سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
احترام به حقوق بشر یا خیانت
برابر با تاریخ، در دو سده اخیر بسیاری از مناطق ایران کهن بر اثر عوامل مختلف و دلایل گوناگون چون ندانمکاریهای پادشاهان و دسیسهچینیهای استعمارگران غربی از پیکره جغرافیایی و سیاسی کشور جدا و واجد هویت سیاسی نوین و تازهای شدند.
از سمرقند و بخارا و افغانستان گرفته تا آران (جمهوری آذربایجان کنونی) و قفقاز و مرو و تفلیس و... همه و همه از جمله ایالات و ولایات دیرین ایران بودند که در این فاصله زمانی ۲۰۰ ساله به واسطه جهل و جبن سلاطینی سلیمانجاه، قدر قدرت، کیوانرفعت، خورشیدرایت، فلکرتبت، گردونحشمت۱، همچون فتحعلی شاه، محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار از مام میهن تجزیه یافتند. معالوصف و بلاشک، جدایی مجمعالجزایر بحرین که در روزگار فرمانروایی پهلوی دوم، سلطانی که خود را همسنگ کورش بزرگ میپنداشت و به او توصیه مینمود آسوده بخواب ما بیداریم، رخ داد، دردناکتر و غمانگیزتر از همه بوده است.
بحرین که بیش از ۷۰ درصد جمعیت آن را شیعیان شامل میشوند بر پایه اسناد و مدارک تاریخی از دیرباز، چه از جهت جغرافیایی، چه سیاسی و چه فرهنگی بخشی از ایران به شمار میرفته است و ایرانیان چه تلاشها که برای پاسداشت آن نکردند. از آن جمله میتوان به دلاوریهای لشکریان ایران برای بیرون راندن مهاجمان پرتغالی در عهد قدرتمداری شاهعباس بزرگ صفوی، اشاره کرد.
در روزگار معاصر نیز که دولت انگلستان با یاری نیروی نظامی خویش و با سود جستن بموقع از تزلزل قدرت حکومت در ایران، بحرین را از ایرانزمین جدا و منفک کرده بود، ایرانیان همیشه بر حق مسلم خویش پافشاری میکردند و اصرار میورزیدند و این مهم حتی در مکاتبات رسمی روزگار فرمانروایی پهلوی اول نیز کاملا چشمنواز است.
با تمام این اوصاف، محمدرضا شاه پهلوی در روز ۱۴دی ۱۳۴۷ هجری خورشیدی برابر با ۶ ژانویه ۱۹۶۹ در یک مصاحبه مطبوعاتی در هندوستان در پاسخ به پرسشی درباره سرنوشت بحرین با تظاهر به رعایت موازین حقوق بشر و احترام به اصول دموکراسی گفت: «اگر بحرینیها نمیخواهند با ما باشند ما حرفی نداریم!
شگفت آنجاست که این موضعگیری جدید، خلاف پیشینه ممتد اعتراض ایران به تلاشهای دولت انگلستان برای جدایی و تجزیه بحرین بود. تصمیم بیمقدمه و ناگهانی شاه دایر به دست برداشتن از حاکمیت ایران بر بحرینی که به تعبیر ابوالقاسم حالت، همچون کودک به دور مانده از مادر میماند۲ و به قول ادیب برومند، چشم ایران از هجران آن گهی چون دریا بود گهی چون رودبار۳، بدون کسب مشورت از قوه مقننه، قضاییه و حتی وزارت امور خارجه انجام شد!
در پیش گرفتن سیاستی چنین از سوی شاه و اعمال نفوذ دولت انگلستان سبب شد سرانجام شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه شماره ۲۸۷، مورخه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ برابر با ۱۱ می ۱۹۷۰ استقلال بحرین و عضویت آن کشور در سازمان ملل متحد را به اتفاق آرا تصویب نماید و در یک ترفند سیاسی مضحک از شاه به سبب آزادمنشی و پذیرش اصول دموکراسی تقدیر و تشکر کند.
اما آیا براستی جدایی بحرین از ایران را باید برآیند انساندوستی و احترام شاه به حقوق بشر برشمرد یا آن را نتیجه خیانت و دورویی او پنداشت؟
به باور نگارنده، دلایلی در دست است که نشان میدهد عملکرد محمدرضا شاه در مورد بحرین را چیزی جز خیانت و جنایت نمیشود نام نهاد و از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱) چنان که گفته آمد شاه ریاورزانه خود را دموکراتمآب و پایبند به موازین حقوق بشر نشان داد و دلیل موافقت خود با جدایی بحرین را با بیان برهانی در این راستا مستدل ساخت. اما نوع برخورد شاه با مخالفان سیاسی خویش و همچنین نقشی که او و ارتش تحت فرمانش در جریان سرکوب جنبش ظفار در عمان ایفا کرد بروشنی تداعیکننده آن است که حقوق بشر و دموکراسی تا چه اندازه برایش محترم و ارزشمند بوده است.
۲) دولت ایران طی درخواستی رسمی از اوتانت، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، خواهان برگزاری همهپرسی و نظرخواهی از مردم بحرین درباره جدایی از ایران شد.
احمد اقتداری، کسی که کتابهایی چند درباره خلیجفارس نگاشته بود، طی یادداشتی به امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت از او خواهش کرد به «عرض اعلیحضرت برسانند که آنچه را مرحوم احمدشاه با همه ضعفش و مرحوم پدرتان رضاشاه با همه قدرتش اجازه ندادند، شما هم اجازه ندهید که بحرین از ایران جدا شود. بحرین جزئی از آب و خاک لاینفک ایران است و هرکس آن را از ایران جدا کند مورد قبول ایرانی نیست. آن را خیانت به مواریث ملی ایرانیان میداند.»
توصیهها و رهنمودهای دوستداران ایران و عظمت آن مورد توجه محمدرضا شاه قرار نگرفت. سرانجام ماموران سازمان ملل بدون رایگیری عمومی و با همهپرسی محدود به پرسش از گروهی از اهالی و اصناف بحرین اعلام کردند که اکثریت قاطع اهالی بحرین خواستار جدایی از ایران و استقلال آن هستند.
- نکته: به راستی اگر دموکراسی تا به آن اندازه مورد علاقه شاه بود که حاضر میشد نظر مردم بحرین را درباره سرنوشت خویش بپذیرد، چرا مردم ایران نباید در این روند دموکراتیک جایی برای خویش مییافتند؟
دبیرکل وقت سازمان ملل هم در اظهارنظری بیان کرد: «نتایج حاصله مرا متقاعد کرد که اکثریت قریب به اتفاق مردم بحرین مایلند که آن سرزمین رسما به صورت کشوری کاملا خودمختار و مستقل شناخته شود.»
شایسته است یاد شود، نه تنها هیچگاه رفراندومی حقیقی در بحرین صورت نگرفت، بلکه آن همهپرسی نصف و نیمه هم در حالی انجام پذیرفت که نیروهای انگلستان در بحرین حضور نظامی داشتند. این عامل به اضافه مجموعه عواملی دیگر سبب شد تنها بخش کوچکی از جمعیت بحرین درباره سرنوشت آتی خویش اظهارنظر کنند.
۳) همانگونه که سیدحسن امین در مقاله خود (بحرین چگونه از ایران جدا شد؟ چاپ شده در شماره سوم فصلنامه فروزش، ۱۳۸۸) آورده است شاه برخلاف رویه معمول در انتخابات و رفراندومهای دنیا هیچگونه اقدامی در جهت تبلیغ، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به مردم بحرین در جهت ترغیب آنان نسبت به الحاق نهایی آنان به ایران معمول نداشت. در حالی که این مهم میتوانست با توجه به پیشینه تاریخی مشترک ایران و بحرین، دیرینگی تعلق تاریخی بحرین به ایران، مذهب یکسان اکثریت مردم بحرین با مردمان ایرانزمین و فکر مشترک مردم ایران و بحرین در مبارزه با استعمار و اخراج نیروهای انگلیسی بسیار پربهره و پرثمر باشد.
۴) در ایران هیچگونه رفراندومی انجام نپذیرفت تا فهمیده شود که آیا مردم ایران نیز به جدایی بحرین از ایران تمایل دارند یا خیر. به تعبیر دکتر نوشیروان کیهانیزاده، این تصمیم ملوکانه شاه به اندازهای قطعی بود که از مردم ایران هم در یک رفراندوم سوال نشد که آیا با تصمیم شاه که برخلاف قانون اساسی و سوگندی که برای حفظ حدود و ثغور ایران بیان داشته بود موافقند یا خیر. به راستی اگر دموکراسی تا بدان اندازه مورد علاقه شاه بود که حاضر میشد نظر مردم بحرین را درباره سرنوشت خویش بپذیرد، چرا مردم ایران نباید در این روند دموکراتیک جایی برای خویش مییافتند؟
۵) پهلوی دوم، هنگامی که در هندوستان اعلام کرد با جدایی بحرین مخالفتی ندارد گویا فراموش کرده بود که پیشتر مجلس شورای ملی بحرین را چهاردهمین استان ایران برشمرده بود و یک پادشاه مشروطه حق ندارد تصمیمی مغایر با مصوبه مجلس اختیار کند. میزان احترام به دموکراسی و حقوق بشر در منظر محمدرضا شاه را همین نکته به روشنی هویدا میسازد که تا چه اندازه بوده است.
۶) دولت ایران پذیرش قطعنامه ۲۸۷ را منوط به تصمیم مجلسهای شورا و سنا کرد و بدین ترتیب از پذیرفتن بار مسوولیت چنین امر مهم و خطیری، یعنی تجزیه بخشی از خاک میهن، شانه خالی کرد. مجلس شورای ملی نیز با ۱۹۹رای موافق و تنها ۴ رای مخالف، استقلال بحرین را به رسمیت شناخت! ناگفته پیدا است عدم ورود جدی دولت در فرآیند تصمیمگیری و تصویب حداکثری طرح جدایی بحرین در مجلس نشان از آن دارد که شاه با همراهی انگلستان و آمریکا سرنوشت بحرین را از پیش رقم زده بود.
نیازمند یادکرد است، آنچه صدق این مدعا را واضحتر و هویداتر میسازد آن است که آن انگشتشمار نمایندگانی که به جدایی بحرین از ایران رای منفی داده بودند در دوره بعدی مجلس اجازه انتخاب شدن نیافتند و آن معدود معترضان بدین امر هم بدون محاکمه روانه زندان شدند.
از آنچه گفته آمد میتوان اقرار داشت خیانت محمدرضا شاه در امر جدایی بحرین راست است.
به عنوان پایانی بر این مختصر میتوان گفت، محمدرضاشاه با این اقدام نابخردانه خویش دگربار دست خویش را در برابر تاریخ رو کرد و موجب شد یکی دیگر از سنگرهای دفاعی خویش در دادگاه تاریخ را ویران و منهدم کند.
پانوشتها:
۱ـ از جمله القاب بیمسمایی که در مکاتبات درباری، معاهدههای بینالمللی یا در کتابهای تاریخی از سوی میرزابنویسان بارگاه همایونی یا مورخان آستان شهنشاه عالمپناه برای درماندهترین پادشاهان تاریخ ایران به کار میرفت.
۲ـ کنون جزیره بحرین گر نکو نگری / چون کودکیست که از مادر عزیز جداست
۳ـ در غم هجر تو ای بحرین مرواریدوار / چشم ایران گاه چون بحر است و گه چون رودبار
امیر نعمتی لیمائی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست