جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی


سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی

در سالهای اخیر است كسانیكه با التماس و تخفیف خود , در سینمای ایران ماندگار شدند اما به مرور , در پشت صحنه و حتی روی صحنه , همان رفتارهای « مبتذل » , « خشن » و «دین ستیز» را در پیش گرفتند و هیچ كس , مانعشان نشد حتی مسؤولینی كه سابقا آنها را مورد تأیید قرار داده بودند , راه سكوت را پیش گرفتند

با گذشت ۲۸ سال از پیروزی انقلاب اسلامی شكوهمند اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) ، چه تناسبی میان سینمای كنونی ایران با اندیشه‌های ناب انقلابی و اسلامی برآورده از آن انقلاب ،‌ می‌توان یافت ؟ سیاستگذاران فرهنگی در دولتهای مختلف از ابتدای انقلاب تا كنون ، تا چه اندازه در راستای متناسب كردن اوضاع سینمای ایران با آن اندیشه‌های روحانی ، تلاش كرده‌اند و آیا تا چه حد در این تلاش خود ( در صورت وجود عینی و جدلی ) موفق بوده‌اند ؟ حضور بازیگران ، كارگردانان و تهیه كنندگان سینمای قبل از انقلاب در فضای سینمایی پس از پیروزی انقلاب كه در ابتدا به صورت یك موج گسترده و با اعلام وفاداری به ارزش‌های انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن ، صورت گرفت و پس از آن و در سالهای اخیر ، به صورت خزنده و پنهان و گاه علنی ، بی پروا و با افتخار، تا چه اندازه توجه دست اندركاران فرهنگی را جلب كرده و تا چه اندازه با كنترل ، نظارت و تدبیر آنها صورت گرفته است ؟ اصولا فضای انقلابی – اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب ، چه تأثیری بر نقش آفرینان سینما و جو حاكم بر سینمای بر آمده از ابتذال ، خشونت و دین ستیزی دوران ستمشاهی ، داشته است ؟

هر سال و در ایام الله دهه مبارك فجر كه طبل شروع جشنواره فیلم فجر كوبیده می‌شود ؟ این سؤالات و دهها سؤال دیگر در ذهن نگارنده نقش می‌بندد ؛ با این تفاوت كه امسال ، برای دومین بار ، دولتی متولی برگزاری این جشن است كه برخاسته از توده انقلابی – اسلامی جامعه بوده و تفكری نزدیك به همان اندیشه‌های ناب انقلابی و اسلامی بر آمده از انقلاب اسلامی را در سر می‌پروراند ، حقا ، در دوره گذشته نمی‌توانستیم آنچه را كه در آن جشن می‌گذشت را به پای دولت بریزیم ، چه اینكه به تصریح متولیان دولتی جشنواره نیز تمام مقدمات در دورت گذشته مهیا شده بود و آنها – صرفا – برگزار كننده جشنواره بودند . اما حال در كوران برگزاری دومین جشنواره فیلم فجر در دولت دكتر احمدی‌نژاد ، بر آنم تا این مناسبت را بهانه قرار داده و تعدادی از سؤالاتم را با مخاطبان احتمالی این مقاله ، در میان بگذاریم ، باشد كه تعدادی از آن مخاطبان در زمره متولیان فرهنگی جامعه بوده و این سؤالات ، یك بار برای همیشه جواب داده شوند .

اما امسال شاهد حضور تعداد قابل ملاحظه‌ای فیلم با موضوعات مرتبط با دفاع مقدس هستیم ، امسال شاهد اعمال نظارت جدی مسؤلان در بعد محتوایی و تكنیكی فیلم‌های جشنواره هستیم و به همین دلیل ، به عنوان نمونه ، فیلم‌های معرفی شده از سوی محمد نوری زاد و فیلمی از داریوش مهرجویی نتوانستند كه مجوز حضور در جشنواره را دریافت كنند ؛ امسال شاهد بخشی در رابطه با عاشورای حسینی (ع) ، به مناسبت وقوع این جشنواره در ایام ماه محرم هستیم ؛ امسال شاهد حضور گسترده فیلم‌های خارجی با موضوع نقد اجتماعی و فرهنگی زندگی در اجتماعات مدرن غربی هستیم ؛ و .... بحث بر سر اینكه آیا این تدابیر در محتوای جشنواره ، چه تأثیری دارند را می‌بایست به پس از اتمام جشنواره موكول كرد اما جای این سؤال باقی است كه سیاستهای فرهنگی دولت در حوزه سینما چه بوده است و این سیاستها تا چه اندازه موفق بوده است ؟ آیا ساختن فیلمی با مضمون دفاع مقدس توسط كارگردان شناخته شده سینمای كشور كه در دوره گذشته جشنواره ، فیلمی با موضوع زندگی «صادق هدایت» را به جشنواره فجر معرفی كرده بود ، تا چه اندازه مرتبط با سیاستهای فرهنگی دولتی است ؟ ! آیا به جز هل دادن منابع به سمت طرح‌ها و پروژه‌های آیینی و انقلابی ، سیاست دیگری هم در كار بوده است ؟

لازم به تذكر است كه این سؤال از دلمشغولی‌ها و دغدغه‌های چندین ساله نگارنده بوده است و به هیچ وجه ، طرح آن به منظور طعنه زدن به متولیان فعلی فرهنگ ، نیست و در ضمن ،‌ این سؤال و سؤالات دیگر مطرح در این مقاله ، متوجه كل مسؤولان و سیاستگذاران فرهنگی نظام دنه ، تنها دولت حاضر است .

یك معضل اساسی در طول تاریخ قریب به ۳ دهه‌ای جمهوری اسلامی ، سخت گیری در استخدام و به كارگیری نیروها و عدم سخت گیری و نظارت مستمر و قاطع در طول حیات كاری آن نیروها ، بوده و هست . بدین ترتیب ، دسته‌ای از بازیگران ، كارگردانان و تهیه كنندگان سینمای قبل از انقلاب كه ولو به ظاهر ، خود را با شرایط و اوضاع پس از انقلاب وفق داده و به آرمانهای انقلاب اسلامی وفاداری نمودند ، در سینمای پس از انقلاب ، حضور فعال و عزتمند و همراه با سپاسگزاری مستمر نظام از خود را تجربه كردند . اما آن دسته كه با ظهور انقلاب ، از كشور خارج شدند و فعالیت خود را در كشورهای غربی پیش گرفتند ، منفور نظام و حتی ممنوع‌الورود شدند .

سؤال آنجاست كه اگر همه كادرسینمای پیش از انقلاب ، در ظاهر ، با انقلاب اسلامی همراه می‌شدند و پس از طی سالهای پر از شور انقلابی اولیه ، مطابق میل و منویات خود ، طی مسیر می‌كردند ، آیا كسی معترضتان شده یا باعث طرد آنها از سینما می‌شد ؟ در صورتی كه نهادها ، چون حال حاضر ، منفعل عمل می‌كردند ، آیا تفاوتی بین نحوه و كیفیت حضور دولت در مورد سینما ، وجود می‌داشت ؟!

شاهد مثال ما ، رفتار و كردار خلاف فرهنگ انقلابی و اسلامی تعدادی از همان كادرهای پیش از انقلاب اسلامی ، در سالهای اخیر است ؛ كسانیكه با التماس و تخفیف خود ، در سینمای ایران ماندگار شدند اما به مرور ، در پشت صحنه و حتی روی صحنه ، همان رفتارهای « مبتذل » ، « خشن » و «دین ستیز» را در پیش گرفتند و هیچ كس ، مانعشان نشد ؛ حتی مسؤولینی كه سابقا آنها را مورد تأیید قرار داده بودند ، راه سكوت را پیش گرفتند و بگذریم از كسانیكه از این حركات ، استقبال كردند ؟! كار به آنجا رسید كه دسته دوم و كسانیكه سعی نكرده بودند با انقلاب هماهنگ شوند ) از سوء تدبیر (!) خود نادم شدند و البته عده‌ای نیز ، در كمال پررویی ، به ایران برگشتند ؛ و عجب آنكه مورد استقبال كارشناسان و حتی برخی مسؤولان قرار گرفتند ؟!

لازم به تذكر است كه نگارنده ، به عمد از ذكر مصادیق و اسامی افراد مورد نظر خودداری می‌كند ؛ چه ، كسانیكه دستی بر آتش دارند ، كاملا از وجود آنها آگاهند .

اما سؤالی به مراتب اساسی تر از ۲ تای دیگر ؛ اصولا فضای انقلابی – اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب ، چه تأثیری بر نقش آفرینان سینما و فضای حاكم برسینمای برآمده از « ابتذال » ، «خشونت» و «دین ستیزی» دوران ستمشاهی ، داشته است ؟ بیاییم و فرض كنیم كه انقلابی به رهبری حضرت روح‌الله (ره) به وقوع نمی‌پیوست ! در این صورت حركت مبتذل ، خشن و دین ستیز سینمای ایران ، به كدام جهت حركت كرده بود و حال در كجا قرار می‌داشت؟

فرض می‌كنیم در صورت فرض فوق ، سینمای ایران در نقطه (الف) قرار می‌داشت. این نقطه قطعا به لحاظ برخورداری از ۳ فاكتور فوق ، مسائل تكنیكی و .... دارای ابعادی خواهد بود كه ترسیم این ابعاد ، وظیفه این مقاله نیست . سؤال آنجاست كه در صورت حال كه انقلابی با ویژگی‌های معلوم ، به وقوع پیوسته است و سینمای ایران در نقطه‌ای با مختصات ( ب ) قرار داد ، نقطه‌های (ب) و (الف) چه نسبتی با هم دارند ؟ تا چه حد به هم نزدیك یا از هم دورند ؟

قطعا ، ویژگی‌هایی این دو را از هم دور یا نزدیك می‌كند ؛ مباحث فیلم‌هایی با مضامین عالی دینی ، انقلابی ، اجتماعی ، فرهنگی و دفاع مقدس ، نسبت این دو نقطه را از هم بعید كرده است اما در مقابل ، روبوسی فلان بازیگر زن با مجری بهمان جشنواره سینمایی ، حضور ناگهانی فلان بازیگر قبل از انقلاب در پرخرج ترین فیلم دفاع مقدس تاریخ انقلاب اسلامی ، حضور جلف و مبتذل بازیگران زن و مرد سینما در اختتامیه جشنواره‌های فجر سابق و حتی جشنواره سال گذشته (!) و جشنهای خانه سینما یا .... و بی تفاوتی ، تغافل یا حتی استقبال مسؤولان در قبال این حوادث ، چه تأثیری بر نسبت و فاصله این دو نقطه از یكدیگر ، خواهند گذاشت ؟

تعیین برآیند این دو نیرو و در نهایت ، پاسخ دادن به سؤال اخیر ، جواب معمای «وضعیت سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب ؟!» است .

پژوهشگر: پژوهشگر: مهدی حق بین