شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

سانسور مطبوعات در دوره پهلوی


سانسور مطبوعات در دوره پهلوی

از تاریخ سانسور مطبوعات ایران بیش از یک قرن می گذرد, از آن هنگام که شیخ هاشم شیرازی ساکن کلکته, رساله یی علیه ناصرالدین شاه نوشت و به تعاقب آن نخست اداره سانسور تاسیس شد, آنگاه بر اساس فرمان شاهنشاهی حکومتی نظارت بر چاپخانه ها و طبع آن در روزنامه «دولت علیه ایران», اعلانی رسمی یافت تا به امروز, روزنامه های ایران تاریخ پرفراز و نشیبی را به خود دیده است

از تاریخ سانسور مطبوعات ایران بیش از یک قرن می گذرد، از آن هنگام که شیخ هاشم شیرازی ساکن کلکته، رساله یی علیه ناصرالدین شاه نوشت و به تعاقب آن نخست اداره سانسور تاسیس شد، آنگاه بر اساس فرمان شاهنشاهی (حکومتی) نظارت بر چاپخانه ها و طبع آن در روزنامه «دولت علیه ایران»، اعلانی رسمی یافت تا به امروز، روزنامه های ایران تاریخ پرفراز و نشیبی را به خود دیده است. یک زمان شمار روزنامه ها رو به کثرت گرایید و زمانی دیگر در محاق سانسور گرفتار آمد و از شمار آن کاسته شد.

مطالعه کتابخانه یی اسناد و کتب مرجع حاکی از آن است که امر پژوهش و بررسی وضعیت مطبوعات ایران به ویژه دوره پهلوی چندان زیبنده عرصه فرهنگ و ادب این سرزمین نیست. کاستی های موجود در این زمینه فراوان است و چه بسا کمتر از اهمیت پدیده مطبوعات و سرگذشت تاریخی آن در ایران، بر روی مسائل مربوط به این حوزه تحقیق و تفحص انجام شده است.

از میان کارهای انجام شده می توان به دوره چهارجلدی تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدرهاشمی، کار دکتر فریبرز خسروی، تحقیق گوئل کهن، همچنین اثر عبدالرحیم ذاکرحسینی به عنوان کاری شاخص و قابل استناد نظر افکند اما نمی توان تاریخچه و فلسفه مطبوعات ایران در دوره های تاریخی آن را به این تعداد آثار محدود کرد.

فریبرز خسروی در کتاب خود «تحلیلی بر سانسور کتاب در دوره پهلوی دوم» تاریخ سانسور مطبوعات عصر پهلوی دوم را به سه دوره تاریخی ۲۰ الی ۳۲، ۳۳ الی ۴۱ و ۴۲ الی ۵۷ تقسیم کرده است.

دوره نخست که دوره رفع اختناق سیاسی پس از تبعید رضاشاه به جزیره موریس را دربرمی گیرد، مطبوعات در آزادی کامل از وکلا، وزرا و حتی شخص شاه انتقاد می کردند و شمارشان رو به فزونی گرفت. هاشمی در این باره نوشته است؛ «جراید دومرتبه پا به دایره انتشار گذاشتند و هر روز در طهران و شهرستان ها یک یا چند روزنامه تازه منتشر می شد و چون پس از مدتی نبودن آزادی از نور آزادی برخوردار شده بودند، لذا در مرحله اول تمام صفحات و اوراق جراید با انتقاد از دوره گذشته و اعمال خلاف قانونی که صورت گرفته، می پرداختند و جراید به شدت از شاه سابق و دستگاه پلیس او بدگویی می کردند و به خصوص با پیشامد محاکمه مختاری رئیس کل شهربانی سابق و جمعی از همکاران وی این انتقادات رو به فزونی می گذاشت. در این دوره علاوه بر بعضی از جراید که سابقاً منتشر می شده و در زمان شاه سابق یا توقیف یا مدیران آنها از انتشارش صرف نظر کرده بودند، از قبیل نجات ایران، اقدام به امید و... روزنامه های زیادی هم تازه انتشار می یافت و هر روز به تعداد آنها افزوده می شد.»۱

البته طی این سال ها مواردی از محدودیت ها نیز وجود داشت که به سبب شرایط بین المللی و اشغال ایران توسط «متفقین» بر پیکره مطبوعات اعمال شد. به گفته بهارلو در سال های نخست این دهه نوشتن بر ضد «متفقین» و به سود کشورهای «محور» در حال جنگ برای گردانندگان جریده عواقب داشت و برای آنان محدودیت به بار می آورد.۲

علاوه بر این وضعیت سیاسی ایران نیز که بلافاصله پس از سقوط رضاشاه با حکومت نظامی گره خورد، ناچار آزادی مطبوعات را تا حدی محدود کرد. هاشمی می نویسد؛ «از شهریور ۱۳۲۰ به بعد چون حکومت نظامی در تهران و بعضی از شهرستان ها برقرار شده بود، لذا غالباً جراید به وسیله حکومت نظامی توقیف و برای مدتی از انتشار آنها جلوگیری می شد. با اشاره دولت ها حکومت نظامی می توانست برای هر مدت و هر اندازه که لازم بداند از نشر روزنامه جلوگیری نماید. برای نشر و دریافت امتیاز از سوی شورای عالی فرهنگ شرایط و مقررات مشکلی به صورت تصویب نامه از هیات وزرا گذشت.»۳

هنوز دوره سلطنت محمدرضا شاه به یک سالگی نرسیده بود که با روی کار آمدن قوام السلطنه و به هم ریختگی اوضاع سیاسی کشور و نابسامانی وضعیت اقتصادی که مردم را در تنگنای معیشت قرار داده بود، «حکومت نظامی تمامی مطبوعات را منحل کرد و مدیران آنها را به زندان انداخت و غاز میان کل جراید آن روزف فقط نشریه یی به نام اخبار روز از طرف دولت منتشر شد که حاوی اخبار جاری روز بود.»۴

در دوره دوم پس از کودتای ۲۸ مرداد که حکومت نظامی دیگری برقرار شد، بنا به نوشته خسروی «حال و هوای مطبوعات چنان بود که جریان دادگاه و دفاعیات مصدق و یاران وی در مطبوعات منعکس می شد. با آنکه تاسیس ساواک در سال ۳۶ بر محدودیت ها افزود و سانسور سیاسی وسیعی را حاکم کرد، آزادی نسبی حاکم بر این دوره به ویژه در سال های آخر آن در مقایسه با دوره بعد وضعیت مطلوب تری فراهم آورده بود.»۵

خسروی وضعیت مطبوعات در دوره سوم ۴۲ تا ۵۷ را رو به رشد توصیف کرده است. او می نویسد؛ «پس از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی به طور فزاینده یی رشد یافت و سانسور نیز به صراحت با ابلاغ آیین نامه به سردبیران جراید، اعمال می شد.» از آنجا که موضوع این مقال «سانسور» است، بی مناسبت نیست که نمونه ابلاغیه های موجود در خصوص اعمال سانسور آورده شود؛

- سینماهای قزوین را بر اثر تقاضای افزایش بلیت تعطیل کردند. (چاپ نشود)

- خبرگزاری رویترز از پیشاور خبری مخابره کرده است که بعضی قبایل علیه دولت قیام کرده اند. البته علت قیام اعتراض به اصلاحات ارضی است که در پاکستان اجرا شده. (قابل چاپ نیست)

- در مورد نامه ها، شکایات کارگران و کارمندان که به هر علت و سببی از کارخانجات و ادارات اخراج می شوند هیچ نوع خبر، مطلب، نامه وارده و شکواییه نباید چاپ و منتشر شود.

- خبر روزنامه های صبح در مورد به گروگان گرفتن ۱۶ یهودی در واشنگتن تیتر اول نشود، بلکه در ستون باشد.

- خبر مشروح شهرک دانشگاهیان همراه عکس چاپ شود.

- هیچ گونه مطلب، خبر و تفسیر پیرامون تغییر ساعت به هیچ وجه چاپ نشود.

- برادر آقای گنجی وزیر آموزش و پرورش در تهران فوت شده چون وزیر آموزش و پرورش در تهران نیست، هیچ خبری حتی به صورت آگهی قابل چاپ نیست.

- مطالب ضد مائو بعد از این دیگر چاپ نشود.

- اظهارات سناتور لاجوردی در مورد احتمال زلزله در تهران و اثر آن روی ساختمان های فعلی قابل چاپ نیست.

- خبرها همچنین گزارش ها و مطالبی درباره اینکه بوتو حکومت شریعت اسلامی را قبول کرد، کاباره ها، میکده ها و کازینوها در پاکستان تعطیل شد و در آینده ایدئولوژی اسلامی در پاکستان حکومت خواهد کرد، به هیچ وجه در خبرها، مطالب، گزارش ها و تفسیرهای مربوط به پاکستان نباید منعکس شود، حتی اگر زبان خود بوتو باشد.

- عکس ملاقات کفیل وزارت اطلاعات بحرین با وزیر اطلاعات حتماً امروز چاپ شود.

- راجع به اجساد مومیایی حتی یک کلمه خبر و مطلب دیگر چاپ نشود.

- آسوشیتدپرس از لندن خبر داده است که دولت انگلستان به دستیاری سازمان سیا دولت دکتر مصدق را سرنگون کرد. این مطلب را اخیراً یک روزنامه نگار فرانسوی نوشته است. (چاپ نشود)

- هفت کوهنورد در کرج سقوط کرده و کشته شده اند( این خبر قابل چاپ نیست)

- راجع به سالروز قتل عام ارامنه هیچ گونه خبر، مطلب و عکسی قابل چاپ نیست.

- در مورد شیوع وبا در همدان و اطراف که تلفات هم داشته، مطلبی چاپ نشود.۶ با تمام این تحدیدها، نظام جراید موجود را تحمل نکرده و در سال ۵۳ دستور تعطیلی و توقیف بیش از ۵۰ روزنامه و مجله صادر شد و به اجرا درآمد.۷

در سال های ۵۶ و ۵۷ با شروع انقلاب زمینه آزادسازی مطبوعات فراهم آمد و در ماه های آخر این دوره جراید با کمترین ممیزی منتشر می شدند.۸

نیلگون دریایی

شماره منابع به ترتیب شماره زیرنویس ها بوده و یکجا آورده شده است.

پی نوشت ها

۱- محمد صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج ۱، بی تا، بی جا، (مقدمه)

۲- محمد بهارلو، «سانسور و فکر خطرناک نویسنده»، دنیای سخن، ۷۳ (سال ۱۲، ویژه نوروز ۷۶) ص ۲۹

۳- محمد صدرهاشمی، همان، ص ۳۳

۴- عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج ۲، تهران؛ ۱۳۸۰، نشر گفتار، ص ۱۲۲۷

۵- خسروی، فریبرز، تحلیلی بر سانسور کتاب در دوره پهلوی دوم، صص ۱۶۵ - ۱۶۴

۶- جواد مجابی، سخن در حلقه زنجیر، انتشارات سمندر، تهران؛ ۱۳۵۷، صص ۱۵- ۱۴

۷- محمد طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ص ۷۹۵

۸- خسرو، همان، ص ۱۶۸



همچنین مشاهده کنید