دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ضرورت دیالوگ سازنده در منطقه


ضرورت دیالوگ سازنده در منطقه

اظهارنظر شخصی یک مقام غیررسمی در چگونگی برخورد رژیم گذشته با مساله بحرین موجی از ادبیات احساسی و جنجالی علیه ایران را موجب شد واکنش ها به قدری غیرمتعارف به لحاظ دیپلماتیک و غیرطبیعی است که تردیدی باقی نمی گذارد که یک بسته ازپیش آماده شده رسانه ای و سیاسی برای ورود به میدان عمل در جست وجوی فرصت و بهانه مناسبی می گشت

اظهارنظر شخصی یک مقام غیررسمی در چگونگی برخورد رژیم گذشته با مساله بحرین موجی از ادبیات احساسی و جنجالی علیه ایران را موجب شد. واکنش‌ها به قدری غیرمتعارف (به لحاظ دیپلماتیک) و غیرطبیعی است که تردیدی باقی نمی‌گذارد که یک بسته ازپیش‌آماده شده رسانه‌ای و سیاسی برای ورود به میدان عمل در جست‌وجوی فرصت و بهانه مناسبی می‌گشت. از این رو فقط یک رابطه صوری، شکلی و ساختگی بین آن اظهارات و این واکنش‌ها می‌تواند وجود داشته باشد به نحوی که حتی در فقدان آن اظهارات هم بسته آماده شده به یک شکلی وارد میدان عمل می‌شد. ظهور چنین رخدادی به خوبی نشان می‌دهد که سطح تنش‌ها در منطقه آنچنان بالا‌ است که بعضی از کنشگران منطقه‌ای به راحتی شکیبایی خود را از دست داده و در مسیر خلا‌ف اصول روابط بین‌الملل و الزامات همگرایی منطقه‌ای گام برمی‌دارند و در مقابل متاسفانه حضور پررنگ قدرت‌های فرامنطقه‌ای به هر بهانه‌ای که صورت گرفته باشد زنگ خطری برای همه بازیگران منطقه‌ای است که هرچه سریع‌تر به آسیب‌شناسی مناسبات فی‌مابین پرداخته و با به‌کارگیری سیاست‌ها و تدابیر منطقی و معقول، فضای همدلی و همگرایی را افزایش دهند.

سهم ایران به‌عنوان قدرت منطقه‌ای در ایجاد این فضای سازنده بسیار تعیین‌کننده است. به نحوی که باید پیشرفت‌ها و عملکرد ایران در حوزه اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی به‌عنوان فرصتی برای کشورهای دیگر تلقی شده و حساسیت‌های امنیتی‌ای برای این کشورها ایجاد نکند. ایران با به‌کارگیری دیپلماسی فعال، خلا‌ق و سازنده باید کشورهای منطقه را متقاعد کند که ارتقای سطح همکاری‌های منطقه‌ای و همگرایی بین آنها بهترین وسیله تامین امنیت پایدار و حفظ منافع درازمدت و استراتژیک آنها است. قدرت‌های فرامنطقه‌ای با معرفی ایران به‌عنوان یک تهدید، از امکانات و منابع کشورهای منطقه برای پیشبرد اهداف و حفظ منافع خود سود می‌برند.

با توجه به این ملا‌حظات کشورهای منطقه و ازجمله بحرین باید با درک و فهم واقعیت‌های تاریخی به ارزیابی عملکرد و سیاست‌های ایران در چارچوب معیارهای حقوقی نظام بین‌الملل توجه نمایند.

ایران وارث یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های بشری در منطقه بوده و قدمت آن همپای شکل‌گیری نخستین تمدن‌های بشری در منطقه است.

فراز و نشیب‌های تاریخ تمدن ایران بخشی از سرمایه قابل اتکای مردم منطقه است.

جغرافیای ایران نیز همانند تاریخ پر افت و خیز آن دستخوش تغییرات زیادی شده است. جغرافیای پهناور ایران باستان به جغرافیای سیاسی با مرزهای مشخص امروز تبدیل شده و در عین پیوندهای فرهنگی در گذر زمان از بین نرفته است اما ایران در تنظیم مناسبات سیاسی خود در چارچوب نظم حقوقی موجود به اصول حقوق بین‌الملل همچون حق تعیین سرنوشت ملت‌ها در تعیین سرنوشت خود، اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها، اصل حسن همجواری، اصل همکاری، اصل عدم توسل به زور و اصل احترام متقابل، کاملا‌ پایبند است.

سیاست رسمی دولت ایران در مقابل بحرین نیز متاثر از این اصول بوده و از پیوندهای تاریخی، فرهنگی برای هر چه پر بارتر کردن این اصول سود می‌جوید. ایران نه‌تنها در سازمان ملل بلکه در تمامی نهادها و جوامع و اجلا‌س‌های بین‌المللی کوچک‌ترین خللی به استقلا‌ل و تمامیت ارضی این کشور وارد نکرده و بالا‌ترین سطح مناسبات سیاسی را با این کشور برقرار کرده است و از برکت این روابط، همکاری‌های ارزنده خود با این کشور در زمینه‌های اقتصادی و به‌خصوص نفت و گاز را ارتقا داده است اما اگر دولت ایران سیاست‌های رسمی خود را در چارچوب اصول حقوق و روابط بین‌الملل تنظیم و به اجرا می‌گذارد، با این روند انکار واقعیت‌های تاریخی و مقابله با کنجکاوی پژوهشگران و اشتیاق آنها به مطالعه تاریخ و فهم بهتر رویدادهای تاریخی نه ممکن است و نه مفید. مطالعه چگونگی حضور پرتغالی‌ها، هلندی‌ها و فرانسوی‌ها در خلیج فارس و سپس حضور و نفوذ سیاسی بریتانیا در قرون هفدهم و هجدهم در خلیج فارس و تحولا‌تی که متعاقب حضور بیگانگان در جغرافیای سیاسی منطقه رخ داده و در پیامد آن کشورهای نوظهوری در منطقه پا به عرصه وجود گذاشته‌اند، هنوز هم از جذابیت علمی برخوردار بوده و برای فهم شرایط امروز می‌تواند سودمند باشد اما این نگاه به گذشته نباید از جنس ایجاد اختلا‌ف و واگرایی در منطقه صورت بگیرد بلکه بررسی تاریخ تحولا‌ت سیاسی منطقه باید با هدف شناسایی ظرفیت‌ها و امکانات و منابع مادی و معنوی برای ارتقای سطح همگرایی بین کشورهای منطقه باشد. در مجموع به نظر می‌رسد که کشورهای منطقه شدیدا نیازمند دیالوگ سازنده و صمیمی بین خود هستند و ایران برای فراهم کردن زمینه این دیالوگ همه‌جانبه و سازنده باید از همه ظرفیت‌های دیپلماتیک خود سود جسته و امکانات و منابع خود را به‌عنوان یک فرصت برای کشورهای منطقه تعریف کند. هیچ درنگی در این خصوص جایز نیست.

یوسف مولا‌یی

استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه