یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

معماری غرب


معماری غرب

محیط غار نشینی در طی هزاران سال هیچ مناسبتی برای آفرینش هنری پیشرفته و ظریف نداشته است زیرا تلاش برای صیانت ذات بیشترین بخش نیروی جسمی و فکری ایشان را به خود اختصاص می داده …

محیط غار نشینی در طی هزاران سال هیچ مناسبتی برای آفرینش هنری پیشرفته و ظریف نداشته است زیرا تلاش برای صیانت ذات بیشترین بخش نیروی جسمی و فکری ایشان را به خود اختصاص می داده است .که آثاری را از خود به جا گذاشته اند. نخستین آثاری که از انسان بدست آمده است متعلق به چهل هزار سال پیش است که در دورانهای مختلف زمین شناسی که شامل دورانهای پارینه سنگی نو سنگی و عصر برنز و مفرغ قابل برسی است که مجموعه این فعالیتها منجر به پیدای تمدنهای مخلتف و ایجاد شهر ها و روستا ها بر روی سطح این کره خاکی گردیده است .بررسی این دورانها نیاز به نوشتها و کا غذ های فراوان دارد که خارج از توان این نوشتار است ¹.اما بهترین مسیری که بر شناخت معماری غرب که همچون ریسمانی تافته از رشته الیافی که رنگ و مقاومتشان ثابت نمی ماند و هر بار به مناسبتی شکل و ظاهر و توان ریسمان دگرگون می گردد و تجربه های متنوع معماری غرب را به یکدیگر پیوند میزند ، را فرهنگ غرب سرا آغازش را معماری یو نان می داند که از نظر نویسندگان این نوشتار نیز مناسب برای آغاز این مجموعه نوشتار است .اما پیش از بررسی معماری غرب در دورانهای مختلف بهتر به دو نکته زیر توجه شود :

در آفرینش فضای معماری _ در گزینش مبانی و ابزارو در تعیین نحوه بر افراشتن پیکره کالبدی و در طریق بهره ورداری از آن _استدلال و گاه اسقرارهایی صورت می گیرند که زمینه اصلی شان ، به ادعای سازندگان و ناقذان اروپایی ، منطق است .

کاربرد منطق در تدوین شکل و معنای بناها ، به آنها اعتبار می بخشد و ، در صورت توفیق نیز بر اعتبار منطق می افزایدو آنرا ترویج می دهد.

در سنجش و در باز شناسی فضای معماری - در گزینش معیارها و ضابطه ها و شیوه هایی که برای شناخت فراوده های دوران گذشته و یا همزمان با زندگی ناقدان نقطه عطف بوده اند- از استدلال ها و استنتاج هایی بهره گرفته شده و می شود که فرای قواعد منطقی تدوین شده نمی رود . هر گونه اظهار نظری در باره معماری غرب باید بر اساس و متکی بر چهار چوبی باشد که «منطقی» می نماید:عطف به منطق «ارسطویی»،عطف به منطق «دکارت» ،عطف به منطق«کانت»و عطف به منطق «هگل»و بالاخره عطف به منطق دیالکتیکی ماتریالیستی ،که از همان روزهای زندگی «هگل» چنان در فضای تنگ قرن نوزدهم اروپا طنین انداز شد².



همچنین مشاهده کنید