دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر تجربیات بویایی ساکنان در خانه



      مروری بر تجربیات بویایی ساکنان در خانه
منیژه غزنویان

در یادداشت‌های پیشین، دو بعد از موضوع نفوذپذیری یعنی بعد بصری و بعد صوتی مورد بررسی قرار گرفت. یادداشت پیش‌رو، سعی دارد مسئله مذکور را این‌بار از بعد بویایی باز نموده و نشان دهد «بو» چگونه می‌تواند به مثابه موضوعی فرهنگی درنظر گرفته شود؟ مسئله‌ای که شاید حساس شدن نسبت به آن بتواند طراحی و ساخت خانه‌های معمولی شهرهای امروز را خاصیتی دیگر بخشد.در پژوهش کیفی به عمل آمده از شش خانواده، تجربیات بویایی آن‌ها از محیط بیرون مورد پرسش قرار گرفت. نکته قابل تامل این‌که برخلاف ابعاد بصری و صوتی که عدمشان با نوعی از احساس منفی همراه بود (مثال زندان در مورد ندیدن بیرون یا مرگ در مورد نشنیدن آن) افراد مورد بررسی، فقدان بو در فضا را امری منفی قلمداد نکرده و به مثابه یک موقعیت معمولی، پذیرا می‌شوند. گویی تجربه بو، تجربه‌ای موقتی، سیال و غیرعادی است.

پاسخ‌های به دست آمده از تجربیات بویایی این افراد، برحسب منشا آن‌ها به سه دسته: «طبیعی»، «شهری» و «خانگی» قابل تقسیم است. آن‌چه تحت عنوان «بوهای طبیعی» دسته‌بندی شده مربوط به استمشام بوی گُل، نَم، باران، خاک، کود و... از درون فضای خانگی است، بوهایی که تجربه آن‌ها چندان گسترده و عمومی نیست ولی درمجموع، مطلوب تلقی می‌شوند.

«بوهای شهری» در این‌جا به تجربه استشمام بوی قیر، دود، کارخانه‌ها و... است که یا به صورت مقطعی و مربوط به اجرای یک پروژه عمرانی و ساختمانی بوده و یا به طور موردی، برخی از مناطق خاص را دربرمی‌گیرند، مناطقی که مجاورت‌های شهری مناسبی ندارند. (مثلا واقع شدن در حاشیه نزدیک یک واحد صنعتی) تجربه این بوها برای افراد مورد بررسی، عمومیت ندارد و یک تجربه عمیقا وابسته به مکان است.

اما جدی‌ترین بوهای نشت کرده به فضای داخلی را باید «بوهای خانگی» دانست که تقریبا تمام افراد مورد بررسی، به مصادیقی از آن اشاره کرده‌اند و بخش عمده‌ای از مسائل نیز مرتبط با آن‌هاست. منظور از این دسته، بوهایی است که به واسطه فعالیت‌های خانگی همسایه‌ها به فضای بیرون وارد شده و توسط سایرین احساس می‌شوند. بوی غذا، شایع‌ترین این موارد است که به دو جهت ایجاد مشکل می‌کند:

اول: تحریک اشتها و ایجاد احساس گرسنگی در مخاطب. این موضوع، هم به لحاظ شخصی و روانی، آزاردهنده است و هم  به لحاظ فرهنگی، امر پسندیده‌ای تلقی نمی‌شود. برای توضیح بُعدی فردی مسئله می‌توان به نظر این اطلاع‌رسان ارجاع داد که می‌گوید: «بوی غذای همسایه‌هاست که دوست ندارم حس کنم چون بو، محرک اشتهاست و با حس کردنش سیستم شناختی آدم قاطی می‌کند و گرسنه می‌شود.»

بعد اخلاقی آن‌را نیز این فرد توضیح می‌دهد: «وقتی که غذا درست می‌کنیم چون آشپزخانه‌مان به جایی راه ندارد بوی غذا به بیرون می‌رود و گاهی ناراحت می‌شوم که مبادا آدم ضعیفی باشد مثلا حامله و دلش بخواهد. دوست ندارم این بیرون رفتن بو را ولی مجبورم، آشپزخانه‌مان بد جایی ساخته شده است.»

دوم: بوی ناپسند مربوط به پخت برخی غذاها. پختن، فعالیتِ فرهنگی نمودن یک عنصر طبیعی است که گرچه محصول نهایی می‌تواند بسیار مطلوب و خواستنی باشد ولی الزاما فرآیند رسیدن به آن چنین نیست. تجربه پختن برخی مواد غذایی، تا نرسیدن به مرحله پختگی و اضافه نشدن ادویه، خوشایند تلقی نمی‌شود. این اطلاع‌رسان در این‌باره چنین می‌گوید: «معمولا از خانه‌ها بوی غذا هم می‌آید که گاهی خیلی خوشمزه است و من در آسانسور را که باز می‌کنم بوی کته همسرم به دماغم می‌خورد و لدت‌بخش است ولی گاهی هم بوی پیاز و لوبیا و سیر است که هنگام آماده‌سازی، بوی خوبی ندارد.»

به غیر از غذا، بوی ناشی از فاضلاب نیز در برخی فضاهایی خانگی امروز مسئله‌ساز است. این موضوع خصوصا در مورد آپارتمان‌ها جدی است. این اطلاع‌رسان می‌گوید: « از شاهکارهای این‌جا انتقال بوی توالت‌های پایین به توالت‌های بالاتر است: هرکه بالاتر نشست، استخوانش سخت‌تر خواهد شکست.» یا تجربه این اطلاع‌رسان، بسیارمتفاوت بوده و موضوع جدیدی را در مورد مسئله، مطرح می‌کند که تبعات شناختی قابل تاملی دارد: « ظاهرا آشپزخانه بالایی‌ها به توالت پایینی‌ها وصل است یا همچین چیزی. خیلی وقت‌ها داخل توالت، بوی غذا می‌آید و به مراتب بدتر از آنست که داخل آشپزخانه، بوی فاضلاب بیاید. خیلی بد است، حتما باید تجربه‌اش کنی. این‌که توی دستشویی، بوی قورمه‌‎سبزی بیاید قابل تحمل نیست!»

بوی ناشی از استعمال مواد دخانی نیز در چندین مورد ذکر شده است که ناشی از فعالیت خود افراد خانه یا سایر همسایه‌هاست: «همسایه بالایی‌مان تریاک می‌کشد و تابستان‌ها هم که دریچه کولر را بازمی‌کنیم قشنگ می‌شود بخور کرد.» فقدان فضاهایی در خانه که پذیرای فعالیت‌های توام با بو باشند از مهم‌ترین نواقص آن‌هاست که نه فقط در مورد تجربیاتی از این قبیل، بلکه بخشی از فرآیند خانه‌داری را نیز مختل می‌کنند. (مسئله سرخ کردن پیاز یا سبزی)

با این‌که بو، موضوعی پردامنه و وسیع است که مشکلات متعددی را برای افراد در خانه‌هایشان ایجاد می‌کند ولی به یک معنا اولویت کمتری نسبت به آسیب‌های سایر اشکال نفوذپذیری دارد. علت این مسئله را می‌بایست در توانایی افراد برای رفع نارضایتی‌های ناشی از بو و نیز ابزارهای دردسترسشان دانست که با هزینه‌هایی کم و تقریبا بدون دردسر قابل استفاده هستند. ساکنان در مواجهه با مشکل بو، به ترفندهای مختلفی متوسل می‌شوند که تاحدود زیادی رافع مشکل است. از آن جمله می‌توان به نصب هودهای آشپزخانه و نیز استفاده از انواع وسایل خوشبو و خوشبوکننده اشاره کرد. یکی از اطلاع‌رسانان در این‌باره می‌گوید: «ما چون بالاییم هر دودی از خیابان به راحتی به ما نمی‌رسد ولی بوهای داخل ساختمان خیلی زیاد می‌آید. البته من هم سعی می‌کنم با روشن کردن عودهای هندی معبدی، فضای خانه را عوض کنم. البته بوی باغ و درخت و سبزه هم خوب است و هنوز از این جور چیزها بدم نمی‌آید... فکر نکنم بویی از خانه ما بیرون برود چون حتی مواقعی که مادرم غذا می‌گذارد و من تا از در آسانسور به در اطاق برسم هیچ بویی حس نمی‌کنم. ما از هود استفاده می‌کنیم.»

یوهانی پالاسما، پدیدارشناس معاصر که در حوزه معماری، نظریه‌پردازی کرده نسبت به توجه بیش از اندازه علم، معماران و جهان امروز به حس بینایی و درنتیجه بی‌توجهی به بقیه حواس انسانی معترض بوده و تلاش می‎کند اهمیت سایر حس‌های کتمان‌شده را متذکر شود. او در بحثش از بویایی، حتی بخش عمده‌ای از لذت سفر را در آشنایی با «جغرافیا و جهان کوچک رایحه‌ها و ذائقه‌ها» می‌داند و تاکید می‌کند که «یک بوی ویژه، ندانسته باعث می‌شود دوباره وارد فضایی شویم که حافظه بصری آن‌را به کلی فراموش کرده است. سوراخ‌های بینی، تصاویر فراموش‌شده را بیدار کرده و ما را به خیال‌پردازی در گذشته وامی‌دارند.» (پالاسما، 1390: 67) او چنان پیش می‌رود که می‌گوید: «نوشته‌هایی که با چشم خوانده می‌شوند به احساسات چشایی و بویایی بدل می‌گردند.» (همان: 68)  از همین‌رو «بو» به بحثی جدی در مباحث مربوط به فضا تبدیل شده است.

منبع:

  • پالاسما، یوهانی، 1390، چشمان پوست؛ معماری و ادراکات حسی، رامین قدس، تهران، پرهان نقش.
  • غزنویان، زهرا، 139، انسان شناسی فضای خانگی شهری؛ از مطلوبیت تا واقعیت، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: ناصر فکوهی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید:

http://anthropology.ir/node/11294