جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاه باطنی به باطن نماز


نگاه باطنی به باطن نماز

نگاه عمیق و باطنی به نماز برای توجه به این مهم است که اولا چه نمازی و ثانیا چگونه نماز می تواند مایه آرامش روانی و تعالی زندگی دنیوی و اخروی ما باشد

مطالبی که در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای است مختصر از نگاه و کلام باطنی عارفان و واصلان روشن بین به باطن نماز ... و نماز، اگر نماز باشد، دل را که زبان باطن است به یاری می‌طلبد ...

نماز داستان رهایی انسان از خود و رسیدن او به خدا است. انسانی که در سراسر زندگی سراسیمه و پرشتاب در کندو کاو معنای خویش است و تا دستکم اندکی از این معنی را در نیابد از پانمی‌نشیند، لاجرم در جستجوی فرصتی است که فارغ از نیک و بد حیات به سرچشمه ناب همه معانی دست یازد، دمی با او خلوت گزیند و حکایت دل با او باز گوید.

نگاه عمیق و باطنی به نماز برای توجه به این مهم است که اولا چه نمازی و ثانیا چگونه نماز می‌تواند مایه آرامش روانی و تعالی زندگی دنیوی و اخروی ما باشد؟

به راستی آدمی در دنیای امروز، در جلوه‌نمایی آزمندی‌ها و مطامع محتاج فرصتی است که از برون خسته و افسرده، اندکی گریخته و سری به درون متعالی خویش زند و چشمی به روشنایی بازکند و واسطه این کار جز نماز چیست؟

و چه خوب است که انسان حکایت باطن نماز را از کسانی بشنود که نگاه باطنی به آن دارند.

● توجه به عزت ربوبیت و ذلت عبودیت

یکی از آداب قلبیه در عبادات و وظایف باطنیه سالک آخرت، توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت است و آن یکی از منازل مهم سالک است، ... که کمال و نقص انسانیت تابع کمال و نقص این امر است. هرچه خودبینی و خود خواهی در انسان غالب باشد،از کمال انسانیت دور و از مقام قرب ربوبیت مهجور است.

این کلام عارف و مجاهد بزرگ امام خمینی(ره) در کتاب شریف اسرار الصلاه است که در اوج عرفان نظری و عملی، در اوج مجاهده و حرکت انقلابی نیز هست و همه اینها به مدد وصل به سرمنزل همه حرکت‌ها ست که از راه نماز حاصل می‌گردد.

▪ خشوع:

از دیگر مقدمات سیر به باطن عبادات بویژه نماز خشوع است. امام خمینی(ره) در این زمینه آورده‌اند: “یکی از اموری که از برای سالک در جمیع عبادات خصوصا نماز - که سرآمد همه عبادات است و مقام جامعیت دارد - لازم است خشوع است و حقیقت آن عبارت است از خضوع نام ممزوج باحب یا خوف و آن حاصل شود از ادراک عظمت و هیبت جمال و جلال.

مراتب خشوع به حسب مراتب ادراک عظمت و جلال و حسن و جمال است “قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون”

▪ طمانینه:

هر امری را ادبی است که مقدم لازم رسیدن کامل به آن می‌باشد و این امر هرچه بزرگتر و عظیم‌تر، مقدم‌ مهمتر و رعایت آن اثرگذارتر است.

“... و از آداب مهم قلبیه عبادات، خصوصا عبادات ذکریه، طمانینه است و آن عبارت است از آنکه شخص سالک، عبادت را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر به جا آورد، زیرا که اگر عبادات را با حال اضطراب قلب و تزلزل به جا آورد، قلب از آن عبادت منفعل نشود و آثاری از عبادت در ملکوت قلب حاصل نشود و حقیقت عبادت صورت باطنیه قلب نگردد. و تا قلب را اطمینان و سکونت و طمانینه و وقار نبود، اذکار را در آن تاثیری نیست و از ظاهر و ملک بدن به ملکوت باطن نفس سرایت ننماید ...”

“در حدیث است که هر کسی که قرآن را در جوانی بخواند، قرآن با گوشت و خونش مختلط شود” و نکته آن، آن است که در جوانی اشتغال قلب و کدورت آن کمتر است، از این جهت قلب از آن بیشتر و زودتر متاثر شود و اثر آن نیز بیشتر باقی ماند.

● محافظت عبادت از تصرف شیطان

عقل سلیم حکم می‌کند که امور مهم که از ناحیه دشمن خاص خود ضربه‌پذیر هستند بیش از پیش نیاز به حمایت و حفاظت دارند و این امر کلی در همه عبادات علی‌الخصوص ذکر صلاه لازم و مبرهن است یکی از مهمات آداب قلبیه نماز و سایر عبادات که از امهات آداب قلبیه است و قیام به آن از عظائم امور و مشکلات دقایق است، محافظت آن است از تصرفات شیطانی.

و شاید آیه شریفه که می‌فرماید: در وصف مومنین “الذین هم علی صلاتهم یحافظون” اشاره به جمیع مراتب حفظ باشد که یکی از آن مراتب بلکه اهم مراتب آن، حفظ از تصرفات شیطان است.

● نشاط و بهجت

نشاط و بهجت علاوه بر آنکه از نتایج بارز نماز و عبادات می‌باشد که بر هرکسی که یک بارهم به واقع عبادات و نمازهای خود نزدیک شده باشد کشف و درک شده است، از طرفی از مهمترین مقدمات آن نیز می‌باشد.

و دیگر از آداب قلبیه نماز و سایر عبادات که موجب نتایج نیکویی است، بلکه باعث فتح بعضی ابواب و کشف بعضی از اسرار عبادات است، آن است که سالک، جدیت کند که عبادت را از روی نشاط و بهجت قلب و فرح و انبساط خاطر به جا آورد و از کسالت و ادبار نفس در وقت عبادت احتراز شدید کند.

پس وقتی را که برای عبادت انتخاب می‌کند وقتی باشد که نفس را به عبادت اقبال است و دارای نشاط و تازگی است و خستگی ندارد. زیرا که اگر نفس را در اوقات کسالت و خستگی وادار به عبادت کند ممکن است آثار بدنی به آن مترتب شود که از جمله آنها آن است که انسان از عبادت منفجر شود در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: لاتکرهوا الی انفسکم العباده” خود را به اکراه به عبادت وادار مسازید.

● تفهیم

یاد کردن از تفهیم از تلاوت بسیار دقیق و جالب در گفتار عارفان بویژه امام خمینی در مورد نماز و سایر عبادات می‌باشد که انسان را به عمق و اهمیت خاص نماز و رعایت لطایف خاص و مقدمات ظریف آن مشتاق و آگاه می‌سازد.

یکی از آداب قلبیه عبادات، خصوصا عبادات ذکریه، تفهیم است و آن چنان است که انسان قلب خود را در ابتدای امر چون طفلی پندارد که زبان باز نکرده و آن را می‌خواهد تعلیم دهد پس هریک از اذکار و اوراد و حقایق و اسرار عبادات را با کمال دقت و سعی به آن تعلیم دهد و در هر مرتبه‌ای از کمال هست، آن حقیقتی را که ادراک نموده به قلب بفهماند. پس اگر اهل فهم معانی قرآن و اذکار نیست و از اسرار عبادت بی‌بهره است، همان معنای اجمالی را که قرآن کلام خداست و اذکار، یادآوری حق است و عبادات، اطاعت و فرمانبرداری پروردگار است، تعلیم قلب کند و به قلب همین معانی اجمالیه را بفهماند.

● حضور قلب

شاید بتوان همه مراتب عبادات و مقدمات آنها را وابسته به امر مهم حضور قلب دانست چرا که حضور قلب یعنی حضور در محضر ملکوت خداوندگار و این نه تنها مقدمه لازم همه اعمال و اذکار بلکه بزرگترین نتیجه و مقصود مورد نظر است.یکی از اسرار عبادات و فواید مهم، که هم مقدمه آن است، آن است که جمیع مملکت باطن و ظاهر، مسخر در تحت اراده الله و متحرک به تحرک الله شود و قوای ملکوتیه و ملکیه نفس از جنود [سپاهیان] الله شوند و همگی نسبت به حق‌تعالی سمت ملائکه‌الله را پیدا کنند ... و نتیجه این تسلیم اراده به حق در دار آخرت آن شود که حق‌تعالی اراده او را در عوالم غیب نافذ فرماید و او رامثل اعلای خود قرار دهد و این سلطنت الهیه‌ای است که به بنده دهند از برای ترک اراده خود و ترک سلطنت هواهای نفسانیه و اطاعت ابلیس و هیچ یک از این نتایج که ذکر شد حاصل نمی‌شود مگر با حضور قلب کامل. اگر قلب در وقت عبادت غافل و ساهی باشد، عبادت او حقیقت پیدا نکندو شبه لهو و بازی است.

از حضرت رسول ختمی‌ مرتبت روایت است که “عبادت کن خدای تعالی را چنانچه گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌‌بینی او تو را می‌بیند.”

آنچه گذشت تنها بخش کوچکی ازنظر اهل دل بر باطن نماز است و هرکس در هر مرتبه‌‌ای می‌تواند از نماز و عبادات بهره خاص خود را ببرد و این رمز وجوب نماز است برهمه افراد مکلف و نهی از ترک آن‌که سبب هلاکت انسان در دنیا و آخرت و دوری از مسیر سعادت است.

سید رضا علوی