چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
«تا ثریا», آری یا نه

سریال «تا ثریا» یکی از پر حرف و حدیثترین سریالهای تلویزیون ایران بود. از تلخی فیلمنامه گرفته تا حرکات دوربین و مهم تر از همه ایرادات مضمونی که گاه و بیگاه- و البته نه کم- منتشر شد. کافی است سری به شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی و وبلاگها بزنیم تا ببینیم چقدر نظرات مختلف درباره این سریال مطرح شده است و چه نقدهای بعضا تند و تیزی به سریال رفته. برای مثال به چند نقد یا اعتراض عمده در این باره که در گاه نوشتها منتشر شده اشاره میکنم. در یک وبلاگ به چادری بودن ثریا اعتراض شده است: « چرا دیالوگهایی که به این خانم دادن بعضی جاهاش این همه زشت و زننده هست؟ میخواد چی رو ثابت کنه؟میخواد بگه خانمهای محجبه این چنین صحبت میکنن؟ صحنههای این چنینی این پیام را میرسونه که خانمهای محجبه ایرانی دارای شخصیت این چنینی هستند!!!!! ( خانم محجبه دزد، خانم محجبه بیسواد ، خانم محجبه فقیر ، خانم محجبه مستحق و ... )» یا در وبلاگی دیگر با اشاره به طرح رابطه غلط پسر ثریا گفته شده: « آیا دیگر میتوانیم به نوجوان ۱۵ سالهمان بگوییم این کارها بد است؟ اصلا میتوانیم به او نگاه چپ کنیم که چرا میروی سراغ این کارها؟ اگر گفت« تلویزیون هم که همینها را نشان میدهد» چه بگویم؟ بگوییم آخرش بد شد؟ خب میگوید مال من بد نمیشود آخرش.»
در یک وبلاگ دیگر به رابطه ثریا با سرهنگ اعتراض شده و نویسنده آن را غیراخلاقی و غیر شرعی دانسته: «سیروس مقدم قصد داشته شخصیت زن را در جامعه، فعال، اجتماعی و صاحب ارزش نشان دهد اما با این قصه فرعی(ارتباط ثریا با سرهنگ) نه چندان سنجیده اساسا شخصیت زن و تعریف مثبت آن در دیدگاه مذهبی را زیر سوال برده است.»
و در جایی دیگر: « مخاطب جوان وقتی میبیند ثریا که یک شخصیت مذهبی و زحمتکش است ارتباط نه چندان شرعی و اخلاقی دارد به خود حق میدهد که در عنفوان جوانی چنین کارهایی انجام دهد. این موضوع از بارزترین نکاتی است که «تاثریا» به عنوان بدآموزی به جامعه منتقل میکند. این نوع ارتباط نه تنها شخصیت زن بلکه مسائل مذهبی را لکهدار کرده است. دیدار هر روزه، گردش در پارک، قرار ملاقات در کافیشاپ و... حتی اگر قالب شخصیتهای جوان سریال هم مطرح شود از دیدگاه اجتماعی قابل پذیرش نیست چه رسد به شرایط سنی ثریا و شخصیتی که در ذهن مخاطب ترسیم شده است.»
این نوشتهها نمونهای از جمله اعتراضات یا انتقاداتی است که عده زیادی به سریال «تا ثریا» وارد دانستهاند. اما آیا تلویزیون ملی کشور واقعا همینقدر راه به اشتباه رفته که این دوستان به آن اشاره کردهاند؟ این نوشته با وجود انتقاداتی که به مجموعه دارد( که البته عمدتا به فیلمنامه و کارگردانی آن بر میگردد) تلاش دارد سوالاتی که به دنبال این انتقادات پیش میآید را مطرح کند به امید آنکه به جواب روشنی هم برسد.
● آیا میشود افرادی را از ابتلا به سنن الهی بری دانست؟
یکی از انتقادات عمده، همچنان که در بالا رفت چادری بودن شخصیت اصلی داستان است و این که طراحی این شخصیت با این پوشش و با وجود مسائلی که برایش پیش میآید توهین به چادر و زنان محجبه تلقی میشود.
سوال این است که مسئلهای که برای این شخصیت طراحی شده آیا چیزی است که وقوعش به دلیل چادری بودن او غیر ممکن است؟ آنچه در این سریال و برای این شخصیت که زنی مذهبی است پیش آمده چیزی از جنس امتحان است و همه ما به عنوان مسلمان آگاهیم به سنت الهی امتحان در زندگی و معتقدیم به این که بهرغم این که قانون و سنت خدا با توجه به سعه وجودیاش به سمت کمال است اما موانعی بر سر راه هر فرد قرار میدهد تا او را به معرض آزمایش و امتحان بگذارد و هیچ کس هم از این سنت الهی مستثنا نیست. در این مسیر هم پیروان حق و هم پیروان باطل آزمایش میشوند و تنها چیزی که به کمک آنها در مواجهه با این آزمونها میآید اعتقاد و امید به خدا و توکل بر اوست. از این رو آیا فرض این که نباید زنانی با پوشش کامل اسلامی دچار چنین مسائلی شوند درست است؟ آیا پرداختن به این مسائل نمیتواند تلنگری باشد تا ابزارهای امتحان را که بسیار هم به ما نزدیکند دقیقتر بشناسیم و به خود غره نشویم که ما متفاوتیم؟ از طرفی آیا غیر از این است که با در پیش رو قرار دادن مشکلات یک قشر و طرح ناهنجاری اجتماعی و نابرابریهای موجود که خود وجودشان منجر به معضلات بزرگ و کوچک اجتماعی و فرهنگی دیگر میشوند، به رفع آن کمک کرد؟
● طرح مسئله آری یا نه؟
هنگام طرح انتقاد به نمایش رابطه دختر و پسر که همیشه به خطوط قرمز فرهنگی ما نزدیک بوده و طرح یا عدم طرح آن مورد سوال و تردید؛ علامت سوالهایی در ذهن شکل میگیرد. از جمله اینکه آیا انکار واقعیتهای اجتماعی و سرپوش گذاشتن روی آن کمکی به رفعش میکند یا باید واکاوی آنها را به منظور پیدا کردن راهی برای حلش سرلوحه کارها قرار داد؟ آنچه تا به حال شنیدهایم حاکی از این است که فرافکنی و پنهان کردن زخم دردی را دوا نمیکند. تنها نتیجهاش این است که زخم عفونت میکند و بوی گندش آنقدر آزار دهنده میشود که دیگر توان تحملمان نخواهد بود. آن وقت یحتمل برای درمان بسیار دیر است. آیا تلویزیون که بخش عمدهای از اوقات آزاد افراد را به خود اختصاص میدهد، محل و مجال خوبی برای طرح این بیماریها نیست؟ غیر از این است که تلویزیون شیوههایی را که افراد زندگی اجتماعی را تجربه میکنند و در برابر آن واکنش نشان میدهند را نظم میدهد و قالب ریزی میکند؟ غیر از این است که آنچه در برنامههای تلویزیونی تهیه و تولید میشود باید برخاسته از دل اجتماع باشد؟ آیا انکار ناهنجاریهای اجتماعی جز این است که چشممان را به روی حقایق بستهایم و احساس بهتری از زیر برف بودن سرمان داریم؟ و حتی اگر این هاست آیا هنرمند هم اینگونه میاندیشد؟ آنچنان که از هنرمند تصور و توقع میرود، کار او دقیقا نقطه مقابل چنین رویکردی است. توقعی که از او میرود دیدن دقیق جامعه و نیازهای جامعه و معضلات آن است و تلاش برای دستیابی به راهکارهای درمان محل این زخمها، به منظور کمک به شکل دادن جامعهای بهتر و سالمتر. طرح مسائلی مثل روابط دختر و پسر، بلوغ جنسی و تبعاتش و هیجانات روحی دوران بلوغ از جمله همین مسائل پررنگ پیش رو نیست؟ آیا میشود منکر این شد که سن بلوغ جنسی در جامعه پایین آمده؟ آیا نباید والدین را از این امر آگاه کرد تا در پی راه ارتباطی موثرتری با فرزندشان باشند؟
● شرع یا عرف؟
مسئله دیگری که به عنوان ایراد مطرح شده ارتباطی است که میان سرهنگ و ثریا شکل گرفته که به لحاظ عرفی اتفاقی بعضا ناپسند تلقی میشود و سوال اول گرچه به وزن علم بهتر است یا ثروت است اما این یکی جوابش واضح به نظر میرسد. با این وجود وقتی انتقادها در این زمینه همچنان باقی است سوال هم ناخودآگاه مطرح میشود: در نظر گرفتن عرف مهمتر است یا شرع؟ چنانچه به وضوح در شرع آمده ازدواج زن بعد از طلاق( و البته بعد از طی شدن زمان عده) و یا فوت شوهر بلامانع است. سقف سنی هم برای آن قائل نشده است. حتی تاکید به انجام آن برای حفظ سلامت دین، روح، روان و جلوگیری از افتادن به ورطه گناه وجود دارد. حالا باز با وجود اینها آیا باید عرف را برای تصمیم پیش رو قرار داد یا شرع را؟ اصلا آیا هر آنچه از رفتار که به مرور به هنجار عرفی بدل شده به صورتی ازلی و ابدی صحیح است و جای تغییر نیست؟ آیا غیر این است که فرزند زمانه خویشتن بودن یعنی تن به عادات توجیه ناپذیر گذشته ندادن؟
سحر البرزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست