شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
حسادت یعنی شکست رابطه
ممکن است بسیاری افراد در طول زندگی خود حتی برای دورهای کوتاه مبتلا به حسادت شده باشند. متاسفانه بسیاری از افراد این عادت ناپسند را دوست داشتن تلقی میکنند و معتقدند حق دارند به دلیل احساس خود بر همه جنبههای همسر یا اعضای خانواده خود احاطه داشته باشند و طرف مقابل نیز اگر آنها را دوست دارد باید این اجازه را به آنها بدهد.
واقعیت این است که چنانچه این عارضه درمان نشود و از بین نرود، تبعات جسمی و روحی زیادی برای فرد به همراه میآورد. در واقع حسادت بزرگترین و بیشترین ضربه را به خود فرد وارد میکند و آنچه را دارد نیز از وی میگیرد.
البته فرد در چنین مواقعی تصور میکند حق با اوست و تمام دنیا علیه او دست به دست هم دادهاند، اما اگر بتواند زاویه دید خود را تغییر دهد خواهد دید که چقدر ساده همه چیز بهتر میشود.
چند ماه قبل یکی از دوستانم به دیدنم آمد و گفت میخواهد در مورد مسالهای که موجب آزارش شده با من صحبت کند. وقتی موضوع را جویا شدم مشخص شد مدتی است با همسرش مشکل دارد.
او گفت بتازگی همسرش تمایل دارد بیشتر وقت خود را در خارج از منزل بگذراند و با آشنایان و دوستان باشد. به عقیده دوستم همسرش از بودن با هر کسی غیر از او راضی بود.
دوستم میگفت وقتی همسرم به منزل میآید از او میپرسم کجا بوده و چه میکرده و او نیز توضیحاتی میدهد، اما من آنها را باور ندارم. درواقع اعتماد میان ما از بین رفته است.
حتی گاهی وقتی میدانم با دوستانش یا بستگان در جایی جمع هستند به بهانههای گوناگون در حوالی آن محل پرسه میزنم تا شاید رفتن و آمدن او را تحت نظر داشته باشم. در طول روز چندین بار به تلفن همراهش زنگ میزنم و هر بار یکی دو سوال جزیی میپرسم، اما هیچ کدام از این کارها مرا قانع نمیکند.
با خود میگویم نکند دیگر مرا دوست ندارد؟ نکند دوستانش برایش مهمتر از زندگی مشترکمان هستند؟ نکند من به اندازه کافی خوب نیستم و صدها سوال دیگر.
در واقع رابطه میان ما روز به روز سرد و سردتر میشود و این موضوع مرا دیوانه میکند. او همسر من است و باید بیشتر به من توجه کند.
البته بهانهای هم ندارم، زیرا به کارهای منزل و من و فرزندمان بخوبی میرسد. همیشه خوراک و پوشاک تمیز ما آماده است، اما احساس میکنم به اندازه سابق مرا دوست ندارد و میخواهد مرتب وقتش را با دیگران بگذراند.
دوستم روز به روز در حال چاق شدن است. نامرتب شده. بیحوصله و شکاک شده است. مرتب منفیبافی میکند و بدترین چیزها را در ذهن خود میپرورد.
تمام اینها نشانههایی است بر اینکه او در حال خودخوری است و دچار حسادت بیمورد شده است.
این کارها و افکار نهتنها او را غمگین و بیمار میکند، بلکه موجب دوری هر چه بیشتر او از همسرش میشود.
این بیاعتمادی که میان او و همسرش ایجاد شده نهتنها سازنده نیست، بلکه چیزهای خوبی را هم که تا به حال داشتهاند از بین میبرد.
حالا کار به جایی رسیده که دوستم خواهان خروج از این وضعیت کشنده است و حاضر است هر کاری انجام دهد تا اوضاع و رفتار همسرش تغییر کند.
با اینکه من مشاور خانواده هستم و میتوانم به او کمک کنم، اما تا وقتی او خودش را تغییر ندهد هیچکس و هیچ چیز نمیتواند اوضاع را بهتر کند.
آنچه باید در موارد مشابه بگویم این است که حسادت راهی مطمئن برای شکست و از بین رفتن در روابط و از دست دادن هویت افراد است.
حسادت بتدریج عزت نفس و اعتماد شما را به خود از بین میبرد و زندگیتان را تباه میکند. افرادی که دچار حسادت شدهاند از هیچ چیز به طور کامل احساس رضایت و لذت نمیکنند. حتی شاید بتوان گفت هیچ چیزی مخربتر و تباهکنندهتر از حسادت نیست. چرا که حسادت موجب اضطراب، خشم، تنهایی، نفرت و ترس میشود.
شاید افراد خودشان متوجه حسادتشان نباشند، اما باید با نشانههای روحی و جسمی ناشی از آن مراقب خود باشند. در عین حال هیچ کس از ارتباط با یک فرد حسود لذت نمیبرد، زیرا حسادت جذابیتها و محبت وجود فرد را از بین میبرد و او را تبدیل به یک دشمن میکند. با اینکه کسی حسادت و ارتباط با یک فرد حسود را دوست ندارد پس چطور این همه حسود وجود دارد؟!
البته عوامل زیادی وجود دارند، اما اصلیترین آنها شکست در روابط است و این مورد نیز عموما به ۲دلیل ایجاد میشود:
- چیزی تغییر کرده و فرد به دلایلی احساس میکند که قادر به ارتباط صادقانه و راحت نیست.
- یک یا هر دو طرف در رابطه در حال زورآزمایی خود از طریق نادرست بوده و خشم خود را بهگونهای بروز میدهند که موجب ناراحتی و آزار طرف مقابل شود.
در هر دو مورد نیز رابطه مملو از ترس و خشم و خیالبافی میشود. به همین دلیل نیز در چنین مواردی فرد از اینکه طرف مقابل دیگر علاقهای به برقراری ارتباط با وی نداشته باشد یا اینکه نکند او را ترک کند، نگران است. از طرف دیگر هر حرکت و جمله و اشاره طرف مقابل را به بدترین تعبیر تفسیر میکند و تصور میکند منظور وی آزار و حتی در مواردی خیانت به اوست.
ما باید در فرصتی که به عنوان عمر به ما داده شده زندگی را زیباتر کنیم، پس:
- اگر شما نیز احساس حسادت میکنید باید بکوشید خیلی صادقانه و راحت ارتباط برقرار کرده و با طرف مقابل گفتگو کنید. بکوشید سوال کردن و تصور بدترین چیزها را کنار بگذارید. طرف مقابل را آزاد بگذارید و رفتار پرخاشگرانه و دفاعی و افراطی نداشته باشید.
- مهمتر اینکه بکوشید اینقدر تشنه اطمینان خاطر گرفتن نباشید. اگر شما آنقدر برای خودتان احترام قائل نیستید که بتوانید ترسهایتان را کنترل کنید دیگران چگونه میتوانند به شما احترام بگذارند؟
- در ضمن باید به خودتان یادآوری کنید که یک رابطه تنها در صورتی باارزش است که زنده و پویا باشد و این مساله نیز بدون اعتماد متقابل محقق نخواهد شد.
در ضمن احساس حسادت همواره از ضعف و ناتوانی فرد سرچشمه میگیرد و از بین بردن آن هیچ ارتباطی به طرف مقابل یا همسرتان ندارد، بلکه خودتان باید با غلبه بر احساسات منفی، این هیولا را از خانه دل خود بیرون کنید تا رابطه دوباره شاداب شود و جان بگیرد!
مترجم : سحر کمالینفر
منبع: guardian
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست