چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

اپیزود ویروس از مجموعه جست‌وجوگران


اپیزود ویروس از مجموعه جست‌وجوگران

کارگردان «جست‌وجوگران» در اپیزود ویروس برخلاف سیر ماجراها در قسمت‌های پیشین، نقبی به وضعیت و حال و هوای آدم‌های اثرش می‌زند. محمدعلی سجادی که روند ماجرای این سریال تلویزیونی …

کارگردان «جست‌وجوگران» در اپیزود ویروس برخلاف سیر ماجراها در قسمت‌های پیشین، نقبی به وضعیت و حال و هوای آدم‌های اثرش می‌زند. محمدعلی سجادی که روند ماجرای این سریال تلویزیونی را عمدتا بر مبنای جریان یافتن پرونده‌ها و ورود شخصیت‌ها بر اساس نوع رابطه با پرونده‌ها بنا کرده بود، این‌بار در میانه اپیزودهایش سراغ شخصیت‌های اصلی ماجرایش می‌رود. اگر کلیت «جست‌وجوگران» را یکپارچه (یک فرآیند واحد با توجه به ثابت بودن شخصیت‌ها) تصور کنیم و به‌دنبال راهی برای بیان زمان و در واقع جایگاه پرداختن به درونیات و دغدغه‌های این شخصیت‌ها - که ضلع اصلی و ثابت ماجرا را شکل می‌دهند - باشیم، رویکردهای جدید می‌گویند این نگاه و پرداختن نه به شکل رایج و کلیشه‌ای سریال‌ها و تله فیلم‌ها و...در ابتدای ماجرا که به‌زعم نگارنده کسل‌کننده ترین نوع روایت خصوصا برای چنین داستان‌هایی است، مناسب است بلکه بهترین حالت این است که این موقعیت و شرایط پس از کلی درگیر شدن مخاطب با موضوع ایجاد شود.

البته ناگفته نماند که سجادی جزئیات زیادی از شخصیت‌های اصلی، نوع روابط و برخورد آنها در تقابل با سایر شخصیت‌ها و ماجراها در قسمت‌های پیشین ارائه کرده بود و ما به‌گونه‌ای باورپذیر نسبت به آنها، خانواده و... شناخت نسبی کسب کرده بودیم اما در قسمت هشتم تا دهم، او با استقرار بحران در عمق وضعیت خانواده و بازکردن پرونده‌ای کهنه به جهت تشدید وضعیت نابسامان، واکنش‌های این سوی ماجرا در قبال تشدید بحران را مقابل‌مان قرار داده و دائما گره ماجرا را کورتر می‌کند.

این ایست مناسبی در فرآیند یک اثر اپیزودیک یا یک پاساژ می‌تواند مناسب باشد‍ تا در قسمت یازدهم، مخاطب با شناخت بسیار کامل‌تری آدم‌های ماجرا را در مقابل حوادث پیش آمده دنبال کند و به لحاظ روان‌شناسی تصور مخاطب را از اینکه اگر چنین ماجراهایی برای خود خانواده رخ می‌داد واکنش‌شان چه بود نیز شکل دهد. اینکه سجادی دائم تلاش می‌کند در این اپیزود مخاطب را برای قضاوت در مورد شخصیت‌ها به اشتباه بیندازد یا با تاخیر در دادن اطلاعات، مخاطب را از انگیزه آنها و وضعیت پیرامون‌شان به اشتباه بیندازد از فیلمنامه‌ای حساب شده خبر می‌دهد.

در واقع فضا در اپیزود ویروس ترکیبی از درونگرایی شخصیت‌ها و برونگرایی آنها را به ما نشان می‌دهد از رفتار لوس و گل درشت شهاب که بگذریم، تنهایی بهرامی و زندگی غفاری دلنشین و باورپذیر از آب درآمده است. تعقیب و گریزها کشدار نیست و شهاب در انتها و پیش از تیر خوردنش بیانیه اجتماعی ـ انسانی صادر نمی‌کند و نیروی انتظامی هم حضور تبلیغاتی و پرسرو صدایی ندارد. لال‌بازی محسن محلی مناسب و حتی بانمک پیدا کرده، روی فیلم نشسته و در انتها نیز بازی نگاه شهاب و محسن (حتی در چند ثانیه) معنادار و خوب از آب در آمده است. اگر دوباره موفق به دیدن ویروس شدید به این سکانس بیشتر دقت کنید؛ بهرامی وارد خانه غفاری می‌شود، برای شستن دستش حلقه ازدواجش را در می‌آورد و آن را داخل شاخ‌گوزنی فلزی که مجسمه‌اش در ورودی اتاق غفاری قرار دارد می‌اندازد. به نظرتان این اقدام که با سرعت و بدون کمترین مکثی اتفاق می‌افتد، نشانه‌ای غیر از درهم تنیده شدن وضعیتی لطیف (زندگی و خانواده با جلوه بیرونی‌اش؛ حلقه) بر مدار وضعیت و زمینه‌ای ملتهب، آشفته و دائم خطرآفرین (شغل بهرامی با جلوه بیرونی‌اش؛ شاخ گوزن) می‌تواند باشد؟

علی اصغرکشانی