جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

غزل


غزل

دلخوشم با کاشتن هر چند با آن داشتن نیست
گرچه بی‌برداشت کارم جز به خیره کاشتن نیست
سرخوش از آواز مستان در زمستانم که قصدم
لانه را مانند مور از دانه‌ها انباشتن نیست
حرص محصولی …

دلخوشم با کاشتن هر چند با آن داشتن نیست

گرچه بی‌برداشت کارم جز به خیره کاشتن نیست

سرخوش از آواز مستان در زمستانم که قصدم

لانه را مانند مور از دانه‌ها انباشتن نیست

حرص محصولی ندارم مزرع عمر است و اینجا

در نهایت نیز با هر کاشتن برداشتن نیست

سخت می‌گیرد جهان بر سختکوشان و از آنروز

چاره آزاده ماندن غیر سهل انگاشتن نیست

گر به خاک افتم چو شب پایان چه باک از آنکه کارم

چون مترسک قامت بی‌قامتی افراشتن نیست

از تو دل کندن نمی دانم که چون دامن ز عشق است

چاره دست همتم را جز فرونگذاشتن نیست

سر به سجده می‌گذارم با جبین منکسر هم

در نماز ما شکستن هست اگر نگزاشتن نیست

حسین منزوی