جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به «عاشقانه ها» ی احسان خواجه نوری


نگاهی به «عاشقانه ها» ی احسان خواجه نوری

وقتی «عاشقانه ها» را برای بار اول می شنویم شاید مهم ترین ویژگی ای که در آن احساس می شود یکدست بودن آلبوم باشد

وقتی «عاشقانه ها» را برای بار اول می شنویم شاید مهم ترین ویژگی ای که در آن احساس می شود یکدست بودن آلبوم باشد. اتفاقی که در آلبوم قبلی خواجه امیری رخ نداد و شاید متنوع بودن ترانه سرایان کار را از یکدستی و هماهنگی خارج کرد. ترانه های «عاشقانه ها» را به طور کامل روزبه بمانی سروده؛ ترانه سرایی توانا که توانایی اش این روزها زبان زد است و انکار ناپذیر. بمانی و خواجه امیری دو موضوع مهم را در کارهایشان رعایت کرده اند؛

یک: تکرار نشدن در خود. این موضوع به معنای تغییر دادن سبک و شیوه ی کار نیست؛ بلکه ارائه کارهای متفاوت و متنوع با حفظ خط مشی خود است. در قطعات «عاشقانه ها» هر ترانه دارای مضمون عاشقانه است ولی روزبه بمانی با هنر خود این مضمون را در هر ترانه به شکل متفاوتی به کار برده است. احسان خواجه امیری در انتخاب ترانه هایش وسواس به خرج می دهد و کارهایی که انتخاب می کند تقریبا از یک جنس هستند، ولی می بینیم که کمتر در خودش تکرار می شود و هر کدام از آهنگ هایش را با اجرای متفاوتی می خواند و بی شک یکی از مهم ترین دلایل شنیده شدن کارهایش و دلنشینی آنها، همین است.

دو: پرهیز از به کار بردن سیاست های شتاب زده و سوء استفاده از شهرت خود. احسان خواجه امیری حالا دیگر خواننده ای شناخته شده و پرطرفدار است و کاری که اسم او را روی خودش دارد حتما مورد توجه قرار میگیرد و همین طور روزبه بمانی به واسطه موفقیتی که در این سال ها در عرصه ترانه سرایی پیدا کرده است شهرت قابل توجهی در این زمینه دارد. ولی هردوی آنها از شهرت خود سوء استفاده نکرده اند و مشخص است که برای کارهایشان دقت زیادی به کار برده اند و خواجه امیری با اتخاذ سیاست های کاری منحصر به فردش نه تنها کارهایش را سیر نزولی طی نکرده، بلکه بهبود و پیشرفتی در مقایسه با کارهای قبلی خود داشته است.

«عاشقانه ها» در تنظیم و ملودی ها هم موفق بوده و به هماهنگی اثر کمک زیادی کرده است. حضور سیروان خسروی به عنوان تنظیم کننده قطعه اول تکرار تجربه موفقیت آمیز آلبوم گذشته است و در این آلبوم هم همکاری موفقی صورت گرفته است.

با وجود هماهنگ بودن آلبوم، قطعاتی را می بینیم که با اینکه در آن ها فضای شعر به هم نزدیک است ولی هر قطعه با قطعه ای دیگر تفاوت دارد. به طور مثال قطعه های لحظه و نابرده رنج تقریبا فضای نزدیکی دارند و فضای این دو کار با ترانه دریا متفاوت است. لحظه و نابرده رنج (و حتی ترانه دیگری مثل کجایی) فضای سراسر عاشقانه دارند درحالی که در ترانه دریا این طور نیست و مایه هایی از شکایت و خودخواهی هم در آن وجود دارد (تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست یا تو رو اونقدر بخشیدم بزرگیمو نمی بینی ) که البته این موضوع به خوبی کنترل شده و به کلیت اثر لطمه نزده است.

این اولین باری نیست که احسان خواجه امیری کار تیتراژ اش را در آلبوم قرار می دهد و این بار هم حضور ترانه نابرده رنج کاملا به جا ست و به نوعی حسن ختام عاشقانه های آلبوم است.

نام یکی از قطعات آلبوم خوشبختی ست که در آلبوم فصل تازه خواجه امیری هم قطعه ای به همین نام سروده مونا برزویی وجود دارد و بهتر بود اسم دیگری برای این قطعه انتخاب میشد.

انتخاب نام آلبوم موضوعی بود که حتی از مردم هم خواسته شد پیشنهادات خود را بگویند، نام «عاشقانه ها» با ترانه ها و فضای کلی آلبوم متناسب است و احسان خواجه امیری بار دیگر انتخاب اسم آلبوم خود موفق عمل کرد.

کاور آلبوم در مقایسه با آلبوم قبلی شکیل تر به نظر می رسد اما می توانست خیلی بهتر از این هم باشد و در ویرایش و گرافیک تصویر خلاقیت بیشتری به خرج داده شود. ظاهرا خواجه امیری به آن اندازه که در انتخاب اسم آلبوم خود موفق است در کاور آلبوم موفق نیست. و البته کاش انقدر اخم نکنیم و خود را عصبانی یا خشن نشان ندهیم! (اشاره به عکس داخل کاور).

یک آلبوم هر چه بیشتر شنیده می شود نظرات بیشتر و متفاوت تری درباره آن مطرح می گردد و باید آلبوم را بارها و بارها شنید و از قضاوت های شتابزده جلوگیری کرد، تا به درک درستی از آن رسید.

محمد سجاد عرفانی