شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

سرمایه ای که هدر می رود


سرمایه ای که هدر می رود

عابری با دیدن تکه ای نان در کف خیابان یا پیاده رو آن را بر می دارد به پیشانی می برد, می بوسد و به کناری دور از قدم های دیگران می گذارد این حرمتی است که نسل های امروزی هم آن را آموخته اند و به آن عمل می کنند

عابری با دیدن تکه‌ای نان در کف خیابان یا پیاده‌رو آن را بر می‌دارد به پیشانی می‌برد، می‌بوسد و به کناری دور از قدم‌‌های دیگران می‌گذارد. این حرمتی است که نسل‌های امروزی هم آن را آموخته‌اند و به آن عمل می‌کنند.

اما در مقابل این صحنه‌، صحنه‌هایی هم هستند که از عادت به هدر دادن نان در زندگی برخی‌ از ما حکایت دارد.

واقعیت این است که طعم نان سنتی برای اغلب خانواده‌های ایرانی به قدری پایدار و دلچسب است که با وجود انواع نان‌‌های موجود در بازار مصرف باز هم روزی نیست که در سبد خرید خانواده‌‌ای از نان سنتی خبری نباشد. با این همه اغلب هم از کیفیت بد پخت این نان‌ها گله‌مند هستیم و البته دلخور از بابت این‌که مدام بی‌آن که خواسته باشیم بر کوله‌بار نان‌خشکی‌های محله می‌افزاییم و آنها را خوشحال می‌کنیم.

نان فانتزی با غذای سنتی

این روزها زندگی گزینه‌های متفاوتی را پیش‌روی ما گذاشته است. حتی برای خرید نان که البته یکی از اصلی‌ترین خوراک‌های ایرانی‌ها به شمار می‌رود گزینه‌ها فراوان و متعددند. خرید نان فانتزی یکی از این گزینه‌ها است اما اغلب در کمتر مغازه یا فروشگاه نان فانتزی فروشی با صف طویل خریدار در ساعت‌‌های مختلف روز روبه‌رو هستیم. چه بسا خرید ساده و در اسرع وقت و راحت نان فانتزی یکی از امتیازهایی است که مصرف‌کننده‌ها به این نان می‌‌دهند هر چند که صرف آن با اغلب غذاهای سفره ایرانی تطابق ندارد و هماهنگ کردنشان با فهرست غذاهای سنتی ایران کمی دشوار است اما هر چه هست راحتی تهیه آنها برای برخی امتیازی است که آنقدر ارزش دارد که بخواهند با عدم تناسب فرهنگی ناشی از آن کنار بیایند.

دست‌کم برای این گروه مصرف‌‌کننده‌‌ها مکالمه‌هایی از این قبیل هم کمتر پیش می‌آید؛ مکالمه‌هایی که گاه پس از ساعت‌ها صرف وقت در صف خرید نان بربری، سنگک، لواش و تافتون در بین اعضای خانواده‌ها به راه می‌افتد:

«-نگاه کن! اِ اِ اِ، به خدا گناه دارد. ببین نعمت خدا را چطور هدر می‌‌دهند.

-چه شده؟ چرا اینقدر عصبانی هستی؟

-تو جای من بودی اعصابت بیشتر خرد می‌شد. می‌دانی کار هر روزم چیه؟ الان برایت می‌گویم. همه‌اش می‌نشینم لبه‌های کپک زده نان لواش‌ها را می‌گیرم. دور یک نان را که می‌گیرم باور کن به اندازه دو لقمه هم باقی نمی‌ماند. برکت خداست، حیف است. معلوم نیست چطوری خمیر درست می‌کنند، همه برکت خدا هدر می‌رود.

-راست می‌گویی. اصلاً نان که نباید یک‌روزه کپک بزند. امروز نان می‌گیری فردا کپک زده. تازه صنف نانواها کلی هم شکایت می‌کند که چرا نان گران نمی‌شود. شما کیفیت را بالا ببرید آن وقت ادعای گران شدن داشته باشید.»

از این دست گفت و گوها درباره کیفیت مواد غذایی و خوراکی بویژه نان امروزه در بیشتر خانواده‌های ایرانی در سراسر کشور وجود دارد. می‌توان گفت که نتیجه بیشتر این گفت‌وگوها – یعنی بی‌کیفیتی مواد غذایی – در بسیاری از موارد درست و قابل توجه است، ویژه یک شهر یا منطقه هم نیست. در بیشتر مناطق کشور چنین نارضایتی‌هایی از کیفیت و استاندارد مواد غذایی وجود دارد. به عنوان نمونه اگر کسی تنها یکبار ماست محلی یا خانگی خورده باشد خیلی سخت می‌تواند خود را به خوردن ماست‌های پاستوریزه صنعتی عادت دهد. معلوم نیست در فرایند صنعتی شده مواد خوراکی و غذایی چه روی می‌دهد که چنین وضعی پدید می‌آید. این مسئله در تهیه و پخت نان نیز البته به گونه‌ای دیگر وجود دارد و شاید برعکس باشد زیرا این بی‌کیفیتی بیشتر در زمینه پخت نان‌های سنتی‌تر دیده می‌شود و نان‌های صنعتی کیفیت و استاندارد بهتری دارند.

بخش مهمی‌ از واقعیت در حوزه تولید مواد گوناگون غذایی بویژه در حوزه‌هایی چون تولید نان و فرآورده‌های لبنی این است که اولویت برخی تولیدکنندگان و دست‌اندرکاران دستیابی به سود بیشتر است. برای آنها کیفیت در مراتب بعدی قرار می‌گیرد. از نگاه آنان مشتری مجبور است محصولات آنان را بخرد. البته این اجبار را تولیدکنندگان ایجاد نکرده‌اند و موضوعی ملموس نیست اما استاندارد بازار به گونه‌ای است که تفاوت چندانی میان محصولات شرکت‌های گوناگون وجود ندارد. بدین ترتیب چون رقابت فقط در کمیت است و در زمینه کیفیت رقابت چندانی وجود ندارد آن اجبار کذایی پدید آمده است. به نظر می‌رسد فرایند کنترل و نظارت بر تولید مواد و محصولات غذایی در کشور به گونه‌ای نیست که به بهبود جریان تولید و به دست آوردن رضایت مشتری و مصرف‌‌کننده بینجامد. این مسئله موجب می‌شود در کنار نارضایتی‌های مشتریان، سرمایه‌های اولیه غذایی کشور نیز هدر رود. مشتری هزینه می‌کند تا کالایی مرغوب و با کیفیت بخرد و تولیدکننده هم برای هزینه او هم برای احترام به شخصیت‌اش باید کالایی مناسب و درخور در اختیارش قرار دهد.

البته نباید نقش سازمان‌های نظارتی را در این میان نادیده گرفت. این نهادها هم باید توازن در این حوزه را برقرار سازند تا هم تولیدکننده به سود مورد نظر خود برسد هم مشتریان از مصرف مواد غذایی و خوراکی و کیفیت آنها رضایت کافی داشته باشند.

سهیلا سلیمی