سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
اندیشه کنید چرا بر اساس آمارها, اغلب معاملهگران بازار ارز موفق نیستند
● سرمایهگذاران ایرانی به بازار ارز علاقه نشان میدهند
این روزها بیش از گذشته بازار ارز یا "فارکس" که همان واژه کوتاه شده تبادلات ارزی است، در بین گروههای مختلف مردم به عنوان یک فضای سرمایهگذاری و تجارت رواج یافته است. تقریبا از اواسط دهه ۱۳۷۰ خورشیدی با توسعه اینترنت و گسترش شبکههای مخابراتی در سطح ایران تبادلات ارزی از طریق الکترونیکی امکانپذیر گردید و جذابیتهای آن سبب شد تا در طی این سالها افراد زیادی با آن آشنا شوند. با کمرنگ شدن حاکمیت بانکهای مرکزی از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی سرمایهگذاران شخصی و سفتهبازان توانایی دسترسی به صنعت مبادله ارزها را پیدا نمودند. سازوکار تعیین نرخهای مبادله ارز بر اساس عرضه و تقاضای جهانی موجب شد تا نرخهای مبادله ارز آزادی عمل بیشتری بدست آورند. در این میان نوسانات و تغییرات نرخهای ارز فرصتهای سودآوری را برای معاملهگران شخصی و سفتهبازان فراهم نموده است. با توجه به رشد و توسعه بازار ارز به شکل امروزی آن و افزایش حجم مبادلات در سطح جهانی این صنعت دیرپا نیست، با این وجود از لحاظ فنی پیشرفتهای چشمگیری در آن رخ داده است. در سطح جهانی از اواخر دهه ۱۹۸۰ سرمایهگذاران شخصی با سپردههای کوچک برای دادوستد در این بازار اشتیاق زیادی نشان دادند و طبیعی است که انگیزه کسب سود معاملهگران ایرانی را نیز علاقمند کرده است. حضور سرمایهگذاران متعدد با دیدگاههای زمانی مختلف نقدینگی و کارایی بازارهای مالی و بورسهای متعدد را به سطح بالایی ارتقاء داده است و همه افراد در سراسر جهان میتوانند تواناییهای خود را برای تجارت در هر سطحی به اجرا گذارند. دسترسی به همه اطلاعات، رقابت تنگاتنگ بین بازیگران و سهولت اجرای معاملات فضای رشد را برای همگان به ارمغان آورده است. با پیشرفت شگرف دانش در تمام زمینهها راه برای شرکت معاملهگران شخصی با سرمایهگذاری کوچک در بورسهای گوناگون فراهم آمده است.
این گفتار پس از شرح کوتاه نسبت به عملیات بازار ارز بر این موضوع متمرکز میشود که چرا علاقمندان به مشارکت در این بازار بایستی هوشیارانه به ریسکهای چنین کسب و کاری توجه کنند و لازمه فعالیت در این بازار بدست آوردن دانش، مهارت و تجربه است. بدین ترتیب شناخت پایه و مبانی تجارت در این بازار و یادگیری اصول دانش اقتصاد به دلیل نقش محوری آن در تعیین نرخهای مبادله بسیار حائز اهمیت است. همچنین سرمایهگذاران بایستی بتوانند ریسکهای موجود را مدیریت کرده و سرمایه خود را به صورت حرفهای اداره نمایند.
● بازار ارز چیست؟
بازار ارز شبکهای است که در آن خریداران و فروشندگان در سراسر جهان با یکدیگر به مبادله میپردازند و موسسات مختلف مالی و بانکها مسئولیت تبادلات ارزی را برعهده میگیرند. نقش عمده بانکها در مبادله پولها سبب شده که بازار تبادلات ارزی، یک بازار بین بانکی به شمار آید و دستگاههای رایانهای به همراه تلفن و اینترنت ارتباط دهنده همه شرکتکنندگان در آن باشند. بازار ارز در عین حالی که واژهای ساده به نظر میرسد برای بازیگران آن از پیچیدگی خاصی برخوردار است. پیچیدگی مبادلات ارزی از آنجایی ناشی میشود که تغییرات نرخ به متغیرهای بسیاری وابسته است و بازارهای مختلف بر آن تاثیرگذارند. اگر چه نقطه نظرات گوناگونی در مورد بازار ارز وجود دارد، اما در گستره بازار، یک رکن مشترک دیده میشود. این بازار به طور صرف سازوکاری ایجاد میکند که درآن یک ارز در برابر ارزهای دیگر ارزشگذاری میشود. به طور کلی دادوستد در بازار ارز بدان مفهوم است که ارزی خریداری میشود و همزمان ارز دیگری به فروش میرسد. این سازوکار طوری طراحی شده است که اثرات عوامل مالی، فاکتورهای اقتصادی و تقابل سیاسی در این ارزشگذاری درگیر میگردند. بدیهی است که روابط بازرگانی، صادرات یا واردات کالاها و خدمات، واگذاری داراییهای مالی میان کشورهای جهان بدون معاوضه و مبادله پول امکانپذیر نخواهد بود و تنها زمانی تجارت بینالملل و روابط متقابل اقتصادی صورت میپذیرد که بین مبادله پول کشورهای جهان رابطه مشخصی وجود داشته باشد.
● ریسکهای دادوستد و مشارکت در بازار ارز
▪ ریسک تغییر نرخ : نرخهای مبادله ارز در هر لحظه از زمان بر اساس شرایط و وضعیت بازارهای مختلف و موقعیتهای اقتصاد کشورها تغییر میکند. در واقع مهمترین ریسک بازار ارز، همان ریسک تغییر نرخ است و به واسطه همین نوسان و تغییر سفتهبازان جذب آن میشوند. معاملهگران نقد ارز در حقیقت خریدار ریسک هستند و مایل هستند تغییرات کوتاهمدت نرخ مبادله را بپذیرند. موضوع اساسی اینجاست که به دلیل تغییر پی در پی و نامنظم قیمت در دوره زمانی برخی از سرمایهگذاران نمیتوانند با توجه به حجم معامله خود چنین ریسکی را تحمل کنند و ممکن است در برخی شرایط از بازی خارج شوند. این طبیعی است که نرخ مبادله ارز در طی روز بیش از یک یا دو درصد تغییر کند و همین میزان کافی است که بازدهی مشارکتکنندگان را تحت تاثیر قرار دهد. معاملهگرانی که شناخت کافی نسبت به بازار ارز ندارند و نمیدانند که چگونه ریسکهای آن را اداره کنند در طی مدت کوتاهی سرمایه خود را از دست میدهند.
▪ ریسک نرخ بهره: جهانی شدن اقتصاد بر نرخهای بهره اثرات چشمگیری داشته است. خواه ناخواه اقتصاد کشورها پیوند بیشتری با یکدیگر برقرار نموده و بدین ترتیب نیاز به تغییر نرخهای بهره با سرعت بیشتری ایجاد شده است. نرخهای بهره به طور معمول برای تطابق با رشد اقتصادی تغییر میکند و تغییر نوسان نرخ بهره اثری مهم و چشمگیر بر نرخ ارز دارد. با این وجود همبستگی میان نرخ ارز و نرخ بهره مکانیکی و ساختگی نیست. این بدان مفهوم است که تغییرات نرخ بهره در هر زمان به وسیله اهرمهای پولی و با یک میزان مشخص بر تغییر نرخ ارز تاثیرگذار نیست. نوسانات نرخ بهره و تغییر سیاستهای پولی کشورها یکی از ریسکهای مهم در بازار ارز به شمار میآید.
▪ ریسک کشور: این ریسک به مداخله دولت در بازار مبادلات ارزی نسبت داده میشود. در عین حال از دیدگاه نظری همه ابزارهای مشتقه بازار ارز همچون بازار آینده ارز از ریسک کشور مستثنی هستند، زیرا بازارهای بزرگ آینده ارز در کشور ایالات متحده قرار گرفته است. این نوع ریسک نباید با ریسک دخالت بانکهای مرکزی در بازارهای ارز یکسان فرض کرد، چرا که بانکهای مرکزی با مبادله ارز وابسته و مرتبط هستند. ریسک کشور زمانی اتفاق می افتد که حکومتها به دلایلی از جمله کمبود یا کسری پول، کنترل شدید بر نظام بانکی، محدود یا مسدود کردن موجودی سپردههای ارزی در بازار دخالت میکنند. برای نمونه زمانی که کویت توسط ارتش عراق اشغال شد، مبادلات ارزی به طور ناگهانی مشکل گردید.
اگر از دیدگاه سرمایهگذاران به ریسکهای بازار ارز بنگریم میتوان ریسک سوخت سرمایه به دلیل ورشستگی کارگزار یا دیگر مسائل مالی را نام برد. از آنجایی که سازوکار دادوستدهای ارزی بر مبنای معاملات اعتباری قرار دارد، تغییرات شدید نرخ مبادله میتوان ریسک زیان به دلیل عدم تامین نقدینگی لازم را به همراه داشته باشد.
● مراکز و شرکتهای متعدد مردم را به سرمایهگذاری در بازار ارز تشویق میکنند
پرسشی که در اینجا مطرح میشود آن است که چرا برخی شرکتها و افراد به طور مستقیم یا غیر مستقیم از علاقمندان و سرمایهگذاران دعوت به معاملهگری یا سرمایهگذاری در بازار ارز میکنند؟
دامنه تبلیغات برای ورود به این بازار چنان گسترده شده که در گذر از خیابانهای شهر میتوان پوسترها و کاغذهای تبلیغی را به وفور در مورد پیوستن به جمع بازیگران این بازار دید. آنها یادآوری میکنند که با گذراندن دورههای فشرده کوتاه مدت و ارائه نشانههای خرید یا فروش و معرفی کارگزار مناسب مشتریان خود را پشتیبانی میکنند. به نظر شگفتیآور است که چگونه میتوان با چندین ساعت دوره آموزشی و دریافت علائم خرید و فروش در این بازار پیچیده موفق شد! برخی از این شرکتها یا افراد حتی برای جذب مشتریان خود دورهها را با تخفیف و حتی رایگان برگزار میکنند و در ادامه فعالیتهای خدماتی خود، نشانهها و مواضع دادوستد را به صورت رایگان در اختیار معاملهگران میگذارند!
اما براستی چرا برخی شرکتها و افراد از سرمایهگذاران میخواهند که با بازار ارز آشنا شوند؟ چه منافعی برای آنها و سرمایهگذاران وجود دارد که به دادوستدهای روزانه بپردازند؟
در آن سوی میدان بازار ارز، کارگزاران و بازارسازان ارز مایل هستند که خدمات خود را به همه افراد با سپردههای اندک ارائه دهند. طبیعی است که بازارسازان ارز از طریق اختلاف بین نرخ خرید و فروش سود بدست میآورند و برای ادامه فعالیت خود به مشتری یا معاملهگر نیازمند هستند. بازارسازان یا کارگزاران کوچک با شرکتهای بازاریاب یا معرفیکننده کارگزار (Introducer Broker- IB) قراردادهایی تنظیم میکنند که بر اساس آن در ازای معرفی افرادی برای خرید و فروش الکترونیکی ارز کمیسیون معین و یا مبلغ مشخصی از سود هر معامله پرداخت نمایند. از آنجایی که معرفی سرمایهگذار برای اینگونه شرکتهای عواید و درآمد به همراه دارد، شرکتهای معرفی کننده کارگزار از منافع حاصل از این کار برخوردار میشوند. به نظر میرسد انگیزه کسب درآمد از طریق معرفی به کارگزار و بازاریابی برای بازارسازان ارزی باعث میشود که آنها تلاش کنند سرمایهگذاران بیشتری را تشویق به ورود زودهنگام به بازار کنند. اغلب تازهواردان در بازار ارز پس از مدت کوتاهی پول خود را از دست میدهند که دلیل عمده آن ضعف پایههای علمی، پایین بودن سطح مهارت و نبود برنامهریزی مشخص در دادوستدها میباشد. اگر سرمایهگذاری در بازار ارز عایدی به همراه دارد، پس بازار سهام تهران نیز صرفنظر از نقدینگی پایین و ریسکهای آن میتواند منبع کسب درآمد باشد. پس چرا شرکتها و مشاوران سرمایهگذاری، آنها را تشویق به معامله بدون داشتن آگاهی کافی نمیکنند!
آشکار است که همه ما دوست داریم به درآمدی متناسب با ریسکهای کسب و کار مورد نظر دست یابیم. سرمایهگذاران در بازاری وارد میشوند که بتوانند بازدهی مناسبی از آن دریافت کنند. اما بهتر است پیش از پذیرفتن پیشنهادهای سرمایهگذاری و برجسته نمودن بازدهها و درآمدهای بالقوه آن قدری نسبت به ریسکهای هر کسب و کار توجه داشته باشیم. تقریبا اغلب پیشنهادهای سرمایهگذاری با توجه به بازده های عالی آن هیجان انگیز به نظر میرسند. پیش از آنکه پیرامون بازدههای قابل توجه و مزایای چشمگیر در کسب و کار خیلی به هیجان بیاییم، به نظر منطقی میآید که به ریسکهای موجود در آن هوشیارانه نگاهی داشته باشیم. حقیقت آن است که همیشه ریسک و بازده به یکدیگر وابسته هستند. علاقمندان به معامله در بازار ارز با انگیزه بدست آوردن سودهای کلان و درآمدهای کوتاهمدت اشتیاق زیادی برای فعالیت در آن نشان میدهند. گویی این بازار همه آرزوهای آنها را برآورده خواهد ساخت. اما از این جایگاه که بازار ارز منبع سودهای بزرگ است و میتوان تنها با یادگیری یک سری استراتژی و تکنیکهای دادوستد به سرمنزل مقصود رسید، به نظر جای تردید دارد.
● بازار ارز به عنوان بخش عمدهای از بازارهای مالی چه جذابیتی دارد؟
به مانند هر بازار دیگری گرفتن سود از تغییرات قیمت ارز و سفتهبازی یکی از مهمترین انگیزهها برای مشارکت در آن است. با این وجود دسترسی آسان به اطلاعات، نقدینگی بالا، وجود سفارشات و دستورات متعدد برای دادوستد، کارایی بازار و تجارت از طریق اینترنت از مزایا و جذابیتهای آن به شمار میرود. به طور میانگین در دوره های روزانه یک یا دو درصد و در دوره های هفتگی۳ تا ۶ درصد نوسان وجود دارد و این میتواند بستری را برای معاملات کوتاه مدت فراهم آورد.
برطبق تجربیات بدست آمده و نمونهگیری از معاملهگران بازار ارز در ایران سهولت انجام معامله و انجام دستورات خرید و فروش یکی از مهمترین نقاط قوت این بازار عنوان شده است. همچنین دسترسی سریع به اطلاعات و نمودارهای قیمت و بهرهبرداری از فرصتهای سریع انگیزه نیرومندی برای مشارکت در بازار ارز را فراهم آورده است.
● چرا در این بازارها همه موفق نیستند؟
صحبتها و گفتگوهای بسیاری در مورد این که اغلب معاملهگران پول خود را از دست میدهند، وجود دارد. طبیعی است که بازار ارز، با نوسان زیادی همراه است و پیچیدگیهای بازار و کارا بودن آن احتمال موفقیت را برای تازهواردان و سرمایهگذاران کم تجربه کاهش میدهد. آمارهای تقریبی در ایران نمایانگر این حقیقت است که بیشتر سرمایهگذاران در این بازار شکست خوردهاند و درصد محدودی از آنها توانستهاند در مقاطع زمانی کوتاهمدت به موفقیتهای نسبی دست یابند. اما براستی چرا بر اساس آمارهای موجود کارگزاران هر ساله بیش از ۸۰ درصد معاملهگران شخصی با سپردههای کوچک از گردونه دادوستد بازار ارز بیرون میروند.
▪ به نظر میرسد این موضوع از دو جنبه قابل بررسی است:
۱) ماهیت بازار ارز : ذات و ماهیت بازار ارز نوسان و تغییرات سریع و غیرمنتظره است. در کنار این موضوع بازار ارز بسیار کارا است و اطلاعات گذشته و حال و بخشی از انتظارات آینده در نرخ مبادله لحاظ شده است و برآورد و پیشبینی آینده به ویژه تغییرات کوتاهمدت تاحد بسیار زیادی دشوار است. از طرف دیگر دلار ایالات متحده به عنوان ارز پایه و موثر در بازار ارز مطرح است و تقریبا تحولات اقتصادی و نگرش موسسات مالی نسبت به ارزش دلار و آینده بازدهی آن اثرات مهمی بر تغییرات دارد.
۲) نگرش سرمایهگذاران شخصی : از آنجایی که معاملهگری در بازار ارز به یک درک عمیق از آن نیاز دارد، راهبردها و استراتژیهای ایستا نمیتواند برای معاملهگران شخصی موفقیت چندانی به دنبال داشته باشد. دیدگاه سرمایهگذاران نسبت به نحوه و روش معامله بیشترین تاثیر را بر مهار ریسکهای بازار ارز دارد، به طوری که تحلیل دقیق و موشکافانه، شناخت عمیق از راهبرد و روش مناسب بر اساس شرایط زمانی، درک انتظارات و احساس به همراه مدیریت ریسک در کنار یکدیگر میتواند مسیری را برای موفقیت فراهم آورد.
بدین ترتیب عدم درک درست بازار و کمبود دانش و تجربه و شناخت کم از ویژگیهای بازار ارز موجب شده که عملا سرمایهگذاران و معاملهگران شخصی با انبوهی از مشکلات روبرو شوند و در نهایت به پیروزی دست نیابند.
● آیا بازار ارز یک بازی مجموع صفر است ؟
نقش عمده بانکها در مبادله پولها سبب شده که بازار تبادلات ارزی، یک بازار بین بانکی به شمار آید و دستگاههای رایانهای به همراه تلفن و اینترنت ارتباط دهنده همه شرکتکنندگان در آن باشند. ارتباط گسترده بین بازیگران این بازار آن را به یک بازار بزرگ فرابورسی تبدیل کرده است که بانکهای تجاری، معاملهگران حقیقی و حقوقی و دیگر مشارکت کنندگان بازارهای مالی در آن با یکدیگر به دادوستد میپردازند. گردش مالی در بازار بسیار بزرگ ارز روزانه ممکن است به بیش از دو هزار میلیارد دلار برسد. هرگاه به چنین دادوستدهای گسترده و بزرگی میاندیشیم و مبادلات ارزی را تنها از طریق صفحههای نمایش دنبال کنیم، ممکن است به این نکته بیاندیشیم که در میان چنین حجم مبادلهای باید گروهی برنده وگروهی بازنده باشند و تنها در صورتی معاملهگران و بازیگران آن به سود دست مییابند که اشخاص و یا مشارکتکنندگان دیگری زیان کنند. در واقع این مساله مطرح می شود که دادوستد در بازار ارز یک بازی مجموع صفر است. این اندیشه در سده ۱۶ و ۱۷ میلادی در بین مرکانتلیستها رواج داشت، به طوری که آنها به طور ساده بر این باور بودند که تجارت با دیگر کشورها زمانی که طلا وارد کشور شود، سودآور است و در مبادلات بازرگانی یک طرف سود و طرف دیگر زیان میکند. اگر این موضوع را تعمیم دهیم، بازار ارز تنها کارکرد مثبتی که دارد آن است که انگیزههای سوداگرانه بخشی از بازیگران آن را پوشش میدهد، اما حقیقت چیز دیگر است.
به نظر طبیعی میرسد که در بازار بزرگ ارز به غیر از انگیزه های سفته بازی اهداف تجاری و مقاصد بازرگانی نیز مطرح باشد. هرچند بخشی از مبادلات بازار ارز با انگیزههای سفتهبازانه انجام میپذیرد، اما این موضوع نمیتواند نظریه "بازی مجموع صفر" را توجیه کند. اما براستی چرا چنین فرضیهای نمیتواند در دنیای واقعی رخ دهد. پاسخ به این نکته تا حد زیادی روشن است. همه مشارکتکنندگان در بازار ارز در اندیشه کسب سودهای زودهنگام نیستند و همچنین بخشی از عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان در راستای اهداف تجاری و مقاصد کسب و کار خود وارد بازار ارز میشوند. برای یک واردکننده یا صادرکننده و یا گردشگر وجود بازار ارز حیاتی است و نرخهای مبادله در هر سطحی نمیتواند باعث شود که وی از هدف تجاری و یا اهداف خود دست بردارد. به طور ساده، جریان انتقال داراییهای مالی و جریان بزرگ سرمایه از طریق بازار ارز امکان پذیر است و آنها همواره برای دادوستدهای خود به بازار ارز رجوع میکنند. شاید برای شرکتها و سازمانهای بزرگ مرتبط با آن نوسانات کوتاه مدت تغییری در تقاضا یا عرضه آنها برای ایجاد نکند. بدیهی است که بازار ارز توسط کشور یا افراد یا سازمانهای ویژهای طراحی و یا ساماندهی نشده است و از زمانی که مبادلات بازرگانی و صادرات و واردات و تجارت بین الملل در سطوح مختلف ایجاد گردید بازار ارز در کنار آن بوجود آمد. نیاز بازرگانان و گردشگران به پول خارجی (ارز) از زمانهای بسیار دور وجود داشته است، هر چند بازار ارز به شکل امروزی آن گسترده نبود، اما جهانی شدن کسب وکار، گسترش ارتباطات از راه دور، توسعه شبکه های اینترنت و پدید آمدن ابزارهای جدید مالی به گسترش بازار ارز بسیار کمک نموده است. حقیقت آن است که بدون بازار ارز همه مبادلات بازرگانی، گردشگری ونقل و انتقالات دارائیهای مالی (سهام، اوراق قرضه، ابزارهای مشتقه، ... ) در سطح جهان غیرممکن میگردید.
پس از فروپاشی نظام "برتن وودز" که در آن ارزها در محدوده مشخصی نوسان داشتند، حاکمیت بانکهای مرکزی از بین رفت و در طی زمان آزادی عمل نرخ های ارز در سطح جهانی به رسمیت شناخته شد. در دهه ۱۹۸۰ معامله گران شخصی در کنار بازیگران بزرگی همچون بانکهای تجاری و سرمایه گذاری، شرکت ها وسازمان ها، صندوق های تامینی، صندوق های بازنشستگی و شرکتهای بیمه ای قرار گرفتند و اکنون بانکهای تجاری بازیگر اصلی آن هستند.
شرکتها و بنگاههای اقتصادی و بازرگانان از نوسانات بازار خشنود نمیشوند. آنها بر اساس اهداف و مقاصد تجاری خود با بازار ارز در ارتباط هستند و معاملات آنها به طور کلی بر پایه سفته بازانه نیست، هر چند در سالهای اخیر آنها بخش معاملات ارزی خود را آن قدر نیرومند ساختهاند که از فرصتهای مناسب سفته بازی نیز ممکن است غافل نشوند. تقریبا برآوردها نشان می دهد که بخش نسبتا بزرگی از داد وستد های ارزی با انگیزه های سفته بازی صورت می گیرد، ولی این بدان مفهوم نیست که تنها گروهی از بازیگران باید لزوما به سود دست یابند.
در مجموع داد وستد های مالی جهان به شکل گسترده ای با بازار ارز در ارتباط است. سرمایه گذاران بین المللی برای انتقال سرمایه های خود به بازار ارز رجوع می کنند و اندیشه های آنها بر بازار ارز موثر است. آنها دوست دارند که نرخ ها را درجهت منافع خود سوق دهند، اما به تنهایی قادر به چنین کاری نیستند. از آنجایی که نرخ ها در بازار ارز تحت تاثیر انتظارات ناشی از بنیادهای اقتصادی است هیچ گروه یا بازیگر خاصی نمیتواند به طور مستقیم و در طی زمان نوسانات بازار ارز را در جهت سود شخصی پیش برد. این موضوع که معامله گران شخصی در راستای حرکت بازار گام بر می دارند، جای تامل دارد. آنها دنباله رو جریانات بازار هستند و معمولا تلاش می کنند که در کوتاه مدت از نوسانات بازار به سود دست یابند. آنها ریسک را از بازار خریداری می کنند و بر این اساس به طور پیوسته در جریان بازی قرار می گیرند. این مساله که آنها در نوسانات کوتاه مدت روزانه غوطهور میشوند، شانس موفقیت را برای طیف بزرگی از آنها در بلندمدت کاهش میدهد و تقریبا برآوردها نشان میدهد که بخش بزرگی از سفتهبازان در نهایت دچار زیان میشوند. در سالهای اخیر بررسی آمارهای پراکنده و غیررسمی نشان میدهد که معاملهگران شخصی در ایران به دلایل متعدد و عدم شناخت کافی از بازار ارز موفقیت لازم را بدست نیاوردهاند. اگر این آمارها درست باشند، نیاز است که رویکردهای سفتهبازانه و معاملهگری با بازنگری همراه شود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست