سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
رهنمون اقتصادی داستان یوسف
داستان یوسف پیامبر که این روزها از سیمای یک در حال پخش شدن است؛ علاوهبر نکات اخلاقی، از بعد اقتصادی هم نکات قابلملاحظهای را به دست میدهد که میتواند به عنوان تجربهای ارزشمند برای سیاستگذاری عملی اقتصادی در این دوره از آن بهره برد.
ماجرای تعبیر خواب پادشاه مصر که منجر به پیشگویی آن حضرت در مورد وقوع قحطی و رکود اقتصادی شد، لزوم تفکر و چارهاندیشی برای از سر گذراندن این بحران و استفاده از یک سیاست مدبرانه جهت رفع آن و تخفیف اثرات آن طی بحران را میطلبید که مبتنیبر عقلانیت و خردگرایی باشد تا آحاد جامعه هزینه کمتری را برای بحران بپردازند که امروز باید فکر فردا کرد. لذا جمعآوری گندم، ساخت سیلو و ذخیره کردن گندم در سیلو راهحل عقلایی جهت مواجهه با بحران انتخاب شد و سبب نجات جان عامه گشت.
در دنیای امروز پدیدهها و مشکلات حالت پیچیدهتری نسبت به گذشته یافتهاند؛ اگر پدیدهای در گذشته وابسته به دو متغیر بود، امروز حالت مشابه آن پدیده به چند متغیر وابسته است و این یعنی گذشته مدلی ساده از دنیای پیچیده امروزی است و از آن میتوان به عنوان چراغی جهت روشنکردن آینده استفاده کرد. امروزه تکانههای قیمت نفت و درآمدهای نفتی سبب ایجاد بحران در کشور نفتپایه ما میشوند. لذا زمانیکه قیمت نفت بالا هست (رونق)، باید به فکر زمانیکه قیمت آن نزول میکند بود و دلارهای نفتی را در روزهای بهاری که قیمت نفت بالا هست؛ برای زمستان سخت کاهش قیمت نفت ذخیره کرد.
یعنی وقتی قیمت نفت بالاست، دست به عصاتر عمل کرد و از خرج بیرویه پرهیز کرد نه اینکه با وابستگی بیشتر بودجه دولت به درآمدهای نفتی، آتشی بر خرمن این درآمدها زد که بعد از هر گشایش افزایش قیمت نفت، عسرت کاهش قیمت و دردسرهای آن گریبانگیر میشود. از طرفی هم به هنگام سختی است که دولت کارآمد مشخص میشود وگرنه دولت پرپول و پرخرج بودن که امتیازی نیست. در طول چند سال اخیر که دوران طلایی نفت بود، در صندوق ذخیره اسمی-که اسمی از آن باقی مانده- برای دورانی که به دلیل بحران مالی گستردهای که سبب کاهش تقاضای جهانی نفت شده، عملا چیزی نیندوختیم. با اینکه میدانیم همواره کاهش قیمت نفت برای اقتصاد ما بحرانزاست و دیگر اقتصادهای مشابه از همین روش برای تخفیف اثرات بحران استفاده کردهاند(ایجاد صندوق توسعه توسط نروژ و کویت). با مقایسه وضعیت اقتصاد ایران با آن بحران در تاریخ میتوان شباهتهایی یافت، وجود عدمتعادل در اقتصاد ایران و بحران و قحطی در آن دوره تاریخی وجود صندوق ذخیره در شرایط کنونی و وجود سیلو در آن دوره، ذخیره گندم در سیلو و دلارهای نفتی در صندوق. تفاوت مهمی هم که در این مقایسه وجود دارد این است که در آن دوران، گندم برای مقابله با قحطی ذخیره شد، ولی در این دوران، ما در صندوق برای مقابله با شرایط کاهش قیمت نفت و عواقب بعدی آن عملا ذخیره قابلتوجهی نداریم.
با این اوصاف آیا از داستان یوسف درس گرفتهایم؟ آیا از راهکار تاریخی آن حضرت کسب تجربه یا این درآمدها را بدون آیندهنگری و برنامهریزی صرف خرجهای روزمره کردیم؟ آیا به فکر روزهای سختتر بودهایم؟ این مورد راهکاری جهت مقابله با عدمتعادل اقتصادی با عبرت از داستان تاریخی است که فاعتبروا یا اولیالابصار. لذا باید با عبرت گرفتن و بهکار بستن نکات برجسته گذشته برای آینده برنامهریزی کردکه:
آن علم که بکار نبندی چه فایدت
آخر دیده از برای آن است که بنگری
میثم رسولی میر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست