شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
قوم نگاری چیست
اصطلاح قومنگاری ممکن است در بسیاری از پروژههای تحقیقات کیفی به صورت غیردقیق به کار برود اما در اینجا هدف ارائهی یک توصیف دقیق و عمیق از عمل و زندگی روزمره میباشد. این امر گاهی به مفهوم «توصیف تیره» اطلاق میشود، این صطلاح را به انسانشناس معروف کلیفورد گیرتز نسبت میدهند که در نوشتهی خود در بارهی مفهوم نظریه و فرهنگِ تفسیری در اوائل دههی ۱۹۷۰ به کار برده است. استفاده از اصطلاح «کیفی» به معنای ایجاد تمایز و تفاوت میان این نوع از تحقیق علوم اجتماعی از تحقیقات کمیتر یا آمارمدار میباشد. دو نوع رویکرد کمّی و کیفی در نهایت اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. رویکرد قومنگاری به دیگر تحقیقات اجتماعی به طور نابْ همان تحقیقاتِ مدنظر انسانشناسان فرهنگی نیست؛ به تعریف دقیقتر بایستی ریشه در مرز و بوم علمی قومنگاری انسانشناسی داشته باشد. بنابراین قومنگاری ممکن است هم به عنوان یک فراگرد تحقیق کیفی یا روش (شیوهی اجرای یک قومنگاری) و یا محصول (پیامد این فرایند یک قوم نگاری است) تلقی شود که هدفاش تفسیر فرهنگی است. قومنگار فراتر از گزارش رویدادها و جزئیات تجربه میرود. مخصوصاً قومنگار تلاش دارد تا بیان نماید که چگونه این رویدادها نشانهی آن چیزی است که ما «شبکههای معنا» مینامیم (باز هم از گیرتز) و بیانگر سازههای فرهنگی است که ما در آنها زندگی میکنیم.
قومنگاران فهم و برداشت فرهنگی را از طریق بازنمایی آن چه که ما چشمانداز امیک مینامیم به دست میدهند ـ یا آنچه به عنوان چشمانداز درونی میگوییم. بنابراین تأکید در این بازنمایی بر روی امکان مطرح شدن مقولههای انتقادی و معانیْ جهت بیرون آمدن از برخوردهای قومنگاری است تا تحمیل این مفاهیم از مدل و الگوهای موجود. در مقابل، چشمانداز اتیک بیشتر به یک جهتگیری تحلیلی و فاصلهدار نسبت به تجربه اشاره دارد. فهم و درک قومنگارانه، از طریق بررسی و کاوش نزدیک منابع مختلف از دادهها به دست میآید. استفاده از این منابعِ دادهها به عنوان پایه و اساس، به قومنگار امکان میدهد تا بر قالب و چارچوب فرهنگی تحلیل متکی باشد. فعالیت دراز مدت در میدان یا محل وقوع مسائل قومنگاری را مشاهدهی مشارکتی مینامند. این امر شاید منبع اولیه برای دادههای قومنگاری باشد. این اصطلاح بازنمایی و نشان دهندهی نقش دوگانهی قومنگاری میباشد.
برای توسعهی فهم آنچه شبیه زندگی در محیط است، محقق بایستی هم در زندگی محیطی نقش مشارکتکننده داشته باشد و هم موضع و جایگاه مشاهدهکننده را دارا باشد یعنی فردی که تجربه را با ابزاری که ما «کنارهگیری» مینامیم توصیف کند. توجه داشته باشید که این امر به این معنا نخواهد بود که قومنگاران نمیتوانند به عنوان حامی افرادی که آنها را مطالعه میکنند، تبدیل شوند. اساساً قومنگاران بیشتر ماهها یا سالهای مطالعاتی خود را در محلهایی سپری میکنند که به انجام تحقیقات میپردازند و با افراد پیوندهای محکمی ایجاد مینمایند. به خاطر توسعهی تاریخی و ایجاد سوگیریهای رشتهای در گذشته بیشتر قومنگاران تحقیقات خود را در کشورهای خارجی انجام میدادند اگر چه تا حد زیادی مسائل بالقوه برای انجام کار را نادیده میگرفتند. این بدان معنا بوده است که بیشتر مطالعات و فعالیتهای قومنگاران که امروزه در ایالات متحده انجام میشود، اکنون در خارج از امریکا صورت میگیرد. با این حال افزایش شمار انسانشناسان فرهنگی، باعث انجام کارهای میدانی در اجتماعاتی شده است که خود این انسانشناسان زندگی و کار میکنند.
مصاحبهها از طریق پرسشهای معین اما سؤالات باز، مجموعهای از دادههای «هدفمند» را برای ما فراهم میآورد. انواع مختلفی از شیوههای مصاحبه وجود دارد. هر قومنگار رویکرد منحصر به فرد خود را برای این فرایند به کار میگیرد. علیرغم این امر، تمرکز و تأکید بر روی این مسأله به فرد یا افراد مصاحبه شونده امکان میدهد تا بدون محدود شدن از طریق سؤالات از پیش تعریف شده، جواب دهند و این چیزی است که به طور آشکار تمایز میان رویکردهای جمعیتنگاری کیفی و کمی را به وجود میآورد. در بیشتر موارد، یک مصاحبهی قومنگاری احساس متفاوتتری از صحبتهای روزمره به ما میدهد و در واقع در مشاهدات مشارکتی دراز مدت، بیشتر مکالمات همزمان و بدون هماهنگی و جلسات معین انجام میشوند. محققان منابع دیگری از دادهها جمعآوری میکنند که به ماهیت ویژهی زمینهی میدان بستگی دارد. این امر ممکن است شکل کارهای معرف را به خود بگیرد که دارای ویژگیهای موضوع مورد مطالعه، گزارشهای دولتی و مقالات روزنامهای و مجلات است.
اگر چه غالباً منابع با محل مطالعه پیوند ندارند ولی منابع دانشگاهی دست دوم برای معین کردن محل مطالعهی مشخص در قالب مجموعهای از ادبیات موجود صورت میگیرد. در طول بیست سال گذشته، علاقه به انسانشناسی افزایش یافته و این رشتهی علمی رابطهی نزدیکی میان تاریخچهی فردی، انگیزش و موضوعات معین کار میدانی قومنگاری ایجاد میکند. بدون شک این نکته مهم است که درک کنیم چگونه این عوامل یک ساخت و مجموعه از نظریه به دست میدهند و زندگی علمی چگونه است. تجارب فردی و حرفهای همراه با بسترهای تاریخی، محققان را هدایت میکند تا رویکردهای نظری و روششناختی خاص خود را داشته باشند. این امر یک منبع بسیار مهم است.
ارهای میدانی قومنگاری بر اساس هویتهای حرفهای و فردی شکل میگیرد و این هویتها به طوری اجتنابناپذیر ناشی از تجارب فردی است، در حالی که در میدان هم انجام میشوند. متأسفانه، بُعد زندگی نامهنویسی تحقیقات قومنگاری به لحاظ تاریخی ضعیف است. این امر تا حد زیادی با توجه به تمهیدات مشاهده شده در زمینهی عینیت غیر قابل فهم است و عتمادپذیری دادهها را همراه علم مشروع تهدید میکند، و برای انسجام روششناسی ما تهدیدآور است به ویژه اگر ما امکان ذهنیت را از طریق نگاه مردمنگار به وجود آوریم و نقش از پیش تعین شدهای برای مشاهدهکننده فراهم آوریم.
منبع: University of Michigan
به آدرس : http://www-personal.umich.edu/~bhoey/General%۲۰Site/general_defn-ethnography.htm
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست