یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
مجله ویستا

راهبردهای مقابله با تحریم نفت


راهبردهای مقابله با تحریم نفت

یکی از مصادیق دشمنی با جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصاد تحریم نفتی است وابستگی کشور به درآمدهای نفتی مسئله ای است که دشمنان از آن برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنند

یکی از مصادیق دشمنی با جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصاد تحریم نفتی است. وابستگی کشور به درآمدهای نفتی مسئله ای است که دشمنان از آن برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنند.

به این معنی که تحریم های نفتی با هدف کاهش درآمدهای نفتی ایران و تحت فشار قرارگرفتن مردم و دولت طراحی شده اند.

این تحریم ها شامل موضوعات متعددی می شوند. به عنوان نمونه اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۳ ژانویه سال ۲۰۱۲ مصوب کرد که کلیه قراردادهای خرید نفت از ایران از تاریخ ۱ جولای سال ۲۰۱۲ فسخ شوند و تا آن تاریخ قرارداد جدیدی امضا نشود.

این نوع تحریم، تحریم خرید نفت است. اما تحریم نفتی دولتی آمریکا علیه ایران به گونه ای دیگر است. چرا که این کشور، نفتی از ایران وارد نمی کند بلکه مطابق تحریم نفتی آمریکا هر شرکتی که اقدام به مبادلات نفتی با ایران کند، از انجام مبادلات با شرکت های آمریکایی و بانک مرکزی آمریکا محروم می شود. به هر حال هدف تحریم های نفتی چه به صورت قطع واردات از ایران تصویب شده باشد و چه به شکل فشار بر شرکای تجاری ایران، کاهش درآمدهای ایران و اعمال فشار اقتصادی می باشد.

بنابراین پرداختن به راهبردی مختلف برای مقابله با تحریم های نفتی ضروری است مقابله ای که درازمدت به ساخت اقتصادی مقاوم در برابر انواع آسیب ها و دشمنی ها بینجامد و بدخواهان جمهوری اسلامی ایران را از هرگونه اقدام خصمانه منصرف کند.

● دسته بندی راهبردهای مقابله با تحریم نفتی

با فرض اینکه طراحی تحریم های نفتی به منظور ایجاد اخلال در فرآیند فروش نفت ایران است، کشور ایران با نفتی مواجه است که برای فروش آن دچار مشکل شده است. به این ترتیب با توجه به نحوه تعامل کشور با این نفت های فروش نرفته، برای مقابله با تحریم های نفتی دو دسته راهبرد اساسی وجود دارد:

۱-ادامه صادرات نفت

۲-کاهش صادرات نفت

در راهبرد نخست، کشور باید به دنبال راه هایی باشد که پس از دست دادن مشتری های سابق، نفتی را که پیشتر به آنها می فروخته است به روشی به فروش برساند. در راهبرد دوم کشور برای مقابله با مشکل نفت فروش نرفته سعی می کند صادرات نفت را کاهش دهد. البته در درازمدت کاهش صادرات و در نتیجه کاهش درآمدهای نفتی راهبرد بهتری برای جدا کردن اقتصاد کشور از درآمدهای نفتی است اما به هر حال برای تحقق هر یک از این دو راهبرد روش هایی وجود دارد.

● راهبرد ادامه صادرات نفت

اگر به دلایلی مانند نیاز فوری به درآمدهای نفتی کشور بخواهد به فروش نفت با نرخ پیشین خود ادامه دهد، دو راه اصلی پیش روی خود دارد:

۱-بازاریابی و فروش نفت به مشتری های جدید

۲-فروش نفت به واسطه ها

این یعنی برای فروش نفت یا باید مستقل از اینکه نفت تولید شده به دست چه کسانی می رسد آن را به فروش رساند (استفاده از واسطه ها) و یا برای به فروش رفتن آن با مشتری های جدید وارد مذاکره شد (بازاریابی جدید)

● راهبرد کاهش صادرات نفت

کاهش صادرات نفت منطقا از دو طریق ممکن است: ۱-کاهش تولید نفت. ۲-تبدیل نفت

این یعنی برای کاهش صادرات و جلوگیری از مواجهه با مشکل نفت به فروش نرفته، یا باید تولید نفت کاهش یابد یا اینکه تولید نفت به میزان فعلی یا بیشتر از آن ادامه یابد. چنانچه بنا باشد تولید نفت ادامه یابد و همچنین آن نفت به فروش نرود و صادر نشود، بدیهی است که باید به فرآورده های نفتی تبدیل شود و یا در داخل به مصرف برسد و یا به صورت فرآورده صادر شود.

۱-بازاریابی جدید

این راهبرد اغلب به عنوان نخستین راه حل برای مقابله با تحریم نفتی به ویژه از سوی مقامات نفتی کشور مطرح می شود. توضیح اینکه با خروج نفت ایران از بازارهای کشورهایی تحریم کننده از یک سو و نیاز کشور به درآمدهای نفتی از سوی دیگر، شرکت ملی نفت به عنوان عرضه کننده نفت باید به دنبال مشتری های جدیدی برای فروش نفت خود باشد.

نفتی که مشتریان سابق خود را از دست داده است و این مشتریان با استفاده از افزایش تولید یا جابه جایی مقاصد صادراتی سایر تولیدکنندگان نفت، نیاز خود را تامین می کنند. آنچه که در این میان اهمیت دارد آن است که رشد تقاضای نفت در دنیا بیشتر از رشد عرضه آن است و این یعنی به هر حال هیچ نفتی فروخته نشده نمی ماند و خریدارانی برای نفت ایران پیدا خواهند شد.

اتفاقی که عملا رخ خواهد داد جبران افزایش تقاضا با افزایش تولید کشورهای دارای نفت و جابه جایی میان خریداران نفت ایران و سایر تولیدکنندگان است. به عبارت دیگر مشتریهای جدید ایران می توانند واردات خود از سایر کشورها را کاهش دهند و آن کشورها، صادرات خود به مشتریهای پیشین ایران را زیاد کنند.

در مورد راهبرد بازاریابی جدید دو نکته مطرح است. نخست؛ اتخاذ این راهبرد منجر به محدود شدن خریداران نفت ایران خواهد شد. چرا که تحریم نفتی اعمال شده توسط دو مصرف کننده از میان مصرف کنندگان عمده نفت (اروپا و آمریکا)، مقاصد صادراتی ایران را به کشورهای شرق آسیا، چین و هند محدود می کند.

این محدودیت خود باعث می شود علاوه بر وابستگی به نفت، وابستگی به چند کشور معدود هم بر مشکلات کشور اضافه شود. زیرا هر یک از این چند کشور معدود می توانند در صورتی که بخواهند با سیاست های خصمانه دشمنان ایران همراهی کنند یا اینکه با این ابزار دست به امتیازخواهی بزنند، خرید نفت از ایران را محدود یا متوقف کنند.

بنابراین راهبرد بازاریابی جدید تا زمانی که به وابسته شدن ایران به چند کشور معدود نیانجامد می تواند مفید باشد.

دوم، ملاحظه دیگری که باید برای فروش نفت به مشتری های جدید مدنظر داشت این است که تحریم و محدود شدن خریداران، شرایط مذاکره خریدار و فروشنده را به نفع خریداران تغییر می دهد.

ایران به عنوان عرضه کننده، نفتی دارد که مشتریهای گذشته خود را از دست داده است و هرشرکتی که وارد معامله نفتی با ایران شود ممکن است مشمول تحریم ها و سخت گیریهای کشورهای غربی قرارگیرد.

بنابراین خریداران سعی خواهند کرد ریسک خرید نفت از ایران را با کاهش نفت خریداری شده جبران کنند.

این یعنی بازاریابی جدید که ممکن است با کاهش قیمت نفت ایران برای جذب مشتریهای جدید همراه باشد.

از این رو باید سازوکاری برای فروش نفت به مشتریهای جدید وجود داشته باشد که تا حد ممکن از کاهش قیمت جلوگیری کند. چنان که در ادامه خواهد آمد سازوکار پیشنهادی برای پیشینه کردن قیمت بورس نفت است.

۲- فروش نفت به واسطه ها

فرآیند فعلی نفت ایران به گونه ای است که شرکت ملی نفت مجاز است تنها به پالایشگران نفت و یا شرکت های نفتی که با پالایشگاه ها در ارتباط هستند، نفت بفروشد.

شرکت های واسطه ای درخرید و فروش نفت ایران سهمی ندارند. این درحالی است که یکی از روش های فعلی فروش نفت حتی درکشورهایی مانند عراق واسطه گری و استفاده از بازاریابها و دلالهاست. به ویژه آنکه در شرایط تحریم استفاده از واسطه ها می تواند نیاز کشور را که تامین درآمدهای نفتی است، تأمین کند. چرا که برای ایران و شرکت ملی نفت، مهم به فروش رفتن نفت و کسب درآمد نفتی است و مقصد نفت های فروخته شده چندان مهم نیست.

بنابراین می توان از شرکت هایی که توانایی خرید و فروش نفت را دارند (داخلی یا خارجی) برای به فروش رساندن نفت ایران استفاده کرد. اما حضور واسطه ها در بازار نفت ایران الزامات و شرایطی دارد.

نخست؛ با فرض اینکه مقداری نفت وجود دارد که شرکت ملی نفت نتوانسته است برای آن مشتری مستقیمی(مانند یک پالایشگر یا یک شرکت نفتی) پیدا کند و قصد فروش آن نفت را هم دارد، باید از واسطه ها برای خرید آن نفت استفاده کرد. اما منطق واسطه گری خرید ارزان از فروشنده و فروش گران به خریدار است.

واسطه گر برای اینکه خود، بنگاهی سودده باشد یا باید کالا را با قیمتی کمتر از فروشنده بخرد و یا باید آن را با قیمتی بالاتر به خریدار بفروشد. بدیهی است در شرایطی که خریدار و فروشنده خود نتوانند به طور مستقیم با یکدیگر معامله کنند از واسطه ها استفاده نمی کنند. اما شرایط تحریم ممکن است فروش مستقیم نفت را دچار مشکل کند.

بنابراین برای استفاده از واسطه ها باید شرایط برای حضور و سوددهی آنها مهیا باشد. به این ترتیب دراین راهبرد هم آنچه که مهم است قیمت نفت فروخته شده است. یعنی به دلایلی که در بالا اشاره شد نفت ایران فروخته نشده نمی ماند اما اینکه این نفت به چه قیمتی به فروش می رسد اهمیت می یابد.

دوم: علاوه بر ماهیت کار واسطه ها که کاهش قیمت خرید است، شرایط تحریم هم دست واسطه ها را برای چانه زنی بیشتر باز می کند و به آنها اجازه می دهد برای خرید نفت ایران و فروش آن به مقاصدی که خود می دانند، قیمت های پایین تری را پیشنهاد دهند، این نکته مشابه موضوعی است که در راهبرد بازاریابی جدید بیان شد.

به این ترتیب به دو دلیل ماهیت واسطه گری و شرایط تحریم، آنچه که در فروش نفت به واسطه ها مهم می شود، قیمت فروش نفت است. همان طور که در راهبرد قبلی هم اشاره شد سازوکار پیشنهادی برای بیشینه کردن قیمت نفت، فروش آن در بورس نفت است.

۳- کاهش تولید نفت

همان طور که در ابتدا بیان شد، درصورتی که کشور نخواهد به فروش نفت ادامه دهد و فروش نفت خود را پس از اعمال تحریمهای نفتی کاهش دهد، یکی از راهبردهای موثر کاهش تولید نفت است، البته کاهش تولید نفت ملاحظات فنی ای دارد.

به این معنی که تولید هر چاه یا مخزنی را نمی توان به سادگی کاهش داد بدون اینکه در درازمدت به میزان نفت استخراج شده از آن آسیب وارد شود، اما برخی از چاه ها و مخازن به دلیل برداشت بیش از حد، از میزان تولید صیانتی عبور کرده اند و یا برخی دیگر از چاه ها نیازمند تعمیرات اساسی هستند، به دلیل نیاز کشور به تولید نفت تعمیر نشده اند و کاهش تولید برای این نوع چاه ها و مخازن بسیار مفید خواهدبود و تولید درازمدت آنها را بهبود خواهد داد.

این راهبرد، راهبردی کوتاه مدت است و در حالت آرمانی، در صورتی که مشکل درآمدهای نفتی و تورم زایی آنها وجود نداشته باشد و زنجیره ارزش افزوده فرآورده های حاصل از نفت توسعه یافته باشد، نیاز به کاهش تولید نیست.

بنابراین در کوتاه مدت کاهش تولید می تواند مفید باشد اما در درازمدت باید به فکر مصرف نفت به صورت فرآورده و یا حذف اثر درآمدهای حاصل از صادرات نفت در اقتصاد بود.

۴- تبدیل نفت

منظور از این راهبرد، توسعه ظرفیت های پالایشگاهی، پتروشیمی و سایر صنایع مرتبط با انرژی با مصرف کننده انرژی است. به طوری که تا حد امکان صادرات نفت به صورت خام کاهش یابد و در عوض نیازهای کشور به فرآورده های نفتی با تولید این فرآورده ها در داخل تأمین شود و همچنین ظرفیت صادراتی برای این فرآورده ها ایجاد شود.

تبدیل نفت به فرآورده ها و خدمات مبتنی بر نفت و صادرات آن فرآورده ها و یا ارائه خدمات دو مزیت دارد.

نخست؛ تحریم محصولات و خدمات حاصل از نفت بسیار دشوارتر از خود نفت است. زیرا به عنوان نمونه، محموله های فرآورده های نفتی مانند بنزین کوچک تر از محموله های نفتی است و خرید و فروش آنها ساده تر از نفت انجام می شود یا مثلاً ارائه خدمات ترانزیت کالا از کریدورهای عبوری از کشور که نیاز به سوختهایی مانند گازوئیل و یا سوخت هواپیما دارد، چیزی نیست که به سادگی تحریم شود و کسانی که از این خدمات استفاده می کنند به راحتی دست از آنها بکشند.

دوم؛ مصرف کنندگان کالاها و خدمات مبتنی بر نفت در همسایگی ایران وجود دارند و تقاضای آنها برای دریافت این محصولات بسیار زیاد است.

به عنوان نمونه کشورهایی مانند عراق، افغانستان و پاکستان به شدت به بنزین و گازوئیل نیاز دارند. به خصوص با توسعه زیرساختها و رشد اقتصادی این کشورها نیاز آنها به فرآورده های نفتی افزایش خواهد یافت.

همچنین حوزه ترانزیت مسیر شمال-جنوب ایران مسیر جذابی برای جابه جایی کالا بین شرق آسیا و هند و شمال اروپا می باشد. بنابراین خدمات ترانزیتی ایران در صورت توسعه مشتری های بزرگی خواهد داشت.

به این ترتیب تبدیل نفت به محصولات و خدمات مبتنی بر نفت راهبرد دیگری است که هم وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را کاهش می دهد و هم باعث رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال از طریق توسعه زنجیره ارزش افزوده و صادرات می شود.

البته هدف این راهبرد در زمان طولانی تری نسبت به سایر راهبردها محقق می شود اما بهترین راه برای بیمه کردن کشور در برابر تهدیدهای نفتی دشمنان و کاهش مشکلات درونی ناشی از درآمدهای نفتی است.

بررسی وضعیت موجود در صنایع پایین دستی نفت نشان می دهد یکی از گلوگاه ها و مشکلات اساسی پیش روی توسعه این بخش تأمین مالی است.

شرکتهای خصوصی و دولتی برای راه اندازی پروژه های پالایشگاهی و پتروشیمی نیازمند تأمین سرمایه هستند. به خصوص که حجم سرمایه اولیه مورد نیاز برای راه اندازی این واحدها بسیار زیاد است و شرکتهای کوچک و متوسط توانایی تأمین مالی این پروژه ها را ندارند.

به این ترتیب گسترش ابزارهای مختلف تأمین مالی و ایجاد بسترهای لازم برای آن می تواند در حل یکی از مشکلات توسعه زنجیره ارزش افزوده نفت مفید باشد. در ادامه به این مطلب پرداخته خواهد شد که بورس نفت یکی از این زیرساخت ها است.

● بورس نفت، کلید حل مشکل

بورس نفت با ویژگی هایی که در ادامه می آید، یکی از اساسی ترین زیرساختها و ابزارها برای مقابله با تحریم نفتی است.

بورس نفت پیشنهادی، به عنوان یکی از بورسهای کالایی (در مقابل بورس اوراق بهادار) است که در آن محموله های نفتی به صورت فیزیکی خرید و فروش شوند و مطابق با سازوکارهای بورس کالا عرضه کننده و متقاضی با اعلام برنامه های خود به کارگزاران به آنها اجازه خرید و فروش نفت را بدهند.

سازوکار حاکم بر بورس نفت همان قواعد بورس کالا است که براساس آن متقاضی ای که بیشترین قیمت را زودتر از باقی متقاضیان پیشنهاد دهد، به عنوان خریدار شناخته می شود و تضمین های لازم از هر دو طرف برای انجام معامله گرفته می شود و کارمزدهای مربوط به آن مطابق قوانین بورس کالا اخذ می شود.

همچنین در بورس نفت پیشنهادی امکان پیش فروش نفت و فرآورده های نفتی مانند سایر کالاهای بورس کالا وجود دارد و فروشنده مجاز است از این ابزار برای تامین مالی کوتاه مدت خود (بسته به زمان تحویل کالا) استفاده کند.

با توجه به دو راهبرد نخست (بازاریابی جدید و فروش نفت به واسطه ها) و اقتضائات آنها، بورس نفت بهترین سازوکار بریا پیشینه کردن قیمت است. چرا که در آن رقابت میان خریداران و انحصار عرضه کننده قیمت نفت را تا حد ممکن بالا می برد و از عدم شفافیتها در فروش نفت و تعیین قیمت آن جلوگیری می کند.

سازوکار بورس سازوکار شفافی است که هرکس بالاترین قیمت را پیشنهاد دهد می تواند نفت را خریداری کند. این یعنی در شرایط تحریم و حضور واسطه ها که دست خریداران برای کاهش قیمت بازتر است و می توانند پیشنهادهای پایین تری برای خرید نفت بدهند، ایجاد رقابت میان خریداران این اثر را خنثی می کند و قیمت را تا جایی که ممکن و به صرفه باشد، بالا می برد.

البته در چنین شرایطی بازهم ممکن است قیمت نفت کمتر از قیمت آن در شرایط قبل از تحریم باشد، اما می توان این اطمینان را داد که قیمت حاصل بالاترین قیمت ممکن در شرایط موجود است.

همچنین بورس نفت به تحقق راهبرد چهارم (تبدیل نفت) کمک می کند و ایجاد بستر لازم برای پیش فروش نفت و فرآورده های نفتی و تامین مالی پروژه های پالایشگاهی و پتروشیمی از دیگر مزایای بورس نفت است.

بنابراین بورس نفت از دو طریق به مقابله با تحریم های نفتی کمک می کند: ۱- فروش فیزیکی نفت و بیشینه کردن قیمت ۲-پیش فروش نفت و فرآورده های نفتی و کمک به تامین مالی پروژه های پایین دستی.

محمدصادق کریمی