غیرممكن، غیرممكن است

چرا برخی از افراد در كارهایشان ناموفق‌اند. عدم موفقیت آنها به دو دلیل عمده است:
۱) در پاسخ به مسوولیت‌ها و فرصت‌های پیش آمده، از خود مقاومت و شكیبایی نشان نداده و در اجرای كارها …

چرا برخی از افراد در كارهایشان ناموفق‌اند. عدم موفقیت آنها به دو دلیل عمده است:

۱) در پاسخ به مسوولیت‌ها و فرصت‌های پیش آمده، از خود مقاومت و شكیبایی نشان نداده و در اجرای كارها سهل‌انگاری كرده‌اند.

۲) راه و روش انتخابی آنها نادرست بوده است. به عبارت دیگر به جای سنجیدن همه‌جانبه و دقیق كار و ایجاد امكانات لازم برای انجام آن بلافاصله وارد عمل شده‌اند.

باید بدانید كه تصمیم‌گیری برای شروع كار به خودی خود گامی مثبت است، ولی اگر بدون مطالعه قبلی و مشورت اقدام كنیم، به نتیجه دلخواه نخواهیم رسید.

۱) كار بی‌مطالعه شاید در آغاز به هر نحوی پیش رود اما زمانی فرا می‌رسد كه ما با بن‌بست مواجه می‌شویم و از آنجا كه پیشاپیش چاره‌ای نیندیشیده‌ایم، دلسرد و نومید می‌شویم و اصل هدف را محكوم می‌كنیم و در نهایت آن را به فراموشی می‌سپاریم.

۲ ) كار بزرگ!: بهترین شیوه انجام كار بزرگ و ظاهراً غیرممكن، تقسیم آن به كارهای كوچك است. پرداختن به یكایك این كارهای كوچك و انجام آنها در نهایت ما را به انجام كار بزرگ قادر می‌سازد. یقین داشته باشید كه پیمودن گام به گام مسیر هدف، سختی‌ها را بر شما هموار خواهد ساخت. به یاد داشته باشیم فتح‌ قله اورست، از گام‌های ۳۰سانتیمتری آغاز شد.

۳ ) تمركز تمام نیرو در یك نقطه: شما كه مصمم شده‌اید هدفی را در مدتی محدود دنبال كنید، باید سختكوش باشید. همه نیرویتان را در یك نقطه متمركز سازید، ولی سختكوشی به معنای آن نیست كه دیوانه‌وار به دنبال هدفی باشید بلكه باید سعی كنید با نظم و سازماندهی بر ارزش كار خویش بیفزایید.

۴ )ضمیر ناخودآگاه: متأسفانه كاركرد ضمیر ناخودآگاه برای همه روشن نیست و فقط برخی از افراد در تنگناها از ضمیر باطن خود طلب یاری می‌كنند. امروزه در مورد این ضمیر و نقش آن در زندگی صدها كتاب نوشته شده كه همگی در یك مطلب هم‌صدا هستند: «آرزوها و اهداف خود را به ضمیر باطن بسپارید تا با دقت روی آن كار كند و نتیجه صحیح را در اختیارتان قرار دهد».

سپردن آرزوها و خواسته‌ها به ضمیر باطن و درخواست راه حل از آن چنانچه به صورت یك عادت روزمره درآید، به حل مشكلات كمك موثری خواهد كرد.

همه ما استعداد نابغه شدن داریم، به شرطی كه قادر به استفاده از اندیشه خلاق خود باشیم.

اراده كنید و اجازه دهید ضمیر ناخودآگاه شما كانون آرمان‌ها، اهداف و خواسته‌هایتان باشد. ضمیر ناخودآگاه مانند سایر اعضای بدن موقتاً به خواب نمی‌رود بلكه پیوسته در حال فعالیت و تكاپوست؛ بنابراین افكار مثبت و منفی شما، خواسته یا ناخواسته، به ضمیر ناخودآگاه راه می‌یابد و با نگاه موشكافانه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. البته بهتر است با بكارگیری «اراده» افكار مثبت و سازنده را به ضمیر ناخودآگاه انتقال دهید، زیرا افكار منفی و مخرب پاسخ‌های ناخوشایندی را نیز به دنبال خواهند داشت. مَثَل فارسی زیر مصداق بارز این گفته است:

«از آنچه می‌ترسیدم به سرم آمده»

ضمیر باطن همواره به خواسته‌های درونی اعم از مثبت یا منفی پاسخ می‌دهد. در نتیجه اگر از موضوعی بترسید و دائماً آن را با خود تكرار كنید، مغز نیز بدون تبعیت از شما همان پاسخی را می‌‌دهد كه شما پیش خود تكرار كرده‌اید.

هرگز ذهن خود را با این افكار كه من عوض شدنی نیستم، این جوری به دنیا آمده‌ام، زندگیم با این حرف‌ها تغییر نمی‌كند و یا وضع من با دیگران فرق دارد آلوده نسازید، زیرا اندیشه منفی همواره به نتایج منفی می‌انجامد. سعی كنید زندگی را از دریچه‌ای دیگر ببینید تا پاسخی جدید و امید بخش نصیبتان گردد.

خود را از شر افكار ناامید‌كننده و منفی برهایند. فقط در این صورت است كه می‌توانید به آرزوهای دور و درازتان جامه عمل بپوشانید. مطلب مهمی كه همواره باید در نظر داشته باشید، توصیه ماكسول مالتز است. او می‌گوید: «سعی كنید در آن واحد تنها یك مساله را به مغز بسپارید.» به این ترتیب، شما باید در هر لحظه تمام آگاهی خود را به یك كار متمركز سازید و بقیه را به طور موقت رها كنید. پس از حل یك مشكل، خواسته دیگری را به مغز بسپارید و در انتظار راه حل باشید.