدر بود یا برادر سلامت باشد هر كس یاد ما كرد

غریبی حال ما دلگیر دارد فلك بر گردنم زنجیر دارد

فلك از گردنم زنجیر بردار كه غربت خاك دامنگیر دارد

خداوندا مرا رنجور كردی نگارم از كنارم دور كردی

"صنم " از دیگر آوازهای مازندرانی است كه به "حقانی" بسیار شباهت دارد، تنها دراین آواز خواننده با واژه صنم و در حقانی با كلمه "الله" آغاز می‌كند.

این آواز بیانگر تفكرات و باورهای و برداشت‌های جدیدتر اجتماعی است كه مضامین گسترده شده اجتماعی را نسبت به زندگی اولیه و بدوی نشان می‌دهد به همین دلیل ممكن است بی‌تاثیر از ملودی مناطق دیگر ایران نباشد. تصنیف‌ها بخش دیگر از موسیقی آوازی مازندران را تشكیل می‌دهند كه در نقاط مختلف استان با نام‌های گوناگون از قبیل "ریز مقوم"(‪ ،(riz meghoom‬كیجا جان و كیجا جانك موسوم است

"طالبا" از تصنیف‌های مازندرانی است و این ملودی با اشعار "سیتی گلین نساء"(خواهر طالب) اجرا می‌شود.

طالب داستان زندگی شخصی است كه مورد بی‌مهری نامادری قرار گرفته و در نهایت توسط دارویی كه در غذایش ریخته بود بیهوش و به هندیها فروخته می‌شود و بالاخره درغربت می‌میرد.

كوه كوتر بی‌ماردار غارغاری لعنت خدا برخرده مادری

خردمار سر بشته لاغلی سری دله‌ره دكرده بیهوش داری

بخورده طالب بهیه راهی طالب مه طالب طالب فراری

انده بوردمه تا دریوی پلی دریوی پلی جفت انجلی

ونه سر نیش‌بیه كوترچمبلی كوتر چمبلی مه طالب ره ندی

طالب ره بخورده دریوی ماهی سالیك بشته ما بهیرم ماهی

ماهی گردن ره دشنم شاهی ماهی مه ماهیا طالب ره ندی

طالب ره بدیمه میون هندی هندی مردمون ره قلیون اوكاردی هندی كیجاهون ره كشه خوكاردی هندی زنون ره گره تو كردی

طالب مه طالب طالب خرما چش زهره از عشق ته بهیه ناخش

طالب مه طالبا طالب فرامرز هركجه بمردی خدا بیامرز

مانند كبوتر بودم كه روی درختان ودرغاركوه زندگی می‌كردم، لعنت خدا بر نامادری داشتن نامادری درحق آدم مادری نمی‌كند، نامادری مشغول پختن غذا است نامادری در غذا داروی بیهوشی ریخت، طالب آن را خورد و روانه شد، ای طالب طالب من طالب گریز پا آن قدر رفتم تا كنار دریا رسیدم، كنار دریا دو درخت انجیلی وجود داشت كه برشاخه‌های آن كبوتر صحرایی نشسته بود، ای كبوتر صحرایی توطالب مرا ندیدی؟

● موسیقی آوازی - آیینی

موسیقی آیینی آوازی شامل "نوروزخوانی"،"نواجش یانوازش (موری)" و "چاووش خونی" است.

نوروزخوانی معمولا از نیمه دوم اسفندماه آغاز شده و بندرت تا دهه نوروز ادامه دارد.

نوروز خوان كه درمازندران به نوروز خون معروف است همراه با یك یا دونفر به درخانه‌ها رفته و با اطلاعاتی كه قبلا از اوضاع و احوال صاحب خانه كسب كرده به حمد وستایش خداوند و ائمه واطهار و وصف خانه واعضای خانواده می پردازد و ضمن آن تقاضای انعام و عیدی می‌كند.اگر صاحب خانه انعام دادضمن ابیاتی اورا دعا ودرغیراین صورت با اشعار گله‌آمیز به درخانه دیگری می رود.

نوبهاره نوبمو گل بشكفتابو بمو نوروز خون ببوبمو

بادست دستچوبمو یاربورده امرو بمو دست دینگن جیف درون

انعام ره هاده بیرون راضی بوه نوروزخون بحق شاه مردون

بهار جدیدتازه‌ونوآمد گل شكفته شد وبوی خوشی‌آمد برادرنوروزخون‌آمد بادستی‌كه‌چوبدستی داردآمد دستهایت رادرجیب‌كن وانعام مارا بیرون بیاور وازاین كارنوروزخوان راضی می‌شود به حق شاه مردان

ملودی "چاووش خوانی" دردستگاه‌های سه‌گاه، شور و به ندرت درحصار چهارگاه اجرا می‌شود.

چاووش خوانی(چاووش خونی) از موسیقی ملی ومناطق دیگر گرفته شده است واز نظر مضمون برداشتی از آیین مذهبی ایران پس از اسلام است.

این آواز به هنگام مسافرت زوار به اماكن مقدسه یا به هنگام مراجعت آنان خوانده می‌شود.

اول كار زبسم‌الله الرحمن‌الرحیم رونق كار زبسم‌الله الرحمن الرحیم بار بستم به امید خدا خوش باشد سید شیخ نقیب نقبا خوش باشد

به‌حبیب خدا ختم انبیا را صلوات به یازده خلف آن شیر خدا را صلوات برمشامم می‌رسد هرلحظه بوی كربلا دردلم برسم بماند آرزوی كربلا تشنه آب فراتم‌ای اجل مهلت بده تا بگیرم دربغل قبرشهید كربلا "موری" از آوازهای آیینی است كه پس از مرگ عزیزیان توسط بستگان معمولا زنان خوانده می‌شود و از نظر محتوا بسیار حزن انگیز است و می‌توان گفت نوعی مرثیه مازندرانی است. برخی معتقدند كه آواز نوازش یا نواجش درارتباط با دوری فرزندان وبستگان درجه یك خوانده می‌شود و گاهی هم مادران جهت نوازش فرزند كوچك خود آن را می‌خوانند. نزدیك‌ترین و متداول‌ترین سوت، "سوت مشتی" بوده كه مربوط به ‪ ۵۰‬سال قبل است.

منبع : ایرنا

بهزادمقوم


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.