جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شعر معاصر فارسی ازبكستان


شعر معاصر فارسی ازبكستان

بیان نقش شاعران و نویسندگان ماوراءالنهر در شكل دهی به زبان و ادبیات فارسی در درازنای تاریخ این زبان, در سال های پس از ورود اسلام به جهان ایرانی توضیح واضحات است

بیان نقش شاعران و نویسندگان ماوراءالنهر در شكل دهی به زبان و ادبیات فارسی در درازنای تاریخ این زبان، در سال های پس از ورود اسلام به جهان ایرانی توضیح واضحات است, اما جدایی سرنوشت سیاسی این دو قوم پس از تشكیل سلسله صفویه در ایران و ازبكان شیبانی در ماوراءالنهر در قرن دهم هجری/ شانزدهم میلادی كه در قرن بیستم همزمان با انقلاب اكتبر ۱۹۱۷ روسیه و پا گرفتن حصار آهنین كمونیست به گرداگرد این منطقه به اوج خود رسید، شاعران، نویسندگان و عالمان و محققان دو سوی جیحون را از یكدیگر بی خبر ساخت. بر فرزندان رودكی در ماوراءالنهر در شهرهای باستانی سمرقند، بخارا،‌ترمذ، فرغانه و تاشكند در طول حاكمیت نزدیك به یك قرن سلطه سیاه كمونیست چه گذشت؟ آبا با شكسته شدن پیوند پوشالی كمونیست در این مناطق در سال ۱۹۹۱ دریچه ای رو به گذشته نیاكان این مردمان باز نشد؟ ما در این مجال اندك سعی خواهیم كرد چشم انداز نسبتاً روشنی از شعر معاصر فارسی قرن بیستم با تكیه بر وضعیت دو دهه اخیر در این مناطق ترسیم كنیم.

تحولات عظیم سیاسی ای كه در طول قرن بیستم در منطقه ماوراءالنهر حادث شد، این منطقه را در سه مقطع حساس و سرنوشت ساز تاریخی قرار دارد كه در نهایت با تعریف واحدهای جدید جغرافیایی درمنطقه، هویت های مشخص فرهنگی و اجتماعی تازه ای برای آن ایجاد كرد:

۱- سال های ۱۹۰۰- ۱۹۲۴ م

۲- سال های ۱۹۲۴- ۱۹۹۱م

۳- سال های ۱۹۹۱-۲۰۰۰م

در مقطع تاریخی نخست (۱۹۰۰- ۱۹۲۴)، در سه واحد جغرافیایی و سیاسی فرمانداری نظامی تركسان به مركزیت بخارا زبان فارسی به عنوان زبان ادبی و در منطقه اخیر، یعنی بخارا و برخی از شهرهای بزرگ مناطق دیگر از جمله سمرقند و ترمذ و خجند، زبان مادری ساكنان آن بود/ در این سال ها، بخارا و سمرقند و خجند مركز تحولات ادبی در حوزه فارسی زبانان و ماوراءالنهر بود. نخستین شاعران نوگرای ماوراءالنهر نیز در همین مناطق به خلق آثار خود پرداختند. فطرت بخارایی (مقت- ۱۹۳۷م)،عینی (ف ۱۹۵۴ م)، منظم(ف ۱۹۳۴م)، عجزی سمرقندی،(ف ۱۹۲۶)، اسیری خجندی (ف ۱۹۱۶)م و سید احمد وصلی (ف ۱۹۲۵) از آغازگران شعر معاصر فارسی در ماوراءالنهر بودند به ویژه در نقش فطرت در پیدایش شعر و نثر عصر بیداری ماوراءالنهركه با تحول جدید محتوا و بن مایه های شعری از جمله وارد كردن مفــــهوم وطن، استقلال، آزادی، شیوه نوین تعلیم و تربیت همراه بــود، و نیــز اشعــــار انقلابی عینی در تهییج افكار عامه مردم، شایسته یاد كردی جداگانه است.

در مقطع تاریخی دوم كه از ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱ به مدت ۶۷ سال به طول انجامید پنج واحد جغرافیایی جدید قزاقستان, قرقیزستان, تركمنستان,‌ازبكستان و تاجیكستان در این منطقه شكل گرفت كه تقسیم بندی آن اساساً به مؤلفه های نژادی و زبانی و سیاسی تكیه داشت تا پیشینه تاریخی فرهنگی و ادبی آن.

در این سال ها هر چه از عمر جمهوری شوروی می گذشت از اهمیت زبان های بومی كاسته می شد و در مقابل, جایگاه زبان روسی در سیستم دولتی و فرهنگ خانواده ها مستحكم تر می شد, حتی برخی از تاجیك زبان ها و تمایندگان آنها كه میراث دار اصلی زبان فارسی در منطقه بودند از اینكه بگویند«من افتخار دارم كه تاجیك روس زبان هستم» ابایی نداشتند( خراسان است اینجا: ۱۹۹۶ ص ۲۸۴)

در این سال ها زبان فارسی علاوه بر جمهوری تاجیكستان كه از سال ۱۹۲۴ با نام تاجیكی به عنوان زبان ادبی و دولتی به حیات خود ادامه می داد, در سایر جمهوری‌ها تقریباً به طور كامل از نظام دولتی خارج شد, جز در جمهوری ازبكستان كه به دلیل قرار گرفتن شهرهای بخارا, سمرقند, ترمذ و فرغانه در آن كه به شكل سنتی در طی هزاران سال از مراكز ادب فارسی بودند, در بین تاجیك زبان این مناطق به صورت محدود در نظام تعلیم و تربیت و خانواده باقی ماند و با این تذكر كه بسیاری از شخصیت های فرهنگی, نویسندگان و شاعران این مناطق در این سال ها به جمهوری تازه تأسیس تاجیكستان مهاجرت كردند و دوشنبه به عنوان پایتخت كشور جدید,‌مقام و موقعیت تخست را در حوزه جریان های ادبی به خود اختصاص داد,‌تمام شاعرانی كه در سال های پس از انقلاب ۱۹۱۷ از ورود به دایره ادبیات شوروی سرباز زده بودند مغضوب شدند. كسانی همانند تمهید سمرقندی (ف ۱۹۷۵م)‌سال های زیادی از عمر خود در زندان های شوری سپری كردند و بخش اعظم آثارشان در مقابل چشمان شاعر در آتش سوزانده شد و كسانی امثال خوبی سمرقندی (ف ۱۹۷۶م) وافی سمرقندی( فوت ۱۹۷۱م) و ده ها شاعر دیگر مجبور به مهاجرت از وطن و اقامت در عربستان و افغانستان, تركیه و مصر شدند. (اوراق ناسوخته: ۱۹۹۷ ص ۵-۷؛ ارمغان: ۱۹۹۸ ص ۷-۱۰).

فترت واقعی زبان و ادب فارسی در این مناطق كه از سال های دهه سی قرن بیستم شروع شده بودو در سال های شصت به اوج خود رسید,‌اما در ساب های دهه هفتاد و هشتاد این قرن همزمان با تكامل شخصیت های نسل معاصر زبان و ادب تاجیكی در تاجیكستان,‌جهر های نسبتاً موفقی در درون خاك ازبكستان نیز در حال رشد بودندو جانی بیك قوناقف(۱۹۴۱- ۱۹۹۰) مطرح ترین شاعر این نسل است. ادبیان معاصر فارسی ازبكستان مدیوت نام وی است و همان كسی كه نسل جدید شاعران فارس تاجیكستان این كشور پس از سال های ۱۹۸۵م، خود را مدیون تلاش های او در راه احیای مجدد زبان مادری می دانند.

در حقیقت اعلام پروستریكا و گلاسنوست در اتحاد جماهیر شوروی در سال های ۱۹۸۵ م نقطه آغازین تحولات نوین ادبیات دوران استقلال جمهوری های ماوراءالنهر در سال ۱۹۹۱م بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید