جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

تجلی ذوق ایرانی در صنایع دستی


تجلی ذوق ایرانی در صنایع دستی

هنرمند ایرانی همواره با کارش هنریش به هنگام حک کردن نقشی بر سنگ یا فلزی و یا ترسیم نقش های هندسی و نمادین بر بافته ای و یا تراشیدن پیکره ای به هر حال مقصودی را بیان و رمز و رازی را آشکار ساخته است

هنرمند ایرانی همواره با کارش هنریش به هنگام حک کردن نقشی بر سنگ یا فلزی و یا ترسیم نقش‌های هندسی و نمادین بر بافته‌ای و یا تراشیدن پیکره‌ای به هر حال مقصودی را بیان و رمز و رازی را آشکار ساخته است.

تسلط هنرمندان این سرزمین در ساختن و پرداختن آثار شگفت‌انگیز است. همواره تکنیک و روش‌های پیچیده در خدمت بیان معنای نقش‌های قرار گرفته بین تکنیک و احساس و بین شکل و عاطفه توازن برقرار شده است.

طرح‌های ایرانی که در طی قرون و اعصار تجدید یافته‌اند، مهمترین رکن هنرهای تزیینی ایران را تشکیل می‌دهند. این طرح‌ها با کمی تفاوت در غالب هنرهای ایرانی مانند فلزکاری، کاشی‌سازی و سفالگری، حجاری، گچبری، تذهیب، مینیاتور، قالی‌بافی و دیگر شاخه‌های صنایع‌دستی ایران گاه به سادگی و گاه به تفصیل تکرار شده‌اند و سطح‌های مزین به طرح‌های انتزاعی و یا طرح‌های مجرد نباتات و گل‌ها با زیبایی هر چه تمامتر عرضه شده‌اند.

در صنایع‌دستی ایران، ذوق هنری و بردباری و وسواس هنرمندان ایرانی در ریزه‌کاری فنون هنری و نیز در انتخاب مواد اولیه، آزمودن روش‌های گوناگون را به همراه نقش‌های متنوع سبب شده است.

خط‌ های حیرت‌آور اسلیمی و ختائی، اشکال قوی هندسی، گل و برگ و پرنده و با مهارت بی‌مانندی نقش شده‌اند و عجیب‌تر اینکه در هر زمانی سبکی نو و زیبایی حیرت‌آور و شاعرانه‌ای یافته‌اند. هر چند شیوه‌ها و روش‌های قراردادی این فنون، که برای انجام آنها مدت زیادی وقت صرف می‌شود، از زمان‌های بسیار قدیم به یادگار مانده است ولی زیبایی و ظرافت آنها بیشتر بستگی به چگونگی الهام‌گیری هنرمندان هر دوره دارد،اما آنچه به این دقت و ریزبینی عظمت بخشیده، خصایص روحی و معنوی است که خلاقیت‌های هنری این ملت را چنین شکوفا کرده است، این نیروی اخلاقی شگرف و پایدار در طی قرن‌های متمادی هنرمندان ایرانی را تربیت کرده، الهام بخشیده و این تمدن عظیم بشری را راهبری کرده است.

دگرگونی‌های تاریخی هر قدر سخت و جانکاه است اما رشته سنت‌ها را در این سرزمین کهنه نگسسته است، هر چند وقفه‌هایی را به وجود آورده ولی روح کلی فرهنگ ایرانی در این مجموعه همواره پایدار مانده و بارزترین نمود آن در هنرهای دستی تجلی یافته است، در صنایع‌دستی ایران به نحوی اسرارآمیز تصویر یک زندگی نهفته است.

یک زندگی با شکل‌های بسیار توأم با شوق و زیبایی، هنر ایرانی بیش از هر چیز در اشیای مصرفی کاربرد دارد، از سفال و شیشه و فلز تا کتاب‌های مصور و ابزارهای علمی، همه به صورت اشیایی آشنا با زندگی عادی در می‌آیند و این یکی از درس‌های عمقیق است که هنرمندان ایرانی به جانیان آموخته‌اند، ویژگی‌ بارز فرهنگ ایرانی استقلال فکری آن بوده است.

سنت‌های هر ملت مجموعه‌ای از آداب و رسوم و جنبه‌های معنوی است که مبانی زندگی اجتماعی بر آنها استوار است و از مجموع این سنت‌هاست که فرهنگ ساخته می‌شود و به واسطه فرهنگ ملت‌ها از یکدیگر متمایز می‌شوند.

یکی از پایه‌های استقلال فرهنگی و مقابله با هجوم فرهنگ‌های بیگانه، حفظ، احیا و معرفی هنرهای ملی در میان مردم هر کشور است که به همان اندازه که بر شخصیت مستقل هنری یک جامعه افزوده می‌شود، به همان اندازه اتحاد و همبستگی ملی در زمینه‌های فرهنگی استوارتر می‌گردد.

نمایشگاه‌های عرضه آثار هنری در حقیقت مانند پل ارتباطی میان گذشته و حال عمل می‌کنند و به‌صورت مبنبع بسیار غنی جهت بهبود و تکامل طرح‌ها، همواره با حفظ اصالت‌های بومی و نیز به‌عنوان عاملی برای جلوگیری از انحراف و انحطاط طرح‌ها و اشکال محسوب می‌شوند.

تمدن جدید در زندگی دوران معاصر تأثیری عمیق بر جای نهاده و اوضاع اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را دگرگون کرده است.

شک نیست که این تحول موجب دگرگونی‌هایی در زندگی هنرمندان ما و به تبع آن آثار هنری ایشان شده است در این حال تقلید صرف از گذشته هدف نیست، بلکه ارزش‌ها و افکار و ایده‌های هنرمندانه مورد توجه است.

به‌طور کلی باید بپذیریم که هنرها با گذشت دوره‌های تاریخی دارای فراز و نشیب‌اند و از دوره‌ای به دوره دیگر دگرگونمی‌شوند از زوال برخی از این دستاوردهای زنده و دلپذیر افسوس می‌خوریم، اما همچنان می‌توان تداوم اشکال و نقش‌های گوناگون گیاهان و پرندگان و جانوران را روی گلیم و فرش‌ها و بافته‌ها و سفالینه‌های امروزی سراغ گرفت.

در ورای هر یک از این دست آفریده‌های دلنشین، روح بزرگ ملتی با درایت و با قوه پندار و ذوق شعر و بلندمنشی راستین فرمان می‌راند، این نسیمی است که از سمت گذشتگان ما وزیدن گرفته و در جان‌های ما پراکنده شده است .پس آنچه را که باقی مانده گرامی بداریم و در حفظ، اشاعه و احیای آن بکوشیم.

ناهید دادرس