دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
جــری خوش خنـده

جری لوییس كمدین، تهیهكننده، نویسنده و كارگردان سرشناس آمریكایی است كه بهخاطر شوخیهای خندهآور و ژستهای بامزهاش و بنیاد خیریهاش معروف است. جری لوییس در طول مدت عمر حرفهای خود جوایز متعددی را از جشنواره فیلم كمدی آمریكا، دوربین طلایی، اتحادیه منتقدین فیلم لوسآنجلس و جشنواره فیلم ونیز از آن خود كرده است و در منطقه یادبود مشاهیر هالیوود دو ستاره برای خود دارد. لوییس در حال حاضر در لاسوگاس و نوادا زندگی میكند. لوییس در سال ۱۹۴۶ با «دینمارتین» زوجی موفق را تشكیل دادند. این دو در كنار برنامههای شبانه كه بسیار محبوب مردم بود، در چندین فیلم كمدی ظاهر گشتند كه از موفقیت بالایی برخوردار شدند. این گروه دو نفره ده سال بعد منحل شد.
● كار حرفهای
لوییس در روز شانزدهم مارس ۱۹۲۶ در «نوارك» واقع در نیوجرسی چشم به جهان گشود. نام او را «جوزف لویچ» یا بنا به قولی «ژروم لویچ» گذاشتند. پدرش «دنی لوییس» واریته (نمایش متنوع همراه با ساز و آواز) اجرا میكرد. لوییس از سال ۱۹۴۲ یعنی از شانزده سالگی بازی در نمایشهای كمدی را آغاز كرد و دو سال بعد و در هجده سالگی ازدواج كرد.
● مارتین و لوییس
لوییس شهرت اولیه خود را در كنار «دین مارتین» خواننده به دست آورد. مارتین همواره مردی عاقل بود كه باید با لوییس دیوانه سرمیكرد. گروه كمدی مارتین و لوییس با تعداد زیادی از نمایشهای متنوع در دهه چهل معروف شدند. شاید شهرت و محبوبیت لوییس به این خاطر بود كه بیشتر اوقات فیالبداهه از كلمات و حالات خندهآور استفاده میكرد و زیاد پایبند متن نبود. در اواخر دهه ۱۹۴۰ آن دو با برنامههای شبانهشان كاملا شناخته شدند. منتقدین اغلب قادر به توصیف حالات بینظم و شلوغ آن دونبودند و فقط به یك جمله بسنده میكردند: «مارتین آواز میخواند و لوییس دلقكبازی درمیآورد.» ولی تماشاچیان از انرژی و هیجان این تیم دو نفره لذت میبردند و همیشه برنامه آنها را از تلویزیون و استودیو پارامونت پیكچرز دنبال میكردند. كمكم نقش مارتین در فیلمنامهها كمرنگتر شد و توجهات، بیشتر به لوییس معطوف میشد.بهطوری كه یكبار چاپ lookعكسی بزرگ از این زوج را در مجله كرد. این عكس در حقیقت تصویر لوییس را نشان میداد و تنها گوشهای از صورت مارتین دیده میشد. این كار عملا مارتین را از لوییس دور كرد و سرانجام در سال ۱۹۵۴ این زوج حرفهای از یكدیگر جدا شدند اما پس از جدایی هر دوی آنها به شهرت انفرادی دست یافتند. باردیگر كه این دو در كنار هم دیده شدند در سال ۱۹۷۶ و در فیلمی به كارگردانی «فرانك سیناترا» بود كه بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. لوییس در سال ۲۰۰۵ در كتاب «این ومن یك داستان عاشقانه» احساس خود را نسبت به همكار قدیمیاش «دین مارتین» بیان كرد.
● ستاره كمدی
پس از انحلال گروه «مارتین و لوییس»، جری در استودیوی پارامونت پیكچرز به كار ادامه داد و یك ستاره كمدی بزرگ شد. نخستین فیلم سینمایی او «مجرم ظریف» (۱۹۵۷) نام داشت. او پس از آن در پنج فیلم سینمایی دیگر ظاهر شد.
لوییس در دهه ۱۹۵۰ استعداد خود در زمینه آوازهخوانی را به نمایش گذاشت و در این بخش هم موفق ظاهر شد. آهنگ معروف او در آن زمان «فقط به تو بستگی دارد» نام داشت كه در سال ۱۹۵۸ اجرا شد. در سال ۱۹۶۰ در فیلم «پادو» بازی كرد. فیلمی كه نخستین كار او در زمینه تهیهكنندگی و كارگردانی بود. لوییس این فیلم را در هتل «فونتن بلو» در میامی و با بودجهای بسیار كم ساخت. در آن زمان لوییس روزها در هتل فیلم بازی میكرد و شبها در آن برنامه اجرا میكرد. او برای ساخت فیلم «پادو» از دوربینهای ویدیویی و دوربینهای مداربسته استفاده میكرد تا بتواند در هنگام بازی صحنهها را ببیند. بعد از آن بود كه این شیوه یك روش استاندارد برای ضبط فیلمهای هالیوود شد. از دیگر فیلمهایی كه در آنها لوییس هم بازیگر و هم كارگردان بود میتوان به «مرد خانمها»، «پسر پیغامرسان» و فیلم معروف «پروفسور دیوانه» اشاره كرد. از سال ۱۹۶۶ یعنی وقتی چهل سال داشت دیگر لوییس آن جوان لاغر و چابك نبود. او دیگر كندتر كار میكرد و بازی برایش سختتر شده بود. از آن سال بود كه فروش فیلمهایش رو به كاهش نهاد تا جایی كه شركت فیلمسازی پرامونت پیكچرز احساس كرد دیگر به فیلمهای كمدی جری لوییس نیازی ندارد.از آن پس لوییس به فكر ساخت فیلمهای شخصی افتاد. در سال ۱۹۷۲ فیلم اكران نشده «روزی كه دلقك گریه كرد» را ساخت.
این فیلم داستانی درام داشت كه در اردوگاه نازیها اتفاق افتاد. لوییس دلیل اكران نشدن این فیلم را مشكلات در امور مالی ذكر كرد ولی اخیرا در كتاب «مارتین و من» نوشت كه دلیل اصلی اكران نشدن آن فیلم این بود كه خود از كارش راضی نبود.از فیلمهای بعدی جری لوییس «كار سخت» (۱۹۸۱) به كارگردانی خودش، «سلطان كمدی» (۱۹۸۳) اثر مارتین اسكورسیزی كه در آن با رابرت دنیرو همبازی بود، «رویای آریزونا» (۱۹۹۴) و آخرین كارش «استخوانهای خندهدار» (۱۹۹۵) هستند اما لوییس در اروپا محبوب باقی ماند. منتقدین اروپایی همواره او را بازیگری تحسین برانگیز دانستهاند كه روی تكتك حركاتش تسلط كامل دارد و از این زاویه او را قابل قیاس با هوارد هوكس و آلفرد هیچكاك میدانند. باوجود اینكه لوییس دیگر در فیلمهای كمدی ظاهر نمیشود ولی هنوز هم مردم او را دوست دارند و حرفهای بامزه او به صورت تكه كلامهایی درآمده كه در فرهنگ محاوره آمریكا جا بازكرده است.
● امور خیریه
در سال ۱۹۵۲ لوییس «بنیاد ضعف عضلانی» را تاسیس كرد و پس از آن در مناسبتهای مختلف سعی كرد برای كمك به بیماران این بنیاد، كمك مالی جمع كند. تلاشهای او تاكنون سبب جمعآوری بیش از دو میلیارد دلار گشته كه همگی صرف مراقبت از بیماران عصبی عضلانی و تحقیقات علمی درباره این بیماری شده است.
اوایل مارتین و لوییس در كنار هم این كارها را انجام میدادند ولی بعدها وقتی این دو از یكدیگر جدا شدند لوییس به تنهایی این امر خیر را ادامه داد. لوییس از سال ۱۹۵۲ رییس این بنیاد بوده است. در سال ۱۹۷۷ جری لوییس تنها شخصیت سرشناسی بود كه نامزد و برنده جایزه صلح نوبل شد و در سال ۱۹۸۵ از طرف سازمان دفاع آمریكا بهخاطر خدمات عمومی قابل توجهش مدال افتخار دریافت كرد.
● زندگی خصوصی
پدر و مادر لوییس «دنی و رائه لوییس» نام داشتند و هر دو بهطور حرفهای در عالم هنر فعالیت میكردند. پدرش نمایش اجرا میكرد و مادرش در رادیو پیانو مینواخت وقتی جری تنها پنج سال داشت در رادیو آواز خواند. وقتی پانزده ساله شد كاملا به اجرای پانتومیم و برنامههای كمیك تسلط داشت. او كت و شلوار گشاد و آویزانی را بر تن میكرد و نمایش اجرا میكرد و با همین تجهیزات ساده همه را میخنداند. در آن زمان بود كه «مكس كولمن» همكار پیشكسوت پدرش به او توصیه كرد كارش را جدی بگیرد چون حتما موفق خواهد بود و همینطور هم شد و شهرت لوییس جهانی شد. یكی از علایق همیشگی لوییس بازی «بیسبال» است. او در دهه پنجاه و شصت بیسبال بازی میكرد و عضو تیم «لوس آنجلس لجرز» بود. لوییس در سال ۱۹۶۷استاد دانشگاه كالیفرنیای جنوبی شد و سلسله سخنرانیهای وی در آن دانشگاه در كتابی به نام «فیلمساز مطلق» به چاپ رسید.
موضوعی كه شاید كمتر كسی از آن اطلاع داشته باشد. این است كه لوییس هشت بار برنده جایزه بهترین كارگردان سال در اروپا شد. «ژان لوگگودارد» كارگردان فرانسوی درباره وی میگوید: جری لوییس تنها كارگردان آمریكایی است كه فیلمهای مترقی ساخته است. او بسیار بهتر از چاپلین و كیتون میباشد. وقتی نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد، مجری مراسم درباره او گفت «جری لوییس مردی برای تمام فصول، تمام مردم و تمام اعصار است و نام او در قلب میلیونها نفر از مردم دنیا برابر با صلح، عشق و برادری میباشد.»لوییس در سال ۱۹۴۴ با «پتی پالمر» ازدواج كرد و ۳۶ سال با او زندگی مشترك داشت. آنها پنج پسر به نامهای گاری، ران، اسكات، كریس و آنتونی و هفت نوه و یك نتیجه دارند. جری در سال ۱۹۸۳ با «سم پیتنیك» ازدواج كرد. حاصل زندگی مشترك آنها دختری به نام «دانیلا سارا» متولد ۱۹۹۲ است كه به گفته جری «چراغ زندگی و هوای ریههای آنهاست.»لوییس یك شعار همیشگی دارد كه برای مردم بسیار زیباست. او میگوید «من فقط یك بار زندگی میكنم. بنابراین بگذارید هر خوبی كه میتوانم بكنم و هر محبتی كه مایلم نسبت به دیگران ابراز دارم. بگذارید، نه این احساس را سركوب نمایم و نه آن را به تاخیر اندازم زیرا دیگر به دنیا نخواهم آمد.»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست