چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مثال هایی از موضوعات مدیریتی فناوری


مثال هایی از موضوعات مدیریتی فناوری

وظیفه نظام مالکیت فکری, صیانت از فکر افراد و ایده های آن ها است و با ثبت ایده ها در قالب اختراع و پتنت و وجود ساز و کار لازم قضایی, می تواند محققین را کمک نماید, تا به اعاده حق خود پرداخته و مهم ترین سرمایه خود یعنی فکر و ایده های خود را به راحتی در اختیار دیگرا ن قرار ندهند و نگران دزدی ایده و فکر خود نباشند

ممکن است در یک برنامه ترویجی، هیچ نامی از فناوری برده نشود ولی با بیان موانع مدیریتی موجود بر سر راه توسعه کلیه فناوری های نوین و غیره، مسیر توسعه فناوری نانو را هموار نمود. برخی مثال ها در زیر ارائه شده اند:

● نظام مالکیت فکری :

وظیفه نظام مالکیت فکری، صیانت از فکر افراد و ایده های آن ها است و با ثبت ایده ها در قالب اختراع و پتنت و وجود ساز و کار لازم قضایی، می تواند محققین را کمک نماید، تا به اعاده حق خود پرداخته و مهم ترین سرمایه خود یعنی فکر و ایده های خود را به راحتی در اختیار دیگرا ن قرار ندهند و نگران دزدی ایده و فکر خود نباشند. متأسفانه باید گفت در کشور این نظام، وجود ندارد. نبود این نظام در کشور ما باعث بروز مشکلاتی برای محققین به خصوص محققینی که در حوزه فناوری های جدید فعال هستند، شده است ( فناوری های جدید به شدت متخصص محور و عامل جلوبرنده آن ها فکر و ایده های جدید است ).

اگر امنیت فکری لازم برای متخصصان در کشور مهیا نباشد، این خطر برای محققینی که در حوزه نانوفناوری نیز می خواهند فعالیت کنند به شدت وجود خواهد داشت؛ زیرا نانوفناوری به شدت نیازمند ایده ها و افکار جدید است که لازمه آن وجود نظام مالکیت فکری برای صیانت از ایده ها و افکارنو متخصصین این حوزه است.

● شبکه سازی آزمایشگاه های کشور:

وجود تجهیزات آزمایشگاهی به صورت شبکه ای و سرویس دهی به موقع آن ها ، یکی از زیر ساخت های لازم برای توسعه دانش و فناوری است. در حال حاضر در کشور علاوه بر این که تجهیزات کامل آزمایشگاهی اصلی مورد نیاز حوزه فناوری نانو در کشور وجود دارد( به جز چند مورد خاص) ، ولی عدم خدمات دهی تجهیزات موجود، مشکل اساسی در این زمینه است. این مسأله به دو شکل است؛ اول اینکه مجموعه های رقیب در دادن سرویس آزمایشگاهی به یکدیگر همکاری لازم را ندارند و گاهی بین دو دانشکده این مسائل بروز می کند . ضمن این که برای گرفتن سرویس نیز پروسه طولانی بروکراسی حاکم است.

مشکل دوم مربوط به خدمات فنی است که به دلیل ضعف دانش در کاربری این تجهیزات در بعضی موارد مشاهده می شود ابزاری بلا استفاده مانده یا کاربران، در درستی نتایج بدست آمده توسط اپراتورهای تجهیزات تردید دارند. این دو مشکل با شبکه سازی صحیح آزمایشگاه ها قابل رفع است.

● صندوق های حمایت از سرمایه گذاری ریسک پذیر:

در دنیای پیشرفته به دلیل ریسک بالای سرمایه گذاری در صنایع high-tech برای حمایت از شرکت هایی که در این زمینه ایجاد می شوند صندوق هایی برای حمایت مالی ایجاد شده است که با انجام حمایت های مالی، ریسک سرمایه گذاری در این صنایع را کاهش و انگیزه سرمایه گذاری در این زمینه ها را تقویت می نمایند. در کشور ما این ساختارها یا بوجود نیامده یا وظیفه مشخصی در این زمینه به روشنی به آن ها واگذار نشده است. این مشکل در حوزه نانوفناوری نیز می تواند باعث بروز مشکلاتی در زمینه سرمایه گذاری شود و به دلیل ریسک بالای سرمایه گذاری در این حوزه با کاهش انگیزه سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در این زمینه مواجه خواهیم شد.

● اعزام دانشجو به خارج و مهاجرت مغزها:

فناوری های نو، خصوصیت بارز آن ها متخصص محور بودن است و نقش نیروی انسانی ماهر و دانشمند در توسعه آنها ، بسیار پررنگ تر از سایر فناوری ها است. معضلی که هم اکنون با آن مواجه هستیم ، مهاجرت نیروهای تحصیل کرده از کشور است که باعث از دست رفتن نیروهای کارآمد و متخصص کشور در حوزه های مختلف به خصوص hightech شده است. این مسئله عوامل مختلفی دارد که می توان به نبود صنایع high-tech در کشور ، نبود امکانات و رفاه لازم و سیاست های غلط اشاره کرد. به عنوان مثال، تاکنون کشور با هزینه های زیاد ، دانشجویانی را به صورت بورس به خارج اعزام می کرد که اکثر آنان نیز به کشور برنمی گردند. شاید اگر به جای فرستادن دانشجو، دعوت از اساتید خارج از کشور و ارایه درس توسط آنان در دستور کار قرار می گرفت ، موج مهاجرت را می توانستیم به نوعی کنترل کنیم. ضمن این که توسعه دانشگاه های داخلی و دسترسی به منابع علمی دنیا نیز به حد قابل قبولی رسیده است. از طرف دیگر ، هزینه دعوت از اساتید خارجی کمتر از اعزام دانشجو است و ضمن آن که حضور دانشجو در داخل کشور، خود از نظر بومی شدن زمینه های تحقیقاتی و پایان نامه های آنها مفیدتر به حال کشور خواهد بود، از حضور اساتید خارجی در داخل کشور نیز می توان استفاده های علمی مختلف برد.

● بازنگری در تعریف طرح ها

تعریف طرح های نانو فناوری باید به صورت کامل صورت گیرد تا در نهایت نتیجه مشخصی که دارای منافع اقتصادی نیز هست از آن طلب شود. متأسفانه تاکنون در کشور چنین دیدگاهی وجود نداشته است. اگر طرح های پژوهشی بصورت پراکنده و ابتر، تعریف و رها شوند، نتیجه ای جز اتلاف منابع و نرسیدن به اهداف که لااقل منافع اقتصادی را در برداشته باشد، محقق نخواهد گشت. در مورد فناوری نانو نیز لازم است در تعریف طرح ها تمام زنجیره ثمردهی فناوری از پژوهش تا تولید نیمه صنعتی و صنعتی، بازاریابی و غیره مدنظر قرار گیرد.

● توسعه فناوری نانو الزاماً به معنی ایجاد صنایع نو نیست

متأسفانه دید غلطی که در جامعه وجود دارد و گاهی سیاست گذاران و مدیران کشور را به اشتباه می اندازد، آن است که تصور می شود توسعه یک فناوری نوین مانند فناوری نانو، به معنی ایجاد صنایع نوین و فراموش کردن صنایع قدیمی و موجود است. در حالی که یک نقش مهم فناوریهای نوین، مانند فناوری نانو، ادغام در صنایع موجود و قدیمی و ارتقا دادن آن ها در دنیای رقابت است . نانوفناوری تاکنون در صنایع مختلف ادغام شده و حتی محصولات تجاری نیز در این زمینه به بازار ارایه داده است. از جمله این صنایع می توان به صنعت سرامیک، نساجی، سیمان، لاستیک و غیره اشاره کرد. در این صنایع نانو به عنوان ارتقا دهنده مطرح می شود و با بهبود کیفیت در محصولات آنها ارزش افزوده محصولات را بالا می برد. در زیر چند مثال آمده است.

۱) شیشه های همیشه تمیز: با ایجاد یک پوشش نانویی، آلودگی به این شیشه ها نمی چسبد؛ این کار را می توان در مورد ظروف چینی و کاشی نیز انجام داد

۲) لباس های ضد چروک و همیشه تمیز: با اضافه کردن الیافی با اندازه نانو و پخش آنها در سطح لباس، از کثیف شدن و چروک شدن آنها جلوگیری می شود.

۳) اضافه كردن نانو ذرات به سیمان و بالا بردن سیالیت آن كه به نحو بسیار مطلوبی نفوذپذیری آن را در برابر آب كاهش می دهد.

۴) با افزودن نانو ذرات به لاستیك ها، می توان امیدوار بود لاستیك هایی با عمر بالا و مقاوم در برابر سایش ساخته شود.

● تقدم مصالح كشور بر مصالح سازمانی در مدیریت فناوری نانو

از دیگر مسائلی كه می تواند توسعه فناوری را تحت الشعاع قرار دهد، وجود نداشتن دید كلان در بین مدیران بخش های مختلف تصمیم گیری و ترجیح تصمیمات بخشی بر تصمیمات ملی است. متأسفانه در موارد متعدد مشاهده می شود كه تصمیم گیران، سعی در حفظ منافع سازمانی خود دارند و منافع كل كشور را در نظر نمی گیرند. در اثر این تفكر، نمی توان سیاست گذاری درستی انجام داد و بدین گونه روند كارها كند شده و بودجه های محدود موجود نیز در زمینه های غیرمطلوب هزینه می شوند. مدیران متخصص، متعهد و دارای تفكر فرابخشی كه مصالح كشور را به مصالح سازمانی ترجیح می دهند، باید تصمیمات و سیاستگذاری ها را در اختیار داشته باشند. با وجود چنین نیروهایی، كشور ما خواهد توانست در زمینه فناوری نانو پیشرفت نماید.

● ضرورت اولویت بندی در فناوری نانو

بودجه مثل رودی است كه می توان آن را در چنان سطح وسیعی جاری ساخت كه به هر مترمربع، قطره آبی بیش نرسد؛ یا می توان با تأمل و دقت این رودخانه را در سطح محدود و مؤثری جاری ساخت، به گونه ای كه باعث آبیاری كامل و مفید این سطح محدود شود. یكی از مشكلات در تخصیص بودجه ها به همین موضوع باز می گردد.بودجه ، بدون اولویت بندی در تخصیص، در طرح های بسیاری تقسیم می شود و در نتیجه بودجه اندكی به هر طرح اختصاص می یابد. اغلب این طرح ها نیز در همان ابتدای كار متوقف شده و به نتیجه نمی رسند. اگر به جای تقسیم بودجه در این همه طرح، تمام انرژی و سرمایه موجود روی سه یا چهار صنعت مهم و كلیدی صرف شود. توانمندی كشور در حوزه فناوری ناو به سطح قابل قبولی خواهد رسید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید