شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

معنای اجتماعی پول از نظر زنان (بخش دوم)



      معنای اجتماعی پول از نظر زنان (بخش دوم)
شایسته مدنی

در بخش پیشین، طرح مساله‌ای از معنای اجتماعی پول و اهمیت این موضوع بیان شد. پول وسیله ایست برای مبادله که در شئون مختلفی از زندگی همچون؛ اقتصادی و اجتماعی حضور فعالی دارد. جایگاه آن از نظر پاسخگویان بسیار فراتر از آن چیزی است که در علم اقتصاد تعریف شده است. مثلا؛ «پول خوشبختی است»، «پول جریان زندگی است» و «پول مرده را زنده می‌کند» و ده‌ها عبارات دیگر که در متن یافته‌ها دیده می‌شود.

  این پژوهش برای فهم معنای اجتماعی پول از روش کیفی و به ویژه از پدیدارشناسی استفاده کرده است، چرا که در اینجا آنچه مورد نیاز است تعبیری است که افراد پژوهش شده، از فضای زندگی اجتماعی و تجربیات خود در خصوص پول دارند. برای درک رفتار مردم باید به تعاریف و معانی‌ای توجه کرد که بیان می‌کنند، چرا که رفتار انسان‌ها در برابر موقعیت‌های مختلف، رفتاری از پیش تعیین‌شده نیست و افراد در رفتار خود، اشیاء، رویدادها و موقعیت‌ها را تفسیر می‌کنند و برای فهم این تفاسیر، از روش پدیدارشناسی استفاده خواهم کرد.

برای اینکه نشان دهم این روش در مطالعات اقتصادی نیز کاربرد دارد به رویکرد دو نظریه‌پرداز علم اقتصاد اشاره می‌کنم؛ نظریه‌پردازان اقتصادی معاصر، مانند مکتب اتریشی ، هسته‌ی کلیدی و مرکزی خود را اصالت فرد قرار می‌دهند. از میان این نظریه‌پردازان، فون‌میزز بهترین وسیله‌ی تحقیق یا بهترین روش تحقیق پدیده‌های اقتصادی را بررسی نقطه نظر فرد دانسته است. به نظر فون‌میزز، اعمال انسانی هدف‌دار است؛ عمل‌های انسانی صرفا یک محاسبه‌ی انفعالی از لذّات و رنجها و یا محاسبات انفعالی نفع و ضرر نیست. وقتی که انسان عمل می‌کند، انتخاب می‌کند و برای خود هدفی قائل است که برای رسیدن به آن هدف تلاش می‌کند؛ از دو شیء‌ای که نمی‌تواند هردوی آنها را با هم داشته باشد، یکی را انتخاب می‌کند و از داشتن دیگری صرفنظر می‌کند. چیزی که مهم است کردار کل و تمام فرد است و نه آن چیزهایی که می‌گوی و در نظر دارد بکند و به مرحله‌ی عمل نرسانده باشد.

فون‌هایک نیز یکی از مدافعین سرسخت روش تحقیق سوبژکتیویسم است. به نظر او علم اقتصاد را نمی‌توان شناخت مگر از طریق مطالعه‌ی اعمال و کردارهای فردی اقتصادی. در تحلیل‌های پولی‌هایک، پول بی‌طرف و خنثی نیست بلکه بر مقدرا تولید و عمل تولید کردن تاثیر می‌گذارد. از نظر او پول نهادی اجتماعی است و این برخلاف نظر آدام اسمیت است که پول را یک نهاد طبیعی می‌دانست.

روش پدیدارشناسی به دو سوال اساسی از یک پدیده پاسخ می‌دهد؛ نخست اینکه از افراد سوال می‌شود پدیده‌ی مورد نظر از دید آنها چیست؟، و دوم اینکه، در چه شرایطی این پدیده را تجربه کرده‌اند؟ در این پژوهش برای رسیدن به چیستی معنای پول، ابتدا از مصاحبه‌شوندگان پرسیده شد که پول برای آنها چه معنایی دارد؟ توصیف این چیستی و معنا، مرا را به سمتی که آنها از پول استفاده‌های متنوعی کرده بودند، هدایت کرد. ضمن اینکه ابعاد معنایی پول و ذات و جوهر اجتماعی آن را نیز نشان داد.

سپس این سوال پرسیده شد که در شرایط گوناگون چه تجربه‌هایی از رفتارهای پولی داشتند؟ از پاسخ‌هایی که برای این پرسش‌ها از مصاحبه‌شوندگان دریافت نمودم به شیوه‌های خرج، پس‌انداز، تفکیک و دسته‌بندی انواع پول دست پیدا کردم.

در آغاز پژوهش کیفی نیازی نیست تعداد دقیق افراد آگاهی‌دهنده یا مصاحبه‌شونده در گروه نمونه را مشخص کنیم، چرا که نمونه‌های کیفی در طول فرایند پژوهش وقتی راه‌های جدیدی کشف می‌شود و کلیدهایی که برای پیگیری به کار می‌گیریم، گسترش می‌یابد.

نمونه‌برداری بر پایه‌ی ابعاد زیادی صورت می‌گیرد. این ابعاد شامل افراد، موقعیت‌های مکانی، پیشامدها، فرایندها، فعالیتها و زمان است. مهمترین عنصر پژوهش افرادی هستند که بر اساس تجربه‌ی پدیده‌ی مورد پژوهش انتخاب می‌شوند. اینکه چه کسی را، در چه زمانی و در چه مکانی برای پژوهش برگزینید به ملاکهای معینی بستگی دارد که با توجه به هدف پژوهش تعیین می‌شود. نمونه برداری هدفدار یا هدفمند برای همین منظور به کار می‌رود.

شرکت‌کنندگان ممکن است به وسیله‌ی پژوهشگر انتخاب یا خود داوطلب مشارکت در پژوهش شوند. در روند انتخاب مصاحبه‌شوندگان، به نکاتی پی بردم. افراد نزدیک و خویشاوندان برای مطالعه‌ی موضوع پول، نمونه‌ی مناسبی نبودند. این موضوع دیدگاه شوتز را مبنی بر اینکه قلمروتجربه‌ی مستقیم به علت خلاقیت و آزادی عمل کنشگر، مطالعه را دشوار میکند را تایید کرد.

افراد مدام از پول استفاده کرده و درباره‌ی آن صحبت می‌کنند، اما این صحبتها حد و مرز دارد. وقتی از آنها خواسته می‌شود دیدگاهشان را نسبت به پول بیان کنند، حساسیت نشان می‌دهند. پنهان‌کاری افراد در رفتارهای مالی که معمولا ناشی از نگرانی از ناداوری‌هاست، مطالعه‌ی پول را دشوار کرده بود.

در این پژوهش در طی چند ماه تلاش مستمر یعنی از تیر 1391 تا خرداد 1392 ، 40 مصاحبه‌ی جامعی انجام شد که مبنای پژوهشی قرار گرفتند. زنان متاهل شاغل و خانه‌دار، دارای فرزند و بدون فرزند، کم‌سواد و دارای تحصیلات عالی، از سن 20 تا 70 سال، تنوعی بود که پژوهشگر سعی کرد در این پژوهش لحاظ کند.

واکنش افراد در مواجهه با موضوع پژوهش، جلب توجه می‌کرد. مثلا عده‌ای شرکت در مصاحبه را موجب قطع شدن یارانه‌هایشان می‌دانستند و عده‌ای نگران این بودند که نکند من، مامور مالیات یا نماینده‌ی دولت هستم که برای دانستن وضع مالی آنها، پیشنهاد مصاحبه داده‌ام و واکنش‌های دیگری که جلب اعتماد انجام یک مصاحبه‌ی دقیق و بدست آوردن اطلاعات درست پژوهشی را مشکل می‌کرد.

ناگفته نماند که در مدت زمان آغاز تا پایان این رساله، تغییرات اقتصادی در سطح کلانی در کشور رخ داد که به طور قطع بر ذهنیت افراد و شیوه‌ی نگرش‌شان بر پول تاثیرگذار بود. مثلا حذف یارانه‌های انرژی در سال 1390، پرداخت یارانه‌ها به شکل نقدی، تورم شدید و تحریم‌های سیاسی و اقتصادی -که تورم را تشدید کرد- و تغییرات دیگری که در جای خود قابل بررسی است.

نکته‌ای که بایستی یادآوری نمایم این است که سر وکار این پژوهش با زنان است و زنان نیز بر خلاف مردان که بلند فکر می‌کنند و کلامشان نشانی از درونشان است، درونی نامکشوف و رمزآلود دارند که با سکوت خود همه‌چیز را در تعلیق نگه می‌دارند، بر آن شدم تا در این بخش از کارم نظریه‌ی روان‌شناختی یونگ در مورد ویژگی‌های زنانه و مردانه‌ی سخن را به کار گیرم تا لایه‌های پنهان سخنان افراد که در زمینه‌ی فکری و شیوه‌ی زندگی‌شان شکل گرفته است را باز کرده و به مفهوم پول دست پیدا کنم. به گفته‌ی یونگ؛ "لوگوس" (اصل نرینه) خصیصه‌ای ویژه و موثق در انسان است که او را به سوی قوه‌ی تمیز، منطق، قضاوت، مرزبندی و ادراک سوق می‌دهد. آنتی‌تزِ لوگوس، "اروس" (اصل مادینه) نام دارد: خصیصه‌ای که اساسش بر پیوستگی، همه‌چیز را با هم دیدن، گردآوری و یکی کردن همه‌چیز، برقراری ارتباط میان چیزها بدون قضاوت در موردشان، و جذب یا دفع چیزها بدون شناخت دقیق‌شان نهاده شده است.

لوگوس مفهوم "کلمه" را نیز در خود دارد؛ به معنای صحبت کردن و سخن گفتن است. این مشخصه‌ی دیگر مرد است که اصرار دارد با صدای بلند فکر کند، اندیشه‌اش را به زبان بیاورد، از آن سخن بگوید، به آن نامی بدهد، از آن مفهومی بسازد و ابرازش کند. در حالیکه زن – که اروس بیشتر مشخصه‌ی اوست- می‌تواند چیزهای را در تعلیق نگاه دارد، لازم نیست همه‌چیز به زبان درآید. مرد می‌گوید: آخر برای چه نمی‌گویی؟ ولی زن نیازی به گفتن ندارد و معمولا هم نمی‌گوید. یا اصلا چیز دیگری می‌گوید و مرد هم همیشه فکر می‌کند زن چیزی را گفته که نباید می‌گفته است. زیرا این حرف‌های پیچیده و پر از جزئیات، شیوه‌ی غیرمستقیم و سربسته‌ی زنان است. اگر مرد این گفتگو را دنبال کند می‌بیند که زن مانند عنکبوت تار می‌تند و چیزها را با رشته‌های اسرارآمیز به هم مربوط می‌سازد، و مگسی هم ناگهان در تار می‌افتد، بی‌آنکه بداند چطور از آنجا سردرآورده است. سخن زنان، با پیچ و خم‌های فراوانش به جای واژه از تار عنکبوت ساخته شده و هدفی متفاوت از سخنان مردانه داد... برای زن مهم است که تفاوت‌ها را بپوشاند یا آنها را به هم مربوط کند؛ باید پلی زد و این همان نقشه‌ها و دسیسه‌هایی است که به زنان نسبت می‌دهند (یونگ، 1387: 197-198).

معانی پول در مفاهیمی همچون؛ خوشبختی، عرف، اخلاق، دین، سیاست، زمان، بازار، بدن، خانه و روان بازنمایی دارند. به تدریج در هر بخش؛ معنای پول در بدن، معنای پول در بازار، معنای پول در سیاست، معنای پول در عرف، معنای پول در روان، معنای پول در خوشبختی، معنای پول در دین و معنای پول در اخلاق را از نظر پاسخگویان این پژوهش بیان خواهم کرد.