پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
زنان در عرصه مدیریت

زاهدی، شمس السادات، 1388، زنان در عرصه مدیریت، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 260 صفحه.
این کتاب در شش فصل توسط شمس السادات زاهدی طراحی و نگاشته شده است . مولف در پیشگفتار اظهار داشته است که هر چند در دنیای امروز، امکان دسترسی به آموزش و پرورش و تحصیلات عالی حضور زنان را در مشاغل مدیریتی، با توجه به افزایش دانش ،تخصص و قابلیتهای آنها میسر کرده، اما تفکر مبتنی بر ارزیابی غیر منصفانه از تفاوتهای زیستی زنان و مردان و تعمیم آن به حوزه های کاری موجب شده است مشارکت زنان در مشاغل مدیریتی و مواضع تصمیم گیری بسیار محدود شود و نقش مدیریتی زنان در جوامع مختلف بسیار کمرنگ باشد، به طوری که بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال 1997، میانگین حضور زنان در مشاغل مدیریتی در جهان 7/12 در صد و در ایران ، در کل جامعه، 5/3 در صد بوده است.این امر نشان دهنده تقسیم ناعادلانه کار و سهم نامتناسب زنان در احراز مشاغل مدیریتی است.
موضوع مشارکت زنان در مشاغل مدیریتی بسیار بااهمیت است، زیرا، اولا، استفاده از توان بالقوه و دانش این نیروی عظیم، ضمن آنکه امکان گزینش بهتری را براساس شایستگی در سطوح مدیریتی فراهم می آورد، موجب می شود جامعه از تمامی توان علمی و انسانی خود برای رشد و توسعه بهره مند شود، که این خود، یکی از شرایط مهم توسعه فراگیربه شمار می آید، چه ، توسعه فراگیر نیازمند مشارکت فراگیر است. ثانیا، نیاز به پیشرفت، ترقی، و خود شکوفایی از نیازهای روانی هر انسانی، اعم از زن و مرد، است. انگیزه پیشرفت و ارتقا و فراهم بودن امکانات آن در محیط کار، ضمن اینکه از عوامل مهم رضامندی شغلی شمرده می شود ، نقش بسیار مهمی در خودسازی، افزایش توانمندیها، شکوفایی استعدادها و در نهایت تعالی ، تکامل و توسعه فردی دارد. چناچه زمینه مشارکت زنان در سطوح مختلف جامعه ، به ویژه در سطوح تصمیم گیری و مدیریتی، مساعد باشد، این نیروی عظیم بالقوه، در فضای سالم جامعه ای شایسته سالار با کوششی فراگیر به ساختن هرچه بیشتر خود و جامعه خواهد پرداخت. بنابراین ، شناخت موانع عمده دستیابی زنان به سطوح مدیریتی کشور، که موجب بهره مندی نامطلوب از این نیروی عظیم شده و سدی نامرئی در راه پیشرفت آنان ایجاد کرده، از اهمیت خاصی برخوردار است. با محروم ماندن زنان نه تنها خود آنان امکان رشد و توسعه را نمی یابند، بلکه کل جامعه نیز از توانمندی های فکری، روانی و مهارتی آنان محروم می ماند و به تبع این نقیصه ، کشور دچار ضرر می شود.
این کتب که حاصل یک پژوهش پیمایشی است ضعف مشارکت زنان در سطوح مدیریتی کشور را نوعی عقب ماندگی فرهنگی دانسته و در حقیقت از فاصله زیاد میان هدفهای توسعه ای و واقعیت های عینی جامعه حکایت دارد. به نظر مولف ، این موضوع، اولا از اولویت های جامعه است، ثانیا عوامل آن قابل شناسایی است و ثالثا معضلی حل شدنی است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست