سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
بررسی روند تحولات ۴۰ ساله اشتغال در ایران
با اینکه طی چند سال گذشته تغییراتی در مفهوم بیکاری ایجاد و آمار مربوط به نرخ بیکاری بر اساس همین تعاریف جدید اعلام میشود، اما تاکید مسوولان مرکز آمار ایران به عنوان متولی علم این آمار، این است که این تغییرات مختص ایران نیست و مطابق آن چیزی است که سازمان جهانی کار اعلام کرده است.
با توجه به اینکه در یکی از آخرین مطالعات انجام شده در این حوزه، از آمار و ارقام سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن استفاده شده است، از این رو تعاریف و مفاهیم مرکز آمار ایران در خصوص برخی مفاهیم نیروی کار بر اساس تعاریف سازمان جهانی کار اعلام شده است.
در تحقیقی که در نشریه برنامه، ارگان معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور منتشر شده با تحلیل این تعریف به بررسی روند تحولات ۴۰ ساله اشتغال در ایران پرداخته شده است.
● مفاهیم
▪ کار: آن دسته از فعالیتهای اقتصادی (فکری یا بدنی) که به منظور کسب درآمد (نقدی یا غیر نقدی) صورت پذیرد و هدف از آن تولید کالا یا ارایه خدمت باشد، کار محسوب میشود.
▪ جمعیت فعال اقتصادی: تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر که در هفته تقویمی قبل از آمارگیری (هفته مرجع) طبق تعریف کار، در تولید کالا و خدمات مشارکت داشته (شاغل) یا از قابلیت مشارکت برخوردار بودهاند (بیکار)، جمعیت فعال اقتصادی محسوب میشوند.
▪ شاغل: تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند، شاغل محسوب میشوند. شاغلان به طور عمده شامل خود اشتغال و مزد و حقوق بگیران هستند. هچنین افراد زیر شاغل محسوب میشوند:
- افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند، کار میکنند (کارکنان فامیلی بدون مزد).
- کارآموزانی که فعالیتی در ارتباط با فعالیت موسسه محل کارآموزی انجام میدهند؛ یعنی به طور مستقیم در تولید کالا و خدمات سهیم هستند، فعالیت آنها کار محسوب میشود.
- محصلانی که در هفته مرجع مطابق تعریف، کار کردهاند.
- تمام افرادی که در نیروهای مسلح به صورت کادر دایم یا موقت خدمت میکنند (نیروهای مسلح، پرسنل کادر و سربازان، درجه داران افسران وظیفه نیروهای نظامی و انتظامی).
▪ بیکار: بیکار به تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر اطلاق میشود که:
- در هفته مرجع فاقد کار باشند (دارای اشتغال مزدبگیری یا خود اشتغالی نباشند).
- در هفته مرجع یا هفته بعد از آن آماده برای کار باشند (برای اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی آماده باشند).
- در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشند (اقدامهای مشخصی به منظور جستوجوی اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی به عمل آورده باشند).
توضیح اینکه دادههای نیروی کار در زمانهای مختلف گردآوری شده است. در مواردی تعاریف و محدودههای مربوط به آنها یکسان نیست، بنابراین قبل از مقایسه و تحلیلی سعی میشود، به بازسازی آنها در محدودههای یکسان و با تعریفهای یکسان پرداخته شود.
در این مختصر به برخی از این تفاوتها در زمینه اشتغال اشاره میشود:
۱) در سرشماری سال ۱۳۶۵، در تقسیم بندی عنوانی وضع فعالیت، جمعیت به صورت شاغل، بیکار جویای کار، خانهدار، محصل، دارنده درآمد بدون کار، سایر و اظهار نشده، طبقهبندی شده است. در اینجا مهمترین نکته ایجاد زیر مجموعهای تحت عنوان سایر است که در تقسیمبندیهای قبل وجود نداشته است (زیرمجموعه «اظهار نشده» نیز جای گروه «نامشخص» را گرفته است). این افراد نه شاغل، نه بیکار جویای کار، نه خانهدار، نه محصل، نه افراد دارای درآمد بدون کار بوده و نه وضع نامعینی داشتهاند. همین امر همه ارقام مربوط به بیکاری و فعالیت را تحت تاثیر قرار داده و قیاس پذیری آنها را با آمارهای قبلی مشکل میسازد.
۲) در سرشماری سال های ۱۳۴۵و ۱۳۵۵، شاغل به افرادی اطلاق شده است که حداقل ۲ روز در هفته پیش از سرشماری به کار اشتغال داشته اند. در سرشماری سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ ملاک شاغل بودن ۸ ساعت یا بیشتر کار در هفته قبل از سرشماری است و حال آنکه در سرشماری سال ۱۳۸۵ افرادی شاغل به حساب آمدهاند که در هفته قبل از سرشماری حداقل یک ساعت کار کردهاند.
۳) در سرشماری سال ۱۳۶۵، محدوده سنی برای افراد شاغل، جمعیت ۶ ساله و بیشتر بوده در حالی که در سایر سرشماریها، جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر را شاغل قلمداد کردهاند. در نوشته حاضر برای مقایسه سرشماریهای مختلف، جمعیت ۹-۶ ساله از جمع شاغلان ۱۳۶۵ کم شده است.
۴) در سرشماری سالهای ۱۳۵۵ و قبل از آن، تقسیم بندی عنوانی وضع سواد، به صورت باسواد، نیمه باسواد و اظهار نشده بوده است در حالی که در سرشماری سالهای ۱۳۶۵ به بعد طبقهبندی «نیمه سواد» وجود نداشته است. با توجه به اینکه نیمه با سواد افرادی بودهاند که تنها قادر به خواندن بودند، بنابراین به منظور هماهنگی آمار و ارقام و مقایسه یافتهها، جمعیت «نیمه باسواد» سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۵۵ با جمعیت بیسواد همان سالها جمع شده و به عنوان جمعیت بی سواد قلمداد شدهاند.
۵) در سرشماری سالهای ۱۳۶۵، ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵، تقسیم بندی با سوادان به صورت تحصیلات غیر رسمی، سوادآموزی، حوزههای علمیه و علوم دینی، ابتدایی، راهنمایی، متوسط و عالی است در حالی که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصیلات غیر رسمی و سواد اموزان و حوزههای علمیه و علوم دینی در طبقه تحصیلات غیر رسمی قرار گرفتهاند. بنابراین برای مقایسه دادهها ناگزیر باید در سرشماری سالهای ۱۳۶۵، ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ تحصیلات غیر رسمی و سوادآموزان و حوزههای علمیه و علوم دینی را با هم جمع و به عنوان تحصیلات غیر رسمی محسوب کرد.
● فرضیههای تحقیق
۱) شکاف جنسیتی در مشاغل بدون دستمزد رو به کاهش است.
۲) شکاف جنسیتی در مشاغل بدون دستمزد بیش از شکاف جنسیتی در مشاغل دستمزدی است.
۳) شکاف جنسیتی در ارتقای سطح کیفی اشتغال وجود دارد.
● تغییرات حجم و رشد جمعیت در ایران
بررسی تغییرات تعداد و حجم جمعیت ایران طی سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سالهای ۱۳۸۵- ۱۳۳۵ حاکی از آن است که طی این مدت جمعیت کشور ۷/۳ برابر شده و رشدی برابر ۷/۲ درصد را نشان میدهد. رشد جمعیت کشور طی دورههای سرشماری یکسان نیست، چنانچه در جدول شماره یک مشاهده میشود، رشد جمعیت کشور تا شروع انقلاب اسلامی روندی کاهنده داشته و ناگهان پس از پیروزی انقلاب اسلامی افزایش یافته؛ به این ترتیب که در دهه ۱۳۵۵- ۱۳۶۵ به یکباره به رشدی نزدیک ۴ درصد رسیده که در تاریخ کشورمان بیسابقه بوده است.
● ساختار سنی جمعیت
برای اطلاع از خصیصه هر جمعیتی، مطالعه ترکیب سنی آن جمعیت لازم است. ساختار سنی جمعیت به عنوان یکی از عوامل موثر در رشد اقتصادی مورد بحث قرار گرفته است. عرضه نیروی انسانی تابعی از میزان رشد جمعیت و نیز ساختمان سنی و جنسی آن است.
جدول شماره دو نشان میدهد که نسبت جمعیت کمتر از ۱۵ ساله کشور از ۳/۴۲ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۱/۲۵ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده است. همانگونه که ملاحظه میشود، تغییرات نسبت جمعیت کمتر از ۱۵ ساله طی سالهای مورد بحث، از الگوی یکنواختی پیروی نکرده است. روند کاهشی جمعیت کمتر از ۱۵ ساله طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ قابل ملاحظه است.
بررسی تغییرات بر حسب نقاط شهری و روستایی نیز شایان توجه است. به این ترتیب که آهنگ تغییرات در نقاط شهری و روستایی با آهنگ تغییرات در کل کشور هماهنگ بوده، با این تفاوت که آهنگ تغییرات در نقاط روستایی با شدت بیشتری و در نقاط شهری با شدتی کمتر است. این تفاوت میتواند ناشی از تفاوتهای فرهنیگ و سبک زندگی بین ساکنان نقاط شهری و روستایی کشور باشد.
روند تغییرات نسبت جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله نیز در فاصله سالهای مورد بحث از آهنگ یکنواختی برخوردار نبوده است، اما آنچه قابل ملاحظه بوده، افزایش این گروه سنی در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ است.
از جمله ویژگیهای مربوط به جمعیت ایران که طی سالهای سرشماری تحول چشمگیری داشته، جوانتر شدن جمعیت کشور است. این وضعیت میتواند به علت افزایش جمعیت در گروه سنی۱۵ ساله و بیشتر، کاهش نسبت گروه سنی ۱۴- ۰ ساله در اثر سیاستهای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده و ورود موالید آغاز انقلاب اسلامی به سنین کار و فعالیت باشد. توضیح اینکه افزایش جمعیت خردسال در دهه ۱۳۵۵ ۱۳۶۵ از نظر اقتصادی و اجتماعی، مسایل و مشکلاتی را در زمینه آموزش، اشتغال، رفاه اجتماعی و مسکن پدید آورده است.
● تحولات نیروی کار در ایران
فعالیت یا به طور دقیقتر فعالیت اقتصادی، به کارها و اشتغالهایی گفته میشود که به تولید کالاها و خدمات سودمند و موثر در حیات اقتصادی جامعه مربوط هستند. «جمعیت فعال» بنا به تعریف کنفرانس بینالمللی آمارشناسان، متشکل از زنان و مردانی است که نیروی آمادهای را برای تولید کالاها و خدمات موثر تشکیل میدهند. تشخیص و بررسی جعیت واقع در سن فعالیت، مطابق تعریف یاد شده دشوار است، از این رو، در سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن، گروه سنی ۱۰ ساله و بیشتر را به عنوان «جمعیت واقع در سن فعالیت» در نظر گرفتهاند.
جمعیت فعال از دو زیر مجموعه تشکیل شده است:
۱) جمعیت فعال از نظر اقتصادی که خود مشتمل بر جمعیت شاغل و جمعیت بیکار جویای کار است.
۲) جمعیت غیر فعال از نظر اقتصادی که جمعیت خانوار، محصل، دارای درآمد بدون کار، بازنشسته، سایر و اظهار نشده را شامل میشود.
یکی از شاخصهای مهم در بررسی خصوصیات نیروی انسانی در هر کشوری میزان مشارکت اقتصادی جمعیت آن کشور است. شاخص مورد بحث از تقسیم جمعیت فعال بر جمعیت ده ساله و بالاتر به دست میآید.
۱) حجم جمعیت فعال مردان همواره از حجم جمعیت فعال زنان بیشتر بوده است. در سال ۱۳۴۵ حجم جمعیت مردان ۶/۶ برابر حجم جمعیت زنان بوده در حالی که در سال ۱۳۸۵ حجم جمعیت مردان حدود ۵/۵ برابر حجم جمعیت زنان شده است. گرچه این ارقام وضعیت مناسبتر حجم جمعیت زنان فعال را نشان میدهند اما فرصتهای شغلی برای مردان به مراتب بیشتر از زنان است.
۲) نرخ مشارکت اقتصادی مردان از سال ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۷۵ کاهش و سپس در سال ۱۳۸۵ افزایش یافته است. افزایش نرخ مشارکت اقتصادی مردان در سال ۱۳۸۵ میتواند به دلیل جوانتر شدن ساختار سنی جمعیت کشور باشد.
۳) تغییرات نرخ فعالیت عمومی زنان از آهنگ یکنواختی برخوردار نبوده و همواره در حال نوسان است. این نرخ در سال ۱۳۶۵ به شدت کاهش و پس از آن دوباره افزایش یافته است. این موضوع تمایل بیشتر زنان را برای ورود به بازار کار و همچنین افزایش فرصتهای شغلی بیشتر را برای آنان در مقایسه با سالهای بعد از پیروزی انقلاب ا سلامی و دفاع مقدس (سرشماری ۱۳۶۵) نشان میدهد.
میسر نشدن کار در حالی که شخص توان و تقاضای آن را داشته باشد، «بیکاری» نامیده میشود. بیکاری به عنوان یک مساله دشوار اقتصادی و اجتماعی زمانی مطرح میشود که تعداد زیادی از افراد واقع در سن کار نتوانند برای مدت معینی شغلی به دست آورند.
به استناد نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵،شمار بیکاران و نرخهای آن در جمعیت کل کشور تغییرات قابل ملاحظهای داشته است.
● بیکاری
۱) نرخ بیکاری زنان در سال ۱۳۴۵، ۷/۸ درصد و در سال ۱۳۸۵، ۳/۲۳ درصد بوده است. گرچه درصد قابل توجهی از جمعیت ۱۰ سال و بالاتر زنان در کشور خانهدار هستند اما در سالهای اخیر با افزایش سطح سواد و تحصیلات زنان، گرایش به فعالیت در خارج از منزل افزایش یافته است.
۲) کاهش محسوب نرخ بیکاری در سال ۱۳۷۵ به ویژه برای مردان را میتوان با تغییر ات اساسی در اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پس از پایان جنگ تحمیلی و مناسبتر شدن شرایط و وضعیت بازار کار در کشور همراه دانست.
۳) در سال ۱۳۶۵، میزان بیکاری برای هر دو جنس افزایش یافته، اما شدت افزایش آن برای زنان، به مراتب بیش از مردان بوده است. این وضعیت به شرایط اجتماعی ـ اقتصادی دوران جنگ تحمیلی و فشار بازار کار و کاهش فرصتهای شغلی به ویژه برای زنان، مربوط میشود.
۴) در سال ۱۳۸۵، نرخ بیکاری برای هر دو جنس به ویژه زنان، افزایش یافته است این موضوع میتواند به دلیل افزایش ناگهانی ورود جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر به بازار کار و رکود اقتصادی در کشور باشد.
۵) عدم تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی کار در بازار کار ایران وجود دارد. بیکاری موجود در کشور به طور کامل معلول اوضاع جمعیتی و تحولات دهههای اخیر نیست، بلکه بخشی از آن معلول وضعیت اقتصادی کشور و ساختار کلی آن بوده و این خود ناشی از عدم تعادل و تطبیق مهارتها و تخصص های بخشهیا وسیعی از شاغلان کشور با نیازها و ضرورتهای اساسی بخشهای رشد اقتصادی و اجتماعی است.
● جمعیت شاغل
۱) نرخ اشتغال مردان در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ از الگوی معینی پیروی نکرده است. این موضوع در حالی است که این نسبت برای زنان تا سال ۱۳۶۵ کاهش و پس از آن افزیاش یافته است. کاهش نرخ اشتغال در سال ۱۳۶۵ را چنین میتوان توجهی کرد که بازار کار ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در سالهای جنگ تحمیلی با رکود تولید و محاصره اقتصادی، دچار تحولات و دگرگونیهای اساسی شد. همان طور که در شرایط عادی اقتصادی و حتی روند کند رو به توسعه، زنان به عنوان نیروی کار ذخیره و بالقوه تلقی میشوند، در شرایط بحران و تورم اقتصادی توام با رکود، ظرفیتهای محدود اشتغال و سرمایهگذاری به مردان تعلق پیدا میکند. در چنین شرایطی که با پیدایش بیکاری و کم کاری عمومی همراه بوده، تامین شرایط کار مساوی برای زنان بیسار مشکل است و اویضاع و شرایط اجتماعی و اقتصادی نقش بسیار موثری در اشتغال زنان ایفا میکند.
افزایش تعداد زنان شاغل در دهههای اخیر را میتوان با تغییرات فرهنگی و نگرشی افراد جامعه، افزایش شهرنشینی، بالا رفتن سطح تحصیلات و افزایش تمایل زنان جوان برای مشارکت در بازار کار توجیه کرد.
۲) نرخ اشتغال در سال ۱۳۷۵، برای هر دو جنس افزایش یافته است. گرچه میزان رشد سالانه جمعیت زنان شاغل قابل توجه بوده است اما هنوز بین اشتغال زنان و مردان تفاوت فاحشی وجود دارد. در سال ۱۳۸۵ حجم مردان شاغل، ۴/۶ برابر حجم زنان شاغل بوده است.
● نرخ مشارکت اقتصادی ویژه سنی
بررسی روند تحولات سهم مشارکت نیروی کار گروههای ویژه سنی بر حسب جنس نیز جالب توجه است.
۱) درصد مشارکت نیروی کار گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله در فاصلههای ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ روندی نزولی و پس از آن در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ روندی نزولی و پس از آن در سال ۱۳۸۵ مقداری افزایش داشته است.
۲) سهم مشارکت نیروی کار گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ ساله، در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ روند نزولی داشته و پس از آن افزایش یافته است.
۳) نرخ مشارکت ویژه سنی مردان و زنان طی ۴۰ سال اخیر، الگوهای متفاوت و تغییرات قابل توجهی داشته است. در سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۸۵ الگوی نرخ مشارکت مردان مشابه یکدیگر بوده، با این تفاوت که در سال ۱۳۸۵ نرخ مشارکت مردان از سنین ۲۵ تا ۴۵ سالگی در سطح بالاتری در مقایسه با سال ۱۳۴۵ و در مقابل، از سنین ۴۵ تا ۶۰ سالگی نرخ مشارکت در سطح پایینتری بوده است. این موضوع را شاید بتوان با جوانی ساختار جمعیت کشور توجیه کرد.
۴) بین سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۸۵ نرخ مشارکت ویژه سنی زنان الگوهای متفاوتی را نشان میدهد. این تفاوت چشمگیر میتواند ناشی از تغییرات اساسی در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فزهنگی زنان جامعه، در مقایسه با ۴۰ سال گذشته، باشد. به این ترتیب که با افزایش عمومیت آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاهها، سن ورود به بازار کار زنان، از سن ۱۰ سالگی به سنین بالاتر افزایش یافته است.
۵) تغییر در سهم هر گروه سنی شاغلان یا ناشی از افزایش مشارکت در خود آن گروه یا ناشی از تغییر در سهم گروههای سنی دیگر است و به نظر میرسد بیش از همه تغییرات سهم گروههای سنی ۱۰ تا ۲۴ ساله و گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر بر تغییرات ساخت سنی اشتغال موثر باشد زیرا این گروههای سنی در مقابل تغییرات شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از حساسیت بیشتری برخوردار هستند.
● سهم شاغلان در بخشهای عمده فعالیت
جعیت فعال برحسب نوع فعالیت اقتصادی که انجام میدهند، در یکی از بخشهای عمده فعالیت اقتصادی قرار میگیرند. براساس طبقهبندی بینالمللی فعالیتهای اقتصادی جمعیت فعال در سه بخش عمده کشاورزی، صنعت و خدمات قرار میگیرد. کشاورزی شامل فعالیتهای زراعت، باغداری ، دامپروری، شکار، جنگلداری و ماهیگیری میشود. صنعت در برگیرنده فعالیتهایی مانند استخراج معدن، صنعت، ساختمان، تامین آب، برق و گاز است. خدمات شامل عمده فروشی و خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه موتوری، موتور سیکلت و کالاهای شخصی و خانگی، هتل و رستوران، حمل و نقل، انبارداری، ارتباطات واسطهگریهای مالی، مستغلات، اجاره و فعالیتهای کسب و کار آموزش بهداشت و مددکاری اجتماعی، سازمانها و هیاتهای برون مرزی، دفاتر و ادارههای مرکزی، خانوارهای معمولی دارای مستخدم، اداره امور عمومی، دفاع و تامین اجتماعی است.
آمار و ارقام یاد شده نشان میدهد که سهم شاغلان در بخش کشاورزی برای هر دو جنس کاهش یافته است. به این ترتیب که این سهم برای مردان از سال ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۸۵ حدود ۸/۲ برابر و برای زنان ۵/۱ برابر کاهش داشته است. در توجیه این موضوع میتوان به مکانیزم شدن فعالیتهای کشاورزی در برخی نقاط روستایی، تبدیل برخی نقاط روستایی به مراکز شهری، ادغام برخی نقاط روستایی با حاشیه شهرها و مهاجرت نیروی کار از نقاط روستایی به شهرها و مشارکت در فعالیتهای غیر کشاورزی و ... اشاره کرد.
سهم شاغلان در بخش صنعت بر حسب جنس الگوهای متفاوتی را نشان میدهد. برای مردان، این سهم از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ افزایش و پس از کاهش در سال ۱۳۶۵ دوباره از سال ۱۳۷۵ افزایش یافته است. برای زنان این هسم در سالهای سرشماری همواره در حال کاهش بوده است. از جمله عوامل موثر در این امر، کاهش زنانی است که متعلق به گروه شغلی کارکنان خانوادگی بدون مزد بودهاند.
بررسیهای آماری نشان میدهد که درصد زنان و مردان در فعالیتهای مربوط به خدمات، به صورت توام در حال افزایش بوده و این افزایش برای زنان، دارای شدت بیشتری در مقایسه با مردان است. به این ترتیب که این سهم از سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ برای مردان ۹/۱ و برای زنان ۹/۲ برابر شده که از جمله دلایل این وضعیت، گسترش شهرنشینی و فعالیتهای خدماتی و ... بوده است.
● وضع سواد
براساس نتایج سرشماری ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ وضع سود شاغلان با تغییرات همراه بودهاست.
در فاصله سالهای سرشماری، اختلاف بین نسبت با سوادی زنان و مردان به سرعت در حال حکاهش بوده است. این وضعیت حاکی از آن است که بیسوادی زنان میتواند به عنوان مانعی جدی در راه دستیابی انها به اشتغال باشد. سواد و میزان گسترش آن در جامعه زنان هر کشور نشان از درجه توسعه یافتگی آن کشور و نحوه دستیابی به هدف برابری در آن جامعه دارد.
نسبت با سوادی زنان شاغل از سال ۱۳۶۵ به بعد از نسبت با سوادی مردان شاغل، پیشی گرفته است. این وضعیت نشان میدهد که گرچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رشد اشتغال زنان کاهش چشمگیری داشته اما زنان شاغل هم در مقایسه با گذشته و هم در مقایسه با مردان با سوادتر شدهاند.
در سال ۱۳۸۵ نسبت باسوادی زنان و مردان شاغل تا حدودی با هم برابر شده است.
● وضع زناشویی
۱) تعداد و نسبت شاغلان دارای همسر برای هر دو جنس و طی سالهای سرشماری، همواره در حال افزایش بوده و در مقابل نسبت افراد هرگز ازدواج نکرده، سیری نزولی داشته است. این امر افزایش عمومیت ازدواج را در بین شاغلان نشان میدهد. به طور معمول افراد پس از ازدواج احساس مسئولیت میکنند و به مشارکت در بازار کار روی میآورند.
۲) نسبت شاغلان بدون همسر در اثر فوت همسر در حال کاهش است. زنان شاغل بیوه بیش از مردان بوده و این موضوع میتواند حاکی از وابستگی اقتصادی زنان به همسران خود باشد.
● بررسی فرضیهها
▪ فرضیه اول: شکاف جنسیتی در مشاغل بدون دستمزد رو به کاهش است.
در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ نسبت مشاغل بدون دستمزد همواره برای هر دو جنس در حال نوسان بوده است. اما آنچه مسلم بوده، این است که نسبت مشاغل بدون دستمزد در بین مردان در سطحی بسیار پایینتر از زنان قرار دارد. این نسبت برای زنان از سال ۱۳۵۵ به بعد در حال کاهش بوده اما برای مردان در سال ۱۳۷۵ کمی افزایش نشان میدهد.
در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که در سالهای اخیر، زنان از نظر استقلال مالی، وضعیت مناسبتری در مقایسه با گذشته پیدا کردهاند. به نظر میرسد مجموعه عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متعددی نظیر سواد و سطح آموزش، اعتقادات و آداب و رسوم، افزایش سطح تخصص و مهارت افراد و ... میتواند در کاهش شکاف جنسیتی در زمینه مشاغل بدون دستمزد تاثیرگذار باشد.
▪ فرضیه دوم: تغییرات شکاف جنسیتی در مشاغل بدون دستمزد بیش از مشاغل دستمزدی است.
▪ فرضیه سوم: شکاف جنسیتی در ارتقای سطح کیفی اشتغال وجود دارد.
نسبت تحصیلات عالی شاغلان همواره رو به افزایش است. تحصیلات عالی در بین زنان شاغل، بیش از مردان شاغل بوده و همچنین سرعت افزایش آن در زنان بیش از مردان است.
در بین زنان شاغل، نسبت متخصصان بیش از مردان بوده و سرعت افزایش آن نیز در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است.
● نتیجه گیری
تواناسازی زنان و دختران از طریق ارتقای آموزش و مهارتهای شغلی، امری بسیار حیاتی برای توسعه پایدار است. نوشته حاضر نشان داد افزایش نسبت زنان شاغل دارای تحصیلات عالی در دهههای اخیر، در افزایش مشارکت آنان در مشاغل علمی و تخصصی و مدیریتی موثر بوده است.
در سالهای اخیر، زنان از نظر استقلال مالی وضعیت مناسبتری در مقایسه با گذشته پیدا کردهاند. به نظر میرسد مجموعه عوامل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متعددی نظیر سواد و سطح آموزش، اعتقادات و آداب و رسوم، افزایش سطح تخصص مهارت افراد و ... میتواند در کاهش شکاف جنسیتی در زمینه مشاغل بدون دستمزد تاثیرگذار باشد.
شکاف جنسیتی در ارتقای سطح کیفی اشتغال وجود دارد. به این ترتیب که نسبت تحصیلات عالی شاغلان همواره رو به افزایش است. تحصیلات عالی در بین زنان شاغل بیش از مردان شاغل بوده و همچنین سرعت افزایش آن در زنان بیش از مردان است.
در بین زنان شاغل نسبت متخصصان بیش از مردان بوده و سرعت افزایش آن نیز در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است.
گرچه درصد قابل توجهی از جمعیت ۱۰ ساله و بالاتر زنان کشور خانه دار هستند، اما در سالهای اخیر با افزایش سطح سواد و تحصیلات زنان، گرایش به فعالیت در خارج از خانه افزایش یافته است.
نرخ اشتغال در سال ۱۳۸۵، برای هر دو جنس افزایش یافته است. گرچه میزان رشد سالانه جمعیت زنان شاغل قابل توجه بوده است اما هنوز بین اشتغال زنان و مردان تفاوت فاحشی وجود دارد. در سال ۱۳۸۵ حجم جمعیت مردان شاغل ۴/۶ برابر حجم جمعیت زنان شاغل بوده است.
نسبت با سوادی زنان شاغل از سال ۱۳۶۵ به بعد از نسبت باسوادی مردان پیشی گرفته است. این وضعیت نشان میدهد گرچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی رشد اشتغال زنان کاهش چشمگیری داشته اما زنان شاغل هم در مقایسه با گذشته و هم در مقایسه با مردان با سوادتر شدهاند.
نرخ مشارکت ویژه سنی مردان و زنان طی ۴۰ سال اخیر، الگوهای متفاوت و تغییرات قابل توجهی داشته است. در سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۸۵ الگوی نرخ مشارکت مردان مشابه یکدیگر بوده، با این تفاوت که در سال ۱۳۸۵ نرخ مشارکت مردان از سنین ۲۵ تا ۴۵ سالگی در سطح بالاتری در مقایسه با سال ۱۳۴۵ و در مقابل از سنین ۴۵ تا ۶۰ سالگی نرخ مشارکت در سطح پایین تری بوده استو شاید بتوان این موضوع را با جوانی ساختار جمعیت کشور توجیه کرد.
بین سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۸۵ نرخ مشارکت ویژه سنی زنان الگوهای متفاوتی را نشان میدهد. این تفاوت چشمگیر میتواند ناشی از تغییرات ا ساسی در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زنان جامعه در مقایسه با ۴۰ سال گذشته باشد. به این ترتیب که با افزایش عمومیت آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاهها، سن ورود به بازار کار زنان از سن ۱۰ سالگی به سنین بالاتر افزایش یافته است.
سهم شاغلان در بخش کشاروزی برای هر دو جنس به شدت کاهش یافته است. به این ترتیب که این سهم برای مردان از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ حدود ۷/۲ برا بر و برای زنان ۵/۱ برابر کاهش یافته است. در توجیه این موضوع میتواند به: مکانیزه شدن فعالیتهای کشاورزی در برخی نقاط روستایی، تبدیل برخی نقاط روستایی به مراکز شهری ادغام برخی نقاط روستایی با حاشیه شهرها و مهاجرت نیروی کار از نقاط روستایی به شهرها و مشارکت در فعالیتهای غیر کشاورزی و ... اشاره کرد.
تعداد و نسبت شاغلان دارای همسر برای هر دو جنس و طی سالهای سرشماری، همواره در حال افزایش بوده و در مقابل نسبت افراد هرگز ازدواج نکرده سیری نزولی داشته است. این امر افزایش عمومیت ازدواج را در بین شاغلان نشان میدهد. به طور معمول افراد پس از ازدواج احساس مسئولیت میکنند و به مشارکت در بازار کار روی میآورند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست