سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

انسان شناسی تاریخی - تاریخ فرهنگی (همراه با پاور پوینت)



      انسان شناسی تاریخی - تاریخ فرهنگی (همراه با پاور پوینت)
حسین سراجی جهرمی

پیتر برک (زاده ی 1937 در استنمور بریتانیا) مورخ و استاد تاریخ بریتانیایی است. و از پدری کاتولیک و مادری یهودی زاده شد. او توسط یسوعی ها و در کالج سنت جان آکسفورد تحت آموزش قرار گرفت.

  1. در اسلاید نخست کوشش می شود زیست نامه ای از پیتر برک به دست داده شود.

پیتر برک (زاده ی 1937 در استنمور بریتانیا) مورخ و استاد تاریخ بریتانیایی است. و از پدری کاتولیک و مادری یهودی زاده شد. او توسط یسوعی ها و در کالج سنت جان آکسفورد تحت آموزش قرار گرفت.

از 1962 تا 1979 در مدرسه ی مطالعات اروپای دانشگاه اسکس تدریس می کرد و سپس به دانشگاه کمبریج رفت، جایی که به عنوان استاد ممتاز تاریخ فرهنگی و عضو هیئت علمی کالج امانوئل پذیرفته شد. برک اکنون در کالج ایمانوئل به پژوهش مشغول است.

 برک را نه تنها به دلیل توجهش به سده های پانزدهم تا هجدهم، بلکه به دلیل تأکید او بر پیوند تاریخ اجتماعی و فرهنگی با مسائل مدرن می شناسند.برک بر این باور است که مورخان فرهنگی می توانند کار خود را نه برپایه ی یک حوزه یا میدان خاص همچون هنر، ادبیات  یا موسیقی، بلکه برپایه ی یک ملاحظه ی متمایز نسبت به ارزش ها و نمادها در زندگی روزمره ی مردم عادی و نیز اجراهای ویژه برای نخبگان بیابند.

  1. در اسلاید دوم تا هشتم کوشش می شود آبشخورهای فکری برک به طور خلاصه شرح داده شود.

الف) سنت آلمانی

تاريخ فرهنگي تجربه یا کشف جديدي نيست. در آلمان از دو سده پيش تحت همين عنوان وجود داشته است. پيش از آن نيز، تاريخ نگاری هايی در زمينه ی تاريخ فلسفه، نقاشي، ادبيات، شيمي، زبان و امثال اين ها وجود داشته است. از دهه ی 1780 به بعد، تاريخ های فرهنگ انسانی يا فرهنگ ملت ها و منطقه های مشخص به چشم مي خورد. در سده ی نوزدهم ميلادی، واژه ی فرهنگ يا كولتور (Kultur) در بريتانيا و آلمان و در فرانسه نيز واژه ی تمدن (civilisation) بسيار رایج بود.

برک داستان تاريخ فرهنگي را به چهار مرحله تقسیم می کند: 1. مرحلة كلاسيك در قرن نوزدهم و نيمه ی اول سده بيستم ميلادی 2. مرحله ی تاريخ اجتماعی هنر كه در دهه ی 1930 آغاز  مرحله ی كشف تاريخ فرهنگ مردم پسند كه در دهه ی 1960 شكل گرفت. 4. مرحله ی تاريخ فرهنگی جديد.

مرحله ی كلاسيك تاريخ فرهنگی دوره ی سنت كبير در ادبیات و رمان را دربرمي گيرد. اين مرحله با مورخ بزرگ سوئيسي ياكوب بوركهارت و كتاب او با عنوان فرهنگ رنسانس در ايتاليا و همچنين انتشار كتاب پایيز قرون وسطی توسط یوهان هويزینگا مورخ آلمانی شروع مي شود. اين دو كتاب اين اندیشه را مطرح ساختند كه مورخ نقاش چهره ی زمانه است. اين تعبير در عنوان فرعي كتاب جي.ام.يانگ با عنوان انگلستان عصر ويكتوريا نیز آمده است كه سومين كتاب مهم كلاسيك تاريخ فرهنگي است. مورخان فرهنگی ر مواردی مثل تاریخ کلاسیک، آثار اصیل و شاهکارهای هنری، ادبیات، فلسفه و علم متمرکز می شدند. هوئیزینپا به نقاشی های ون آیک و بورکهارت به آثار رافائل توجه کرد.

 بدینسان، فرهنگ رنسانس در ایتالیا و پاییز قرون وسطی معروف شدند و هردو به تصویری از یک عصر پرداختند و تبدیل به منابعی برای توده ی مردم شدند، اگرچه هر دو مولف افرادی دانشگاهی بودند. یاکوب بوکهارت در این کتاب به تاریخ رویدادها تأکید نسبتا اندکی کرد و در عوض به تجسم فرهنگ گذشته با تکیه بر مؤلفه های تکرار شونده، ثابت و عمومی تاریخ همت گماشت. بورکهارت به روش شهودی مطالعه می کرد و در هنر و ادبیات دوران های گذشته غرف می شد. هویزینگا نیز رسالت اصلی مورخ فرهنگی را کشف الگوهای فرهنگ به واسطه ی مطالعه و غور در مضامین، نمادها، تمایلات و قالب های به کارگرفته شده در آثار ادبی و هنری هر عصری می دانست.(مقدمه ی مترجمان بر تاریخ فرهنگی چیست؟ ص. 8)

اين دوره را از اين رو مي توان كلاسيك ناميد كه مورخان فرهنگي به مطالعه ی تاريخ آثار كلاسيك و متون اصيل يا شاهكارهای هنر، ادبيات، فلسفه، علم و امثال اينها متمركز بودند. برای نمونه بوركهارت در كتاب فرهنگ رنسانس در ايتاليا به توضيح و توصيف فردگرايي، رقابت، خودآگاهي و مدرنيته در هنر، ادبيات، فلسفه و حتي سياست ايتالياي عهد رنسانس پرداخت و در كتاب تاريخ فرهنگي يونان، كه پس از مرگش منتشر شد، به جايگاه رقابت در زندگي يونانيان و موضوعاتی مانند جنگ، سياست، موسيقي، بازی های المپيک پرداخت.

ب) سنت واربورگ

ابي واربرگ ديگر چهره ی منتفذ در تاريخ فرهنگي آلمان است كه هدف والايش را كمک به يك علم عمومی فرهنگ مي دانست و از تفكيک يا به قول خودش، گماشتن پليس در میان مرزهای رشته های مختلف علمی پرهيز مي نمود. شهرت ابی واربرگ تنها مديون هوش و يا نوشتارهاي او نيست، بلكه در كنار آنها، موقعيت واربرگ مديون گروهی از محققانی است كه در كتابخانه ی او در شهر هامبورگ جمع مي شدند و هسته های مؤسسه ی واربرگ را پايه گذاری كردند كه ارنست كاسيرر از جمله ی آنهاست. واربرگ ترجیح می داد مقالاتی درباره ی ابعاد رنسانس ایتالیا و بی طرفی در تاریخ فرهنگی بنویسد.

ماکس وبر در «اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری»(1904)، نوربرت الیاس در «فرایند متمدن شدن»(1939)، فروید در «تمدن و ناخرسندی های آن» (1930) کمک شایانی به تاریخ فرهنگی کردند. زیرا هرسه با این آثار به دنبال بررسی و شناخت رابطه ی میان فرهنگ و نوعی از رفتار بشر بودند. كتاب الیاس نمونة برجسته اي از تاريخ فرهنگي است. كتاب الياس از نظر عرضة اطلاعات مفيدي دربارة موضوعاتي مثل تاريخ استفاده از چنگال ، تاريخ كاربرد دستمال ، تاريخ حمام گرفتن و... در عرصة جامعه شناسي تاريخي ، اثري فوق العاده ارزشمند محسوب مي شود.در کنار این افراد، ابی واربرگ آلمانی با تاسی از بوکهارت  و غنی تر و قوی تر از او در شکستن مرزهای میان رشته های علمی گام برداشت و ادیبانی نیز مانند ارنست رابرت کورتیس اهمیت همیشگی مضامین پیش پا افتاده ی بلاغی در ادبیات مانند چشم اندازهای طبیعی ایده آل را دارای اهمیت دانست. ارنست گمبریج نیز تا جایی پیش رفت که پیدایش ناتورالیسم در هنر یونان را نتیجه ی انباشت تدریجی اصلاح ها به خاطر مشاهده واقعیت دانست. در این میان شکل گیری موسسه ی ابی واربرگ به عنوان نهادی پژوهشی در این زمینه مهم است، اگرچه در دوره های بعدی و پس از مرگ موسس آن، به ویژه به حکومت رسیدن هیتلر در آلمان و ایجاد دیاسپوراهای یهودی در جهان، مهاجرت بسیاری از این پژوهشگران به ایالات متحده و ... شکل گرفت که پایه های تاریخ فرهنگی در جهان را نیز تقویت کرد.

ج) انسان شناسی

از ويژگي هاي بارز تاريخ فرهنگي چرخش به سوي انسان شناسي است(از دهة1960تا1990م.). اين چرخش از جهتي برخورد فرهنگ ها را نيز به دنبال دارد. در تاريخ فرهنگي جديد تأكيد بر تاريخ روزمره است كه با ارائة نظرية نمايش اجتماعي در آن ، الگوي نمايش به منظور تفسير وقايع روزمره به كار رفته است و در مستحكم ساختن پيوند بين تاريخ و انسان شنانسي نيز مؤثر بوده است. ظهور نظريه هايي از جمله پسا استعمارگرايي و فيمينيسم در اين مبحث مورد ارزيابي قرار مي گيرد كه هر دو مفهوم ، با اعتراض برعليه روايت هاي بزرگ كلاسيك ، تلاش براي كسب استقلال در تاريخ فرهنگي دارند.

يكي از اولين نمونه هاي چرخش انسان شناختي از اتحاد جماهير شوروي برخواست، آرون گورويچ متخصص تاريخ قرون وسطي در اسكانديناوي بود. انسان شناسان عموماً مورخين را به ديدن گوت ها ، وندال ها ، هان ها و ديگر متجاوزان امپراتوري روم با ديدي مثبت تر دعوت مي كنند و مورخين را براي تلاش به آنچه كه تمدن بربرها ناميده مي شود ، فرامي خوانند.

دهة 1970 م. شاهد ظهور ژانر تاريخي جديد با عنوان تاريخ خُرد بود كه مي توان از زواياي مختلف به آن نگريست. در وهلة اول تاريخ خرد واكنشي برعليه سبك خاصي از تاريخ اجتماعي(كلان نگر) بود كه از مدل تاريخ اقتصادي تبعيت مي كرد و از روش هاي كمّي و توصيف روندهاي كلي بدون احتساب تنوع فرهنگ هاي بومي ، سود مي جست. ثانياً تاريخ خرد نتيجة برخورد و و تضارب آراي انسان شناسي و تاريخ بود. ثالثاً تاريخ خرد واكنشي بود برعليه نا اميدي از روايت هاي بزرگ پيشرفت از جمله ظهور تمدن غربي از دل يونان و رم باستان ، مسيحيت ، رنسانس ، دین پیرایی، انقلاب علمي ، روشنگري و انقلاب هاي صنعتي و فرانسه. اين داستان پيروزمندانه دستاوردها ، سهم ساير فرهنگ ها را ناديده مي گرفت. دو كتاب مونتاليو از ايمانوئل لدور و پنيرها و كرم ها از گينزبرگ دو نمونة شاخص تاريخ خردند. مونتاليو تصويري تاريخي بود از روستاي كوچكي در فرانسه در آغاز قرن چهاردهم. ، تصويري كه ابعادي از دادگاه هاي تفتيش عقايد را روشن مي ساخت و بازجويي از روستائيان مظنون به ارتداد را به زيبايي نشان مي داد. كتاب پنيرها و كرم ها هم مربوط بود به منطقة فيريولي در ايتاليا كه در آن طي تمركز بر شخصيت آسياباني به نام دمنيكو ، در واقع به جهان بيني افراد طبقات فرودست توجه مي كرد.

تاریخ فرهنگی به «مطالعات پسااستعماری» هم پرداخته است. این دست پژوهش ها پس از زیرسئوال بردن روایت های بزرگ تمدن غربی و تکاپوی جهان سوم برای کسب استقلال و مشاجرات پیرامون استعمار اقتصادی آن ها به واسطه ی کشورهای استعمارگر پدید آمد و «شرق شناسی / 1978» ادوارد سعید از مهم ترین آثار این دوره است که نشان گر اهمیت تقابل دوگانه ی شرق و غرب در تفکر غربی که زاییده ی انئیشه و کارهای شرق شناسان و پژوهشگران دانشگاهی است و در واقعیت چنین چیزی وجود ندارد و آن چه وجود دارد همسو با استعمارگران است.

د) تاریخ فرهنگی جدید

در توضیح عبارت تاریخ فرهنگی جدید باید گفت واژه ی جدید به منظور تفکیک از اشکال متعارف تر تاریخ و واژه ی فرهنگی به منظور متمایز ساختن آن از تاریخ روشنفکری است و نشانگر تاکید بر ذهنیت ها، مفروضات یا احساسات است تا عقاید یا نظام های فکری. تاریخ فکری و اندیشه بسیار جدی و دقیق است در حالی که تاریخ فرهنگی جدید مبهم تر و در عین حال تخیلی تر به شمار می رود. عبارت فرهنگی برای تمایز از تاریخ اجتمای هم به کار گرفته می شود. پرداختن به نظریه یکی دیگر از ویژگی های متمایز NCH است. نظریه ی هابرماس در باب «حوزه ی عمومی»  بورژواسی در فرانسه و انگلستان قرن هجدهم و یا ایده ی ژاک دریدا درباره ی «تکمیل» به منظور توصیف زندان زنان هردو توانستند راهگشای بسیاری از مطالعات در این حوزه باشند، اما در مجموع چهار نظریه پرداز میخائیل باختین، نوربرت الیاس، میشل دوسرتو و پیر بوردیو برای مورخان فرهنگی منشا ایده ها و پژوهش ها و روش های متنوع و تاثیرگذاری هستند و توانسته اند آنان را به دو مقوله ی بازنمایی ها و عملکردها تشویق و ترغیب کنند و بنا به نظر راجر کارتیر دو مشخصه ی اصلی NCH توجه به همین دو مقوله است.

دقت به «عملکردها» یکی از شعارهای NCH است. از این رهگذر توجه به تاریخ اعمال دینی به جای الهیات، تاریخ گفتار به جای زبان شناسی، تاریخ آزمایش به جای نظریه ی علمی و ... نشسته است. البته بررسی عملکردها به طور بسیار متناقضی یکی از عرصه های نوشته های تاریخی است که از نظریه ی فرهنگی و اجتماعی بیشترین تاثیر را پذیرفته است.تاریخ زبان یا به طور واضح گفتار، عملکرد مذهبی، تاریخ مسافرت، تاریخ خواندن، تاریخ عملکرد روزمره و غیره از عمومی ترین وجوه تاریخ عملکردهاست که تاکنون بدان ها پرداخته شده است. جمع کردن آثار نیزشکلی دیگر از تاریخ عملکردهاست که برای مورخان هنر، مورخان علم و متخصصان گالری و موزه ها جذابیت دارد.

«بازنمایی ها» نیز تحت تاثیر یکی از نقدهای فوکو به مورخین اهمیت یافت که طی آن ارایه ی « ایده ی ضعیف از واقعیت» هیچ فضایی برای آن چه که قابل تصور است باقی نمی گذارد. بعد از این نقد گزنده تعداد آثار زیادی در فرانسه منتشر شد. در انگلستان نیز آن چه به عنوان «تاریخ بازنمایی ها» شناخته می شود، همان «تاریخ تخیل اجتماعی» فرانسه است و به واسطه ی شکل گیری دغدغه های جدید نسبت به نقش فعال تخیل تشویق و ترغیب می شد و به ترکیب و به کارگیری خلاقانه از نقاشی ها، داستان ها و مناسک تاکید دارد. تاریخ بازنمایی های طبیعت، بازنمایی های زنان، بازنمایی دیگری در آثار ادوارد سعید، شرق شناسی در موسیقی، تاریخ حافظه، فرهنگ مادی، تاریخ بدن نیز حاصل همین نگاه است. بازنمایی یعنی دلالت تصویرها و متون بر واقعیت به گونه ای که به سادگی منعکس کننده و بیانگر آن باشند.

تا قبل از دهه ی 1980 مورخين فرهنگي توجه اندكي به فرهنگ مادي در مقايسه با ايده ها و عقايد داشتند ، اما پس از آن برخي از مورخين فرهنگي به مطالعة فرهنگ مادي هم روي آورده اند و در اين راه با باستان شناسان و متخصصان و مديران موزه ها در زمينة مطالعه مواردي چون تاريخ لباس محلي و اسباب و اثاثيه هم مسير شدند. بيشترين مطالعات محققان در حيطة فرهنگ مادي طبيعتاً به موضوعات سه گانة خوراك ، پوشاك و خانه بوده است. به عنوان مثال دانيل روشه مورخ فرانسوي ، در كتاب فرهنگ پوشش(1989م.) به تاريخ لباس ها از اين جهت مي نگرد كه لباس ها چيزهاي زيادي در باب تمدن ها مي گويند: رمزگان لباس، رمزگان فرهنگي را مي گشايد.

*این متن، خلاصه ایست از کتاب مشهور برک تحت عنوان تاریخ فرهنگی چیست؟

 

منابع:

1. Melissa Calaresu, Peter Burke and the History of Cultural History, in Exploring Cultural History: Essays in Honour of Peter Burke, Routledge, 2010.

2. برک، پیتر، تاریخ فرهنگی چیست؟ ترجمه نعمت الله فاضلی، مرتضی قلیچ، تهران: پژوهشگاه تاریخ اسلام، 1389.

3. برک، پیتر. انقلاب تاریخنگاری فرانسه مکتب آنال، ۸۹ - ۱۹۲۹ میلادی، ترجمه کامران عاروان، تهران: نشر تاریخ ایران‏‫‏، ‏‫‏‏۱۳۸۹.

4. سیارپور، فاطمه، چیستی تاریخ فرهنگی درنگاه پیتر برک، http://anthropology.ir/node/16682. آخرین بازدید: 1/12/1394.

5. میلانی، ندا، انقلاب تاریخ‌نگاری فرانسه، http://anthropology.ir/node/7944، آخرین بازدید: 1/12/1394.

پیوستاندازه
31311-4.pptx751.41 KB